زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

اسد بن فرات

اسدِ بنِ فُرات \ asad-ebn-e forāt\ ، ابوعبدالله (142-213ق/ 759-828م)، فقیه، قاضی و از عوامل مؤثر در تدوین فقه مالکی. 
زادگاه اسد را برخی خراسان و برخی دیگر حرّان دانسته‌اند (نک‍ : ابن‌ابار، 380). وی بیش از دو سال نداشت که همراه پدرش، که از سران سپاه بود (ذهبی، 225)، به شمال آفریقا رفت. در 18 سالگی در شهر تونس از علی بن زیاد تونسی، شاگرد مغربیِ مالک بن انس، دانش آموخت (مالکی، 172-173؛ ابن‌ابار، 380-381) و پس از این دوره، که تا حدود 162ق/ 779م ادامه داشت، برای آموختن علوم اسلامی رو به سوی مشرق نهاد. احتمالاً در همین روزگار، سفری به ری داشت و در آنجا نزد جریر بن عبدالحمید دانش اندوخت. اسد به تحصیل ادامه داد تا از عالمان روزگار خود شد (ابن‌ماکولا، 455). 
گفته‌اند که در مجالس درس او دو گروه از شاگردان با گرایشهای مدنی و عراقی حضور داشتند و او برای مدنیان از مالک و برای عراقیان از ابوحنیفه روایت می‌کرده است (قاضی عیاض، 473)، ولی برپایۀ روایتی مالکی، وی در پاسخ سؤالی نظرش را دربارۀ این دو مذهب بدین‌گونه بیان داشته است که اگر دنیا را خواسته باشید، به ابوحنیفه، و اگر آخرت را بخواهید، به مالک بگروید (همو، 478). عمق آشنایی اسد به مذاهب فقهی و شهرت او به‌عنوان عالمی برجسته سبب شد تا در دستگاه بنی‌اغلب به مقامات قضایی دست یابد (خشنی، 235؛ دباغ، 19؛ ابن‌عذاری، 97؛ سراج آندلسی، 752). 
در 212ق بر اثر بروز مشکلات برون‌مرزی برای اغلبیان، زیادةالله ابراهیم بن اغلب، اسد را با حفظ مقام قضا، به سمت امیر لشکر برای جنگ صقلیه (سیسیل) گماشت. اسد در ربیع‌الاول همان سال با لشکری عظیم در سوسه بر کشتی نشست و به سوی صقلیه رهسپار شد و پس از گذشتن از شهرهای مازر و بلاطه، سرقوسه (سیراکوز) را از دریا و خشکی محاصره کرد، اما لشکر مسلمانان در پشت حصار سرقوسه باقی ماند و این حالت چندان به طول انجامید که وبای سختی بین آنان افتاد و اسد در آستانۀ فتح کامل سرقوسه، به وبا مبتلا شد و درگذشت. هم‌زمان با آنکه پیکر وی را در بَلِرم (پالِرمو) به خاک سپردند، زیادةالله در نامه‌ای به مأمون خلیفه، فتح صقلیه به دست اسد بن فرات را اعلام کرد (یاقوت، 407؛ ابن‌اثیر، 333-336؛ دباغ، 21-22، 24-25؛ ابوالعرب، المحن، 435؛ ابن‌عبدالمنعم حمیری، 366؛ ابن‌خلکان، 182). 
اسد بن فرات در عقیده از پیروان سخت سنت شناخته می‌شد و در مسئله‌ای چون رؤیت باری در آخرت چندان سخت‌گیر بود که حتى در مجلسی، سلیمان فراء عراقی را به سبب انکار این عقیده مضروب ساخت. او در جبهۀ مخالف بشر مریسی قرار داشت و بشر کتاب التوحید او را به سختی نکوهش می‌کرد و مدعی گرایش او به زندقه بود. در مسئلۀ خلق قرآن به‌رغم اینکه برخی قول به خلق را بدو منسوب می‌ساختند، روایاتی از او نقل شده است که خلق قرآن را به شدت انکار می‌کند (نک‍ : ابوالعرب، طبقات...، 164-165؛ مالکی، 182). 

مآخذ

ابن‌ابار، محمد، الحلة السیراء، به‌کوشش حسین مونس، قاهره، 1963م، ج 2؛ ابن‌اثیر، الکامل، ج 6؛ ابن‌خلکان، وفیات، ج 3؛ ابن‌عبدالمنعم حمیری، محمد، الروض المعطار، به‌کوشش احسان عباس، بیروت، 1980م؛ ابن‌عذاری، احمد، البیان المغرب، به‌کوشش ژرژ سرافن کولن و اواریست لوی ـ پروانسال، لیدن، 1948-1951م، ج 1؛ ابن‌ماکولا، علی، الاکمال، به‌کوشش عبدالرحمان معلمی یمانی، حیدرآباد دکن، 1384ق/ 1965م، ج 4؛ ابوالعرب، محمد، طبقات علماء افریقیة و تونس، به‌کوشش علی شابی و نعیم حسن یاقی، تونس، 1985م؛ همو، المحن، به‌کوشش یحیى وهیب جبوری، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ خشنی، محمد، طبقات علماء افریقیة، به‌کوشش محمد بن شنب، پاریس، 1915م؛ دباغ، عبدالرحمان، معالم الایمان، به‌کوشش محمد احمدی ابوالنور و محمد ماضور، قاهره/ تونس، 1974م، ج 2؛ ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به‌کوشش شعیب ارنؤوط و محمد نعیم عرقسوسی، بیروت، 1406ق/ 1986م، ج 10؛ سراج اندلسی، محمد، الحلل السندسیة، به‌کوشش محمد حبیب هیله، تونس، 1970م، ج 1(3)؛ قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به‌کوشش احمد بکیر محمود، طرابلس/ بیروت، 1387ق/ 1967م، ج 2؛ مالکی، عبدالله بن محمد، ریاض النفوس، به‌کوشش حسین مونس، قاهره، 1951م، ج 1؛ یاقوت، بلدان، ج 3.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.