برکت
بَرَکَت، از مفاهیم دینی که در قرآن کریم و روایات اسلامی جایگاهی مهم دراد و در فرهنگ عامۀ مسلمانان گسترش چشمگیری یافته است. ریشۀ «ب ر ک» در زبان اقوام سامی وجود داشته (ER, II/250)، و در لغت عرب به معنای طلق رشد و فزونی (خلیل، ابنمنظور، مادۀ برک)، یا فزونی و کثرت در خیر (ازهری، مادۀ برک) است. فیروز آبادی سعادت را نیز به همین معنا میافزاید (قاموس، مادۀ برک).
این واژه به صورت مفرد در قرآن به کار نرفته است و تنها بهصورت جمع در 3 آیه دیده میشود (اعراف/7/96؛ هود/11/48، 73). واژههای هم خانوادۀ برکت 32 بار در قرآن کریم بهکار رفته است. در اصطلاح قرآن برکت ثبوت خیرالٰهی است (راغب، مادۀ برک) و برکات، نعمتهای دائمی و خیر ثابت هستند (شیخ طوسی، 5/498). شاید تفسیر برکات به خیرهای فزاینده توسط طوسی (4/697) نیز که با معنای لغوی سازگارتر است، همان خیز ثابت را افده نماید؛ چون هر خیری با رشد و فزونی، ثبوت و دوام خود را نیز حفظ میکند. برکات آسمان به فزونی باران و برکات زمین به فراوانی گیاه و میوۀ آن تفسیر شده است (شیخ طوسی، 4/477).
قرآن کریم افراد و گروههایی را مشمول برکات نازل شده از سوی خداوند شمرده است که عبارتند از انسانها و اقوام مؤمن و متقی (اعراف /7/96)، نوح(ع) و امت پیرو او (هود/11/48)، ابراهیم و اسحاق(ع) (صافات/37/113)، اهل بیت ابراهیم(ع) (هود/ 11/73)، موسى(ع) (نمل/27/8) و عیسى(ع) (مریم/19/31).
واژۀ «تبارَکَ» در قرآن 9بار و همواره برای ذات مقدس خداوند به کار رفته، همانگونه که انزال برکات نیز تنها به خداوند نسبت داده شده است (اعراف /7/96؛ فصلت/41/10؛ انبیاء/ 21/71). معنای «تبارک»، ثابت در خیربودن خداوند (طریحی، ذیل بارک)، یا متعالی بودن او به واسطۀ وحدانیت وی در ازلی بودن و لایزال بودن است (طبرسی، 4/660).
«مبارک» صفتی است که خداوند برای کلام خود به کار برده است (انعام/6/92، 155؛ انبیاء/21/50؛ ص /38/29)، چون خیر و نفع آن ثابت و دائمی است (طبرسی، 7/81)، یا فزونیهای بسیاری نسبت به کتب آسمانی پیشین دارد (طریحی، ذیل ب ر ک). علاوه بر خود قرآن، اشخاص و اشیائی که در این کتاب آسمانی مبارک خوانده شدهاند، عبارتند از عیسى(ع) (مریم/19/31)، کعبه (آلعمران/3/96)، پیرامون مسجدالاقصى (اسراء/17/1)، سرزنیت فلسطین (انبیاء/21/71)، درخت زیتون (نور/24/35) و قطعه زمین مشتمل بر درخت مقدس که موسى از آن ندای «انی انا الله» را شنید (قصص/28/30)؛ نیز شب قدر، بنا بر قول مشهور مفسران در تفسیر «لیلةمبارکة» (دخان/44/3). در آیات قرآنی، ایمان، تقوا (اعراف/7/96) و استغفار (ﻧﻜ : ﻫود/11/52؛ ق/50/9؛ نوح/71/10، 11) از عوامل برکتزا بهشمار آمدهاند و تکذیب پیامبران از عواملی است که برکت را از میان میبرد (اعراف/7/96).
برکت از مفاهیمی است که علاوه بر قرآن، در کتب آسمانی پیشین نیز فراوان یافت میشود. مشتقات ریشۀ «برک/برخ» و واژّ عبری «بِراخاه» به معنای برکت 398 بار در عهد عتیق به کار رفته است. براخوت نیز یکی از زیر بخشهای باب اول مِنشاست که جمع براخاه و به معنای برکات است. در عهد جدید نیز ابن مفهوم را به کرات مییابیم (برای نمونه: مرقس، 10: 16؛ لوقا، 24: 50). قرآن منشأ همۀ برکات را ذات اقدس خداوند میداند (اعراف/7/54)، هرچند به پیامبر و اولیا نیز پس از آنکه خود مشمول برکت الٰهی شدهاند، میتوان تبرک جست (بخاری، 1/54، 59؛ 7/147). در عهد عتیق نیز منشأ و منبع اصلی برکت، خداوند است (پیدایش، 1: 22-28، 1:9)، هرچند برخی از پیامبران و انسانهای والا نیز گاهی منشأ برکت خوانده شدهاند (همان، 27: 27-29، 15:48). در عهد جدید هم صدون برکت بارها به شخص عیسى(ع) نسبت داده شده است (متى، 19:14؛ مرقس، لوقا، همانجاها).
در برخی روایات پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع)، سخن از برکت بسط یافته است و اهمیت آن به حدی است که برکت یکی از سپاهیان 75نفری عقل محسوب شده است (مجلسی، 1/110-111). طبق برخی روایات خداوند 3 برکت نازل کرده است: آب، آتش و گوسفند (همو، 22/226). در روایات به برکت مال، عمر و زن (ابنبابویه، 3/387) اشاره شد، و وجود هر مؤمن برای دیگر مؤمنان برکت شمرده شده است (مجلسی، 2/283).
برخی عوامل برکتزا در روایات عبارتند از سحرخیزی (ﻧﻜ : برازش، 289) و شروع فعالیت در سحر یا جر (نهجالبلاغة، نامۀ 12)، بیع با مهلت دادن به خریدار برای پرداخت بها، مضاربه (ابنماجه، 2/768)، خوردن سحری (کلینی، 4/95)، همراهی و نرمخویی (همو، 2/119)، سلام کردن بر خانوده (ابولیث، 141)، پایین بودن مهریۀ زن، کم خرج بودن و آسان بودن زایمان وی (ابنبابویه، 3/387)، صبح زود شنبه و پنجشنبه صدقهدادن، کردار نیک، عدالت (برازش، همانجا) و تجارت (مجلسی، 100/5).
پیامبر اکرم(ص) هنگام حفر خندق در اطراف مدینه توسط مهاجرین و انصار، از خداوند برای آنان درخواست برکت کرد (بخاری، 3/212). برخی افراد که در زندگی خود مشمول دعای پیامبر به برکت شدهاند، عبارتند: عبدالله بن جعفر، عروبن ابیالجعد و عبدالرحمان بن عوف (ﻧﻜ : وصابی، 304-305).
برخی عوامل برکتزدا در روایات عبارتند از اعمال بد و ناشایست (نهجالبلاغة، خطبۀ 143)، اسراف، سوگند خوردن در خریدوفروش، خوردن غذای داغ (کلینی، 4/55، 5/162، 6/322)، فساد نیت و جنایت، مال حرام (حرعاملی، 6(2)/53)، خیانت، سرقت، شرب خمر و زنا (مجلسی، 76/19).
در تداول امروز فارسیزبانان، برکت به معنای بسیاری نعمت و فزونی در خیر است. در فرهنگ و ادب فارسی، «برکت» و واژههای هم خانوده و مرکبی که از آن ساخته شده، مانند بارکالله، تبرک و مبارک؛ فراوان به کار رفته است و مثلهایی نیز مشتمل بر این واژهها در میان مردم رایج بوده و هست (دهخدا، 1/104، 114، 359، 541). همچنین کلمات «تبریک» و «مبارک» در قالب عبارتها و جملههای گوناگون در مراسم شادی و جشنهای موفقیت و پیروزی عموماً بهکار میرود. گفتنی است که برخی از مصادیق شایع نعم الٰهی، چون نان و نمک، درمیان مردم به عنوان نماد برکت شناخته شدهاند.
مآخذ
ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، 1404ق؛ ابن ماجه، محمد، سنن، به کوشش محمد فؤاد عبدالباقی، قاهره، 1952-1953م؛ ابن منظور، لسان؛ ابولیث سمرقندی، نثر، تنبیه الغافلین، به کوشش احمد سلام، بیروت، 1406ق؛ ازهری، محمد، تهذیب اللغة، به کوشش علی حسن هلالی، قاهره، الدار المصریه؛ بخاری، محمد، صحیح، استانبول، 1315ق؛ برازش، علیرضا، المعجم المفهرس لالفاظ غررالحکم، تهران، 1371ش؛ حرعاملی، محمد، وسائل الشیعة، به کوشش عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، دارالحیاء، التراث العربی؛ خلیل بن احمد، فراهیدی، العین، به کوشش مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، بیروت، 1408ق؛ دهخدا، علیاکبر، امثال و حکم، تهران، 1357ش؛ راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، به کوشش محمد سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه؛ شیخ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیرعاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضلالله یزدی طباطبایی، بیروت، 1406ق؛ طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، به کوشش محمودعادل، تهران، 1408ق؛ عهد جدید؛ عهد عتیق، قاموس؛ قرآن کریم؛ کلینی، محمد، الکافی، به کوشش علی اکبر غفاری، تهران، 1365ش؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403ق؛ نهجالبلاغه؛ وصابی حبیشی، محمد، البرکة فی فضل السعی و الحرکة، بیروت، دارالمعرفه؛ نیز: