زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

بحیری

بَحیری، عنوان مشترکی برای اعضای خاندانی محدث که از سدۀ 4تا6ق/ 10 تا12م در نیشابور می‌زیستند و غالباً «مزکَی» بوده‌اند. وجود نام بَحیر در سلسلۀ نسب این خاندان، به صورت بحیربن نوح بن حسین – نیای خاندان که چندان نکته‌ای دربارۀ او دانسته نیست ـ سبب نامبرداری ایشان به بحیری شده است. اگرچه نام بحیریها کمتر در طبقات شافعیان آمده است، اما براساس جمعِ اطلاعات، ایشان شافعی بوده‌اند. افراد این خاندان که نامشان در بیشتر سلسله‌سندهای روایی در اسانید نیشابور، به عنوان حلقه‌ای مهم دیده می‌شود، اغلب به عنوان «اهل عدل» در حدیث شناخته شده‌اند. به همین سبب، از زمان ابوعمرو محمدبن احمد (د 396ق/ 1006م)، ایشان را به عنوان «مزکی» می‌شناختند واین امر تنها در علم رجال، بلکه در امر قضا نیز در تزکیۀ شاهد، خود نموده است. دریک دیدگاه کلی در امر قضا، موضوع تزکیه نزد خاندان بحیری، نقش بسزایی داشته استو خاندان بحیری، به‌ویژه در علم رجال بسیار توانا بودند و در مباحث مربوط به جرح و تعدیل و نیز بررسی اسانید روایات جایگاه مهمی داشتند. 
در بررسی احوال این خاندان، ابوالحسین احمدبن محمدبن جعفر (د 375ق/ 985م) به عنوان آغازگر سلسلۀ بحیری، دارای اهمیت است. وی که نزد کسانی چون ابن خزیمه و ابوالعباس سراج حدیث شنید. با سماع نزد طبقات پیشین، به علو اسانید خود همت گماشت و با سفر به عراق و استماع از کسانی چون ابوالقاسم بغوی و ابوبکر باغندی، اسانید عراقی را ره‌آورد خود ساخت. وی در عراق و نیشابور، مجالس املا تشکیل داد و کسانی چون حاکم نیشابوری و ابوطیب‌طبری‌ نزد او به استماع و استملا پرداختند (ابن‌ماکولا، 1/ 465؛ سمعانی،؛ الانساب، 1/ 291) و ذهبی چنانکه خود می‌گوید، جزئی از عواملی او را در اختیار داشته است (سیر...، 16/ 366). فرزند او ابوعمرو محمد (نخستین مزکی از این خاندان، ﻧﻜ : بولیه، 193-192)، از حفَاظ بوده، و سیوطی نام او را در طبقات الحفاظ آورده است (ﻧﻜ : ص 420؛ نیز ابن نقطه، تکلمة...، 1/ 232). ابوعمرو طی سفرهای متعدد، به استماع از بزرگانی چون ابوبکر قطیعی پرداخت و اربعینی با اسانید عالی ترتیب داد که در اختیار ذهبی (تذکرة...، 3/ 1082-1083)بوده است (نیز ﻧﻜ : سهمی، 641). جالب آنکه در شمار روایان او کسی چون حاکم نیشابوری ـ باتوجه به کبر سن نسبت به وی ـ دیده می‌شود (ابن‌ماکولا، همانجا؛ ذهبی، تاریخ...، 336؛ تذکرة، 3/ 1083).
شاخۀ مهم خاندان بحیری را اخلاف ابوعمرو محمد تشکیل می‌دهند. فرزندان وی، سعید، عبدالرحمان و عمرو، و فرزندان ایشان همچون ابوسعید اسماعیل بن عمرو، ابوالحسن عبدلله و ابومحمد عبدالحمید فرزندان عبدالرحمان، و نیز عبدالرحمان بن عبدالله و علی بن محمدبن عبدالحمید و بسیاری دیگر از اعضای این خاندان (ﻧﻜ : بولیه، 199-198).غالباً از زرگان دیار خود و دیگر بلاد علم آموخته، و به بسیاری کسان آموزش داده‌اند (مثلاً ﻧﻜ : صریفینی، 197-198، 364؛ ابن نقطه، تکلمة، 1/ 146، 371، 373، التقیید، 2/ 231؛ سمعانی، التحبیر، 1/ 394؛ ذهبی، سیر، 18/ 103). در سخنان منقول از ایشان تأکید بر پیروزی از سنت و جماعت و دوری از افتراق به چشم می‌آید (ﻧﻜ : ابن‌نقطه، همان، 2/ 19-20؛ ذهبی، همان، 18/ 343).
بحیریها غالباً با سفرهای بسیار سعی در دیدار مشایخ مختلف در ارتقای اسانید حدیثی خود داشتند. ترتیب دادن مجالس درس و املا، روایت آثار بزرگان همچون مسند ابوعوانه (ﻧﻜ : ابن نقطه، التقیید، 2/ 146؛ برای روایت اثری دیگر، ﻧﻜ : ابن ناصرالدین، 1/ 361)، دادن اجازۀ روایت به راویان از سوی بسیاری از ایشان (مثلاً ﻧﻜ : ذهبی، سیر، 20/ 157) و مخصوصاً اشتغال به امر تزکیه ـ که ظاهراً اصلی‌ترین دلیل اشتهار ایشان بوده است ـ این خاندان را در زمان خود، به قطبی حدیثی و قضایی بدل کرده بود. در میان ایشان تنها ابوسعید اسماعیل بن عمرو (د 501ق/ 1108م) است که منابع به تدریس فقه او اشاره کرده‌اند (ﻧﻜ : صریفینی، 197) و کسانی هم مانند ابوعثمان سعید بن محمد (د 451ق/ 1059م) به تصوف گراییده، با اعضای خاندان قشیری بسیار در ارتباط بوده‌اند (مثلاً ﻧﻜ : حاکم، 475؛ نیز ﻧﻜ : صریفینی، 364)؛ ابوعثمان سعید همچنین در دربار غزنوی دارای جایگاه بود و در جنگ هند و روم، سلطان محمود را همراهی کرد (ذهبی، سیر، 18/ 103-104). از نیمۀ سدۀ 6ق به بعد، از اعضای جدید این خاندان، کمتر در منابع یاد شده است.

مآخذ

ابن‌ماکولا، علی، الاکمال، حیدرآباد دکن، 1381ق/ 1961م؛ ابن ناصرالدین، محمد، توضیح‌المشتبه، به کوشش محمدنعیم عرقسویی، بیروت، مؤسسةالرسالة؛ ابن‌نقطه، محمد، التقیید، به کوشش شرف‌الدین احمد، حیدرآباد دکن، 1404ق/ 1984م؛ همو، تکلمة الاکمال، به کوشش عبدالقیوم عیدرب النبی، مکه، 1410ق؛ حاکم نیشابوری؛ محمد، تاریخ نیشابور، به کوشش ریچارد فرای، لندن، 1965م؛ ذهبی، محمد، تاریخ‌‌الاسلام، حوادث سالهای 381-400ق، به کوشش عمرعبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی؛ همو، تذکرةالحفاظ، حیدرآباددکن، 1390ق/ 1970م؛ همو، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالله عمر بارودی، بیروت، 1408ق/ 1988م؛ همو، التحبیر، به کوشش منیره ناجی سالم، بغداد؛ 1395ق/ 1975م؛ سهمی، حمزه، تاریخ جرجان، حیدرآباد دکن، 1387ق/ 1967م؛ سیوطی، طبقات الحافظ، یبروت، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیسابور (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به کوشش محمدکاظم محمودی، قم، 1362ش؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.