ارد
اُرُد [orod]، نام 3 تن از پادشاهان اشکانی:
1. ارد یکم (سل 81 یا 80-77 یا 76قم)
رقیب و جانشین گودرز یکم که در اوضاعی آشفته در بابل به پادشاهی رسید و آگاهی چندانی از او در دست نیست (دبواز، 51-52؛ کالج، 35؛ بیوار، 44؛ ولسکی، 95).
2. ارد دوم (سل 58 یا 57- 39قم)
پسر فرهاد سوم که پس از شکست بـرادرش مهرداد ــ که ظاهـراً زمان کـوتاهی پیش از او فـرمانروایی داشته است ــ به یاری نجبا بـه پـادشـاهی رسید (راولینسن، 147-150؛ گوتشمید، 86-87؛ نک : اشپیگل، III/98-100). با اینکه مهرداد پس از توسل بیهوده به گابینیوس، فرمانروای رومی سوریه، از سورنا، سپهسالار ارد شکست خورد، این کشمکش خانوادگی به رومیان فرصت داد تا در امور داخلی ایران مداخله کنند (ولسکی، 127-128). هنوز کشاکش ارد با مهرداد به پایان نرسیده بود که رومیان، کراسوس، سردار خود را با هدف لشکرکشی به ایران به سوریه فرستادند (نک : دبواز، 78 ff.؛ کالج، 37 ff.) و ظاهراً بهانۀ او یاری کردن مهرداد برای رسیدن به پادشاهی بود (بیوار، 50).
کراسوس در54قم از فرات گذشت و با تسخیر چند شهر این سوی رود بهپیروزیهایی رسید. سیلاکس،فرماندهاشکانی آنجا در نزدیک ایخنه از کراسوس شکست خورد و با زخمی که برداشته بود، خود را با خبر حملۀ دشمن به شاه ایران رساند. کراسوس نیز چون زمستان فرا رسیده بود، با گذاشتن شماری از نیروهای خود در نواحی تسخیر شده، به سوریه بازگشت تا در آغاز سال بعد لشکرکشی خویشرا به ایران از سربگیرد(پلوتارک، III/373 ff.). ارد به همراه سپاهیانش به ارمنستان رفت تا ارته وزد، پادشاه آن سرزمین و همپیمان کراسوس را از پیوستن به او باز دارد. نیز سورنا را باسپاهی به نواحی تسخیر شده گسیلکرد(دیو، III/429؛ اشپیگل، III/104-105) و به گمان، هم او بود که ابگار، شاه اسروئنه و همپیمان دیگر کراسوس را وا داشت به او خیانت کند و نیروهای وی را به بیابان بکشد (نک : دیو، III/435 ff.؛ بیوار، 53). در نبردی که نزدیک کرهه روی داد، نیروهای رومی که بسیار بیشاز سپاهاشکانی بودند،شکستیافتند.کراسوس و پسرش و همچنین 20 هزار تن از نیروهای رومی کشته شدند و 10 هزار تن دیگر به اسارت درآمدند (برای تفصیل، نک : همو، 52-55). سر کراسوس توسط سیلاکس نزد ارد که در جشن در دربار ارته وزد شرکت داشت، آورده شد و به مناسبت این پیروزی، خواهر شاه ارمنستان به عقد پاکُر، ولیعهد ایران درآمد (همو، 55-56).
با اینکه در پی این پیروزی، فرات تا مدتها مرز ایران و روم شد (نک : دبواز، 93)، در 52قم کاسیوس، سردار رومی به نواحی فرات تاخت و شماری از مرزبانان ایرانی را از پای درآورد(نک : دیو، همانجا). پاکر به فرمان ارد به مقابلۀ رومیان شتافت، ولی مقاومت کاسیوس او را به عقبنشینی وا داشت.
از این پس تا پایان پادشاهی ارد، سپاهیان او بیشتر به فرماندهی پاکر، با سپاهیان رومی میجنگیدند و سوریه و فلسطین چندین بار دست به دست شد. در 40قم پاکر به فرمان ارد و به یاری لابیهنوس، سردار پناهندۀ رومی به ایران، سوریه، فلسطین و بخش بزرگی از آسیای صغیر را تسخیر کرد.
در 39قم رومیان، پابلیوس ونتیدوس را به مقابله با اشکانیان فرستادند. او چند بار سپاه اشکانی را شکست داد و در این میان نخست لابیهنوس و سپس پاکر کشته شدند، ولی درگیریها همچنان ادامه داشت. ارد پس از کشته شدن پاکر، فرزند دیگرش فرهاد (چهارم) را به ولیعهدی برگزید و فرمانروایی را به او سپرد، اما به زودی از اندوه مرگ پسر محبوبش، پاکر درگذشت (همو، 389، 301، V/269؛ بیوار، 58).
3. ارد سوم (سل 4-6م)، پادشاه اشکانی از یک شاخۀ فرعی آن خاندان که به یاری نجبا به پادشاهی رسید، اما به زودی ظاهراً به سبب تندخویی در یک میهمانی یا شکار به دست همان نجبا کشته شد. سکهای از او مربوط به سال 317 سلوکی (6م) در دست است (یوسفوس، IX/37؛ نیز نک : گوتشمید، 118؛ دبواز، 151؛ بیوار، 68؛ ولسکی، 149).