حسینیه
حُسِیْنیّه، محلی که به یاد امام حسین (ع) بنا شده است و به روضه و مرثیهخوانی و سینهزنی اختصاص دارد.
برای حسینیه تعاریف گوناگونی میتوان یافت: لغتنامۀ دهخدا آن را خانهای تعریف کرده است که مخصوص عزای حسین بن علی بن ابیطالب (ع) باشد. معین آن را تکیهای معرفی میکند که در آنجا مرثیۀ حسین بن علی (ع) را میخوانند و عزاداری میکنند. دیگر فرهنگها و لغتنامهها نیز تعاریف مشابهی دارند. همچنین کسانی که دربارۀ عزاداری ماه محرم، یا فضاهای عامالمنفعۀ شهری و جز اینها پژوهش کردهاند، تعاریفی برای آن دادهاند. پژوهشگری نوشته است: حسینیه به محلهایی گفته میشود که تنها برای روضهخوانی و شاید سینهزنی استفاده میشود و بیشتر بهصورت منازلی مسکونیاند که آنها را تنها در هنگام عزاداری برای این کار آماده میکنند (سلطانزاده، روند ... ، 182). دیگری حسینیه را تماشاخانۀ تعزیه دانسته و توضیح داده است که این نام بیشتر برای تکیههای موقت به کار میرود (بیضایی، 231). همایونی برای حسینیه، طیفی گسترده از کارکردهای گوناگون شمرده و نوشته است: محلی برای برپاداشتن مراسم تعزیهخوانی، عزاداری، روضهخوانی، اطعام (خیرات)، تشکیل مجالس مذهبی و نیز مراسمی چون سینهزنی و دعا ست (حسینیه ... ، 10)؛ همو در جایی دیگر، حسینیه و تکیه را یکی دانسته و آن را محل مخصوصی معرفی کرده است که برای برگزاری تعزیه ساخته میشود؛ و سازمان فضایی آن را نیز چنین توضیح میدهد: میدانی است که معمولاً اطرافش ایوان، و بالای ایوانها شاهنشین است؛ در وسط میدان، سکویی گرد یا چهارگوش به ارتفاع نیم متر تا یک متر برای برگزاری تعزیه است. وی تفاوت میان مسجد و حسینیه را چنین عنوان کرده است که برخلاف مسجد، شرط ورود به حسینیه طهارت نیست و برای ورود به آن، هیچ نوع مانع شرعی برای زنها وجود ندارد (تعزیه ... ، 105). یکی از پژوهشگران نوشته است که در تفت و زواره، میدانهای اصلی شهر به حسینیه معروفاند (توسلی، 82)؛ و دیگری مینویسد که در تفت، به حسینیه میدان میگویند (جانباللٰهی، 15)، و اضافه میکند که در آنجا حسینیه به اماکنی تازهساخت اطلاق میشود که بنای آن در سالهای اخیر در گوشههای دور از معابر عمومی، با هزینههای اهالی همان محل معمول شده است، قفل و بست دارد، مسقف، و در تمام طول سال قابل استفاده است، و همۀ اعیاد مذهبی نیز در آن برگزار میشود (همو، 17- 18).
دربارۀ وجه تمایز تکیه (ه م) و حسینیه و عملکرد خاص هریک در سطح همۀ شهرها و محلهها، بهسختی میتوان نظری قاطع ابراز کرد. مثلاً در سمنان، تکیه به فضاهای عمدۀ شهری گفته میشود که در مسیر گذر بازار واقع شدهاند و در روزهای سوگواری محرم، دستهها در آنها گرد میآیند (توسلی، همانجا). تکیۀ کهن تجریش نیز در جوار مرقد امامزاده صالح، دقیقاً بر سر راه بازار کهن تجریش قرار گرفته است که همه مجبورند برای عبور از بازار، از این تکیه نیز گذر کنند. این تکیه را در ماههای محرم و صفر سیاهپوش میکنند و با پرچمها و علمها و کتلها آذین میبندند؛ جمع عزاداران حسینی در آن تشکیل میشود و از آنجا دسته به راه میافتد و همچنین از دیگر دستههای شمیرانات پذیرایی میکند. تکیۀ تجریش در دیگر ماههای قمری، محل عبور و مرور مردم، و مرکز ارائۀ انواع کالا و میوهها ست. در تهران کهن و کاشان نیز تکیه نام مشهور فضاهای شهری و محلههای واقع در مسیر گذرهای اصلی بود، ولی در یزد چنین فضاهایی در مقیاس محلات بیشتر به حسینیه معروف شدهاند (همانجا). در شهر محصور، کهن و مشهور ارگ بم نیز تکیه میدانچهای در وسط شهر بود که در اطراف آن، حجرهها و ایوانهایی ساخته بودند. در وسط یکی از دیوارهای آن، سازهای دوطبقه وجود داشت. از 4 طرف، 4 کوچه به این میدان باز میشد و تقریباً مرکز ارتباط تمام نقاط بافت کهن شهر بود.
حسینیهها پایگاه دیگری نیز هستند؛ آنها غالباً مرکز تجمع مهاجران یا کوچکنندگان از شهری دیگرند، و بیشترشان در هر جایی که برپا شوند، به نام مردم همان شهری نامیده میشوند که آنها را ساختهاند و در آن اجتماع کردهاند، مثل حسینیۀ آذربایجانیها، تهرانیها، اصفهانیها و جز اینها (محدثی، 151). در شهرهای مرکزی ایران مثل یزد، کاشان، اصفهان، زواره و جز اینها حسینیههای بسیاری بهصورت مرکز محله هستند که نقش تکیه را در شهرهای دیگر دارند و در آنها تعزیه هم برگزار میشود. در زمان صفویه، این مراکز به سبب اجرای مراسم عزاداری در آنها، موسوم به حسینیه شده بودند، اما در دورۀ قاجار اگر فضایی را برای تعزیه میساختند یا نخستینبار برای عزاداری در نظر میگرفتند، آن را تکیه مینامیدند (سلطانزاده، همان، 182-183؛ نیز نک : ه د، تکیه).
از منابع تاریخی چنین برمیآید که بستن اولین حسینیهها در بازارها و سطح شهر، در روز عاشورای 352 ق بوده است. این نخستین باری بود که شیعیان آشکارا برای شهدای کربلا سوگواری کردند و خیمههایی برای امام حسین (ع) برافراشتند. این کار به دستور معزالدولۀ دیلمی (ح 334-356 ق) صورت گرفت. او دستور داد که در این روز، مردم گرد هم آیند و در رثای آن حضرت اظهار حزن کنند؛ بازارها را بستند، در آنها خیمه به پا کردند، بر آنها پلاس آویختند، و بر حسین (ع) نوحه خواندند و ماتمی به پا گردید (فقیهی، 466-467). به نظر برخی از پژوهشگران این احتمال نیز وجود دارد که چون در دورههای پیش از دیلمیان، مساجد بیشتر در اختیار و زیر سلطۀ حکومتهایی بوده است که برای عزاداری و مراسم دینی شیعه محدودیت ایجاد میکردند، شیعیان حسینیه بستند و به آن روی آوردند (محدثی، همانجا). بههرحال، چنین به نظر میرسد که پس از شهادت امام حسین (ع) در 61 ق، حسینیهها از 352 ق به بعد، بهتدریج شکل گرفتهاند.
به نظر پژوهشگر دیگری، حسینیهها در آغاز صرفاً کارکرد مذهبی و عبادی داشتهاند، ولی بهتدریج که بر شمار آنها افزوده شد، تنوع کارایی آنها نیز گسترش یافت. با در نظر گرفتن جوانب ساخت حسینیهها از قبیل وسعت، پیشینۀ ساخت، شمار طبقات، ظرفیت و جز اینها، نیز کارکرد و فعالیت آنها ازقبیل مذهبی، اسکان زائران، آموزش و مواردی از این دست، و همچنین با توجه به کارکردهای اجتماعی آنها از نوع نحوۀ اداره، متولیان، مراسم و جز اینها، این حسینیهها در شکلدادن به رفتارهای گروهی، تقویت پیوندهای اجتماعی، و تقویت همگرایی فرهنگی، همواره نقش عمدهای داشتهاند. اینها از گذشته تا به حال، بهسبب شاخصهایی که در آنها وجود داشت ــ معنویت حاکم بر آنها، سابقۀ تاریخی، شیوۀ معماری، و کارکرد فرهنگی ـ اجتماعی و اقتصادی ــ در میان مردم از اهمیت خاصی برخوردار بودهاند، جنبۀ تقدس یافتهاند، پویایی معنوی و کالبدی خود را در طول زمان حفظ کردهاند، و یکی از عناصر عمدۀ مذهبی کالبدی شهرها به حساب میآیند (رهنما، 146-147). حسینیهها افزون بر مرکز تجمع عزاداران برای سوگواری، چنانکه گفته شد، چون از نظر شرعی، محدودیت احکام مسجد را ندارند، حالت زائرسرا و مسافرخانۀ رایگان نیز دارند و زائران از آن بهرهمند میشوند (محدثی، همانجا). تقریباً بیشتر شهرها و روستاهای ایران حسینیه دارند.