غدیر خم
غَدیرِ خُم، از اعیاد مهم شیعیان، روز انتصاب حضرت علی (ع) به جانشینی پیامبر (ص) که با باورها، و برگزاری آداب و مناسک خاص همراه است.
غدیر به معنای آبگیر است ( لغتنامه ... ) و غدیر خم، آبگیری است میان مکه و مدینه در نزدیکی جحفه؛ خم نیز نام بیشهای در همانجا ست (یاقوت، 2 / 471). اهمیت غدیر خم مربوط به واقعهای است که در 18 ذیحجۀ 10 ق / 16 مارس 632 م در ناحیۀ خم روی داد؛ بنابر روایتهای بسیار، پیامبر اسلام (ص) هنگام بازگشت از حجةالوداع، ضمن ایراد خطبهای در این ناحیه، فرمود: «مَن کنتُ مولاه فعلیٌ مولاه» و بدینترتیب، علی (ع) را به جانشینی خویش برگزید (برای تفصیل دربارۀ این واقعه و جزئیات روایات مربوط به آن، نک : امینی، 1 / 286 بب ؛ بیرونی، 460؛ مقریزی، 2 / 298- 299). بدینترتیب واقعۀ غدیر خم از آغاز به یکی از اعیاد مهم شیعیان تبدیل شد. روایات بسیاری به نقل از پیامبر (ص) و ائمۀ شیعه (ع) در اهمیت غدیر و آداب و مناسک این روز در دست است (برای نمونه، نک : مستوفی، 141)، ازجمله در حدیثی منسوب به پیامبر (ص) آمده است: «عید غدیر خم برترین و بالاترین عیدهای امت من است» (ابنبابویه، 125).
بنابر احادیث و روایات، آداب خاصی برای عید غدیر از امامان نقل شده است. برای نمونه، روزه در عید غدیر از مستحباتی است که بر آن سفارش و تأکید شده است. همچنین، برگزاری مراسم افطاری، پوشیدن جامۀ نو، دیدار با مؤمنان، مصافحه، هدیهدادن و گرفتن، تکرار ذکر صلوات، غسل در ظهر روز عید غدیر، و زیارت اماکن متبرکه بهویژه بارگاه امام علی (ع) از جملۀ این آداب است. عید غدیر نمازی خاص نیز دارد که نیم ساعت پیش از اذان ظهر اقامه میشود و شامل دو رکعت است، که در هر رکعت پس از خواندن سورۀ حمد (1)، 10 مرتبه سورۀ توحید (اخلاص / 112)، 10 مرتبه آیةالکرسی (بقره / 2 / 255) و 10 مرتبه سورۀ قدر (97) قرائت میگردد. بنابر روایاتی، پاداش این نماز برابر با صدهزار حج است (نوری، 1 / 455-456).
از دیگر اعمال سفارششده در این روز، سنت عقد اخوت یا پیمان برادری است که در زمان پیامبر (ص) مرسوم شد. بنابر این سنت، برادران دینی با یکدیگر پیمان میبندند که افزونبر دنیا، در آخرت نیز به یاد یکدیگر باشند (برای آگاهی بیشتر دربارۀ کیفیت عهد اخوت، نک : همو، 1 / 456).
براساس پارهای از روایتهای تاریخی، بزرگداشت واقعۀ غدیر خم از سدههای نخستین اسلامی بهصورت جشن برگزار میشده است، از آن جمله گفتهاند که نخستینبار در دوران آلبویه، معزالدولۀ دیلمی در 352 ق / 963 م، بزرگداشت واقعۀ غدیر خم را بهمنزلۀ عید بزرگ شیعیان در بغداد، در دستور کار خود قرار داد. به فرمان وی در این روز شهر را آذین بستند و مغازهها تا صبح باز بودند و افرادی به نشانۀ شادی بر طبل میکوفتند و شیپور مینواختند. آتشبازی نیز از دیگر مراسم این عید بود. بامداد این روز، شیعیان شتر قربانی میکردند و به زیارت مقابر میرفتند و در آنجا نماز عید میگزاردند (همدانی، 187؛ ابناثیر، 8 / 549-550؛ ابنکثیر، 11 / 259). در سالهای بعد نیز حکمرانان آلبویه در برگزاری جشن غدیر خم اهتمام داشتند (ابنعماد، 4 / 273).
در دورۀ صفویه نیز اعیاد مذهبی با احترام و شکوه بسیار برگزار میشد و عید غدیر خم از جملۀ بزرگترین آنها بود (نک : کمپفر، 69، 183)؛ اما در زمان نادر شاه افشار، با توجه به سیاست مذهبیای که او در پیش گرفته بود، برگزاری جشن غدیر منع شد (آرونـوا، 157؛ فتـحاللهپـور، 77). بـرگزاری ایـن جشـن در دورۀ قاجاریه دوباره اهمیتی خاص یافت، چنانکه در این روز مراسم سلام رسمی با تشریفات بسیار در دربار صورت میگرفت (اعتمادالسلطنه، 62؛ میرنیا، 40). رسم سلام در این روز در حضور پادشاه، در دورۀ پهلوی نیز ادامه یافت (علم، 4 / 361).
عید غدیر خم و تأکید بر جشن و سرور در این روز، و حتى مقایسۀ آن با نوروز، در اشعار فارسی، مشهور به «غدیریه» با موضوع غدیر و مدح امیرالمؤمنین علی (ع)، بهگونۀ وسیعی بازتاب یافته است (مثلاً نک : صحتی، 400-401).
امروزه عید غدیر با اندک تفاوتی در آداب و مناسک، در نقاط مختلف ایران برگزار میشود. این عید ارتباطی خاص با سادات دارد، بهصورتیکه در برخی نقاط ایران به عید سادات یا عید «سیدا» مشهور است (مؤیدمحسنی، 254؛ محمدی، 356؛ صفری، 2 / 121). در این روز مردم به دیدن سادات میروند و میزبان، میهمانان را با نقل و شیرینی پذیرایی میکند (مقدم، 527؛ محمدی، همانجا؛ صالح، 168؛ صفری، همانجا؛ طباطباییفر، 228؛ شریعتزاده، 477). بیشتر اوقات، سادات پول و یا هدیهای بهعنوان عیدی به میهمانان خود میدهند و مردم نیز این هدیه را سالها نزد خود نگاه میدارند و بر این باورند که به رزق و روزی آنها برکت میدهد (اخوان، 154-155).
به باور مردم سیرجان، بوسیدن دست 7 تن سید در این روز ثواب بسیار دارد (مؤیدمحسنی، همانجا). در گیل و دیلم مردم پس از بوسیدن 7 سید، آیهای خاص را در گوش آنها میخوانند (پاینده، 199). مردم قوچان نیز بر این باورند که بوسیدن سینۀ 7 سید، ثواب دارد (شاکری، 276). از دیگر رسوم رایج این عید در برخی نقاط، پرداخت خمس و یا مبلغی بهعنوان عیدی به سادات مستمند است (محمدی، همانجا).
از دیگر رسومی که مردم برخی نقاط ایران در این روز به جا میآورند، زیارت امامزادهها یا اماکن متبرکه و پخش نذورات است (اخوان، صالح، همانجاها؛ نظری، 601). مردم روستای خرقان شاهرود به بارگاه شیخ ابوالحسن خرقانی و معصومزاده محمد واقع در آبادی، امامزاده محمد در بسطام و یا امامزاده قطری میروند (شریعتزاده، همانجا).
