تورفان
تورْفان، نام شهری در جادۀ ابریشم. صورتهای دیگر این نام در اویغوری:Turpan ، چینی: T’u-lu-fan ، ختنی: Tturpaķnä آمده است؛ همچنین در سغدی تورفان را چینانچ گویند که صورت اصلی آن چینانچکند است.
تورفان در شرق ناحیۀ خودمختار سین کیانگ اویغور ــ که خود غربیترین ایالت چین است ــ در ترکستان چین قرار دارد. این شهر بزرگترین ناحیۀ آباد در بخش شمالی جادۀ ابریشم است که مساحت تقریبی آن 170 کم ، و گودترین نقطۀ آن 154 متر پایینتر از سطح دریا ست. منطقۀ تورفان گنجینهای است از اشیاء تزیینی و متون به زبانها و خطهای متفـاوت (نک : هارماتا، 293؛ قریب، 16؛ ایرانیکا، «سفر تورفان»، npn. ؛ «تورفان»، .npn ؛ اِمـریک، «استقرار ایرانیـان...»،271 ؛ نیز نک : لوکوک، 51).
در اوایل سدۀ 2قم، در ناحیۀ تورفان واقع در غرب لوپ نور و در امتداد دامنههای شمالی سلسله جبال کونلون و آلتای، جوامع پراکندهای به روش نیمهکشاورزی و نیمهکوچنشینی زندگی میکردند. این گروهها در مناطق اطراف، مراکز شهری سازمانیافته و حکومتهای کوچکی تأسیس کردند. آنها در حدود 36 دولتشهر بودند که یکی از آنها جوشی در تورفان بود (یونگ، 227).
در قلمرو حکومت جوشی، شهری به نام جیائوهه ساخته شد. پادشاهی جوشی در 450م فروپاشید و سلسلۀ «هان» جای آن را گرفت. آنان به جای احیای جیائوهه، پادگان خود را در گائوچانگ واقع در 40 کیلومتری شرق تورفان مستقر ساختند («تورفان»، npn.). برخی از محققان به خطا پنداشتهاند که در اواخر دورۀ هان شرقی، تورفان و ناحیۀ لوپ نور جزو قلمرو امپراتوری کوشانیان بوده است. در چین با انتقال قدرت از سلسلۀ هان به تانگ، دوباره جیائوهه بازسازی و به عنوان مرکزی از 5 استان گردید که همگی پایگاههای امپراتوری سلسلۀ تانگ شدند. با ثبات نسبی ایجاد شده توسط سلسلۀ تانگ، بازرگانان مسلمان به تدریج در شهرهای واقع در امتداد شاخۀ شمالی جادۀ ابریشم سکنا گزیدند، چنانکه حتى امروزه نیز در پایتخت فعلی تورفان (اورومچی)، نشانههایی از دوران زندگی مسلمانان در این ناحیه باقی است.
از آغاز سدۀ 6 م به بعد، تورفان با فرماندهی سلسلهای چینی اداره میشد، اما پس از شورش فرماندار محلی برضد سلسلۀتانگ، چینیها این منطقه را در 640 م تصرف، و آن را ضمیمۀ خاک خود کردند.
تورفان در کنار دون هوانگ یکی از مکانهای بسیار مهم در سینکیانگ چین است، زیرا جادۀ ابریشم در دونهوانگ دو
شاخه میشد، یکی به جنوب و دیگری به شمال میرفت. شاخۀ شمالی از طریق خطی مستقیم از دونهوانگ به تورفان میرسید. این قسمت را میتوان سختترین بخش جادۀ ابریشم دانست، و ساربانان که اغلب سغدی یا بلخی بودند، ترجیح میدادند با دور زدن و انتخاب راه فرعی دورتر، خود را به تورفان برسانند.
در سدۀ 3ق/ 9م، مرکز اصلی تورفان اویغور بود، اما در زمان سلسلۀ تانگ، «ایدیکوت شهر» جای آنرا گرفت که هنوز ویرانههای آن برجا مانده است (نک : محمد جانف، 57؛کنوبلوچ، 224؛ یونگ،246 ؛ نیز نک : واتسن،546-547؛ «تورفان»، .npn).
تا سدۀ 7ق/ 13م، جمعیت منطقه اغلب مسلمان بودند. مسجدی در دو کیلومتری شرق تورفان واقع است که نشان از سبک ساختمانهای روستایی در تورفان دارد، در حالیکه طرح دو گنبد و منارهاش از فرهنگهای اسلامـی باختر دور وام گرفته شده است. شورش مسلمانان اویغور در 1283ق/ 1866م منجر به تأسیس حکومت کاشغر در تورفان شد. در 1332ش/ 1953م تورفان بخشی از ناحیۀ خودمختار اویغور جمهوری خلق چین گشت (همانجا).
تورفان به رغم کمبود آب، منطقهای حاصلخیز است. امروزه آبیاری در تورفان از طریق شبکهای از کاریزها ست. برخی از محققان معتقدند که کاریز را ایرانیان به تورفان معرفی کردند، اما به نظر میرسد که در دورۀ سلسلۀ هان نیز کانالهای آبیاری با استفاده از حفر چاهها وجود داشته است (یونگ، 242 ؛ نیز نک : «تورفان»، .npn؛ لوکوک، 52-53).
