پیری رئیس
پیریْ رَئیس، محییالدین، دریانورد و نقشهنگار معروف ترک. دربارۀ تاریخ تولد او اتفاقنظر وجود ندارد. برخی او را زادۀ 869ق / 1465م، و عدهای دیگر 880ق / 1475م دانستهاند (IA, IX / 561؛ «دائرة المعارف...»، XXVII / 30). بیشتر مورخان محل تولد او را گلیبولو آوردهاند، به همین سبب، برخی از محققان غربی سعی کردهاند تا او را مسیحی و یونانی بشناسانند؛ اما با توجه به اینکه نام کامل او را احمد بن حاج محمد قرامانی لارندهای دانستهاند، میتوان پی برد که پدرش ترک و از اهالی لارنده بوده است (نک : دانشمند، II / 271؛ EI1).
اوایل زندگی پیری رئیس به کار دریانوردی نزد عمویش کمال رئیس سپری شد. کمال رئیس پیش از آنکه در خدمت نیروی دریایی عثمانیان درآید، در دریای مدیترانه به راهزنی میپرداخت (آلپاگوت، 1-2؛ EI2). دورۀ دیگر زندگی پیریرئیس هنگامی آغاز شد که بایزید دوم (حک 886- 918ق / 1481-1512م) در 900ق / 1495م کمال رئیس، عمویش را به خدمت در نیروی دریایی عثمانی فراخواند. نام پیری رئیس نخستینبار در جنگهای دریایی سالهای 904- 908ق که میان عثمانیها و ونیزیان درگرفته بود، آمده است. در این سالها، پیری رئیس فرمانده یک کشتی از ناوگان جنگی عثمانیان بود و در کنار عمویش که در این جنگها حضور داشت، به نبرد با ونیزیان میپرداخت (آلپاگوت، 6؛ EI2). در همین دوره بود که او برای رساندن خبر پیروزیِ نیروی دریایی عثمانیان بر ونیزیها و بازپسگیری ناوارین که توسط عمویش صورت گرفته بود، به استانبول رفت و نخستینبار به حضور بایزید دوم باریافت و 3 هزار آقچه مژدگانی دریافت کرد و روزانه 5 آقچه به حقوقش اضافه شد (آلپاگوت، 7).
با غرق شدن عمویش در 917ق / 1511م، در طوفان دریایی، دورۀ دیگری از زندگی پیری رئیس آغاز شد. پیری رئیس با مرگ عمویش از یک پشتیبان و حامی بزرگ محروم شد (همو، 9؛ آفتینان، 13)، ولی تجربههایی که در اثر همکاری با کمال رئیس به دست آورده بود، او را در منزلتی توأم با شهرت قرار داده بود. پیری رئیس پس از آن مدتی از دریانوردی کناره گرفت و در گلیبولو، نخستین اثرش، یعنی نقشۀ جهان را آماده کرد؛ در عین حال یادداشتهایی را که برای تألیف کتاب بحریه آماده کرده بود، منظم نمود (همانجا).
در فاصلۀ سالهای 1516-1517م در سفر جنگی ناوگان عثمانی که رهسپار مصر بود، مقام فرماندهی بخشی از کشتیها به پیری رئیس داده شد. این ناوگان به فرماندهی جعفربیگ، اسکندریه را تسخیر کرد. پیری رئیس با یک ناو از راه نیل به قاهره رفت و نقشهای تهیه کرد و دربارۀ آن سرزمین اطلاعات تاریخی و جغرافیایی مهمی به دست داد.
هنگامی که در 1517م، مصر به حاکمیت عثمانی درآمد، پیریرئیس فرصت پیدا کرد که با سلطان سلیم اول که از اسکندریه راهی قاهره بود، دیدار کند و آن بخش از نقشۀ جغرافیایی را که پیشتر آماده کرده بود (بخش نقشۀ آمریکا که امروزه در دست است)، به سلطان سلیم تقدیم نماید.
