زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه

اسدود

اَسدود \ asdud\ ، يكی‌ از 5 شهر فلسطين‌ باستان‌. اين‌ نام‌ را به‌ صورت‌ اِسدود (نک‍ : PR, 1528؛ هورویتس، 296؛ دباغ، 1(2)/ 29) و سدود (عطاءالله، 72، 102، 190؛ رافق، 765) نيز نوشته‌اند. جغرافی‌‌دانان‌ مسلمان‌ آن‌ را ازدود آورده‌اند (مقدسی، 277؛ مسعودی، 273؛ ابن‌خردادبه، 76). در تورات‌ به صورت‌ اشدود (یوشع، 22:11، کتاب اول سموئیل، 6:5-7، اعمال رسولان، 40:8؛ هاکس، 69) و در منابع‌ لاتین‌ به‌ شكل‌ ازتوس‌ (یوزفوس، II(1)/ 73؛ هرودت، 469؛ PR, 2645) آمده است.
اسدود در شمال‌ عسقلان‌ و جنوب‌ یبنا (یمنیا)، در فاصلۀ 5/ 4 كیلومتری‌ از دریای‌ مدیترانه، در دشتی‌ حاصلخیز و در ارتفاع‌ 42 متری‌ از سطح‌ دریا قرار داشته‌ است‌ (کوک، نقشۀ II؛ PR, 2646؛ دباغ، 1(2)/ 194؛ «فرهنگ...»، 70؛ III/ 695 , EJ 1). فاصلۀ این‌ شهر تا غزه‌ 40 كم‍ بود (دباغ، 1(1)/ 304) و رود صقریر از شمال‌ آن‌ می‌گذشت‌ (عطاءالله، 62).
اسدود یكی‌ از كهن‌ترین‌ شهرهای فلسطین‌ و جهان‌ است‌. این‌ شهر منابع آب‌ كافی و دژی مستحكم داشت و در دهانۀ حاصلخیزترین‌ وادیهای‌ فلسطین‌ واقع‌ بود (اسمیث، 140). بنیادگذاری‌ آن‌ را برخی‌ به‌ فراریان‌ اریتره‌ (PR، همان‌جا)، و برخی دیگر به‌ مهاجرانی‌ از آسیای‌ صغیر یا كرِت‌ و دیگر جزایر دریای اژه‌ نسبت‌ می‌دهند (حِتّی، 196؛ گلوک، 6) كه‌ در سده‌های‌ 13 و 12ق‌م‌ به‌ سواحل‌ مدیترانه‌ آمدند (همان‌جا). اسدود باستان‌ را شهری‌ ساحلی‌ و گاه‌ شهری‌ در قسمتهای‌ داخلی‌ (خشكی‌) نام‌ برده‌اند. این‌ بدان‌ معناست‌ كه‌ دست‌كم‌ بخشی‌ از اسدود در آن‌ هنگام‌، به‌ صورت‌ بندر بوده‌ است (PR، همان‌جا). هم‌ از این‌ روست‌ كه‌ در زمان‌ آشوریان،‌ از این‌ شهر به‌عنوان‌ بندری‌ مجهز یاد كرده‌اند (اُمستد، 194). از این‌ بندر باستانی‌ به‌عنوان‌ اشدودیام (اسدود كنار دریا) نیز نام‌ برده‌اند ( EJ 1، همان‌جا). 
پمپونیوس (سدۀ 1م‌)، جغرافی‌دان‌ روم‌ باستان‌، این‌ شهر را بندری‌ در عربستان‌ نامیده،‌ كه‌ ظاهراً بقایای‌ آن‌ در زیر ماسه‌های‌ ساحلی‌ مدفون‌ است (نک‍ : اسمیث، 104, n. 3). یافته‌های‌ باستان‌‌شناختی‌ نیز نشان‌‌دهندۀ موقعیت‌ تجارت‌ دریایی‌ اسدود است‌. گرچه‌ این شهر در نزدیكی‌ «جادۀ ساحلی‌»، راه‌ تجاری‌ مشهور نزدیك‌ دریا، قرار داشت‌، در كنار دریا نبود ( EJ 1، همان‌جا). از میان‌ شهرهای‌ فلسطین‌، تنها عسقلان‌ را در كنار دریا دانسته‌اند (اسمیث، 139). اسدود برای‌ هر دو سرزمین‌ مصر و سوریه‌ در دورۀ باستان‌ اهمیت‌ فراوانی‌ داشت‌ (PR، همان‌جا).