دربارۀ دین رایج در این منطقه باید گفت که در سدۀ 2ق/ 8م، ترکان اویغور ناحیۀ وسیعی از آسیای مرکزی را تصرف کردند. در 145ق/ 762م خاقان اویغور شهر لویانگ پایتخت شرقی چین را گرفت و چند ماه در آنجا توقف کرد. مانویان به او نزدیک شدند و خاقان به دین آنان گروید و از آن تاریخ مانویت دین رسمی دولت اویغور شد و تا انقراض آن دولت به دست قرقیزها در 225ق/ 840 م دین رسمی این قلمرو وسیع باقی ماند. از این پس مانویت تا حملۀ مغول در سدۀ 7ق/ 13م در ترکستان شرقی در میان اویغورهای شرقی در ایالت غربی چین و نیز نزد اویغورهای غربی و دولت کوچکی به پایتختی خوچو، نزدیک تورفان، دوام آورد. پس از فروپاشی دولت بزرگ اویغور، چینیها به تعقیب مانویان پرداختند و در 843 م به موجب فرمانی دین مانی در تمام سرزمین چین ممنوع اعلام شد، گرچه کمابیش تا سدۀ 8ق/ 14م در چین ادامه یافت (تقیزاده، مانیشناسی،156، مانی و دین او، 19؛ میرفخرایی، 18-19؛ ناطق، 53، 133؛ نیز نک : لیو، 240؛ کلپ، 862).
مانویان منطقۀ تورفان را سرزمین «برگزیدگان» مینامیدند. گردیزی مینویسد: «بر درِ عامل آنجا هر روز 300 یا 400 مرد گرد آیند از دیناوریان (مانویان) و صحف مانی را به آواز بلند همـی خوانند و در پیشِ عامل آیند و سلام کنند و بازگردند (ص 268).
قلمرو اویغورها مرکز اصلی فعالیتهای هنری و اقتصادی و نیز مرکز تبلیغ مانویت شده بود. روحانیان مانوی که به چین میآمدند، به عنوان سفرای اویغور در کانسو یا تورفان، طبعاً میتوانستند زمینهای مساعد برای فراخواندن مردم بومی منطقه به کیش خود بیابند. اویغورهای مقیم کانسو به سرعت به دین بودایی گرویدند، در حالیکه اویغورهای تورفان ترکیبی از اعتقادات مانوی، بودایی و مسیحیت نسطوری را برگزیدند (لیو، 240, 266-267).
حفریات باستانشناسی در ناحیۀ تورفان به منظور کشف فرهنگ باستانی منطقه در پایان سدۀ 19 و آغاز سدۀ 20م، بیشتر توسط باستانشناسان آلمانی ، ژاپنی و روسی انجام شد و از 1307ش/ 1928م به بعد چینیها نیز به کار حفریات باستانشناسی پرداختند. حاصل این حفاریها یافتن اشیاء و متون مختلف به زبانها و خطوط متفاوت بود (زوندرمان، npn.؛ نیز نک : یونگ، 280-283، 291-296؛ ژیمین، 224).
موفقیتآمیزترین عملیات حفاری در تورفان توسط هیئتهای آلمانی میان سالهای 1902-1914م و در 4 مرحله انجام شد. در این عملیات یافتههای مهمی به دست آمد که همگی به برلین برده شد (نک : امریک، همانجا؛ لوکوک ،25 ؛ برای مطالعۀ تفصیلی عملیات حفاری، نک : ایرانیکا، همانجا).
در نتیجۀ حفریات در ناحیۀ تورفان و پس از بررسی متون به دست آمده، زبانهای ایرانی میانه از جمله پارتی، سغدی و سکایی شناخته شدند. دربارۀ زبان ترکی کهن نیز آثار بسیاری به دست آمد. دو گویش از یک زبان ناشناختۀ هندواروپایی نیز به دست آمد که بعدها تُخاری «الف» و تُخاری «ب» خوانده شدند. همچنین از این حفاریها کهنترین نمایشنامههای هندی پیدا شد و نمونههایی از نقاشی و خطاطی مانویان در کتابها و بر روی دیوارها به دست آمد (همانجا). ارزش و اهمیت دستنوشتههای تورفان در گوناگونی زبان، خط، محتوا و پر شمار بودن آنها ست و تنها نقص این آثار تکبرگ و پارهبودنشان است. در میان این یافتهها که نوشتههای چند برگی یا طومارهای درازتر از یک متر به ندرت دیده میشوند. این قطعات از ویرانههای ناحیۀ تورفان به دست آمده، و بیشترین آنها از شهر قدیمی خوچو بوده است (میرفخرایی، 41-45).
