جمعیت
جَمْعیَّت، مجموعهای از افراد با خصوصیات مشابه که در محدودۀ جغرافیایی خاص زندگی میکنند. از آنجا که جمعیتشناسی و بررسی جمعیت جهان و ویژگیهای آن در این دائرةالمعارف مورد نظر نیست، این مقاله در دو بخش جمعیت مسلمانان جهان به طور عام، و جمعیت ایران و تحولات آن به طور خاص تنظیم شده است:
I. جمعیت مسلمانان جهان
پیشینۀ تاریخی
برخلاف بیشتر ادیان بزرگ جهان، دین مبین اسلام از همان آغازْ دعوی جهانی بودن داشت و دعوت ملل دیگر به این آیین را مأموریت اصلی خود میدانست. اعزام نمایندگانی به دربار امپراتوری روم و ایران در همان دورۀ حیات پیامبر اسلام(ص)، نشانی از این تعهد بود. پس از درگذشت رسول خدا (ص) و بهرغم خطراتی که امت اسلامی را تهدید میکرد، جانشینان آن حضرت برنامۀ توسعۀ قلمرو اسلام را با جدیت ادامه دادند و در زمانی کوتاه، به هنگام خلافت عمر، بخش زیادی از جهان متمدن و پیشرفتۀ آن دوران، یعنی سرزمینهای ایران و روم به تصرف مسلمانان درآمد. در زمان حضرت علی(ع) پایتخت حکومت اسلامی به کوفه، در نزدیکی پایتخت شاهنشاهان ساسانی انتقال یافت، در حالی که، معاویه دمشق را در حاشیۀ امپراتوری روم به عنوان مرکز حکومت خود برگزیده بود.
گسترش قلمرو حکومت اسلامی در سالهای بعد به سوی افریقای شمالی و جنوب اروپا از یک طرف، و ماوراءالنهر و آسیای مرکزی از طرف دیگر ادامه یافت. مردمان سرزمینهای مغلوب اگرچه غالباً میتوانستند با پرداخت جزیه بر کیش قدیم خود بمانند، به دلایل مختلف دین اسلام را پذیرفتند و فرهنگ اسلامی با کتاب مقدس قرآن کریم به زودی به عنوان کیش اکثریت مردم در بخش عمدۀ خاورمیانه، افریقای شمالی و ماوراءالنهر درآمد. اگرچه از سدۀ 3ق / 9م به بعد با پیدایش قدرتهای محلی در خراسان بزرگ سلطۀ سیاسی خلافت اسلامی رو به کاهش گذاشت، اما بسط قلمرو دین و فرهنگ اسلامی از سوی سلاطین و پادشاهان محلی ادامه یافت. لشکرکشیهای متعدد سلطان محمود غزنوی به هند در این دوره، دروازۀ شبه قارۀ هند را به روی مسلمانان گشود و قسمتهای شمالی آن شبه قاره را به صورت پناهگاه و قلمرو حکومت سلاطین بعدی این سلسلـه ــ کـه سلجوقیـان تـازه مسلمان به حکومت آنان در مـاوراءالنهـر و خـراسان بـزرگ خـاتمـه داده بـودند ــ درآورد. سلجوقیان که با ایل و حشم خود قلمرو حکومت غزنویان را در نوردیده بودند، مهاجرت جمعی خود را به درون قلمرو خلافت توسعه دادند و بهتدریج تقریباً همۀ سرزمینها و ایالات خلافت عباسی را از ماوراءالنهر تا آسیای صغیر و مصر تحت فرمان خود درآوردند («تاریخ ... »، جم ).
تجزیۀ امپراتوری سلجوقی به دنبال تسلط ترکان خوارزمشاهی باعث تقویت و استقلال بیشتر سلسلههای محلی، بهویژه اتابکان سلجوقی در ایران، ترکیه و مصر شد و این ترکان نومسلمان مسئولیت نگهبانی و گسترش اسلام را در قارههای اروپا و افریقا برعهده گرفتند. حتى پس از حملۀ مغول و کشت و کشتار ملل مسلمان به دست آنان، با ورود وزیران مسلمان غالباً ایرانیتبار به دستگاه حکومت مغول، دین اسلام نیز در سرزمینهای تحت حکومت امپراتوری مغول، از جمله چین، گسترش یافت (همانجا).
پس از دورۀ مغول گسترش اسلام از طریق لشکرکشی و جهانگشایی جای خود را به گسترش از طریق تماسهای غیرنظامی داد و بازرگانان مسلمان عمدتاً از طریق قارۀ هند و با کمک معنوی صوفیان ایرانیتبار، نقش مهمی در گسترش دین اسلام در کشـورهـای آسیـای جنـوب شرقـی ایفـا کـردنـد (نک : «دائرةالمعارف ... »، جم ). پرجمعیتترین کشور مسلمان جهان امروز، یعنی اندونزی از این طریق به جهان اسلام پیوست.
منابع اطلاعات
دربارۀ تعداد نفوس و ترکیب سنی و جنسی مسلمانان در سدههای قبل، اطلاع دقیقی در دست نیست. از اواخر سدۀ 13ق / 19م برخی از کشورهای مسلمان تحت استعمار، به تبعیت از حاکمان اروپایی خود به انجام سرشماریهای جمعیتی پرداختند (مثلاً هند در سالهای 1860 و 1871م، و مصر در سالهای 1882 و 1897م). این امر در نیمۀ دوم سدۀ 14ش / 20م به عنوان جزئی از برنامههای توسعۀ اقتصادی و اجتماعی با جدیت بیشتری دنبال شد. «بخش جمعیت کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد» از بدو تأسیس خود کمک به برگزاری انواع سرشماریها و جمعآوری آمارهای جمعیتی را یکی از وظایف عمدۀ خود قرار داده است. امروزه با کمک این سازمان اطلاعات قابل قبولی دربارۀ تعداد و ساختار جمعیت کشورهای مختلف جمعآوری شده است.
این اطلاعات معمولاً به صورت جزئی از نشریۀ ادواری سازمان ملل متحد با عنوان «سالنامۀ جمعیتشناختی ملل متحد» منتشر میشود. براساس این آمارها و برخی اطلاعات دیگر، کارشناسان سازمان ملل متحد کوششهایی را برای پی بردن به روند گذشته و آیندۀ جمعیت کشورهای مختلف انجام دادهاند که نتیجۀ آنها در نشریۀ «چشمانداز جمعیت جهان» منتشر شده، و هرچند گاه یک بار مورد تجدید نظر قرار گرفته است. بیشتر
اطلاعات این مقاله ازمنابع یادشده، و نیز نشریات آماری «صندوق جمعیت ملل متحد» و «دفتر مرجع اطلاعات جمعیتی» در ایالات متحدۀ امریکا گرفته شده است. برای اطلاعات مربوط به شاخصهای توسعه هم از «گزارش سالانۀ توسعۀ انسانی» سازمان ملل متحد استفاده شده است.
جمعیت جهان و سهم مسلمانان از آن
بر پایۀ برآوردهای سازمان ملل متحد در میانۀ سدۀ 20م (1329ش / 1950م) که مسئلۀ جمعیت به عنوان یکی از مشکلات عمدۀ کشورهای در حال توسعه مطرح بود، جمعیت مسلمانان جهان در حدود 361 میلیون نفر بود که تقریباً 7 /1 جمعیت جهان (52 / 2 میلیارد) را درآن تاریخ تشکیل میداد (نک : عباسی، 9 ff.).
در پایان سدۀ 20م جمعیت جهان اندکی بیش از 6 میلیارد نفر برآورد میشد. از این جمعیت در حدود 5 /1 (5 / 273‘1 میلیون نفر) مسلمان بودند. مقایسۀ این ارقام با جمعیت تخمینی جهان در نیمۀ سدۀ 20م (52 / 2 میلیارد نفر) و سهم مسلمانان از آن (361 میلیون نفر)، حکایت از افزایش نرخ رشد جمعیت جهان به طور کلی، و نرخ رشد جمعیت مسلمانان به طور اخص دارد. در حالیکه جمعیت کل جهان در دورۀ 5 سالۀ مزبور فقط 83 / 5 برابر شده بود، جمعیت مسلمانان جهان 98 / 5 برابر افزایش یافته بود. رشد سریع جمعیت مسلمانان جهان در سدۀ 20م و موقعیت برجستۀ آنان در جهان معاصر، از مقایسۀ تعداد تخمینی پیروان اسلام با پیروان 3 دین بزرگ دیگر (مسیحی، هندویی و بودایی) به خوبی آشکار میشود (نک : جدول 1).
جدول 1. شمار تخمینی پیروان ادیان عمدۀ جهان (به میلیون نفر) در سالهای 1900، 1928، 1970 و 1998م (شِنه، 448)
بر پایۀ برآوردهای اخیر، جمعیت جهان در 1387ش / 2008م به حدود 781 / 6 میلیارد نفر رسیده، و سهم جمعیت مسلمانان از کل جمعیت جهان به حدود 24٪ (635 / 1 میلیارد) افزایش یافته بود (نک : «جمعیت ... »، npn.).
