رعد
رَعْد، سیزدهمین سورۀ قرآن کریم به ترتیب مصحف، و نودوششمین سوره به ترتیب نزول پس از سورۀ «بینه» (یا محمد) و پیش از سورۀ «انسان» (یا رحمان). این سوره دارای 43 آیه، 855 کلمه و 506‘ 3 حرف و از سورههای مثانی ست. در مکی یا مدنی بودن این سوره اختلاف است، اما با توجه به مضامین و ساختار سوره احتمال مکیبودن آن بیشتر است. برخی نیز آیاتی از سوره را مدنی، و آیاتی را مکی دانستهاند (ابنندیم، 28، 29؛ سیوطی، 4/42؛ ملا حویش، 6/34؛ رامیار، 584، 595، 605، 612).
این سوره با حروف مقطعۀ اختصاصی «المر» آغاز میشود که احتمالاً ترکیب الر و الم، به اشتراک و جمع محتوای مجموع سورههایی اشاره دارد که با «الم» و «الر» آغاز شده است (طباطبایی، 11/285؛ رامیار، 597). سورۀ زوج آن، ابراهیم (14) با افتتاح و اختتام و موضوعی مشابه است. ذکر پدیدۀ رعد در آیۀ 13 سبب نامگذاری سوره است و آیۀ پانزدهم این سوره سجدۀ مستحب دارد.
سورۀ رعد نظمآهنگ خاص خود را دارد، فواصل بیشتر آیات این سوره بر وزن فال (فَعَلَ اجوف همچون عاد، دار، نار، متاب، باب و حساب) موجب همآهنگی و تناسب لفظی این سوره شده است (قطب، 4/ 2039).
برخی از آیات سوره در متون تفسیری، کلامی و عرفانی نشاندار گشته و جایگاه ویژه یافتهاند؛ همچون آیۀ 13 و 15 که در نوع تسبیح رعد و سجدۀ آفرینش و تشریعی یا تکوینی بودن آن بحثهایی را برانگیخته است (نک : طبرسی، 6/434؛ ابنعربی، 1/ 338؛ فخرالدین، 19/25 بب ؛ طباطبایی، 11/320-323). برخی مفسران، رعد را اسم فرشتۀ باد و ذکر جنس بعد از نوع، و تسبیح رعد را صدای غرش آن دانستهاند؛ در مقابل، برخی قرینۀ واژۀ ملائکه بعد از ذکر رعد را دلالت بر ملکنبودن رعد دانستهاند (خلیل، 2/33؛ ابنمنظور؛ نیز نک : ه د، تسبیح)؛ در ذیل آیۀ 7 نیز دربارۀ معنا و مصداق منذر و هادی اقوال مختلفی بیان شده است (نک : فخرالدین، 19/14). در تفسیر آیۀ 11 ــ که به موضوع حافظان و نگهبانان الٰهی و تغییر نعمتهای الٰهی تصریح شده است ــ میان مفسران اختلافنظرهایی وجود دارد. برخی برآناند که سرنوشت و وضعیت نابسامان هر قومی به خود آنان گره خورده است و باید با ارادۀ خویش، زندگی و اوضاع خود را سامان ببخشند؛ این در حالی است که بنابر نظر برخی دیگر، مقصود آیه این است که سفرۀ نعمت الٰهی برای انسان گسترده است و خداوند نعمت هیچ قومی را تغییر نمیدهد، مگر اینکه خود از سفرۀ الٰهی برخیزند و راه دیگری در پیش گیرند (نک : میبدی، 5/172؛ طبرسی، 6/432؛ طباطبایی، 11/ 308-310، 314-316).
از دیگر آیات مشهور این سوره که بیشتر در تفاسیر اخلاقی و عرفانی به آن پرداخته شده، آیۀ ۲۸ است که اطمینان قلب و آرامش دلها را در گرو یاد خدا میداند (نک : میبدی، 5/197؛ فخرالدین، 19/40). همچنین به آیۀ 39 در تشریح مسئلۀ «بدا» در مباحث کلامی توجه شده است (نک : طوسی، 6/263). گفتنی است که بنابر روایات، در نظر برخی از مفسران امامیه، مراد از «مَنْ عِنْدَه عِلْمُ الْکِتاب» در آیۀ 43، امام علی (ع) است (نک : طبرسی، 6/462؛ طباطبایی، 11/ 388).
در بیشتر سورههای قرآن کریم که با حروف مقطعه آغاز میشوند، پس از این حروف، وصفی از کتاب آمده است؛ در سورۀ «رعد» نیز بعد از «المر» به حقانیت کتاب و آیات الٰهی اشاره شده است، سپس آیاتی از هستی و نشانههایی در آفرینش مطرح میشود که با روندی خاص، از چهارگانۀ ایمان و یقین (در ارتباط با خدا) و تفکر و تعقل (در ارتباط با انسان) سخن میگوید (آیات 1-4). استجابت و ایمانآوردن به آیات الٰهی سبب ورود به این چهارگانه، و رسیدن به تعقل است که نتایجی چون «حسنى»، جنات عدن و دیگر مواهب همچون قرارگرفتن در گروه اولوالالباب را در پی خواهد داشت؛ در مقابل، بهانۀ درخواست «آیه» یا معجزه، اجابتی به دنبال نخواهد داشت و سرانجامِ آن، کفر به پروردگار، جهنم، «بئس المهاد» و دیگر آثار منفی خواهد بود (آیات 5- 19).
در نگاه کلی به ساختار زبانی سوره، تقابل دو گروه مؤمنان و کافران، نوع برخوردها و وصف پرتضاد ویژگیهایشان (مثل وفای به عهد در مقابل نقض عهد و ... ، آیات 20، 25)، و شرحِ سرانجام و عاقبتِ آنان بهروشنی مشهود است (جنات عدن و نار، بئس المهاد و حسن مئاب، سوء الدار و عقبی الدار و ... ). چنین تقابل واژگانی در تجلی اسماء الٰهی نیز به چشم میخورد. این تقابل در محوریت رشتۀ معنایی آیه نیز با بیان مجموعۀ آیات جمالی، همراه با ذکر آیات جلالی نمایان است؛ به این ترتیب، تقابلهای حسی و ظاهری در آیاتِ آفرینش و تقابلهای مفهومی و معنوی در بیان معارف سوره در کنار یکدیگر، تناسق و بههمپیوستگی معناداری را ایجاد نموده است (نک : قطب، 4/2041-2042).
در این سوره، مفاهیم انذاری همچون خوف، حساب، عقاب، عذاب و مکر (آیات 12، 18، 32، 34، 42)، بیشتر از مفاهیم تبشیری همچون سلام (آیۀ 24) است؛ همچنین در نوع برخوردها، نوع آیات و نوع اسماء حسنای الٰهی که در سوره تجلی یافته است، همچون: شدید العقاب (آیۀ 6)، کبیر متعال (آیۀ 9)، شدید المحال (آیۀ 13)، واحد قهار (آیۀ 16) و سریع الحساب (آیۀ 41)، بیشترین تمرکز بر بیان هیبت، عظمت و جلال الٰهی است. ازاینرو، تجلی اسم آخر در آیات نمایانتر است (برای نمونههای مخالف، نک : آیات 7، 27، 33، 34). همچنانکه در اختتام سوره نیز از جایگاهی پرهیبت با لحنی انذاردهنده، فرصت مخالفان رو به پایان دانسته شده، و در خطاب به منکران و کافران تصریح میشود که برای حکم خداوند هیچ بازدارندهای نیست، او بهسرعت حسابرسی میکند، همۀ مکر برای او ست و شهادت او برای رسالت و حقانیت پیامبر (ص) کافی است (آیات 41-43). بررویهم، میتوان گفت محوریت سوره بر بیان نشانههای الٰهی، وصف تقابل و ساختار دوگانۀ حق و باطل، تجلی جلال، صلابت و هیبت الٰهی استوار است.
در روایات، فضائل قرائت پرتکرار این سوره را شامل آثاری دانستهاند؛ ازجمله: عدم اصابت صاعقه در دنیا، دخول در بهشت بدون حساب، امکان شفاعت برای آشنایان مؤمن، اجر دهبرابری نسبت به وزن همۀ ابرهای آسمانی در گذشته و آینده، و قرارگرفتن در شمار وفاکنندگان به عهد الٰهی در قیامت. همچنین اگر این سوره در شرایطی نوشته و بر دَرِ سلطان ظالم نهاده شود، موجب هلاکت و پایانیافتن مُلکش میشود (عیاشی، 2/202؛ بحرانی، 3/221).
در دورۀ معاصر توجه به تفسیر علمی این سوره سبب تألیف برخی تکنگاشتها و آثار مستقل تفسیری شده است؛ ازآنجمله میتوان به کتاب آیات سبحانی نوشتۀ سید مرتضى حسینی نجومی، و کتاب قرآن و اسرار آفرینش نوشتۀ جعفر سبحانی تبریزی اشاره کرد.
مآخذ
ابنعربی، محییالدین، تفسیر، بیروت، 1422 ق؛ ابنمنظور، لسان؛ ابنندیم، الفهرست؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، 1416 ق؛ خلیل بن احمد، العین، بغداد، 1981-1982 م؛ رامیار، محمود، تاریخ قرآن، تهران، 1362 ش؛ سیوطی، الدر المنثور، قاهره، 1314 ق؛ طباطبایی، محمدحسین، المیزان، بیروت، 1390 ق؛ طبرسی، فضل، مجمع البیان، تهران، 1372 ش؛ طوسی، محمد، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، نجف، 1383 ق؛ عیاشی، محمد، التفسیر، تهران، 1380 ش؛ فخرالدین رازی، محمد، تفسیر، بیروت، 1420 ق؛ قرآن کریم؛ قطب، سید، فی ظلال القرآن، بیروت / قاهره، 1412 ق؛ ملا حویش، عبدالقادر، بیان المعانی، دمشق، 1382 ق؛ میبدی، احمد، کشف الاسرار، به کوشش علیاصغر حکمت، تهران، 1371 ش.
مهدی مطیع ـ فاطمه شرکت