آسیا
آسیا \āsiyā\، بزرگترین و پرجمعیتترین قارۀ زمین. قارۀ آسیا با وسعتی نزدیک به 44 میلیون کمـ 2، یعنی 3/ 1 سطح زمین، و بیش از 4 میلیارد تن جمعیت (برآورد 2010 م)، در نیمکرۀ شمالی قرار دارد و از نزدیک خط استوا تا حدود قطب شمال را در بر میگیرد. شمالیترین حد این قاره، شبهجزیرۀ تایمیر (در اقیانوس منجمد شمالی) با °77 و ´40، و جنوبیترین نقطۀ آن رأس شبهجزیرۀ مالاکا (نزدیک به خط استوا) با °1 و ´16 عرض شمالی است (نِف، «آسیا»، 211).
نامگذاری
منشأ نام آسیا بهدرستی شناخته نیست. بنا به روایت هرودت (د ح 425 قم)، یونانیان میپنداشتند که آسیا بر اساس نام پرومِتِئوس (ه م) نامگذاری شده است. متأخران نام آسیا را برگرفته از واژۀ آشوری یا فنیقیِ آسو، بهمعنای طلوع آفتاب و سرزمین واقع در شرق، میدانند. در مقابل این واژه، در همین زبانها، لفظ اِرِب ــ بهمعنای غروب آفتاب ــ وجود دارد که نامهای اروپا (اعتمادالسلطنه، 64)، و عربستان (برونینگ، 9) از آن منشأ گرفتهاند.
سیمای محیط طبیعی
موقعیت
آسیا از نظر چهرۀ زمین و آبوهوا، متنوعترین خشکی بزرگ جهان است و از دیدگاه ارتباط با دیگر قارهها دارای موقعیت ممتازی است. در بخش جنوب غربی، اگرچه در تعلق داشتن عربستان به قارۀ آسیا از لحاظ ساختمان طبیعی تردید وجود دارد، اما از لحاظ همبستگیهای فرهنگی، دریای سرخ و کانال سوئز را میتوان مرز آسیا با آفریقا دانست (همو، 10). مرز آسیا با اروپا بهنسبت مشخصتر است. مرز سنتی و قدیمی این دو قاره، کوههای اورال و دنبالۀ شمالی آن، جزیرۀ نوایا زِملیا (سرزمین نو) است. البته این مرز را نمیتوان حدی شاخص بین دو قاره به شمار آورد. در همین زمینه، لفظ اوراسیا نشان میدهد که اروپا تنها شبهجزیرهای از آسیای بزرگ است (نف، همانجا). بخش جنوبی مرز آسیا و اروپا، یعنی تنگههای داردانل و بُسفُر و نیـز دریـای مرمـره، بـهواسطـۀ پیـونـدهای تـاریخی ـ فـرهنگی، مشخصتر است (برونینگ، همانجا). آسیا از سوی شمال شرقی کموبیش به کرانههای آمریکای شمالی میرسد و تنگۀ باریک و کمعرض بِرینگ، بهعرض 85 کمـ ، این دو قاره را از یکدیگر جدا میسازد. در آسیای جنوب شرقی، مرز طبیعی و همچنین فرهنگی قارۀ آسیا را میتوان جزایر سوندا و هالماهِـرا به شمار آورد، زیرا جزیرۀ گینۀ نو در شرق این جزایر، بر روی لبۀ فرورفتۀ قارۀ استرالیا قرار دارد و مردمان بومی آن نیز از نظر نژادی و فرهنگی با بومیانِ عمدتاً مالایاییِ این جزایر تفاوت دارند (همانجا).
زمینشناسی و ناهمواریها
شالودۀ زمینشناختی آسیا را 3 عنصر ساختاری گوناگون تشکیل میدهد: در شمال، شرق و بخشهای مرکزی، تودههای قدیمی مختلفْ هستۀ اصلی قاره را میسازند که در زیر آنها، سیبری میانی (خشکی آنگارا) بهعنوان نخستین توده شناخته شده، و بزرگترین ناحیه را نیز در بر میگیرد (نف، همانجا؛ شاباد، 10-11). در مقابـل ایـن خشکی، در جنـوب، تودههای چینخوردۀ هندوستان و شبهجزیرۀ عربستان، یعنی بخشهایی از خشکی قدیمی گوندوانا قرار دارند («آسیای جنوبی»، 55؛ بومونت، 20-23). در میان این دو بخش، کمربندی گسترده از رشتهکوههای جوانترِ مربوط به پایان دوران مِزوزوئیک (دوران دوم زمینشناسی) قرار گرفته، که در دوران سوم چین خوردهاند («آسیای جنوبی»، 66 ff.). در حالی که در دورههای نخست زمین، تودههای سخت و یخبستۀ شمالی بهواسطۀ کوهزایی به یکدیگر میپیوستند و هستۀ خشکی آسیا را میساختند، در دورۀ ژوراسیک، قارۀ بزرگ جنوبی ــ گوندوانا ــ که هندوستان، عربستان، آفریقا و استرالیا را در بر میگرفت، درهم شکسته، و تقسیم شد (نف، «آسیا»، 212؛ اشمیدر، I / 10-11). فشار حاصل از نشست تودههای رسوبیِ ناوزمینِ تِتیس در دوران سوم، در چینخوردگیهای شدید امروزی ــ که از قفقاز تا آسیای جنوب شرقی امتداد دارند ــ اهمیت تعیینکنندهای داشته است (گروسه، 5؛ بومونت، 20).
