بشیر بن سعد
بَشیرِ بْن سَعْد، ابونعمان (د 12ق / 633م)، از صحابۀ پیامبر اكرم(ص). وی از انصار و از تیرۀ بنی مالك خزرج در مدینه بود (ابن هشام، 2 / 101؛ خلیفه، 1 / 210-211؛ ابن حزم، 363-364). بشیر به همراه گروهی از اهل یثرب در «عقبه» با حضرت رسول(ص) بیعت كرد (ابن هشام، همانجا؛ بلاذری، انساب... ، 1 / 244؛ ابن عبدالبر، 1 / 172). او در بدر و احد و بعضی از پیكارهای دیگر پیكارها نیز حضور داشت (ابن هشام، 2 / 348؛ ابن عبدالبر، همانجا؛ ابن اثیر، 1 / 195).
بشیر بن سعد در ماههای شعبان و شوال سال 7، ازسوی پیامبر(ص) به دو مأموریت نظامی گسیل شد (واقدی، 1 / 5 -6). در نخستین مأموریت، پیامبر(ص) بشیر را همراه 30 تن به سوی بنی مُرّه در فدك گسیل داشت و اگرچه همراهان بشیر سرانجام به نتایجی دست یافتند، اما خود او در میانۀ پیكار چنان مجروح شد كه همراهان، ناامید از زنده بودنش، به مدینه بازگشتند، اما وی برای معالجۀ خویش اندكی در فدك درنگ كرد و سپس به مدینه بازگشت (همو، 2 / 723؛ نیز نك : ابن سعد، 2 / 118-119؛ بلاذری، همان، 1 / 379). در مأموریت دیگر، پیامبر(ص) بشیر را با 300 مرد به منطقۀ جناب ــ جایگاه بنی غَطَفان ــ گسیل فرمود و با اینكه جنگ سختی درنگرفت، اما بشیر و سپاهیانش به غنایمی دست یافتند (واقدی، 2 / 727؛ ابن سعد، 2 / 120؛ طبری، 3 / 23).
بشیربن سعد از نخستین بیعت كنندگان با ابوبكر در سقیفۀ بنیساعده بود (ابن سعد، 3 / 182؛ بلاذری، همان، 1 / 244؛ یعقوبی، 2 / 124؛ ابن عبدالبر، 1 / 172-173) و روایتی نشان میدهد كه او انصار را در این قضیه به دوری از نزاع و اختلاف میخوانده است (طبری، 3 / 221). شاید حس حسادت بشیر به سعد بن عُباده ــ بزرگ خزرج ــ كه برای امارت خود بر همۀ انصار در سقیفۀ بنی ساعده تلاش میكرد، در شتاب او برای بیعت با ابوبكر بیتأثیر نبوده است (نك : ابن ابی الحدید، 6 / 9-10، به نقل از السقیفـۀ جوهری)؛ هرچند، همین موضوع نخستین بیعت كننده نیز بعدها مایۀ اختلاف و نزاع میان اوس و خزرج شد (زبیر بن بكار، 578؛ نیز نك : ابن ابی الحدید، 6 / 18). روایتی نیز نشان میدهد كه بشیر بن سعد، به بیعت با امیرالمؤمنین علی(ع) تمایل داشته است (همو، 6 / 12). در خلافت ابوبكر كه فتوح در بخشهایی از سواد (عراق كنونی)، به فرماندهی خالد بن ولید جریان داشت، بشیر بن سعد از سپاهیان او بود و در 12ق در ناحیۀ بانقیا در عینالتمر ــ غرب كوفه و نزدیك انبار ــ بر اثر جراحتی درگذشت و در همان ناحیه به خاك سپرده شد (واقدی، 1 / 165؛ بلاذری، فتوح...، 244، 248؛ ابن عبدالبر، 1 / 173؛ ذهبی، تاریخ...، 78).
از طریق بشیر بن سعد احادیثی نقل شده است و جابر بن عبدالله انصاری و نعمان بن بشیر از او روایت كردهاند (نك : ابونعیم، 3 / 98-99؛ ابن عبدالبر، همانجا).
بشیر بن سعد را جزو معدود كسانی شمردهاند كه در مدینه، خواندن و نوشتن میدانستهاند (بلاذری، همان، 473-474).
از بشیر بن سعد فرزندانی بر جای ماند كه مشهورترین ایشان نعمان ابن بشیر است. وی نخستین فرزندی بود كه از گروه انصار، پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه به دنیا آمد. او بعدها به مناصبی دست یافت (همو، انساب، همانجا؛ ابوالفرج، 14 / 119 ببـ؛ ذهبی، سیر...، 3 / 411-412).
مآخذ
ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1378ق؛ ابن اثیر، علی، اسدالغابة، قاهره، 1280ق؛ ابن حزم، علی، جمهرة انساب العرب، بیروت، 1983م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الكبرێ، بیروت، دارصادر؛ ابن عبدالبر، یوسف، الاستیعاب، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1380ق / 1960م؛ ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، به كوشش مصطفێ سقا و دیگران، قاهره، 1355ق / 1936م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، قاهره، 1285ق؛ ابونعیم اصفهانی، احمد، معرفة الصحابة، مدینه / ریاض، 1408ق / 1988م؛ بلاذری، احمد، انساب الاشراف، به كوشش محمد حمیدالله، قاهره، 1959م؛ همو، فتوح البلدان، به كوشش دخویه، لیدن، 1866م؛ خلیفـة بن خیاط، طبقات، به كوشش سهیل زكار، دمشق، 1966م؛ ذهبی، محمد، تاریخ الاسلام، حوادث سالهای 11 تا 40ق، به كوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، 1407ق / 1987م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به كوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، 1413ق / 1993م؛ زبیر بن بكار، الاخبار الموفقیات، به كوشش سامی مكی عانی، بغداد، 1972م؛ طبری، تاریخ؛ واقدی، محمد، المغازی، به كوشش مارسدن جونز، لندن، 1966م؛ یعقوبی، احمد، تاریخ، بیروت، دارصادر.
علی بهرامیان