آزف
آزُف [āzof]، یا آزوف (درگذشته: آزاق یا تانا)، شهری بندری در استان راستُف (رُستُف)، واقع در جنوب شرقی بخش اروپایی جمهوری روسیه که با °47 و ´7 عرض شمالی و°39 و ´25 طول شرقی در کرانۀ چپ دلتای رود دُن و 25 کیلومتری جنوب غربی شهر راستُف ـ نا ـ دُنو قرار دارد. این بندر یکی از کهنترین شهرهای منطقۀ دن سُفلا به شمار میآید. این شهر در روزگار کهن به مناسبت مجاورت آن با رود تانا، از سوی یونانیان تانائیس (تانا، تانه) خوانده میشد و از سدۀ 5 ق\ 11م به نام فرمانده پولونچها (پولُوتسی، شاخه غربی قِپچاقها)، آزف نامیده شد.
آب و هوای آزف در زمستان سرد و نسبتاً خشک، و در تابستان گرم و نسبتاً مرطوب است.
حفاریهای باستانشناختی مؤید وجود 2 تانائیس، یکی کهنتر و دیگری نوتر است. تانائیس کهن در مصب رود قرار داشته، و در آنجا یک مهاجرنشین هلنی کشف شده است. امروزه نیز در آنجا آثاری از ساحل تپهای، استحکامات و قلعۀ شهر دیده میشود. 100 سال پس از ویرانی تانائیس کهن، تانائیس جدید پدید آمد. بازماندههایی از استحکامات، بازار و معبد تانائیس جدید بر جای مانده است.
آزف از نیمۀ سدۀ 4 تا نیمۀ سدۀ 5ق\ نیمۀ سدۀ 10 تا نیمۀ سدۀ 11م، بخشی از پادشاهی تموتارکانِ (ناحیۀ خاوری کرانۀ تنگۀ کِرچ در دریای آزف) کیف روسیه شد. صحراگردان قپچاق با هجوم به این سرزمین، این شهر را که به نام رئیسشان آزف (آزاق) نامیدند، مرکز حکومت خویش (446-634ق\ 1054-1237م) ساختند.
در 718ق\ 1318م، جنواییها پایگاه بازرگانی خود را در کریمه برپا کردند و در 732ق\ 1332م ونیزیها نیز در تانا (آزف) مستقر گردیدند. بدین گونه آزف از مراکز مهم تجاری شرق و غرب گردید و ابریشم ختا و دیگر کالاهای خاور دور از این راه به اروپا، به ویژه ایتالیا میرسید. در این پایگاههای تجاری جنوایی و ونیزی، اسقفگریهای رومی و نیز کنسولگری برپا شد، ولی آنان در گسترش و تبلیغ مسیحیت در دشت قپچاق کاری از پیش نبردند.
ابن بطوطه این شهر را چنین توصیف کرده است: ازاق بر ساحل دریا واقع شده است و ساختمانهای خوب دارد. جنواییها و دیگران برای بازرگانی به آنجا میآیند. دیگر توصیفات ابن بطوطه از خانقاه، زاویه، گروه جوانمردان، قاریان خوشآوا، مراسم و تشریفات پذیرایی در آزف بیانگر مشخصات یک شهر اسلامی است. ابن بطوطه میافزاید که معیشت مردم این نواحی از راه پرورش اسب است و اسب در میان آنان همان موقعیت را دارد که گوسفند در میان ما. ابوالفدا نیز که در همین زمان میزیسته، اشاره کرده است که اَزَق شهری است بنام و باراندازی برای بازرگانان، واقع در زمینی هموار بر کرانۀ مصب رود تان در دریای ازق.
تسلط کامل اقتصادی جنواییها و ونیزیها بر بنادر آزف در دریای سیاه تا استیلای امیر تیمور گورکان بر روسیه ادامه یافت. اهمیت این پایگاههای تجاری برای اروپا بسیار فراوان بود، تا آنجا که وقتی جانی بیگ، دهمین خان اردوی زرین (743-758ق\ 1342-1357م) دو بندر تانا و کافا را از آنان گرفت، بهای ابریشم و ادویه در اروپا دو برابر شد. در دوران سلطۀ ونیزیها از آتشسوزی بزرگی در تانا سخن رفته است.
امیرتیمور در 797ق\ 1395م به کریمه و تانا (آزف) و برخی نواحی مجاور تاخت و جمعیت غیرمسلمان تانا را قتل عام کرد. پس از آن، مهاجرنشینهای تجاری ونیزی و جنوایی کریمه و کرانههای دریای آزف هر چند مانند تانا ویران نشد، ولی به سرزمینهایی متروک بدل گردید. با آنکه جنواییها در 808ق\ 1405م به آزف بازگشتند و به ترمیم ویرانیها پرداختند، اما دیگر جریان بزرگ تجاری خاور دور با اروپا رونق گذشته را بازنیافت. از این تاریخ چند تن از خاندان تغتمش و سپس خانان مسلمان کریمه بر آزف فرمان راندند، تا آنکه در 876ق\ 1471م این شهر به دست سلطان محمد فاتح (855-886ق\ 1451-1481م) گشوده شد و به دژی نظامی بدل گشت.
جلوگیری از ورود کشتیهای اروپایی به دریای سیاه توسط دولت عثمانی از سویی، و کشف راه تازۀ دریایی به هند (از جنوب افریقا) از سوی دیگر، اهمیت اندکی را که بندر و دریای آزف تا آن زمان در بازرگانی داشت، از میان برد؛ خاصه آنکه هجوم پیدرپی قزاقان کرانههای دن به این بندر حتى آمد و شد به دریای آزف و دریای سیاه را دشوار میساخت. قزاقان یک بار در 981ق\ 1573م و بار دیگر در 1047ق\ 1637م این شهر را از دست دولت عثمانی خارج ساختند. قزاقان دن در این یورش با پشتیبانی قزاقان زاپوروغ (زاپاروژتس) بر آزف چیره شدند و پس از قتل عام اهالی، تا 1051ق\ 1641م این شهر را مرکز یورشهای پی در پی خویش بر کرانههای دریای سیاه ساختند. دولت عثمانی ناوگانی نیرومند برای بازستاندن این بندر گسیل داشت، اما نتیجهای نگرفت. قزاقان نیز پس از آنکه دریافتند توانایی ماندن در آزف را ندارند، آن را رها ساختند. در این هنگام نیروهای عثمانی شهر را اشغال کردند و به تقویت استحکامات آن پرداختند (1103ق\ 1691م).
پترکبیر (1083-1137ق\ 1672-1725م) به منظور تبدیل روسیه به یک قدرت تجاری و دریایی بر آن شد که بر کرانههای دریاهای بالتیک و سیاه دست یابد. نخستین لشکرکشی او در 1106ق\ 1695م برای تصرف آزف با شکست رو به رو شد، ولی او در سال بعد آزف را گشود و تا 1123ق\ 1711م که در جنگ پروت شکست خورد، آن را در تصرف داشت. در این سال دولت عثمانی با پیروزی بر روسیه، طبق معاهدۀ پروت، آزف را تصرف کرد. آتش جنگ بار دیگر در 1149ق\ 1736م درگرفت و روسیه بر کریمه و شهرهای کرانۀ دریای آزف چیره گشت. این پیروزی نظامی به پیمان صلح بلگراد (1152ق\ 1739م) انجامید. طبق این پیمان، روسیه به مرزهای پیشین بازگشت و پذیرفت که دژ آزف ویران گردد و سرزمینهای پیرامون آن نامسکون بماند. در 1185ق\ 1771م در پی جنگهای خونین دیگر و برخلاف پیمان بلگراد، دژ آزف توسط روسیه ترمیم شد و سرانجام در 1188ق\ 1774م در روزگار کاترین دوم، امپراتریس روسیه، و عبدالحمید اول، سلطان عثمانی، آزف طبق پیمان صلح کوچک قینارجه (کچوک قینارجی) برای همیشه جزو روسیه گردید. آزف اکنون بندری است با کارخانههای ذوب فلزات و تولید وسایل چاپ، ماشینهای خودکار و تجهیزات اداری. صنایع دیگر آن اینها ست: کشتیسازی (قایقهای ماهیگیری)، صنایع سبک (جوراب بافی، تولید کفش، لباس و جز آن)، و تولید فرآوردههای غذایی (عمدتاً ماهی) و مصالح ساختمانی. این بندر دارای چند مدرسۀ پلیتکنیک، مرکز آموزشهای صنعتی، یک مدرسۀ تربیتی و موزۀ تاریخ و سنتهای بومی است.
جمع (برآورد 2007م): 227‘82 تن.
مآخذ
ابنبطوطه، رحلة، بیروت، 1384ق\ 1964م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دسلان، پاریس، 1840م؛ بارتولد، و.و.، خاورشناسی در روسیه و اروپا، ترجمۀ حمزه سردادور، تهران، 1351ش؛ همو، گزیدۀ مقالات تحقیقی، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1358ش؛ بستانی؛ سامی، شمسالدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1306ق\ 1889م؛ ساندرز، ج.، تاریخ فتوحات مغول، ترجمۀ ابوالقاسم حالت، تهران، 1361ش؛ سفرنامههای ونیزیان در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1349ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، 1972م؛ فرید، محمد، تاریخ الدولة العلیة العثمانیة، بیروت، 1403ق\ 1983م؛ لاموش، لئون، تاریخ ترکیه، ترجمۀ سعید نفیسی، تهران، 1316ش؛ نیز: