امین الضرب
اَمینُ الضَّرْب، عنوان دو تن از رجال دورۀ قاجار:
محمدحسن امین الضرب (د 1316 ق/ 1898م)
محمدحسن اصفهانی، مشهور به كمپانی، یكی از بازرگانان مشهور دورۀ ناصرالدین شاه است كه مدتی ریاست ضرابخانۀ رسمی كشور را در دست داشت. محمدحسن در كودكی پدر را از دست داد و دوستان پدرش خرج راه اندكی فراهم كرده، او را از كرمان به اصفهان برمی گردانند و او پس از مدتی از آنجا برای كسب و كار روانۀ تهران میشود (امینالضرب، 191-194). در تهران مدتی به تنهایی به تجارت بیرونق سرگرم بود، تا اینکه با تاجری اروپایی آشنا، و تا اندازهای شریك شد. چون درستكار و مردمدار بود، در اندك زمانی اعتماد همگان را جلب كرد و كارش رونق یافت (همو، 191-201). كم كم قبول برات بزرگان و رجال او را به شهرت رساند و با درباریان و شخص شاه ارتباط پیدا كرد (همو 202). در همین زمان بود كه در یك معاملۀ بزرگ تریاك سود سرشاری نصیبش شد و رشك همگان را برانگیخت، چنانکه نزد شاه به بدگویی از او پرداختند (همو، 208- 209).
ریاست ضرابخانه
دارالضرب دولتی تا 1290 ق/ 1873 م به صورت ارثی در اختیار خاندان معیرالممالك قرار داشت. در این وقت آخرین فرد بازماندۀ این دودمـان ــ دوستعلی خـان نظامالدوله ــ درگذشت. پسرش دوست محمدخان كه ضمناً داماد ناصرالدین شاه بود، علاقهای به تصدی مشاغل پدر در خود نیافت و آن را رها كرد. به دنبال آن ناصرالدین شاه ادارۀ ضرابخانه را به ابراهیم امینالسلطان واگذار نمود كه جز آن صاحب مشاغل متعدد بود (بامداد، 3/ 350-351). از 1293 ق/ 1876م ضرابخانۀ دولتی متحول شد و به صورت رسمی درآمد. تا آن زمان بجز تهران در بیشتر شهرها سكههای طلا، نقره و مس با اندازهها و عیار مختلف ضرب میشد. با ایجاد ضرابخانۀ واحد، ماشین آلات جدید ضرب سكه از آلمان وارد شد. در آغاز امینالسلطان، محمدحسن را به عنوان دستیار انتخاب كرد و سپس امور آنجا را مستقلاً به او سپرد و لقب امینالضرب به وی اعطاء شد (اعتمادالسلطنه، المآثر ... ، 110؛ امینالضرب، 211؛ صفایی، 142). در همین زمان ضرابخانههای ولایات تعطیل شد و ضرب سكه انحصاراً در مركز صورت میگرفت (مستوفی، 1/ 397). برای ادارۀ دارالضرب، پسر عمۀ امین الضرب، یعنی حاج محمد، مشهور به امین التجار به سمت معیری معین شد. او عملاً رئیس دارالضرب بود، اما در 1302 ق/ 1885م بر اث ركارشكنی آقاباقر نصرالسلطنه از ضرابخانه اخراج گردید (محبوبی، 2/ 52-53).
گفتهاند تا زمانی كه آقا ابراهیم امینالسلطان زنده بود، امین الضرب امكان رواج سكههای كم ارزش را پیدا نکرد. به رغم آن، میرزا علی امین الدوله كه خود و پدرش از زمانهای پیشین با امین السلطانها رقابت داشتند، در خاطرات خود میآورد كه امین الضرب با همدستی امین السلطان طرحی برای كاهش وزن مسكوكات طلا ارائه دادند كه ضمن آن پول سیاه مسی رواج مییافت (ص 69-70)، اما عباس میرزا ملك آرا، امین السلطان را از تخلفات بركنار میداند. به تصریح وی پس از مرگ امین السلطان و جانشینی پسرش علیاصغر اتابك بود كه امینالضرب با پرداخت رشوۀ كلان به او اجازۀ رواج سكههای كم ارزش را به دست آورد. رواج بیاندازۀ پول سیاه، خشم مردم را برانگیخت، جلسهای برای رسیدگی تشكیل شد، ولی در آن جلسه كسی جرأت ابراز عقیده نیافت (ص 190-192).
روابط علیاصغر امینالسلطان با امین الضرب كاملاً صمیمانه و نزدیك بود و او را «حاجی عمو» خطاب میكرد (امینالدوله، 104). نخستین اقدام وی در این زمان خرید مقداری نقره از تجار، و ضرب سكههای یكنواخت 50 دیناری، 100 دیناری، 500 دیناری و هزار دیناری در كارخانۀ جدید بود (شمیم، 143-144).
ضرابخانه تا 1310 ق/ 1892م در اختیار امینالضرب بود و در این سال با تحریك جمعی از رجال مخالف امینالسلطان چون كامران میرزا، وی از كار بركنار شد و نصرالسلطنه بر جایش نشست (اعتمادالسلطنه، روزنامه ... ، 972؛ صفایی، 139-140؛ نظامالسلطنه، 1/ 207). او نیز مدت كمی این سمت را داشت و دیگر بار امینالضرب بر سر كار آمد. این بار قراردادی غیررسمی برای تقسیم منافع ضرابخانه میان او، شاه و امینالسلطان منعقد گردید و دست او برای رواج پول كمارزش بازتر شد (بامداد، 3/ 351). چون امینالسلطان بركنار شد، پروندهای برضد امینالضرب گشوده شد (محبوبی، 2/ 57). در همین اوان كه مقارن با اواخر دورۀ ناصرالدین شاه بود، چندی غلامعلی خان امین همایون در ادارۀ ضرابخانه با امینالضرب مشاركت ورزید (همو، 2/ 56؛ شیبانی، 292).
پس از روی كار آمدن مظفرالدین شاه همچنان امینالسلطان صدراعظم بود؛ اما در اثر فعالیت و فشارهای مخالفان از كار بركنار شد و امینالدوله بر جایش نشست. صدراعظم جدید به بهانۀ رواج فراوان پولهای سیاه و مسی كمارزش به فكر محاكمۀ امینالضرب بود. به هر ترتیب برای رسیدگی به خطاها و احیاناً تقصیرات امینالضرب جلسهای با حضور كسانی چون امینالدوله و اعتمادالسلطنه تشكیل گردید. در آغاز امینالضرب پیشنهاد كاهش ارزش پول را مطرح كرد و قرار شد كه یك دكۀ صرافی برپا كند و هر روز 50 تومان پول سیاه از مردم بخرد. این كار به نتیجهای نینجامید (امینالدوله، 195-200؛ زینالعابدین مراغهای، 292-293). امین الضرب تحت فشار قرار گرفت و فرزندش محمدحسین به تهران فراخوانده شد. سرانجام، پس از بگومگوها و تهدیدها، قرار شد مبلغ 765 هزار تومان به دولت جریمه بپردازند و دیگر در امور ضرابخانه مداخله ننمایند (همانجا؛ هدایت، 100؛ دولتآبادی، 1/ 174؛ مستوفی، 2/ 11).
در زمان مظفرالدین شاه و پس از بركناری امینالضرب، امور ضرابخانه بر عهدۀ صنیعالدوله قرار گرفت. ظاهراً او نتوانست كاری از پیش ببرد و آخرین بار در 1315 ق امین الضرب را به ریاست آن برگماشتند (هدایت، 105). این بار عمرش وفا نکرد و رخت از جهان بربست (محبوبی، 2/ 59).
فعالیتها و خدمات: حاج محمدحسن ضمن چند سفر به روسیه و فرنگستان با مظاهر تمدن غربی آشنایی عمیق پیدا كرد. به نظر او یكی از عوامل اصلی پیشرفت كشور و صنعتی شدن آن ایجاد راه آهن بود. نخستین خط آهن ایران را وی میان محمودآباد و آمل احداث كرد (اعتمادالسلطنه، روزنامه، 599، 624) و در 1308ق/ 1890 م بهرهبرداری از آن آغاز شد؛ اما به رغم هزینۀ بسیار پس از اندكی، قطار از حركت بازماند و تنها ساختمان آجری ایستگاه آمل برجای ماند (معتضد، 604). برنامۀ امین الضرب آن بود كه پس از آن آمل را نیز به تهران متصل كند و با ایجاد راه كوتاه و پر درآمد، انحصار تجارت دریای خزر را به اختیار خود درآورد (كرزن، 502-503).
