اسکرتسو
اِسکِرتسو \ [e]skertso\ (در ایتالیایی به معنی شوخی)، اصطلاحی در موسیقی که بیشتر به مووْمان سوم سمفونی، سونات یا کوارتِـتِ زهی گفته میشود؛ موومانی که معمولاً سبُک، تند و دارای وزنی سهتایی است. این اصطلاح در دورۀ باروک (ح 1600- ح 1750م)، به قطعههای سازی یا آوازی سبُک ــ مانند «اسکرتسوهای موسیقاییِ» کلاودیو مونتِوِردی (1607م) ــ و در سدۀ 19م، به موسیقیهای ارکستریِ مستقل گفته میشد.
ریتمهای تکرارشده یا ناگهانی برخی از مِنوئههای یوزف هایدن آشکارا نویدبخش اسکرتسو بهگونهای بودهاند که بتهوون ابداع کرد. هایدن در 6 کوارتت خود، اُپوس 33 (کوارتتهای روسی، یا اسکرتسوها)، این اصطلاح را عملاً به کار برد. اما این بتهوون بود که اسکرتسو را بهعنوان جایگزینی ثابت برای منوئه، و نیز گونهای موومان کلاسیک، تثبیت کرد. او بهرهگیری از اسکرتسو را راهی مناسب برای بیان حس شوخطبعی خود یافت.
در سمفونیها، سوناتها و کوارتتهای زهی سدۀ 19م، اسکرتسو جانشین منوئۀ سدۀ 18م شد. اسکرتسو با داشتن وزن تند ¾، برخلاف منوئۀ نسبتاً سنگین و شکوهمند که در اصل از رقصهای اشرافی بود، سرشار از عناصر غافلگیرکننده، از نظر شدت و قدرت صداها و تنظیم برای ارکستر (ارکستراسیون) بود.
در سدۀ 19م اسکرتسو الزاماً به آثار بزرگتر وابسته نبود. جلوههای درخشان ارکستراسیون و ریتمهای تأکیدشده و شورانگیز با تِمپویِ (سرعتِ) تند ویژگی اسکرتسوی فلیکس مِندِلسون در «رؤیای شب نیمۀ تابستان» است. فردریک شوپَن و ایگور استراوینسکی (ه مم) نیز گاه اسکرتسو را بهعنوان فرمی مستقل به کار بردهاند.