دیگر رسم رایج در این روز، پوشیدن جامۀ نو است. به باور مردم قوچان، تا هنگام کهنهشدن آن جامه، برای انسان گناهی نوشته نمیشود (شاکری، همانجا). مردم سیرجان در روز یا شب عید غدیر، گوشهای از پارچۀ دستنخوردۀ خود را میبرند و باور دارند که با این کار از آن پارچه برای مراسم شادی استفاده خواهند کرد (مؤیدمحسنی، همانجا). مردم شاهرود در شب عید غدیر غسل میکنند و افزونبر پوشیدن جامۀ نو، به دست و پای خود حنا میبندند (شریعتزاده، همانجا).
از دیگر رسمهای کهن در این جشن، آذینبندی و چراغانی خیابانها، مساجد و تکایا در روز برگزاری مراسم جشن است و مداحان با خواندن اشعار مناسب این روز، به این مراسم رونق میبخشند (نک : سالاری، 243؛ فقیهی، 229؛ مقدم، همانجا). مردم بختیاری نیز آداب مختلفی را در این روز به جا میآورند؛ ازجمله، سردر خانههای خود را چراغانی میکنند، بیرق سبز میافرازند و انواع نذریها مانند آش، شلهزرد، حلوا و جز آن میپزند (قنبری، 254). از دیگر رسوم رایج، عیدیدادن داماد و خانوادۀ وی به عروس عقدکرده، و نیز خانوادۀ عروس به داماد است (شهری، 3 / 112).
باورهای مردم دربارۀ روز غدیر نیز قابل توجه است. مردم بر این باورند که بهسبب تقدس این روز، باید از کار دست کشید و فقط به جشن و سرور و اجرای مراسم روز عید غدیر پرداخت؛ زیرا دوزندگی و خیاطی و یا انجام هرگونه کار دستی در این روز را موجب ابتلا به بیماری عقربک (زخمی به شکل عقرب در انگشتان دست و زیر ناخن) میدانند (اخوان، 154-155؛ بختیاری، 330-331؛ ماسه، 2 / 13؛ کاربخش، 127؛ شاکری، همانجا).
بنابر باور مردم سیرجان و فین کاشان، جاروکردن خانه در این روز موجب افزایش مورچه خواهد شد (اخوان، همانجا؛ بختیاری، 330). مردم سیرجان باورهای دیگری نیز دربارۀ این روز دارند؛ مثلاً شستن و شانهزدن موی سر را در این روز خوشیمن نمیدانند و معتقدند که این کار عواقبی چون لرزش سر (کلهلرزک) دارد. همچنین، انعقاد نطفه را در این شب، نامبارک میدانند و معتقدند که آن طفل دچار نقصی جسمانی مانند داشتن 6 انگشت و یا نابینایی خواهد شد. آنها پیش از عید غدیر برای محرم لباس سیاه نمیخرند و آن را بدشگون میدانند، زیرا بر این باورند که آن جامه در عزایی، علاوهبر عزای امام حسین (ع) به کار خواهد رفت (مؤیدمحسنی، 255).
از دیگر باورهای برخی مردم این است که خواندن صیغۀ خواهرخواندگی (ه م) تنها در عید غدیر درست است (آقاجمال، 35).
در خوزستان، شاعران عرب شب شعر برگزار میکنند و شعرهایی در منقبت حضرت علی (ع) میخوانند. در ایزدخواست، زنان در این روز حنا میبندند. در گذشته، مردان نیز دور هم جمع میشدند و شعر یا کتاب داستان میخواندند (رنجبر، 334). در ماهشهر، برخی درویشان دورهگرد اشعاری در منقبت حضرت علی (ع) میخواندند و از مردم فیض میطلبیدند که ازجمله میتوان به این شعر آنها که کاملاً فولکلوریک است، اشاره کرد: امروز که چون عید غدیره / بر خلق خدا علی امیره / ای شیعه بده عیدی درویش دعاگو / تا دسّ تو گیرد ز کرم ضامن آهو / حالا کیف خودت، میل خودت / میخوای بده، میخوای نده / گر بدهی، تنگ نیست / گر ندهی، جنگ نیست / ملک خدا تنگ نیست / حالا میل خودت، کیف خودت / میخوای بده، میخوای نده (جعفری).
مآخذ
آرونوا، م. ر. و ک. ز. اشرافیان، دولت نادر شاه افشار، ترجمۀ حمید امین، تهران، 1356 ش؛ آقاجمال خوانساری، محمد، «عقائد النساء»، عقائد النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، 1349 ش؛ ابناثیر، الکامل؛ ابنبابویه، محمد، امالی، ترجمۀ محمدباقر کمرهای، تهران، 1376 ش؛ ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، 1410 ق / 1989 م؛ ابنکثیر، البدایة؛ اخوان، مرتضى، آداب و سنن اجتماعی فین کاشان، کاشان، 1373 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، به کوشش حسن ایرانی، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ بختیاری، علیاکبر، سیرجان در آیینۀ زمان، کرمان، 1378 ش؛ بیرونی، ابوریحان، آثار الباقیه، ترجمۀ اکبر داناسرشت، تهران، 1352 ش؛ پایندۀ لنگرودی، محمود، آیینها و باورداشتهای گیل و دیلم، تهران، 1355 ش؛ جعفری (قنواتی)، محمد، تحقیقات میدانی؛ رنجبر، حسین و دیگران، سرزمین و فرهنگ مردم ایزدخواست، اهواز، 1373 ش؛ سالاری، عبدالله، فرهنگ مردم کوهپایۀ ساوه، تهران، 1379 ش؛ شاکری، رمضانعلی، اترکنامه، تاریخ جامع قوچان، تهران، 1365 ش؛ شریعتزاده، علیاصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ صالح طبری، صمد، بابل، سرزمین طلای سبز، تهران، 1378 ش؛ صحتی سردرودی، محمد، غدیریههای فارسی، تهران، 1379 ش؛ صفری، بابا، اردبیل در گذرگاه تاریخ، تهران، 1353 ش؛ طباطباییفر، رضا، روستای قاطول در گذر زمان، تهران، 1381 ش؛ علم، امیراسدالله، یادداشتها، به کوشش علینقی عالیخانی، تهران، 1380 ش؛ فتحاللهپور، پرویز، «تشیع در دورۀ نادر شاه افشار»، شیعهشناسی، قم، 1385 ش، س 4، شم 16؛ فقیهی، علیاصغر، تاریخ جامع قم (بخش اول، تاریخ مذهبی)، قم، 1350 ش؛ قرآن کریم؛ قنبری عدیوی، عباس، ز شیر بنگشت تا جون آدمیزاد، شهرکرد، 1393 ش؛ کاربخش راوری، ماشاءالله، راور شهری در حاشیۀ کویر، کرمان، 1365 ش؛ کمپفر، ا.، سفرنامه، ترجمـۀ کیکاووس جهانداری، تهـران، 1363 ش؛ لغتنامـۀ دهخدا؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، تبریز، 1357 ش؛ محمدی، علی، تکاب افشار، تهران، 1369 ش؛ مستوفی تبریزی، محمدرضی، ربیع المنجمین، نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملی، شم 027‘2 ف؛ مقدم گلمحمدی، محمد، تویسرکان، تهران، 1378 ش؛ مقریزی، احمد، الخطط، به کوشش ایمن فؤاد سید، لندن، 1423 ق / 2002 م؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1381 ش؛ میرنیا، علی، فرهنگ مردم (فولکلور ایران)، تهران، 1369 ش؛ نظری داشلیبرون، زلیخا و دیگران، مردمشناسی روستای ابیانه، تهران، 1384 ش؛ نوری، حسین، مستدرک الوسائل، تهران، 1382 ق؛ همدانی، محمد، تکملة تاریخ الطبری، به کوشش آلبرت یوسف کنعان، بیروت، 1381 ق / 1961 م؛ یاقوت، بلدان.