آسیای شمالی و جنوبی در آغاز، بهسبب این روندِ تِکتونیک، بهصورت یک قارۀ مجزا درآمدند. بخشی از مناطقی که پیشتر چینخورده بودند، به قطعات چندی تقسیم شدند و بهصورت جزایر و سکوهایی درآمدند یا اصولاً بهشکل پدیدههایی گسترده بالا آمدند یا فرورفتند. البته در این میان، تودههای آتشفشانی اعماق زیاد زمین فعالیت داشتند و با آتشفشانهای سطحی، که امروزه هنوز فعالاند، در ارتباط بودند. کوهزاییها به مرحلۀ پایانی این چینخوردگیها بازمیگردند و بیشتر در دور پلیوسِن آغاز شدهاند (برونینگ، 13). در نتیجه، بهسبب این رشتهکوهزاییها، آسیای جنوبی، خاورمیانۀ خشک و گرم، آسیای مرکزی با زمستانهای خشک و سرد، و بخشهای حارّه و موسمیِ آسیای جنوب شرقی از یکدیگر مجزا شدند («آسیای جنوبی»، 55). امروزه، همانگونه که زمینلرزههای پیاپی نشان میدهند، روند کوهزایی در آسیا هنوز ادامه دارد (نف، همان، 213). کوههای چینخوردۀ جوان در قارۀ آسیا، که بهطورکلی از غرب به شرق کشیده شدهاند، تکیهگاه عینی این واقعیت به شمار میآیند. این کوهها در غرب و بیشتر در آسیای مرکزی، دشتها و سرزمینهای مرتفعی را تشکیل میدهند که مهمترین عنصر ساختار سطحی زمین در آسیا ست. اینگونه اَشکالْ دشتهای متفاوت را، از فلات تبت با ارتفاع متوسط 000‘4 متر از سطح دریا تا چالۀ تورفان که پایینتر از سطح دریا قرار دارد، در بر میگیرند (ایست و اِسپِیت، 2).
خشکیهای سکومانندْ عنصر دیگری از ساختار اَشکال سطحی زمین در آسیا به شمار میروند که در حاشیۀ کوههای چینخورده و دشتهای بلند قرار دارند. نمونههای بارز آنها عبارتاند از: سکوهای عربستان، سیبری و هندوستان (برونینگ، همانجا). در کنار این اَشکال، دشتهای پستِ واقع در حاشیه، که از نظر ساختار متفاوتاند و بهسبب گذشتن رودخانههای بزرگ قطع میشوند، چشماندازهای ویژهای برای برپایی و توسعۀ فرهنگهای انسانی و فضای زیستی برای نیمی از جمعیت جهان فراهم آوردهاند. مهمترین آنها عبارتاند از: دشتهای دجله و فرات، سِند، گَنگ و براهماپوترا، که از دوران باستان دارای اهمیت بودهاند، و افزون بر آنها، دشتهای رودخانهای واقع در آسیای جنوب شرقی و آسیای جنوبی و همچنین دشتهای گستردۀ سیبری (همانجا؛ «آسیای جنوبی»، 61 ff.). در آسیا پدیدۀ آتشفشانی نیز در ساختار و ریخت زمین نقش تعیینکنندهای داشته است (بومونت، 25). بیش از هر جا در جزایر ژاپن و آسیای جنوب شرقی چشماندازهای ویژۀ آتشفشانی همراه با قلههای خاموش یا فعال وجود دارند. فعالیت این آتشفشانها معمولاً با زمینلرزههایی در دریا (تسونامی) و خشکی همراه است که صرفاً به علل تِکتونیک روی میدهند و در بیشتر موارد، خسارتهایی به بار میآورند (نف، همانجا؛ وان، 13-17).
در آسیا اشکال گوناگون ساحلی هم، چه از نظر چگونگی شکلگیری و چه از لحاظ اهمیت، بسیار متنوعاند (سینگه، 11-13؛ «آسیای جنوبی»، 77-78؛ فیشر، چ.، 450-451). بر اساس چنین ویژگیهایی، آسیا از لحاظ تودههای کوهستانی و رشتهکوههای منشعب از آنها در میان قارهها منحصربهفرد است. تفاوتهای آشکار از نظر اشکال پستی و بلندی، یعنی وجود سرزمینهای پست جلگهای پهناور در کنار سرزمینهای مرتفع گسترده و رشتهکوههای بلند، و همچنین تأثیر جداسازندۀ این رشتهکوهها سبب پدیدآمدن شرایط ویژه و تنوع اقلیمی این قاره شده است، بهگونهای که در هیچ بخش دیگری از کرۀ زمین، این پدیدهها به این صورت در کنار یکدیگر دیده نمیشوند (گروسه، 6- 8؛ برونینگ، 10).
آسیا را از نظر اشکال پستی و بلندی میتوان به 4 بخش تقسیم کرد: 1. زمینهای پست شمالی؛ 2. مثلث مرکزیِ کوهها و دشتهای بلند؛ 3. دشت قدیمی جنوبی؛ 4. درههای وسیع رودخانهای (اِلوی، 151).
بیشتر قارۀ آسیا کوهستانی است. تنها 4/ 1 آن جلگهای و پست است و بیش از 3/ 1 آن افزون بر 000‘1 متر ارتفاع دارد (برشرت، V / 2). دشتهای بلند و پستْ گرداگرد تودههای کوهستانی مرکزی را فراگرفتهاند. آسیا نهتنها بلندترین قلههای جهان (قلههای هیمالیا با بیش از 000‘8 متر ارتفاع) را در خود جای داده است («آسیای جنوبی»، 282)، بلکه در حاشیۀ شرقی خود، ژرفترین چالههای دریایی (چالۀ فیلیپین با 516‘10 متر ژرفا) را نیز در بر دارد (نف، «آسیای جنوبی»، 290).