آرتاوازد
آرْتاوازْد [ārtāvāzd]، نام چند تن از پادشاهان نواحی شمالی ایران، و بهویژه ارمنستان در دورۀ باستان. این نام که صورت ارمنی شدۀ اَرته وزده (ﻫ م) ایرانی باستان است، علاوه بر شماری از شاهان ارمنستان، برای چند شخصیت ایرانیتبار دیگر هم به همین شکل آمده است (نک : یوستی، 38-39).
منابع تاریخی از چند آرتاوازد یاد کردهاند که بر ارمنستان حکومت داشتهاند. آرتاوازد یکم، بزرگترین پسر آرتاکسیاس یا آرتاشس، از شاهان دودمان آرتاکسی بود که در سدۀ 2قم (ظاهراً میان سالهای123 تا 95قم) حکومت کرد (لنگ، 130، نیز 3(1)/625). مهرداد دوم، پادشاه اشکانی ایران بر وی چیره شد و شاهزاده تیگران (فرزند یا به احتمال بیشتر برادرزادۀ آرتاوازد) را به گروگان گرفت (دیاکونف، 57). بزرگان ارمنستان به سبب تندخویی و سختگیری او بهدشمنی با او برخاستند و هم از اینرو میگویند که به دست ایشان کشته شد (پاسدرماجیان، 36).
در افسانههای ارمنی از شاهی به نام آرتاوازد یاد میشود که در کودکی موجودات اهریمنی وی را به اسارت بردند و بچه دیوی به جای او نهادند. در باب فرجام کار وی نیز روایتهایی مردمی وجود دارد که ارتباطی با گاهشماری دارند (نک : لنگ، 152-153). به نظر میرسد این افسانهها، بعدها دربارۀ شخصیت تاریخی آرتاوازد یکم شکل گرفتهاند.
در 55قم، آرتاوازد دوم، پسر تیگران کبیر با اِعمال نفوذ روم به حکومت ارمنستان رسید (نک : دبواز، 146-147). وی در لشکرکشیهای رومیان بر ضد ایرانیان نقش مهمی ایفا کرد. او که متحد روم بود، به کراسوس پیشنهاد کرد که از طریق ارمنستان به اشکانیان حمله کند، اما کراسوس نپذیرفت. ظاهراً پس از شکست رومیان، به ناچار با فرهاد چهارم، پادشاه اشکانی پیمان بست و بخش جنوبی ارمنستان را به وی واگذار کرد (لنگ، 137-138، نیز 3(1)/625؛ نیز نک : پاسدر ماجیان، 81).
آرتاوازد که منابع تاریخی وی را مردی فرزانه و صاحب آثاری به زبان یونانی معرفی کردهاند (لنگ، همان، 137)، به هنگام لشکرکشی مارک آنتونی، دیگر سردار رومی به ایران، بار دیگر متحد رومیان شد و آنان را یاری کرد( ایرانیکا، II/653). با این همه، آنتونی گناه شکست خود را به گردن آرتاوازد انداخت و او را پس از مدتی حبس، به قتل رسانید(پاسدرماجیان، 79 بب ؛ گوتشمید، 157 بب ؛ لنگ، 138-139).
سرانجام در واپسینسالهای حیات سلسلۀ آرتاکسیِ ارمنستان، پادشاهی به نام آرتاوازد سوم، مدتی کوتاه حکومت کرد. وی که دستنشاندۀ دولت روم بود، در پی شورش مردم ارمنستان، و حمایت فرهاد اشکانی از آنان، ناچار به دربار روم پناهنده شد و تیگران چهارم به جای وی بر تخت نشست (گوتشمید، 178؛ لنگ، 3(1)/625).
مآخذ
پاسدرماجیان، هراند، تاریخ ارمنستان، ترجمۀ محمد قاضی، تهران، 1366ش؛ دیاکونف، م. م.، اشکانیان، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1351ش؛ گوتشمید، آلفرد، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض اشکانیان، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1356ش؛ لنگ، د. م.، «ایران، ارمنستان و گرجستان»، تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی ساسانیان، ترجمۀ حسن انوشه، تهران، 1373ش؛ نیز: