زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

عروس آتش

عَروسِ آتَش، فیلمی سینمایی که داستان آن به معضلات زنان، همچون ازدواج تحمیلی و قوانین سخت عشیره‌ای عرب خوزستان می‌پردازد. 
خسرو سینایی این فیلم را در 1378 ش / 1999 م، کارگردانی کرده است (بهارلو، 241). دختری از کودکی قبیله را ترک کرده، به شهر آمده، درس خوانده، پزشک شده، و عاشق شده است؛ اما به حکم قوانین عشیره، باید به همسری پسرعمویش درآید که همچنان فردی بدوی است (طالبی‌نژاد، «یادداشتها ... »، 71). 
خسرو سینایی می‌گوید: دربارۀ ابعاد مختلف موضوع این فیلم به همراه همکارانم در پژوهش بودیم و هرچه جلوتر می‌رفتیم، موضوع برایمان جذاب‌تر می‌شد. پس از اطلاع از آسیبهای ناشی از ازدواجهای اجباری و قوانین عشیره‌ای، که منجر به خودکشی و خودسوزی هرسالۀ افرادی از این قومیتها می‌شود، علاقه‌مند به تولید چنین فیلمی شدیم (گفت‌وگو). 
داستان فیلم دربارۀ آدمهایی است که صادقانه از برخی سنتها پاسداری می‌کنند و مناسبات فرهنگی و اقتصادی‌شان در بستر همین سنتها شکل می‌گیرد (طالبی‌نژاد، «قصه ... »، 31). عشیره‌هایی در خوزستان و دیگر مناطق ایران براساس نگاه قومیتی به بسیاری از مسائل می‌نگرند که محدودیتهای ازدواج با افراد غیرعشیره‌ای یکی از آنها ست. 
در داستان فیلم، تقابل جامعۀ شهری و عشیره‌ای (بومی) به گونه‌ای بیان می‌شود که فیلم مدافع حقوق فردی و غیرجنسیتی می‌شود و مخالفتش را با عدم انعطاف در جوامع بسته آن‌چنان نشان می‌دهد که اصرار آنها بر اجرای قوانین عشیره‌ای، به تراژدی و فاجعه‌ای منجر می‌گردد که در پایان فیلم شاهد آن هستیم. 
سینایی به اتفاق حمید فرخ‌نژاد فیلم‌نامۀ عروس آتش را نوشته‌اند. فرخ‌نژاد افزون‌بر بازی در فیلم، به سبب آبادانی بودنش، در تحقیقات میدانی و نوشتن فیلم‌نامه با سینایی همکاری تنگاتنگی داشته است. «داستان فیلم همان مضمون تکراری مثلث عشقی است که این‌بـار در بستری اجتمـاعی ـ قومیتی شکل می‌گیرد و ظاهراً با سیاهی کامل به انتهایی بن‌بست‌وار می‌رسد» (دانش، 96). 
در داستان این فیلم دختری به نام احلام، که دانشجوی رشتۀ پزشکی است، پس از مرگ پدرش در کودکی، زیرنظر مادرش در اهواز بزرگ شده است. او که سالها از عشیره و زادگاهش دور بوده است، قصد ازدواج با پرویز، استاد پزشک خود را دارد؛ اما با مخالفت مادرش، و سپس عشیره روبه‌رو می‌شود. آنان جملگی بنابر رسوم عشیره، فرحان، پسرعموی ماهیگیر و کم‌سواد او را که به قاچاق کالا هم مشغول است، همسر او می‌دانند. احلام با مراجعه به عشیره، به‌قصد قانع‌کردن آنها، و پرویز با همراهی یک وکیل تلاش می‌کنند تا راهی برای این معضل بیابند؛ اما هیچ‌کس به‌جز خالۀ احلام، که خود قربانی این رسوم است، پشتیبان آن دو نیست. 
خالۀ احلام از نه‌سالگی به عقد پسرعموی عقیم خود درمی‌آید و در 16سالگی از وی طلاق می‌گیرد؛ اما پس از طلاق هم آزاد نیست و شوهر سابقش به زندانبان او مبدل می‌شود، و سالها با تفنگ، بیرون خانۀ پدری‌ زن سابقش کشیک می‌دهد تا او نتواند با شخص دیگری ازدواج کند و راز عقیم‌بودن خودش برملا شود؛ لذا زن همیشه حسرت بچه‌دارشدن در دلش می‌ماند. 
تلاشهای خاله برای ممانعت از ازدواج فرحان با احلام، پس از افزایش موج مخالفتهای عشیره‌ای و فشار آنها به جایی نمی‌رسد و احلام به‌اجبار با پسرعمویش ازدواج می‌کند؛ اما در شب عروسی، خالۀ احلام با کارد فرحان را از پای درمی‌آورد و احلام هم حجله‌اش را به آتش می‌کشد تا در آتش آن بسوزد. 
در صحنه‌ای از فیلم، فرحان به احلام می‌گوید: «اگه این عشیره قراره زنده بمونه، قانونش باید زنده بمونه ... اگه خون عشیره تو رگمونه، ما باید تابع قانونش باشیم ... تو متعلق به ای عشیره‌ای، ناراحتی؟ نباش، خواستی تشریف ببری یه جای دیگه به دنیا بیای ... » (متن گفتار فیلم). چنین است که افراد عشیره ملزم به رعایت قوانینی ازپیش‌تعیین‌شده می‌شوند که عقل و مناسبات امروزی در آن نقشی ندارد. 
در فیلم عروس آتش، احساسی که از دیدن چهرۀ یک قاتل مثل فرحان، فیصل (از شخصیتهای فیلم) و پسر جوانی که خواهرش را خفه کرده، به تماشاگر دست می‌دهد، مسلماً نفرت نیست، احساس شفقتی است که می‌داند در تراژدی سنتهای خشن و بی‌انعطاف، مردان نیز کمتر از زنان قربانی نیستند (شکیبی، 76). 
از نگاه جامعۀ مدرن و شهری امروز، قوانین خشک و متعصبانۀ عشیره‌ها در فیلم عروس آتش، تنها نمونۀ برخی از سنتهای دست‌وپاگیری است که در دیگر نقاط ایران نیز به چشم می‌خورد. هدف فیلم فقط نقـادی یک سنت عشیـره‌ای نیست، بلکه شرایـط حاکم بر زندگی زنان جامعه نیز به نقد کشیده می‌شود (جلالی فخر، 20). 
عروسی به‌عنوان بستر اصلی در داستان فیلم بهانه‌ای می‌شود تا نمودهایی از فرهنگ و رسوم عشیره را به بیننده نشان دهد. در آغاز فیلم، عروس را با کرجی می‌آورند که فضاسازی آن مرتبط است با پایان غم‌انگیز فیلم، بدین صورت که در عین پای‌کوبی و شادی عشیره از یک وصلت، عروسِ این جشن، غمگین‌تر از همه است و حتى غم داماد هم در هیاهوی سازهای بومی، و اندک همراهی و بی‌میلی‌اش در انجام کامل رقص خنجر، به‌خوبی آشکار می‌شود. 
در جایی دیگر از فیلم، که احلام و پرویز در شلوغی بازار قصد فرار می‌کنند و موفق نمی‌شوند، به رسم خرید پیش از عروسی اشاره می‌شود که زنان عشیره همراه عروس و داماد دسته‌جمعی به بازار می‌روند. 
در فیلم، برخی از آداب‌ورسوم و باورهای عشایر عرب خوزستان به‌خوبی بازتاب یافته است؛ مانند رسم پذیرایی با قهوه در مضیف (اتاق پذیرایی، مهمان‌خانه) و یا احترام به مهمان، حتى اگر دشمن باشد. 
عروس آتش افزون‌بر کسب جوایز بسیار، به‌سبب انتخاب موضوعی اجتماعی و پرداختی مناسب، مورد توجه بسیاری از مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. این فیلم را قاسم قلی‌پور تهیه، علی لقمانی فیلم‌برداری، و هایده صفی‌یاری تدوین کرده‌اند. فیلم در قطع 35میلی‌متری فیلم‌برداری شده، و زمان آن 110 دقیقه است (سوره ... ، npn.). 

مآخذ

جلالی فخر، مصطفى، «شما فقط یک‌بار زندگی می‌کنید»، فیلم، تهران، 1379 ش، شم‍ 256؛ بهارلو، عباس، دانشنامۀ سینمای ایران، تهران، 1383 ش؛ دانش، مهرزاد، «جلوه‌هایی از تحولات سیاسی و اجتماعی در چند فیلم بخش مسابقه»، فیلم، تهران، 1378 ش، شم‍ 249؛ سینایی، خسرو، گفت‌وگو با مؤلف؛ شکیبی، محمد، «سر تکان دادنی به نشانۀ تشکر»، فیلم (نک‍ : هم‍ ، دانش)؛ طالبی‌نـژاد، احمد، «قصۀ کوتاه چندین‌هزارساله دربارۀ مردی که نمی‌خواست ... »، فیلم، تهران، 1379 ش، شم‍ 250؛ همو، «یـادداشتهایی دربـارۀ برخی پدیده‌های جشنوارۀ هجدهم»، فیلم (نک‍ : هم‍ ، دانش)؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.