تورفان که از مراکز مهم تجارتی و فرهنگی جادۀ ابریشم بود، از مراکز فعالیتهای مانویان نیز بهشمار میرفت و گروهی از مانویان از دست عربها به آنجا گریخته بودند. یکی از نامههای مانوی رفت و آمد و سیر و سفر مبلغان مانوی را در طول جادۀ ابریشم از تورفان ذکر کرده است. شهر خوچو از مراکز بزرگ فرهنگی و هنری تورفان است و تا سدۀ 10م دارای آثار مانوی، بودایی، زردشتی و مسیحی بوده است (قریب، 16؛ امریک، «بوداییسم... »، 960).
یافتههای باستانشناسی دربارۀ مانویت شامل قطعاتی از انجیل گمشدۀ مانی و بخشی از ادبیات مانوی نوشته شده به فارسی میانه، پارتی، سغدی، ترکی کهن و حتى چینی است (جکسن، 4-5).
متنی نیز دربارۀ کیهانشناسی مانوی یافت شده است که اطلاعات ارزندهای در اختیار محققان قرار میدهد؛ همچنین تصویری از تخت مربوط به جشن بِما در تورفان پیدا شده است (تقیزاده، همان، 50، 55؛ جکسن، 22).
در کتابخانۀ یک صومعۀ ویران نسطوری در بولاییق (شمال تورفان) روایتهای سغدی انجیل، داستانهایی از آباء کلیسا و حکایتهایی از زندگی شهدا و قدیسان مسیحی به زبان سغدی و خط سریانی کشف شد. در یارخوتو دو متن سغدی بودایی کشف گردید که بر تداوم دین بودا در آن سامان دلالت دارد. به لحاظ اسناد مربوط به زبانهای ایرانی 3 منطقۀ خوچو به نام مورتوق، سنگیم و تویوق اهمیت بیشتری دارند. در خرابههای تویوق معبد بزرگی با چشمانداز زیبا توسط لوکوک کشف شد که از کتابخانۀ نیمهویران آن گنجینۀ گرانبهایی از دستنویسهای مانوی، مسیحی و بودایی به دست آمد. در این میان یکی از کهنترین نوشتههای زبان فارسی به خط مانوی توجه دنیای دانش و فرهنگ زبان فارسی را جلب کرد.
گفتنی است که بیشتر آثار کشف شده در تورفان چند سده پس از نامههای باستانی سغدی نوشته شدهاند. نامههای سغدی مانوی بر رواج این زبان تا سدۀ 4ق/ 10 م در ناحیۀ تورفان گواهی میدهد. شاید سغدیان اقدام به مهاجرت دیگری در زمان ساسانیان کرده باشند. تأثیر عمیق هنر ساسانی در آثار تورفان، بهویژه در نقاشیهای مانوی و سبک معماری ویرانههای شهر خوچو این نظریه را تأیید میکند. در معماری تورفان ترکیبی از عناصر ایرانی و چینی تا سدۀ 10 م وجود داشت (قریب، 16، 19، 21-22؛ گابن، 616-615 ؛ واتسن، 556).
از دیگر یافتهها در تورفان میتوان به قطعاتی از شاریپوترَپرَکَرَنه، یکی از نمایشنامههای سنسکریتِ اَشوَگهُشه، شاعر و نمایشنامهنویس بزرگ هند، اشاره کرد (هارماتا،290). همچنین متون چینی بسیاری در این منطقه کشف شد و در
1900م راهبی دائویی دستنویسهای بسیاری در آنجا پیدا کرد (نک : میرفخرایی، 65). نیز 7 قطعه به زبان بلخی در ناحیۀ تورفان یافت شده است که احتمالاً به سدههای 7 تا 9م تعلق دارند (نک : گرشویچ، 1256-1258).
مآخذ
تقیزاده، حسن، مانی شناسی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1383ش؛ همو، مانی و دین او، به کوشش احمدافشار شیرازی، تهران، 1335 ش؛ ژیمین، آن، «جوامع نوسنگی بخشهای شرقی آسیای مرکزی»، تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی، ترجمۀ صادق ملک شهمیرزادی، تهران، 1374 ش، ج 1(1)؛ قریب، بدرالزمان، مقدمۀ فرهنگ سغدی،تهران، 1374ش؛ گردیزی، عبدالحی، زینالاخبار، به کوشش عبدالحی حبیبی، تهران، 1347ش؛ محمد جانف، ا. ر.، «اقتصاد و نظام اجتماعی در آسیای مرکزی در دورۀ کوشان»، تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی، ترجمۀ صادق ملک شهمیرزادی،تهران،1376، ج 2(2)؛ میرفخرایی، مهشید، فرشتۀ روشنی، مانی و آموزههای او، تهران،1383ش؛ ناطق، ناصح، بحثی دربارۀ زندگی مانی و پیام او، تهران، 1357ش؛ هارماتا، ی.، «زبانها و ادبیات در امپراتوری کوشان»، تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی، ترجمۀ صادق ملک شهمیرزادی، تهران، 1376ش، ج 2(2)؛ یونگ، ما و ونگ بینگهو، «فرهنگ ناحیۀ خینجیانگ»، تاریخ تمدنهای آسیای مرکزی، همان، تهران، 1378ش، ج 1(2)؛ نیز: