زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

انواء

اَنْواء، جمع نوء (این واژه از اضداد است و هم به معنی برخاستن به دشواری و هم به معنی خم شدن و فرو افتادن به سبب همراه داشتن بار سنگین یا هر علت دیگر است و در قرآن كریم (القصص/ 28/ 76) نیز آمده است)، صطلاحی در نجوم قدیم نزد عربها، به معنی غروب هر یك از منازل قمر (ه‍ م) در باختر، و (یا) طلوع منزل مقابل آن در خاور، به هنگام سحرگاه پیش از سپیده دم، یعنی پیش از آنک‍ه ستارگان در روشنایی خورشید از دیده محوشوند (ابن قتیبه، 6-7؛ ازهری، 15/ 536-537؛ جوهری، 1/ 78؛ ابن عاصم، 11؛ قس:EI2, I/ 523). هر یك از این دو پدیدۀ همراه با یكدیگر 13 روز یك بار، و در سال 28 بار روی می‌دهد. عربهای باستان هر یك از این رویدادها را عامل یا نشانۀ یك پدیدۀ جوی مانند باد، باران، گرما یا سرما می‌شمردند و از آنها برای تعیین آغاز و پایان فصول سال، ترتیب و تنظیم كارهای مربوط به كشاورزی بهره می‌گرفتند. در منابع دورۀ اسلامی دربارۀ این مسأله كه نوء به طلوع یا غروب ستارگان مربوط می‌شود، اختلاف‌نظرهایی دیده می‌شود. گروهی نیز برخی پدیده‌ها مانند باد را به طلوع ستارگان، و برخی دیگر مانند باران و سرما را به غروب آنها مربوط می‌شمرده‌اند (ابن‌قتیبه، 7- 8؛ قرطبی، 3؛ ابن عاصم، همانجا؛ بیرونی، الآثار ... ، 325؛ ابن اجدابی، 95-102؛ نیز نک‍ : نالینو، 92-93، 101، 127). 
باید توجه داشت كه در اینجا، منظور از طلوع و غروب منازل، پدیدار شدن و ناپدید شدن آنها در لحظات پیش از سپیده دم، یعنی هنگامی است كه خورشید هنوز آنها را تحت الشعاع قرار نداده است (ابن قتیبه، 9-12؛ بیرونی، التفهیم،114). 
از بررسی آثار و گزارشهای بر جا مانده از دورانهای كهن معلوم می‌شود كه هواشناسی برپایۀ نجوم، یعنی نظام انواء در میان بسیاری از اقوام وجود داشته (كوگلر، 56, 60-70)، و ظاهراً سرچشمۀ اصلی آن، سرزمین بین‌النهرین بوده است (اشتاین اشنـایدر، 378-384؛ هومـل، 592-612؛ كونیـچ، 21-26؛ نیز نک‍ : GAS, VI/ 306-307). 
در زمینۀ رابطۀ میان ستارگان و حركات آنها و وضع آنها نسبت به یكدیگر از یكسو و دگرگونیهای جوی از سوی دیگر، دو دیدگاه كاملاً متفاوت وجود داشته است. در دیدگاه نخست، مواضع ستارگان تنها نشانه‌های رویدادهای جویند، در حالی كه در دیدگاه دوم، علت فاعلی و موجد آنها به شمار می‌روند. بررسی اشعار كهن عربی دربارۀ انواء، نشان می‌دهد كه عین این دو دیدگاه در میان عربهای باستان نیز رواج داشته است. روایتی كه از پیامبر (ص) در نک‍وهش اعتقاد به انواء، و برابری آن با ایمان به كواكب و كفر به خداوند نقل شده است، به دیدگاه دوم مربوط می‌شود (بخاری، 1/ 205-206؛ مسلم، 1/ 83-84؛ مالك، 1/ 192؛ ابن قتیبه، 13-15؛ ابن عاصم، 11-12؛ مرزوقی، 178- 179؛ ابن اجدابی،136). 
عربهای باستان، نشانه‌های رویدادهای جوی را برای سهولت حفظ، در اشعار و جملات مسجع به صورت حكمت و قاعده بیان می‌كردند. اینگونه اشعار، به سبب در برداشتن الفاظی نامأنوس، حتى در اوایل عصر اسلامی نیز چندان مفهوم نبوده‌اند. ازاین‌رو، مؤلفان كتابهای انواء، ناگزیر به شرح و توضیح دشواریهای آنها پرداخته‌اند (ابن قتیبه، 7- 8؛ بیرونی، الآثار، 337- 338، التفهیم، 109-110؛ مرزوقی، 94-95؛ قزوینی، 48). 