اسدود در كنار شهرهای‌ غزه‌، عسقلان‌، عقرون‌ (اكرون‌) و جت‌، یكی‌ از 5 شهر مشهور فلسطینیان‌ (صحیفۀ یوشع، 3:13-4؛ حتی، 197؛ دباغ، 1(1)/ 537)، و ظاهراً مهم‌ترین‌ آنها به‌‌شمار می‌رفت‌ (PR، نیز «فرهنگ»، همان‌جاها؛ «اطلس...»، 112، 86). 
به‌ این‌ ترتیب‌، فلسطینیان‌ با در اختیار داشتن‌ شهرهای‌ مهم‌ و برخورداری‌ از فرهنگی‌ پیشرفته، نسبت‌ به‌ دیگر اقوام‌، نقشی‌ اساسی‌ در اقتصاد و تجارت‌ بر عهده‌ داشتند (کنزلمان، 127). سفالهای‌ به‌دست‌ آمده‌ از این‌ ناحیه‌ به‌ سفالهای‌ یونانی‌ شباهت‌ دارد. فلسطینیان‌ در استخراج‌ و بهره‌گیری‌ از آهن‌ و نیز استفاده‌ از ارابه‌های‌ جنگی‌ ممتاز بودند (حمیدی، 30).
اسدود ظاهراً تا سدۀ 8 ق‌م‌ مستقل، و در دست‌ فلسطینیان‌ بود، اما در این‌ زمان‌، عزّیا، پادشاه‌ یهود، آنجا را تصرف‌ كرد (هاکس، 69) و پس‌ از اشغال‌ شهر، باروی‌ آن‌ را ویران‌ ساخت‌ («فرهنگ»، 70؛ EJ 1، همان‌جا)؛ البته‌ بنی‌اسرائیل‌ قادر به‌ حفظ این‌ شهر و تسخیر آبادیهای‌ پیرامونی‌ آن‌ نشدند (EB ، ذیل «اشدود»).
فلسطینیان‌ در اسدود معبدی‌ برای‌ داگون‌ (داجون‌)، خدایی‌ كه‌ در نواحی‌ ساحل‌ شرقی‌ مدیترانه‌ از فینیقیه‌ تا فلسطین‌ باستان‌ پرستش‌ می‌شد (حمیدی، 30-31)، برپا داشته‌ بودند. در 1050ق‌م‌ هنگامی‌ كه‌ تابوت‌ عهد به‌ دست‌ فلسطینیان‌ افتاد ( EJ 1، همان‌جا؛ مجمل التواریخ، 142-143)، آن‌ را از «ابن‌ عزر» به‌ اسدود بردند و در كنار مجسمۀ داگون‌ جای‌ دادند (کتاب اول سموئیل، 1:5-2؛ مقار، 522؛ هاکس، 69، 238؛ دباغ، 1(2)/ 192).
اسدود در 734 ق‌م‌ به‌ تصرف‌ آشوریان‌ در‌آمد ( EJ 1، همان‌جا). در حدود 714 ق‌م‌ مردم‌ شهر، از پرداخت‌ خراج‌ سر باز زدند و همسایگان‌ اسدود نیز از آنان پیروی‌ كردند. البته‌ این‌ شورش‌ دیری‌ نپایید (امستد، 218) و در 713 ق‌م‌ سارگُن‌ دوم اسدود را به‌ تصرف‌ درآورد (هاکس، 69؛ «فرهنگ»، همان‌جا؛ EJ 1, XIV/ 881, XVI/ 1504). پس‌ از آن،‌ این‌ شهر به‌ صورت‌ مركز ولایتی‌ آشوری‌ درآمد (همان، III/ 695)، هر چند سارگن‌ دوم برای‌ این‌ ولایت‌، خودمختاری‌ قائل‌ شد (امستد، 297, 309). با افول‌ قدرت‌ آشوریان‌، فرعون‌ مصر (ح‌ 630ق‌م‌) این‌ شهر را به‌ تصرف‌ خود درآورد («فرهنگ»، همان‌جا؛ امستد، 635؛ PR, 2646) به‌ نوشتۀ هرودت‌، فرعون‌ مصر 29 سال‌ اسدود را در محاصره‌ داشت‌؛ همچنین او نوشته‌ است‌ كه‌ اسدود تنها شهری‌ است‌ كه‌ توانست‌ این‌ زمان‌ طولانی‌ را در برابر محاصره‌ مقاومت‌ كند (469, 471).
یهودیان‌ در زمان‌ سلطۀ ایرانیان‌ بر اسدود (سدۀ 5 ق‌م‌)، با آنان‌ به‌ مقابله‌ برخاستند (EJ 1, III/ 696؛ «فرهنگ»، همان‌جا).
در دورۀ هلنی‌، اسدود هنوز مركز ناحیه‌ بود و تا مدتها به‌‌عنوان‌ دژ مستحكم‌ یونانی‌ به‌شمار می‌آمد (EJ 1، همان‌جا). یهودیان‌ در این‌ هنگام‌ به‌ رهبری‌ یهودای‌ مكابی شورش‌ کردند و اگرچه‌ تا اسدود پیش‌ رفتند، شكست خوردند و رهبرشان‌ در 160ق‌م‌ كشته‌ شد ( «اطلس»، 134)؛ مكابی‌ در 163ق‌م‌، بتهای‌ معبد اسدود را از میان‌ برد و برادر (جانشین‌) او در 148ق‌م‌ آنجا را به‌ آتش‌ كشید (اسمیث، 140-141؛ «فرهنگ»، 70).
به‌ گفتۀ یوزفوس‌، پس‌ از چندی‌ اسدود به‌ دست‌ رومیان‌ افتاد و فرماندهی‌ رومی‌ بر آن‌ گمارده‌ شد. اسدود در این‌ هنگام‌ از شهرهایی‌ بود كه‌ به‌ ایالت (رومی‌) سوریه‌ منضم‌ شد (II(1)/ 73)، اما سالها بعد، در 55 ق‌م‌ این شهر، كه‌ همانند شهرهای‌ دیگر ناحیه‌ آسیب‌ فراوان‌ دیده‌ بود، بازسازی‌ شد و ساكنان‌ آن‌ به‌ شهر بازگشتند (همو، II(1)/ 77).
در 40 ق‌م‌، با قدرت‌ گرفتن‌ هرود، اسدود بار دیگر به‌ تصرف‌ یهودیان‌ درآمد (PR، همان‌جا). هرود این‌ شهر را به‌ خواهر خود، سالومه،‌ تقدیم‌ كرد (EJ 1, III/ 395-396) و سالومه‌ «بانوی‌ ازتوس‌» نامیده‌ شد (یوزفوس، II(2)/ 359).
استرابن‌ (سدۀ 2 م‌) اسدود را جزئی‌ از سوریه‌، و ساكنان‌ آن‌ را از طوایفی‌ بر می‌شمارد كه‌ با سوریها و فنیقیها درهم‌ آمیخته‌‌ بودند كه‌ برخی‌ از ایشان‌ به‌ زراعت ‌و گروهی‌ به ‌تجارت‌ ‌مشغول‌ بودند (p. 239). وی‌ فاصلۀ اسدود تا یمنیا و نیز عسقلان‌ را 200 استاد (ح‌ 40 كم‍ ‍‌) آورده‌ است‌ (p. 277).
در دورۀ بیزانس‌، اسدود ‌مركز‌ اسقف‌‌نشین‌ شد (موسوعه...، 237)؛ در این‌ زمان‌ (سدۀ 4م‌)، اسدود به‌ صورت‌ ولایت‌ (مقاطعه‌) درآمد كه‌ دارای‌ 6 آبادی‌ تابعه‌ بود (دباغ، 1(2)/ 193؛ زیاده، 204).
اسدود در سدۀ 7م‌ از جمله‌ آبادیهایی‌ بود كه‌ به‌ دست‌ مسلمانان‌ افتاد. در دوران‌ جنگهای‌ صلیبی‌، اسدود شهری‌ كوچك‌ و بدون‌ حصار بود كه‌ به‌‌تدریج‌ به‌صورت‌ روستایی‌ درآمد (دباغ، 1(2)/ 193-194). از این‌ زمان‌ تا دورۀ معاصر، شرح‌ قابل‌ توجهی‌ از این‌ آبادی‌ در منابع‌ دیده‌ نمی‌شود. در اواسط سدۀ 20م‌، اسدود روستای‌ كوچكی‌ به‌‌شمار می‌رفت كه‌ كمربندی‌ از تپه‌های‌ ماسه‌ای‌ آن‌ را فرا گرفته‌ بود. در 1939م‌ برای‌ تثبیت‌ ماسه‌های‌ روان‌، درختانی‌ بر روی‌ این‌ تپه‌ها غرس‌ شد و جنگل‌ كوچكی‌ پدید آمد. مطابق‌ گزارشی‌ از 1945م‌، اطراف‌ اسدود را پوشش‌ درختیِ‌ رو به‌ گسترشی‌ شامل كاج‌، اُكالیپتوس‌ و اقاقیا احاطه‌ كرده‌ بود؛ در همین‌ زمان‌، راه‌ آهنی‌ كه ایستگاه‌ آن‌ در حدود 5/ 2 كیلومتری‌ شمال‌ اسدود قرار داشت‌، آنجا را به‌ دیگر آبادیهای‌ فلسطین‌ متصل‌ می‌ساخت («راهنمای...»، 355, 356).
اسدود در 1945م‌ اگر چه‌ یك‌ روستا به‌ حساب‌ می‌آمد، هم‌ از لحاظ جمعیت‌ و هم‌ از نظر برخورداری‌ از منابع‌ آب‌ و خاك‌ در حد شهری‌ كوچك‌ بود و جمعیتش‌ در آن هنگام‌ به 910،4 تن می‌رسید که‌ 1/ 94٪ از آن‌ (620،4 تن) عرب‌ بودند (هداوی، 45). 
كل زمینهای‌ اسدود در این‌ سال‌ 401،4 هكتار (871،47 دونم‌) بود كه‌ تنها 2/ 5٪ از آن‌ به‌ یهودیان‌ تعلق‌ داشت (همان‌جا؛ دباغ، 1(2)/ 194)‌. ضمناً سطح‌ مسكونی‌ آبادی،‌ 1/ 12 هكتار (131 دونم‌) بود (هداوی، 137). علاوه‌ بر این‌، 9/ 73٪ از كل‌ زمینهای‌ آنجا (366،35 دونم‌) را زمینهای‌ كشاورزی‌ تشكیل‌ می‌داد كه‌ در سهم‌ قابل‌ توجهی‌ از آن‌ (2/ 67٪) غلات‌ کشت می‌شد (همو، 87). همچنین‌ 5/ 301 هكتار (277، 3 دونم‌) زیر كشت‌ درختان‌ میوه‌ (به‌‌ویژه‌ مركبات‌) قرار داشت‌. در همین‌ زمان‌، 5/ 23٪ زمینهای كشاورزی‌ اسدود زیر كشت‌ آبی‌ بود كه‌ در مقایسه‌ با كل‌ سرزمین‌، نسبت‌ مناسبی‌ را نشان‌ می‌دهد. البته‌ میزان‌ قابل‌ توجه‌ و كافی‌ بارش‌ سالانه‌ و آبهای‌ نسبتاً غنی‌ زیرزمینی‌ به‌ این‌ امر كمك‌ می‌كند (همان‌جا؛ شراب، 113)؛ بر این‌ اساس‌، بخشی‌ از آب‌ مورد نیاز اسدود از چاههایی‌ تأمین می‌شد كه‌ از 16 تا 34 متر عمق‌ داشتند (دباغ، همان‌جا).
در 1948م‌ مهاجمان‌ یهودی‌، پس‌ از بیرون‌ راندن‌ نیروهای‌ مصری‌ از اسدود (عارف، 386-387، 3/ 713-714؛ کیلانی، 482) آنجا را تصرف‌ كردند. در این‌ زمان‌، اسدود 251،5 تن جمعیت‌ داشت‌ كه‌ در 313،1واحد مسكونی‌ زندگی‌ می‌كردند. صهیونیستها تمامی‌ خانه‌ها را ویران‌، و ساكنان‌ آبادی‌ را آواره‌ کردند (نخله، 368). علاوه‌ بر این‌، تمامی‌ مكانهای‌ مقدس‌ و نیز آثار عربی‌ موجود در آبادی‌ را كاملاً از میان‌ بردند (دباغ، 1(2)/ 197) و در 220‘4 هكتار (871‘45 دونم‌) از زمینهای‌ اسدود، آبادی‌ یهودی‌نشینی‌ با نام‌ شهر و بندر اشدود برپا داشتند (نخله، 331, 334).
اسدود مسجدی‌ كهن‌ داشت‌ كه‌ نوشته‌اند قبر سلمان‌ فارسی‌ در آنجا بوده‌ است (موسوعه، 237؛ دباغ، 1(2)/ 195؛ شراب، همان‌جا). مسجد جامعی‌ نیز در اوایل‌ سدۀ حاضر در این‌ آبادی‌ برپا شده‌ بود (موسوعه، همان‌جا). در نزدیكی‌ دهانۀ رود صقریر (در شمال‌ شهر اسدود) مقام‌ یونس‌ نبی‌ قرار داشت‌ (همان‌جا). همچنین‌ مقبرۀ شیخ‌ ابراهیم‌ متبولی‌ (د 877 ق‌)، از عارفان‌ مشهور مصری‌ در این‌ آبادی‌ بود (همان‌جا؛ ابن ایاس، 88؛ شراب، همان‌جا). از مشاهیر معاصر اسدود می‌توان‌ از محمد جاءالله، كاتب‌ و شاعر، نام‌ برد (همو، 115). از جمله‌ آثاری‌ كه‌ در اطراف‌ این‌ آبادی‌ وجود داشت‌، می‌توان به بئر الجوخدار، ویرانۀ الواویات‌ (ویرانۀ ام‌‌الریاح‌)، ویرانۀ یاسین‌ و همچنین بقایایی‌ از آب‌‌انبارها و مقابر اشاره کرد (دباغ، 1(2)/ 197- 198).

مآخذ

ابن‌ ایاس‌، محمد، بدائع‌ الزهور و وقائع الدهور، به‌کوشش محمد مصطفى، قاهره‌، 1402-1404ق‌/ 1982-1984م، ج 3؛ ابن‌خردادبه‌، عبیدالله‌، المسالك‌ و الممالك‌، به‌كوشش‌ محمد مخزوم‌، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ حتّی‌، فیلیپ‌، تاریخ‌ سوریة و لبنان‌ و فلسطین‌، ترجمۀ جورج‌ حداد و عبدالكریم‌ رافق‌، به‌كوشش‌ جبرائیل‌ جبور، دارالثقافه، بیروت، بی‌تا، ج 1‌؛ حمیدی‌، جعفر، تاریخ‌ اورشلیم‌ (بیت‌ المقدس‌)، تهران‌، 1364ش‌؛ دباغ‌، مصطفى مراد، بلادنا فلسطین‌، عمان‌، 1985م‌؛ رافق‌، عبدالكریم‌، «فلسطین‌ فی‌ عهد العثمانیین‌»، موسوعة الفلسطینیة (بخش دوم: دراسات خاص)، بیروت، 1990م، ج‌ 2؛ زیاده‌، نقولا، «فلسطین: من‌ الاسكندر الی‌ الفتح‌ الاسلامی‌»، موسوعة الفلسطینیة (بخش دوم، دراسات خاص)، بیروت، 1990م، ج‌ 2؛ شراب‌، محمد، معجم‌ بلدان‌ فلسطین‌، دمشق‌، 1987م‌؛ عارف‌، عارف‌، النكبة، صیدا، المطبعة العصریة، ج 2‌؛ عطاءالله‌، محمودعلی‌ خلیل‌، نیابة غزة فی‌ العهد المملوكی‌، بیروت‌، 1406ق‌/ 1986م‌؛ كیلانی‌، هیثم‌، «حروب‌ فلسطین‌ العربیة ـ الاسرائیلیة»، موسوعة الفلسطینیة (بخش دوم: دراسات خاص)، بیروت، 1990م، ج‌ 2؛ مجمل‌ التواریخ، چ بهار؛‌ مسعودی‌، علی بن حسین، التنبیه‌ و الاشراف‌، به‌کوشش دخویه، لیدن‌، 1894م‌؛ مقار، شفیق‌، السحر فی‌ التوراة، لندن‌، 1990م‌؛ مقدسی‌، محمد بن احمد، احسن‌ التقاسیم فی معرفة الاقالیم، به‌کوشش دخویه، لیدن‌، 1906م‌؛ موسوعة الفلسطینیة (بخش عام)، دمشق، 1984م، ج 1؛ هاكس‌، جیمز، قاموس‌ كتاب‌ مقدس‌، بیروت‌، 1928م‌؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.