ابی
اُبّی، ابوعبدالله محمد بن خِلْفة بن عمروَشْتاتی (د 827 یا 828 ق / 1424 یا 1425 م)، فقیه مالكی. او را محمد بن خلف (ابن حجر، 1 / 31) و محمد بن خلیفه نیز خواندهاند (ابن قاضی مكناسی، 2 / 285). شهرت وی از نام شهر اُبَّه در تونس گرفته شده است (ابن حجر، همانجا). تاریخ تولد ابّی در منابع نیامده است. او در دوران تحصیل خود در مدارس مشهور تونس از جمله: مدرسۀ شماعیه و مدرسۀ توفیقیه (مدرسة الهواء) سكنى داشت و بعدها خود در تونس به تدریس پرداخت و مدتی نیز امامت جامع الهواء را عهدهدار بود. در 808 ق / 1405 م به عنوان قاضی جزیره قبلیه (شمال شرق تونس) منصوب گردید (زركشی، 135؛ وزیر سراج، 2 / 189؛ مخلوف، 244؛ محفوظ، 1 / 46). تنها استادی كه برای ابی ذكر شده ابن عَرَفه (محمد بن عرفۀ ورغمی، د 803 ق) است (بابا تنبكتی، 287). ابی یكی از برجستهترین شاگردان او بوده و ابن عرفه به توانایی ابی اعتراف داشته است (همانجا). ابی اشعاری در ستایش و تمجید از استاد خود سروده كه حاكی از شدت احترامش نسبت به اوست (ابن قاضی، مكناسی، همانجا). از شاگردان ابی میتوان به یحیی بن عبدالرحمن عجیسی، قاضی عمر قلشانی، ابوالقاسم ابن ناجی، عبدالرحمن مجدولی و عبدالرحمن ثعالبی اشاره كرد (سخاوی، 11 / 183؛ ابنغازی، 83؛ بابا تنبكتی، همانجا).
وی در كنار فقه به علوم معقول نیز عنایت داشته است (ابن حجر، ابنغازی، همانجاها). برنسویك در وصف مهمترین تألیف ابی ــ شرح صحیح مسلم ــ نظرات او را معتدل و عقلانی و منطبق بر واقعیتها میداند و معتقد است كه ابی با توجه داشتن به سنن و آداب رایج در افریقیه مطالب صحیح مسلم را تجزیه و تحلیل كرده است (2 / 396). به علاوه ابی برخی از آداب و رسومی را كه استاد وی ابن عرفه و دیگر مالكیان با آنها مخالفت میكردند و آنها را بدعت میخواندند، رایج ساخت و این آداب و رسوم میان مردم تونس، به عنوان بدعتهای پسندیده مرسوم شد (همو، 2 / 327).
از ابی دو اثر به جای مانده است: 1. اِكمال اِكمال المُعلم بفوائد كتاب مسلم. این اثر شرحی است بر صحیح مسلم كه ابی در آن نظرات برخی از شارحان، از جمله مازری، قاضی عیاض، قرطبی، نووی و برخی از گفتههای استاد خود ابن عرفه را در آن بازگو كرده است (بلوی، 441؛ حاجی خلیفه، 1 / 557- 558). این شرح در 7 مجلد در قاهره (1328 ق) منتشر شده است؛ 2. تفسیر القرآن العظیم، تفسیری است كه براساس شنیدههای او در مجالس درس استادش ابن عرفه با تكیه بر آراء مفسرانی، چون ابن عطیه و زمخشری تألیف شده است. از این ا ثر نسخ متعددی در تونس و مراكش موجود است (نک : محفوظ، 1 / 48- 49). ابی اثر دیگری با عنوان شرح المدوّنة نیز داشته است (بابا تنبكتی، همانجا؛ برای ابیاتی از سرودههای ابی، نک : نیفر، 1 / 114). نام ابی بهعنوان یك راوی در سلسلههای روایت آثار سلف نیز دیده میشود (مثلاً نک : رودانی، 64، 456).
مآخذ
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تبصیر المنتبه، به كوشش علی محمد بجاوی و محمدعلی نجار، قاهره، 1406 ق / 1986 م؛ ابن غازی، محمد، فهرس، به كوشش محمد زاهی، تونس، 1399 ق / 1979 م؛ ابنقاضی مكناسی، احمد بن محمد، درّة الحجال، به كوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره / تونس، 1391 ق / 1971 م؛ بابا تنبكتی، احمد بن احمد، «نیل الابتهاج»، در حاشیۀ الدیباج المذهب ابن فرحون، قاهره، 1351 ق؛ برنسویك، روبر، تاریخ افریقیة فی العهد الحفصی، ترجمۀ حمادی ساحلی، بیروت، 1988 م؛ بلوی، احمد بن علی، ثبت، به كوشش عبدالله عمرانی، بیروت، 1403 ق / 1983 م؛ حاجی خلیفه، كشف؛ رودانی، محمد بن سلیمان، صلة الخلف، به كوشش محمد حجی، بیروت، 1408 ق / 1988 م؛ زركشی، محمد بن ابراهیم، تاریخ الدولتین الموحدیة و الحفصیة، به كوشش محمد ماضور، تونس، 1966 م؛ سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، الضوء اللامع، بیروت، دارمكتبة الحیاة؛ محفوظ، محمد، تراجم المؤلفین التونسیین، بیروت، 1982 م؛ مخلوف، محمد بن محمد، شجرة النور الزكیة، بیروت، 1350 ق؛ نیفر، محمد، عنوان الاریب، تونس، 1351 ق؛ وزیر سراج، محمد بن محمد، الحلل السندسیة، به كوشش محمد حبیب هیله، بیروت، 1985 م.