كتابهای انواء

از اواسط سدۀ 2 ق/ 8م تا اوایل سدۀ 6 ق/ 12 م دهها كتاب با عنوان الانواء یا الازمنه یا نامهای مشابه دیگری، به زبان عربی تألیف شده است؛ شماری از فرهنگ‌نویسان نیز بخشی از اثر خود را به موضوع انواء اختصاص داده‌اند؛ اما پس از سدۀ 6 ق، توجه به منازل قمر و پدیدۀ انواء، كاهش یافت و كمتر كسی به این موضوع پرداخت (حسن، 17). 
مهم‌ترین آثار برجای مانده اینهاست: 1. الانواء، از خالد بن كلثوم (بیرونی، الآثار، 336)؛ 2. النجوم، از مالك بن انس (ابن اجدابی، 95- 98)؛ 3. الانواء، از مؤرج بن عمرو سدوسی (ابن‌ندیم، 53-54)؛ 4. الانواء، از نضر بن شمیل (همو، 57- 58)؛ 5. الازمنة، از قطرب نحوی (همو، 58، 97)؛ 6. الانواء، از ابن كناسه (همو، 77؛ بیرونی، همان، 325)؛ 7. الایام و اللیالی و الشهور، از یحیى بن زیاد فراء (قاهره، 1956 م)؛ 8. الانواء، از عبدالملك بن قریب اصمعی (ابن ندیم، 60-61؛ نیز نک‍ : ه‍ د، 9/ 271)؛ 9. «الازمنة و الریاح» و «السحاب و المطر»، از اجزاء مجموعۀ بزرگ لغوی الغریب المصنف اثر ابوعبید قاسم بن سلام (نک‍ : ه‍ د، 5/ 707)؛ 10. الانواء، از ابن‌اعرابی (ابن‌ندیم، 75-76، 97)؛ 11. الانواء، از ابوحنیفۀ دینوری (نک‍ : GAS, VII/ 349)؛ 12. الانواء، از ابن قتیبۀ دینوری (حیدرآباد دكن، 1375 ق/ 1956م)؛ 13. الانواء، از عریب بن سعد قرطبی (لیدن، 1961 م)؛ 14. الانواء و الازمنة و معرفة اعیان الكواكب، از عبدالله ابن عاصم (نک‍ : مآخذ همین مقاله)؛ 15. الازمنة و الامكنة، از ابوعلی احمد بن محمد مرزوقی (حیدرآباد دكن، 1332 ق)؛ 16. الازمنة و الانواء، از ابن اجدابی (نک‍ : مآخذ همین مقاله). 
ابوریحان بیرونی نیز فصلی از الآثار الباقیة را به منازل قمر و انواء اختصاص داده است (ص 336- 348). 

مآخذ

ابن اجدابی، ابراهیم، الازمنة و الانواء، به كوشش عزت حسن، دمشق، 1964 م؛ ابن عاصم، عبدالله، الانواء و الازمنة و معرفة اعیان الكواكب، فرانک‍فورت، 1405 ق/ 1985 م؛ ابن‌قتیبه، عبدالله، الانواء، حیدرآباد دكن، 1375 ق/ 1956 م؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ازهری، محمد، تهذیب اللغة، قاهره، 1967م؛ بخاری، محمد، صحیح، استانبول، 1315 ق؛ بیرونی، ابوریحان، الآثار الباقیة، به كوشش زاخاو، لایپزیگ، 1923 م؛ همو، التفهیم، به كوشش جلال‌الدین همایی، تهران، 1316ش؛ جوهری، اسماعیل، مقدمة الصحاح، بیروت، 1375ق؛ حسن، عزت، مقدمه بر الازمنة ... (نک‍ : هم‍ ، ابن‌اجدابی)؛ قرآن كریم؛ قرطبی، عریب، الانواء، به كوشش شارل پلا، لیدن، 1961 م؛ قزوینی، زكریا، عجائب المخلوقات، تهران، 1369 ق؛ مالك بن انس، الموطأ، قاهره، 1951م؛ مرزوقی اصفهانی، احمد، الازمنة و الامكنة، حیدرآباد دكن، 1332 ق؛ مسلم بن حجاج، صحیح، قاهره، 1955 م؛ نالینو، ك. آ.، علم الفلك، تاریخه عند العرب فی القرون الوسطى، رم، 1911 م؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.