در پایان سدۀ 20م، مسلمانان تقریباً 43٪ جمعیت قارۀ افریقا و 26٪ جمعیت قارۀ آسیا را تشکیل میدادند. این دو قاره حدود 98٪ جمعیت مسلمانان جهان را دربر داشتند. در مقایسه با این دو قاره، قارههای آمریکا، اروپا و اقیانوسیه جمعیت مسلمان بسیار کمتری دارند (نک : نقشه). چنانکه از این نقشه آشکار میشود مسلمانان هماکنون در سراسر جهان پراکندهاند و کمتر کشوری پیدا میشود که شماری مسلمان در آنجا حضور نداشته باشد.
کشورهای مسلمان
اگرچه شمار مسلمانان در بسیاری از کشورهای جهان معاصر چشمگیر است، اما مسلمانان تنها در 51 کشور اکثریت (یعنی بیش از نصف جمعیت کشور) را تشکیل میدهند. شمار کشورهای دارای اکثریت مسلمان در 1379ش / 2000م، 47 گزارش شده بود (نک : عباسی، 11). در سالهای اخیر به سبب تشکیل دو دولت مسلمان در اروپا (بوسنی و هرزگوین، و کوزوو) و افزایش جمعیت مسلمان دو کشور افریقایی (نیجریه و اریتره) شمار کشورهای دارای اکثریت مسلمان به 51 رسیده است. این 51 کشور ــ که از آنها با عنوان «کشورهای مسلمان» نام برده میشود ــ بر روی هم حدود 70٪ جمعیت مسلمانان جهان را دربر میگیرند (برای اطلاعات بیشتر، نک : «نخستین ... »، npn.).
کشورهای دارای اکثریت مسلمان از نظر جمعیت بسیار با هم متفاوتاند. در حالی که 4 کشور اندونزی، پاکستان، بنگلادش و نیجریه هر یک بیش از 145 میلیون نفر جمعیت دارند، 8 کشور مایوت، صحرای غربی، کومور، قطر، بحرین، جیبوتی، برونئی، و مالدیو جمعاً 6 / 4 میلیون نفر، یعنی در حدود 3 /1 جمعیت استان تهران در سرشماری 1385ش جمعیت دارند. جمعیت 11 کشور دیگر: گامبیا، بوسنی و هرزگوین، موریتانی، گابن، فلسطین، امارات متحدۀ عربی، عمان، کویت، لبنان، آلبانی و کوزوو هم کمتر از 5 میلیون نفر است. 9 کشور دیگر: آذربایجان، اردن، قرقیزستان،تاجیکستان، ترکمنستان، لیبی، سیرالئون، سومـالـی، و اریتره نیز از 10 میلیون نفر کمتر جمعیت دارند. بیشتر جمعیت کشورهای مسلمان (6 / 1308میلیون نفر) در24 کشور زندگی میکنند. جمعیت کشورهای دارای اکثریت مسلمان و سهم درصدیِ مسلمانـان از آن، و نیز ویژگیهای عمدۀ جمعیت شناختی (تراکم جمعیت، نرخ موالید، نرخ مرگ و میر، نرخ خالص مهاجرت، نرخ شهرنشینی و درصد ساکنان شهرهای بزرگ) در پایان سدۀ 20م در جدول 2 ارائه شده است.
از لحاظ مناطق جغرافیایی، همۀ7کشور افریقای شمالی، 14 کشور از18کشور آسیای غربی،10کشور از14 کشور آسیای جنوب مرکزی، 9 کشور از 16 کشور افریقای غربی،5 کشور از 19 کشور افریقای شرقی، 2 کشور از 9 کشور افریقای میانه، 3 کشور از 11 کشور آسیای جنوب شرقی، و3 کشور از 15 کشور اروپای جنوبی در زمرۀ کشورهای دارای اکثریت مسلمان قرار دارند. سهم مسلمانان از جمعیت کشورهای مسلمان از 100٪ (در عربستان سعودی) تا50٪ (در نیجریه و بورکینافاسو) تفاوت میکند. این نسبت در 26 کشور بیش از90٪، و تنها در9کشور کمتر از70٪ است.
از52 کشور مسلمان،26 کشور در آسیا،23کشور در افریقا و 3 کشور (آلبانی، کوزوو، و بوسنی و هرزگوین) در اروپا قرار دارند. از میان کشورهای مسلمان 7 کشور اندونزی، پاکستان، بنگلادش، نیجریه، مصر، ترکیه و ایران بیش از 70 میلیون جمعیت دارند. مجموع جمعیت این7 کشور930 میلیون نفر است که 3 /2 (21 / 66٪) جمعیت کشورهای مسلمان را دربر میگیرد. اگر جمعیت مسلمان هند را هم بر این عدد اضافه کنیم، معلوم میشود که بیش از 4 /3 (76٪) جمعیت مسلمان جهان در 8 کشور ساکناند.
جدول2. جمعیت (به میلیون) و شاخصهای جمعیت شناختی کشورهای اسلامی در1387ش / 2008م (نک : «جمعیت»، npn.)