خدمات و تأسیسات دیگر امین الضرب: 1. احداث كارخانۀ برق. این كارخانه مشتركانی داشت و در محرم 1324/ فوریۀ 1906 اعلام كرده بود كه هر كس برق بیشتر مصرف كند، باید بهای بیشتری پرداخت كند (سپهر، 322)؛ 2. احداث كارخانۀ بلورسازی در حدود سال 1305 ق/ 1888 م (نک : محبوبی، 2/ 62)؛ 3. تأسیس كارخانۀ چینیسازی در تهران كه خاك مورد نیاز آن از قریۀ علیآباد تأمین میشد (اعتمادالسلطنه، المآثر، 102؛ تاریخ ... ، 480)؛ 4. ایجاد كارخانۀ ابریشم تابی و ابریشمبافی در گیلان. ماشین آلات این كارخانه از شهر لیون تدارك شده بود (همان، نیز محبوبی، همانجاها)؛ 5. بنای كاروانسرای حسنآباد میان راه تهران ـ قم (اعتمادالسلطنه، روزنامه، 633، المآثر، 88)؛ 6. ساخت راه افجه به تهران؛ 7. پیشنهاد تأسیس بانک در 1296 ق/ 1879م (10 سال پیش از تأسیس و تشكیل بانک شاهنشاهی)؛ 8. تأسیس یك بانک به مدتی كوتاه در 1313 ق/ 1895 م (محبوبی، 2/ 60-61)؛ 9. اقدام مهم دیگر او پیشنهاد احداث اولین كارخانۀ ذوب آهن ایران در 1304 ق/ 1887م بود كه امتیاز آن را از شاه گرفت، اما موفق به اجرای آن نشد (معتضد، 604-605).
تشكیل مجلس تجارت و تشویق تجار به شركت در آن از جمله فعالیتهای دیگر امینالضرب بود. او در 1301 ق/ 1884 م پیشنهاد تشكیل «مجلس مركزی تجارت دارالخلافۀ تهران» را به شاه داد و پس از تشكیل، ریاست آن را عهدهدار شد. وظیفۀ این مجلس، هماهنگی امور بازرگانی با دولت، و سر و سامان دادن به امور تجار بود. در نخستین جلسات، بازرگانان تهران از میان خود 15 نفر را به عنوان وكیل برگزیدند (آدمیت و ناطق، 304-332). به تجار شهرستانها هم سفارش شد كه هر یك در حوزۀ خود مجلس تجارت تشكیل دهند (همان دو، 333). امین الضرب در پایان سال اول چون میان مجلس و دولت اختلافی رخ داد، از ریاست آن مستعفی شد (همان دو، 368- 369). وی طرفدار تجارت و داد و ستد آزاد با دنیای غرب بود و حتى در جلسهای كه با حضور شاه دربارۀ ممنوعیت ورود كالای خارجی تشكیل یافت، به رغم همۀ شركتكنندگان نظریات خود را با صراحت بیان داشت (اعتمادالسلطنه، روزنامه، 395).
اندیشههای اقتصادی امین الضرب به نسبت روزگاری كه در آن میزیست، نو و ترقی خواهانه بود و در آن جنبههای ابتكار و نوجویی فراوان به چشم میخورد. خود او در گزارش به شاه همواره راجع به پیشرفت صنعت در كشور و تجمع سرمایه كه اساس تمدن غربی بود، مطالبی بیان میداشت (آدمیت، اندیشه ... ، 308).
امینالضرب بجز زمینههای اقتصادی و تجاری، در امور عمومی و عام المنفعه نیز دخیل و فعال بود. به طور مثال چون گروهی از رجال دانشور عصر مظفری ازجمله صنیعالدوله و احتشامالسلطنه «انجمن معارف» را برای توسعۀ مدارس و گسترش فرهنگ جدید تشكیل دادند، به اتفاق فرزندش (محمدحسین) عضویت آن را پذیرفت (دولتآبادی، 1/ 192؛ محبوبی، 1/ 369-370). خدمت دیگر او كه نیك نامی برایش به ارمغان آورد، خرید مقادیر بسیاری گندم در قحط سال 1288 ق/ 1871 م از مازندران و حمل آن به تهران بود كه موجب نجات مردم از مرگ حتمی شد (امین الضرب، 203).
روابط امینالضرب و سیدجمالالدین اسدآبادی
بجز تصدی دوران طولانی بر ضرابخانه، ارتباط با سیدجمالالدین از دیگر عوامل شهرت اوست. سیدجمالالدین دو بار در تهران اقامت كرد و هر دو دفعه به دستور امینالسلطان در خانۀ امین الضرب پذیرایی شد. آن دو اندك اندك با هم آشنایی و دوستی پیدا كردند (دولتآبادی، 1/ 95-97)، چنانکه امینالضرب پس از مدتی، شیفتۀ افكار و آمال وی شد و ترویج اندیشههای او را برعهدۀ خود فرض دانست و پسرش محمدحسین را به آموزش نزد سید گمارد. حتى بعدها كه سیدجمالالدین مغضوب، و در حضرت عبدالعظیم (شهر ری) رحل اقامت افكند، رابطهاش را با او قطع نکرد (همانجا؛ امینالدوله، 128). ناصرالدین شاه هر وقت سید را به حضور میخواست، امین الضرب همراه او بود (اعتمادالسلطنه، همان، 534). گفتنی است میرزا رضا كرمانی كه ناصرالدین شاه را كشت، نخست جزو خدمتگزاران امین الضرب بود و در خانۀ او با سیدجمال آشنا شد و در زمرۀ مریدان وی درآمد (دولتآبادی، 1/ 98).
پس از آنکه جمالالدین مورد غضب ناصرالدین شاه واقع شد و ناگهان از ایران اخراج گردید، نامهها، مدارك و دیگر وسایل شخصی او در خانۀ امینالضرب باقی ماند. این اسناد و وسایل را بعدها نوادگان امین الضرب به كتابخانۀ مجلس بخشیدند و آنچه از نامهها و اسناد مهم و قابل توجه بود، با ویرایش اصغر مهدوی، نوادۀ وی و ایرج افشار به طبع رسید. در میان آنها نامههای مهمی دیده میشود، از جمله باید به مجموعۀ تقریرات درسی سید به فرزند امین الضرب و همدرسان او اشاره كرد (مهدوی، 91-92). نیز شماری از نامههایی كه امین الضرب به دوستان و آشنایان و نمایندگان خود در خارج یا داخل ایران در معرفی سید نوشته، میان آنها موجود است (افشار، مقدمه، «ح»).
محمدحسن امین الضرب را باید در مجموع یكی از پیشگامان تجارت نوین در ایران به شمار آورد. او تمام خصائصی را دارا بود كه كم و بیش همۀ بازرگانان دنیای جدید از آن بهرهمند بودند. او شخصی زیرك، با هوش و پر كار بود (بامداد، 3/ 348). وی را باید پیشاهنگ كسانی دانست كه سرمایهگذاری عمدۀ بخش خصوصی را در ایران راهاندازی كردند و بدان رونق دادند (كرزن، 503). فعالیتهایی كه او آغازگر آن بود، بعدها رهروان بسیار یافت.
محمدحسین امینالضرب (1289-1351 ق/ 1872-1932م)
او فرزند محمدحسن امینالضرب، و بازرگانی معروف، و نمایندۀ دورۀ نخستین مجلس شورای ملی بود؛ در تهران متولد شد و دوران كودكی و نوجوانیش مقارن با ورود سیدجمالالدین اسدآبادی به تهران و اقامت او در منزل پدرش بود.
محمدحسین در حیات پدر به فعالیتهای تجاری و اقتصادی روی آورد. هنوز پدرش زنده بود كه به سفر فرنگ رفت. در بازگشت و هنگامی كه در سبزوار توقف كرده بود، پدرش را به جرم كاهش عیار پول و افزایش پول سیاه در بازار، محاكمه و بازجویی كردند. محمدحسین ناگزیر با عجله به تهران آمد. اما او را نیز به محاكمه كشاندند (هدایت، 100).
محمدحسین پس از مرگ پدر از سوی مظفرالدین شاه همواره مورد توجه و عنایت قرار داشت و لقب امینالضرب به وی تفویض گردید. او در سفر سوم شاه به فرنگستان در 1323 ق/ 1905 م همراه وی بود و همچنان به تنظیم مناسبات بازرگانی خود میپرداخت (علوی، 623).
مقارن با انقلاب مشروطه، وی جانب مشروطهخواهان را گرفت، چنانکه در دورۀ اول از سوی تجار تهران به نمایندگی مجلس برگزیده شد (شریف، 97؛ آدمیت، ایدئولوژی ... ، 350). پس از تشكیل مجلس، نمایندگان او را به عنوان نایب رئیس مجلس انتخاب كردند. از آن پس همراه عدهای از وكلای روشنفكر چون صنیعالدوله، تقیزاده و شیخ ابراهیم زنجانی به عضویت كمیتۀ تدوین كنندۀ قانون اساسی درآمد (حاج سیاح، 581؛ افشار، سواد ... ، 2/ 187).
پس از كودتای سوم اسفند 1299، به دستور سیدضیاءالدین طباطبایی، امینالضرب همراه عدهای از شخصیتهای سیاسی وقت، دستگیر شد و به زندان افتاد. چیزی نگذشت كه سیدضیاءالدین سقوط كرد و او همراه دیگر زندانیان از بند رها شد. او بار دیگر در دورههای هفتم و هشتم و نهم مجلس شورا و مجلس مؤسسان به نمایندگی برگزیده شد (مستوفی، 3/ 268؛ مرسلوند،1/ 292). بعدها و ظاهراً در اواخر عمرش، در عصر رضاشاه برای او گرفتاریهایی پیش آمد، اما مخبرالسلطنۀ هدایت كه استثنائاً به آن اشاره كرده (ص 101)، به بیان ماوقع نپرداخته است.
محمدحسین امین الضرب در اواخر عمر به بیماری قند مبتلا شد و برای معالجه به فرانسه رفت و چندی در آنجا به سر برد. او سرانجام پس از بازگشت به تهران در 25 آذر 1311 درگذشت (افشار، مرسلوند، همانجاها). او مؤدب و ملایم و مردم دار بود و ازاینرو، در میان طبقات مختلف مردم دوستانی داشت (مستوفی، همانجا).
از جمله كارهای ارزنده و خدمات امین الضرب،تشكیل اتاق تجارت بود. او خود مدتها ریاست آن را برعهده داشت (افشار، همانجا). نیز در هنگام جنگ بینالملل اول كمیتهای با عنوان «اتحاد تجار» كه خود رئیس آن بود، تشكیل داد ( تاریخ، 67). امین الضرب پس از مرگ پدرش دامنۀ فعالیتهای تجاری خود را در داخل و خارج كشور ادامه و گسترش داد و در برخی شهرهای اروپایی چون مسكو و نیژنی نوگورود صاحب املاك و مستغلاتی بود و در شهرهای بزرگ چون لندن، پاریس و مارسی دفاتر و نمایندگیهایی داشت (همان، 63-64).
محمدحسین امین الضرب از جملۀ نخستین دارندگان كارخانۀ برق در ایران بود. او یك سال پیش از مشروطه این كارخانه را كه میرزا محمودخان حكیم الملك از خارج خریده، و به ایران آورده بود، از وی خرید. این كارخانه در سال بعد، یعنی در 1325 ق/ 1907 م شروع به كار كرد. پس از چندی امین الضرب كارخانۀ دیگری خرید و این دو مهمترین كارخانۀ تولید برق تهران به شمار میآمدند (محبوبی، 3/ 385-386). این كارخانهها تا 1316 ش كه انواع جدید آن در تهران به كار افتاد، همچنان جزو عمدهترین مراكز مولد برق پایتخت به شمار میآمدند (معتضد، 607).
محمدحسین امینالضرب زمانی برای توسعۀ فعالیتهای خود دربارۀ آباد كردن اراضی كشاورزی، خانهسازی، صادرات و واردات از طریق بانک روسیه اقدام به سرمایهگذاری، و اخذ وام كرد (چرچیل، 43)، اما پس از آنکه وی به عنوان نمایندۀ تهران به مجلس اول راه یافت، روسها كه با اساس مشروطه و مشروطهخواهان علناً مخالفت میورزیدند، او را برای باز پرداخت وامهای خود تحت فشار قرار دادند و به تجارتش خلل كلی وارد ساختند (علوی، 623-624). شاید در همین زمانها بود كه به سبب فشار بسیار، اجباراً اعلام ورشكستگی كرد، گوآنکه این شایعه هم وجود داشت كه او پیشتر سرمایۀ خود را به لندن منتقل كرده است ( تاریخ، 71).
امینالضرب چند سال پیش از فوتش به تدوین سرگذشت نامۀ خود پرداخت. كتابی كه اگر به انجام میرسید، حاوی اطلاعات خوبی بود و بسیار خواندنی میشد، اما توفیق اتمام آن را نیافت و مرگ او را در ربود. آنچه از این سرگذشتنامه برجای مانده، ایرج افشار در مجلۀ یغما (1341 ش) به چاپ رسانید و سپس آن را در كتاب سواد و بیاض عیناً نقل كرد.
مآخذ
آدمیت، فریدون، اندیشۀ ترقی و حكومت قانون عصر سپهسالار، تهران، 1356 ش؛ همو، ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران، تهران، 1355 ش؛ همو و هما ناطق، افكار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، تهران، 1356ش؛ اعتمادالسلطنه، محمد حسن، روزنامۀ خاطرات، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ همو، المآثر و الآثار، چ سنگی؛ افشار، ایرج، سواد و بیاض، تهران، 1349 ش؛ همو، مقدمه بر مجموعۀ اسناد و مدارك چاپ نشده دربارۀ سیدجمالالدین، تهران، 1342 ش؛ امینالدوله، علی، خاطرات سیاسی، به كوشش حافظ فرمانفرماییان، تهران، 1341ش؛ امینالضرب، محمدحسین، «زندگینامۀ حاج امینالضرب»، سواد و بیاض، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1349ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1347 ش؛ تاریخ اقتصادی ایران، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران، 1362 ش؛ چرچیل، ج. پ.، فرهنگ رجال قاجار، ترجمۀ غلامحسین میرزا صالح، تهران، 1369ش؛ حاج سیاح، خاطرات، به كوشش حمید سیاح و سیفالله گلكار، تهران، 1356ش؛ دولتآبادی، یحیى، حیات یحیى، تهران، 1362 ش؛ زینالعابدین مراغهای، سیاحت نامۀ ابراهیم بیك، به كوشش محمدامین، تهران، 1362ش؛ سپهر، عبدالحسین، مرآة الوقایع مظفری، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1368 ش؛ شریف كاشانی، محمدمهدی، واقعات اتفاقیه در روزگار، به كوشش منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، تهران، 1362 ش؛ شمیم، علیاصغر، ایران در دورۀ سلطنت قاجار، تهران، 1342 ش؛ شیبانی، ابراهیم، منتخب التواریخ، به كوشش ایرج افشار، تهران، 1366 ش؛ صفایی، ابراهیم، پنجاهنامۀ تاریخی، تهران، 1350ش؛ عباس میرزا قاجار (ملك آرا)، شرح حال عباس میرزا، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1361ش؛ علوی، ابوالحسن، «رجال اواخر دورۀ قاجار»، آینده، تهران، 1361ش، س 8، شم 9؛ كرزن، ج. ن.، ایران و قضیۀ ایران، ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، 1362ش؛ محبوبی اردكانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، 1370 ش؛ مرسلوند، حسن، زندگینامۀ رجال و مشاهیر ایران، تهران، 1369 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1341-1343 ش؛ معتضد، خسرو، حاج امین الضرب، تهران، 1366 ش؛ مهدوی، اصغر و ایرج افشار، مجموعۀ اسناد و مدارك چاپ نشده دربارۀ سیدجمالالدین، تهران، 1342 ش؛ نظامالسلطنۀ مافی، حسینقلی، خاطرات و اسناد، به كوشش معصومۀ نظام مافی و دیگران، تهران، 1361 ش؛ هدایت، مهدیقلی، خاطرات و خطرات، تهران، 1363 ش.