پس از فتح مصر، پیری رئیس دوباره مدتی در گلیبولو بر روی یادداشتهایی که برای نوشتن اثرش ( کتاب بحریه) گرد آورده بود، کار کرد (همو، 13-14). در 1524م هنگامی که ابراهیم پاشا، صدراعظم سلطان سلیمان قانونی برای بازرسی مصر میرفت، پیری رئیس راهنمایی همان کشتی را که صدراعظم بر آن سوار بود، برعهده داشت. صدراعظم در دوران اقامت طولانی خود در مصر، پیری رئیس را مشاور خود قرار داد («دائرة المعارف»، XXVII / 31). ابراهیم پاشا که از هوش و دانش پیری رئیس شگفتزده شده بود، پس از بازگشت به استانبول از تواناییها و مهارت وی نزد سلطان سلیمان قانونی صحبت کرد. پیری رئیس بعدها کتاب بحریه، اثر معروف خود را که در 932ق / 1526م به اتمام رساند، توسط ابراهیم پاشا به سلطان سلیمان قانونی اهدا کرد (همانجا؛ IA, IX / 563). پیری ـ رئیس پس از تقدیم کتابش و پذیرفته شدن آن توسط سلطان سلیمان، نقشۀ جغرافیایی دیگری ترسیم کرد که آن را نیز توسط ابراهیم پاشا به حضور سلطان عثمانی فرستاد. بخشی از این نقشه امروزه در کتابخانۀ موزۀ توپکاپیسرای محفوظ است (آلپاگوت، 11).
پس از استیلای عثمانیان بر مصر، آبراه سوئز به عنوان یک پایگاه دریایی عثمانی برای تسلط بر اقیانوس هند، در جنگهای دریایی نقش مهمی ایفا کرد. کارگاههای کشتیسازی موجود در سوئز از مملوکان مصر برای دولت عثمانی باقی مانده بود. در این کارگاهها، کشتیهایی از نوع آنچه در مدیترانه بود، ساخته میشد. با این همه، نمیتوان گفت که کارگاههای کشتیسازی سوئز به صورتی منظم و مداوم فعالیت داشتند؛زیرا سیاست امپراتوریعثمانی در آبهایجنوبیخلیجفارس و اقیانوس هند، به صورتی استقراریافته نبود. کشتیهای موجود در سوئز ناوگان بحر احمر نامیده میشد که از سدۀ 10ق / 16م به بعد نام آن به ناوگان هند تغییر یافت و این امر، توجه و علاقۀ دولت عثمانی را به آبهای جنوبی نشان میداد. همانگونه که حوادث بعدی نشان داد، مجادله با پرتغالیها در اقیانوس هند برای امپراتوری عثمانی نقطۀ عطفی در تاریخ پدید آورد (اُرخنلو، 235).
حضور پرتغالیها در تنگۀ هرمز و خلیج فارس به طور مؤثر مالکیت عثمانیان بر بغداد و بندر بصره را به مخاطره میانداخت (راس، 251). پرتغالیها پیش از 1550م، در خلیج فارس فعالیت بسیاری داشتند. آنان حتیٰ به بحرین که عثمانیان در آن طمع کرده بودند، رخنه کردند و قلعۀ قطیف واقع در احساء را نیز تصرف نمودند؛ علاوه بر آن، در جزایر که منطقهای باتلاقی در ایالت بصره بود، فعالیت داشتند. پرتغالیها در عین حال برای تحریک به عصیان مردم این منطقه برضد عثمانیان فعالیت میکردند. همۀ این تلاشها و فعالیتهای آنان سبب گردید که عثمانیان برای اخراج پرتغالیها از آن منطقه تصمیمگیری کنند (ارخنلو، 239) و این تصمیم بیدرنگ از قوه به فعل درآمد و پیری رئیس در 954ق / 1547م به فرماندهی ناوگان مصر و هند منصوب شد. این انتصاب بدان سبب بود که عدن به تصرف پرتغالیها درآمده بود (شاو، 1 / 194). پیری رئیس در 1548م عدن را از پرتغالیها بازپس گرفت. به دنبال این موفقیت حقوق سالانۀ وی از طرف دیوان همایون به 100 هزار آقچه افزایش یافت («دائرة المعارف»، XXVII / 31؛ ارخنلو، 237-238).
پیری رئیس در 1551م با ناوگان خود وارد آبهای دریای هند شد و به جده رسید و پس از 3 روز اقامت در آنجا، از ساحل عمان گذشت و مسقط را که در جنوب شرقی شبه جزیرۀ عربستان قرار داشت، تصرف کرد و پس از غلبه بر 70 کشتی پرتغالی، دشمن را واداشت که به جانب قلعۀ هرمز فرار کند، اما موفق به تسخیر قلعه نشد و شهر را به بهانۀ کمک به اروپاییان، غارت کرد (اوزون چارشیلی، II / 397). پیری رئیس که از تصرف قلعه نومید شده بود، نخواست که بیشتر از آن در آنجا بماند، از اینرو، از محاصره دست کشید. این امر سبب شد که بعدها دشمنانش، او را متهم به گرفتن رشوه و مالی فراوان از پرتغالیها کردند که پچوی این مسئله را محال میداند (1 / 350-352). پچوی احتمال میدهد که پیری رئیس این پول و اموال را به عنوان خراج از پرتغالیهای حاضر در هرمز گرفته است (همانجا). شاید نیز به سبب اوضاع نظامی هرمز بود که پیری رئیس چندان اصراری به ماندن در آنجا نکرد، زیرا ترکها از تنگۀ هرمز نمیتوانستند همانند بابالمندب به عنوان یک معبر استفاده کنند و یا حاکمیت خود را در آنجا تثبیت نمایند؛ چون آن سوی تنگه جزو فرمانروایی صفوی بود، و بدون تصرف ایالات مکران، لارستان، فارس و خوزستان که از آنِ ایران بود، تصرف آن تنگه امکانپذیر نبود. حتى درصورت تسلط بر تنگۀ هرمز، نمیتوانستند بر خلیج فارس مسلط شوند، یعنی همان کاری که دربارۀ دریای سرخ کرده بودند. از اینرو، پیری رئیس پس از ترک آنجا، وارد بصره شد و قطر، جزایر بحرین و سواحل احساء را به قلمرو عثمانیان در آورد. این سفر پرمشقت، اما درخشان پیری رئیس و دانش دریایی این فرمانده ترک و نیز ثروتش، سبب حسادت رقبای او شده بود و از این بیم داشتند که وی به مقام بیگلربیگی مصر، بصره، عربستان و سرزمینهایی که به دست آورده بود، ارتقا یابد («دائرة المعارف»، همانجا).
پیری رئیس پس از ورود به بصره از قباد پاشا، والی شهر درخواست کمک کرد که پذیرفته نشد (یوجل، 200). او سربازان و دیگر کشتیها را در بصره رها کرد و خود با 3 فروند کشتی حامل غنایمی که از پرتغالیها گرفته بود، راهی سوئز شد که یکی از آنها نیز در راه غرق شد و با دو کشتی به مصر بازگشت (همو، 201؛ سامی، 2 / 1586). این کار بهانهای به دست رقبایش داد تا او را متهم به خیانت و سازش با پرتغالیها کنند.
قباد پاشا والی بصره و نیز محمدپاشا والی مصر مراتب را به استانبول گزارش کردند و اعلام داشتند که وی از بیم پرتغالیها، ناوگانش را در آبهای بصره رها کرده است. این گزارشها سبب صدور فرمانی از طرف سلطان عثمانی مبنی بر اعدام پیری ـ رئیس شد و وی در 961 یا 962ق / 1554 یا 1555م، در قاهره اعدام شد (IA, IX / 563؛ «دائرة المعارف»، XXVII / 31-32؛ آلپاگوت، 15-16) و به قول پچوی در دیوان مصر با تیغ سیاست سر از تنش جدا کردند (1 / 352) و غنایم به دست آمده توسط پیری رئیس را به استانبول فرستادند (سامی، همانجا).
پیری رئیس یکی از شخصیتهای علمی در سدۀ 10ق / 16م بود. وی نخستین نقشهنگار عثمانی است و به نظر میرسد که به چند زبان اروپایی آشنایی داشته، و در آثارش از منابع غربی استفاده میکرده است؛ در 923ق / 1517م نقشۀ جهانی را که ترسیم کرده بود، به همراه نسخهای از نقشۀ آمریکا که کریستف کلمب در 903ق / 1498م تهیه دیده بود، به سلطان سلیم اول تقدیم داشت (لویس، 207).
او هنگامی که در گلیبولو به سر میبرد، اوقاتش را صرف بررسی جنبههای نظری کار نقشهکشی دریایی و علوم دریانوردی میکرد. وی توانست نقشۀ جهان را تهیه کند که امروزه قسمتی از آن ــ احتمالاً یک سوم ــ باقی مانده است. ایننقشه دو ویژگی داشت: نخست راهنمای کشتیرانی و نمودار بنادر مدیترانه، و دوم نقشۀ جهان در عصر اکتشافات بزرگ بود (EI2). در ضمن، این نقشه را میتوان یک اثر هنری نیز به شمار آورد، زیرا رنگآمیزی متنوع و شکل هنریگیرای آن شایان توجه است، و نیز حکایاتی راجع به رویدادهایی از قبیل کشف آمریکا با وصف عجایب آن را داراست که نشان میدهد هدف از ترسیم این نقشه، گذشته از استفادۀ کاربردی برای دریانوردان، تأثیرگذاری بر مخاطبان بوده است. از نظر فن نقشهکشی، این نقشه کاملترین نمونه در سدههای میانه به شمار میرود (سلن، 517).
اثر دیگر پیری رئیس کتاب بحریه است، کتابی استثنایی و بدیع که بیشباهت به نقشۀ یاد شده نیست. این اثر یک کتاب جغرافیایی ابتکاری، و از نظر دانش نقشهنگاری نیز نمونۀ یک پیشرفت مهم به حساب میآمد. متخصصان اروپایی بر این عقیدهاند که کاملترین نقشۀ موجود در آن زمان بوده است (اوزون چارشیلی، II / 605-606). پیری رئیس در این اثر از نبوغ خود سود جسته، و اثری مشتمل بر متون و نقشههایی فراهم آورده که از قالبهای اروپایی همزمانش نیز فراتر رفته است. کتاب وصف کاملی از کشورهای حوزۀ مدیترانه است که به فصولی منقسم شده، و هر فصلی همراه با نقشه است. کتاب در اصل مشتمل بر مسائلی به نظم و نثر است. پیری رئیس سبب نگارش کتاب را فراهم آوردن راهنمایی برای همقطاران خود و هدیهای برای سلطان سلیمان قانونی به مناسبت جلوسش بر تخت سلطنت بیان میکند (EI2). این کتاب در واقع اطلس جغرافیای دریایی کاملی است و مؤلف در آن به تحقیقات بسیاری دربارۀ دریای مدیترانه و دریای سرخ، و نیز خلیجها، اسکلهها و لنگرگاههای مربوط به آن دو دریا پرداخته که مجموعهای از اطلاعات گوناگون است؛ از جمله اطلاعاتی دربارۀ دریانوردان و مؤلفان اسلامی است که طی 8 سدۀ گذشته کسب شده بود (شاو، 1 / 257).
اثر دیگر پیری رئیس، نقشۀ دیگری از جهان است که قسمتی از آن باقی مانده، و در موزۀ توپکاپیسرای محفوظ است. این نقشه در 1308ش / 1929م توسط خلیل ادهم مدیر موزههای ملی ترکیه یافت شده است (آقچورا، 1). این نقشه قسمت شمال غربی اقیانوس اطلس، قارۀ افریقا، ونزوئلا و نیز جنوبیترین نقطۀ گروئنلند را نشان میدهد که از لحاظ هنری و اسناد بسیار ارزشمند است. توجه و نگاهی به این نقشه، نشان میدهد که پیری رئیس تا چه اندازه در ترسیم این نقشهها، اصول علمی را رعایت کرده است (سلن، 518).
مآخذ
پچوی، ابراهیم، تاریخ، استانبول، 1980م؛ راس، کین، قرون عثمانی (ظهور و سقوط امپراتوری عثمانی)، ترجمۀ پروانۀ ستاری، تهران، 1373ش؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق؛ شاو، ا. ج.و ا. ک. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ لویس، برنارد، نخستین مسلمانان در اروپا، ترجمۀ م. قائد، تهران، 1374ش؛ نیز:
Afetinan, A., Pirî Reis'in hayatı ve eserleri,