زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

بوسلیک

بوسَلیك (ابوسلیك)، مقامی ‌از مقامهای 12 گانۀ موسیقی قدیم ایران، دور سوم از «ادوار مشهوره» (صفی الدین، 235؛ مراغی، شرح ...، 202، جامع ...، 127، مقاصد...، 55) و دایرۀ بیست و هفتم از «ادوار كثیره» (صفی الدین، 236؛ مراغی، شرح، 202-204). در برخی از رساله‌های موسیقی، بوسلیك مقام دوم از مقامات 8گانه (فرصت، 16)، و در برخی مقام دوم از مقامهای 7گانۀ فیثاغورس دانسته شده است. در وجه تسمیه آن می‌گویند: بوسلیك نام غلام فیثاغورس بوده كه در این پرده به زبان تركی «سرود می‌گفته» است (آملی، 3 / 102؛ كوكبی، 49)؛ برخی نیز آن را نام خاتون یكی از خلفا دانسته‌اند (عبدالمؤمن، 115)؛ همچنین در شعری بوسلیك برآمده از ناله شخصی به نام بابا عمر دانسته شده است («رساله ...»، 193). 
 
از «پرده بوسلیك» در قابوسنامه اثر عنصرالمعالی كیكاووس ابن اسكندر (تألیف: 475ق / 1082م)، و نیز در دیوان شمس اثر جلال‌الدین محمد مولوی (د 672 ق / 1273م) یاد شده، همچنین علاء منجم در رسالۀ اشجار و اثمار (تألیف: ح 679-691ق / 1280-1292م) پرده بوسلیك را در شمار 7 پردۀ اصلی دانسته است (نک‍ : پورجوادی، 57). محمدبن محمود بن محمد نیشابوری در رسالۀ موسیقی خویش كه ظاهراً آن را در اوایل قرن 6ق / 12م نگاشته، «بوسلك» را نهمین پرده از پرده‌های 12گانه، و نگارین را نیز چهارمین شعبه از شعبه‌های 6گانه و برخاسته از بوسلك و اصفهان دانسته است (نک‍ : همو، 62). وی همچنین علم موسیقی را مشتمل بر 18 بانگ، و بوسلك را یك بانگ و نیم و برخاسته از «شیب نهاوند» می‌داند (همو، 61-64). در برخی از رسالات موسیقی پس از سدۀ 10ق / 16م مقام بوسلیك شامل 4 بانگ ذكر شده است (مثلاً نک‍ : عبدالمؤمن، 61) كه فرصت این اطلاق را در عهد خود متروك می‌داند (ص 22). 
در باب فواصل و گردش نغمات بوسلیك و ارتباط آن با دیگر نغمات (همو، 55؛ فرصت، 20) و نیز در تأثیر مقام بوسلیك بر طبقات، نژادها و اقوام مختلف، ارتباط آن با پرندگان و حیوانات و جنبه‌های موسیقی - درمانی آن (مراغی، شرح، 277؛ عبدالمؤمن، 58، 82؛ فرصت، 15، 26) و همچنین پیوند بوسلیك با افلاك و بروج و فصول و اوقات شبانه‌روز (غزنوی، 133؛ كوكبی، 102؛ عبدالمؤمن، 88؛ فرصت، 15) در رسالات قدیم مطالب مفصلی ذكر شده است. 
صفی‌الدین ارموی ابعاد مقام بوسلیك را «ب ط ط ب ط ط ط»، و نغمات آن را «ا ب هـ ح ط یب یه یح» ذكر كرده (ص 125، 175) كه حسینعلی ملاح آن را به نت امروزی چنین (ص 6): 
 


و مهدی بركشلی آن را از مبنای نت سُل چنین نوشته است (ص 29): 

بوسلیك دارای دو شعبه با نامهای عشیران و صباست (مراغی، همان، 303- 308) كه عشیران را از نرمی‌آن، و نوروز صبا را از بلندی آن گرفته‌اند (كوكبی، 51-52؛ غزنوی، 127). بوسلیك، عشاق و نوا دارای اشتراك نغماتند (مراغی، جامع، 150، مقاصد، 79)، مگر در مبدأ كه اختلاف آنها چنین نمایه‌ای دارد (كیانی، مبانی ...، 107): 
در موسیقی دستگاهی امروز، بوسلیك گوشه‌ای است در دستگاه نوا (همو، هفت دستگاه ...، 37؛ مشحون، 710، 720، 728؛ ستایشگر، 161) و در ردیف موسی معروفی از مبنای نت سل نوشته شده، و علینقی وزیری آن را به نت امروزی چنین نوشته است (2 / 154- 155): 
 

در ردیف موسیقی ایران گوشه بوسلیك اگرچه فقط در دستگاه نوا اجرا می‌شود، اما ساختار مایگی (مُدال) آن شبیه به شور است (فرهت، .(86 فرهت انگارۀ ملودیك اصلی گوشۀ بوسلیك را چنین نغمه نگاری كرده است (همانجا): 
 


بوسلیك به عنوان یكی از مقامات موسیقی امروزه نیز در برخی از فرهنگهای موسیقایی جهان اسلام رواج دارد. بوسلیك شعبه ای در موسیقی مقامی ‌آذربایجان محسوب می‌شود (زُهرابُف، 1 / 169)، اگرچه میر محسن نواب نیز در رساله وضوح الارقام از آن به عنوان یكی از 12 مقام اصلی در موسیقی آذربایجان نام برده است (نارودیتسكایا،46 ). مقام بوسلیك در كشورهای عربی نیز اجرا می‌شود (مسعودیه، 215). در موسیقی عرب و تركیه، براساس نظام 48 نغمه ای در هنگام یا اكتاو مضاعف كه برای هر نغمه نامی‌ قائلند، اگر نخستین نغمه را كه «یكاه» (یك گاه) نامیده می‌شود، «سُل» فرض كنیم، نوزدهمین نغمه (می) بوسلیك نامیده می‌شود (سیگنل،29 -28؛ توما،26 ). در موسیقی عرب مقام بوسلیك از متعلقات مقام نهاوند محسوب می‌شود كه حركات ملودیك نزولی با فواصل دوم «بزرگ، كوچك، بزرگ» در جهت سیر به نغمۀ خاتمه یا «قرار» از ویژگیهای گردش نغمات آن است (همو،32 ). همچنین در موسیقی عثمانی و موسیقی كلاسیك تركیه نیز مقام پوسلیك یا بوسلیك یكی از مقامات اصلی محسوب می‌شود (سیگنل، 34؛ فلدمن،226 ). شیخ عبدالعزیز در رسالۀ رموز موسیقی به تبیین مبانی نظری صوفیانه موسیقی در موسیقی كلاسیك كشمیر پرداخته، و 12 تهات (گام یا نردبان صوتی) را با الهام از موسیقی شمال هند و براساس 12 مقام (8 مقام اصلی و 4 مقام فرعی)، سازمان‌دهی كرده است؛ وی «تهات بوسلیك» را در شمار مقامات اصلی دانسته است (پاخلچیك،117 ).

مآخذ

آملی، محمد، نفائس الفنون، به كوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، 1379ق؛ بركشلی، مهدی، «شرح ردیف موسیقی ایران»، ردیف هفت دستگاه موسیقی ایران، به كوشش موسی معروفی، تهران، 1352ش؛ پورجوادی، امیرحسین، «رساله موسیقی محمدبن محمودبن محمد نیشابوری»، معارف، تهران، 1374ش، شم‍ 1 و 2؛ «رسالۀ موسیقی گمنام دوازده مقام ...»، سه رساله در موسیقی قدیم ایران، به كوشش منصوره ثابت‌زاده، تهران، 1382ش؛ زُهرا بُف، رامز، موقام موسیقی مقامی ‌آذربایجان، ترجمه علاءالدینی حسینی، تهران، 1378ش؛ ستایشگر، مهدی، واژه‌نامۀ موسیقی ایران زمین، تهران، 1374ش؛ صفی الدین ارموی، الادوار، به كوشش غطاس عبدالملك خشبه و محمود احمد حفنی، قاهره، 1986م؛ عبدالمؤمن بن صفی‌الدین، بهجت الروح، به كوشش ه. ل. رابینو، تهران، 1346ش؛ غزنوی، عبدالرحمان، «رساله»، سه رساله در موسیقی قدیم ایران، به كوشش منصوره ثابت‌زاده، تهران، 1382ش؛ فرصت، محمد نصیر، بحورالالحان، بمبئی، 1332ق؛ كوكبی بخارایی، نجم‌الدین، «رساله»، سه رساله در موسیقی قدیم ایران، به كوشش منصوره ثابت‌زاده، تهران، 1382ش؛ كیانی، مجید، مبانی نظری موسیقی ایران، تهران، 1377ش؛ همو، هفت دستگاه موسیقی ایران، تهران، 1371ش؛ مراغی، عبدالقادر، جامع الالحان، به كوشش تقی بینش، تهران، 1366ش؛ همو، شرح ادوار، به كوشش تقی بینش، تهران، 1370ش؛ همو، مقاصد الالحان، به كوشش تقی بینش، تهران، 1344ش؛ مسعودیه، محمدتقی، مبانی اتنوموزیكولوژی، تهران، 1365ش؛ مشحون، حسن، تاریخ موسیقی ایران، تهران، 1373ش؛ ملاح، حسینعلی، «شرحی بر رسالۀ موسیقی جامی»، مجلۀ موسیقی، 1345ش، شم‍ 103؛ وزیری، علینقی، آوازشناسی نظری موسیقی ایران، تهران، 1313ش؛ نیز:

Farhat, H., The Dastgah Concept in Persian Music, Cambridge, 1990; Feldman, W., Music of the Ottoman Court: Makam, Composition and the Early Ottoman Instrumental Repertoire, Berlin, 1996; Naroditskaya, I., Song from the Land of Fire: Continuity and Change in Azerbaijanian Mugham, New York / London, 2002; Pacholczyk, J. M., Sufyana Musiqi: The Classical Music of Kashmir, Berlin, 1996; Signell, K. L., Makam: Modal Practice in Turkish Art Music, New York, 1986; Touma, H. H., The Music of the Arabs, Portland / Cambridge, 2003.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.