زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

ارغون

اَرْغون‌، نام‌ یكی‌ از گروههای‌ قومی‌ در آسیای‌ مركزی‌. این‌ قوم‌ در جریان‌ وقایع‌ تاریخی‌ آن‌ منطقه‌ نقش‌ مهمی‌ ایفا كرده‌، و با شركت در ساختار تشكلهای‌ گوناگون‌، به‌ویژه‌ به‌ عنوان‌ شاخه‌ای‌ پرجمعیت از تشكل‌ قومی‌ قزاق‌، بقای‌ خود را تاكنون‌ حفظ كرده‌ است‌. سخن‌ از پیشینۀ تاریخی‌ ارغون‌ تا روزگار چنگیزخان‌ در حد نظریه‌ است و از عصر جانشینان‌ چنگیز جایگاه‌ تاریخی‌ این‌ قوم‌ روشن‌تر می‌شود. 
نام‌ این‌ قوم‌ در غالب‌ منابع‌ تاریخی‌ به‌ صورت‌ «ارغون‌» ضبط شده‌ است‌ و در زبان‌ ارغونهای‌ امروز كه‌ بیشتر آنان‌ زبان‌ قزاقی‌ دارند، آرغین تلفظ می‌شود. اینكه‌ واژۀ ارغون‌/ آرغین‌ از نظر اصل‌ لغت‌ به‌ چه‌ زبانی‌ تعلق‌ دارد و معنای‌ لغوی‌ آن‌ چیست‌، كمتر مورد گفت‌وگو قرار گرفته‌ است‌. بجز گمان‌ برخی‌ معاصران‌ كه‌ از ساخت‌ ارغون‌، مثلاً از نام‌ جغرافیایی‌ «ارغو» سخن‌ آورده‌اند (نك‍ : ادامۀ مقاله‌)، تنها مطلب‌ مهم‌ تفسیر ارغون‌ به‌ معنی‌ «آمیخته‌» است كه‌ از عبارت‌ «سفرنامۀ ماركوپولو» برداشت‌ می‌شود. در این‌ «سفرنامه‌» (ص‌ 141) در سخن‌ از قوم‌ آرگون‌، نام‌گذاری‌ آن‌ به سبب‌ آمیختن‌ آن‌ قوم‌ از دو نژاد دانسته‌ شده‌ است‌. عبارت‌ ماركوپولو با این‌ آگاهی‌ كه‌ در زبان‌ قرقیزی‌ واژۀ آرگین‌ [«گ‌» در قرقیزی همسنگ «غ‌» در قزاقی‌ است‌] به‌ معنی‌ «دو رگه‌» به كار رفته‌ است‌ (تینیشپایف‌، 8)، تقویت می‌شود. از محققان‌ روس‌ نیز آریستُف (ص‌ 91-92) و بارتولد («نقدی‌...»، 276) بدون‌ آنكه‌ دربارۀ اصل‌ این‌ واژۀ «فعلاً قرقیزی‌» سخن‌ به‌ میان‌ آورند، بر این‌ نام‌گذاری‌ صحه‌ گذارده‌اند. 
در پی‌ یافتن‌ ریشه‌ای‌ برای‌ واژۀ ارغون‌ با مفهوم‌ لغوی‌ یاد شده‌، ممكن‌ است‌ بتوان‌ آن‌ را در ریشۀ تركیِ «ar-/ er-» به‌ معنی‌ همراه‌ شدن‌ و به‌ هم‌ پیوستن‌ (مثلاً مصدر eru در قزاقی‌ به‌ معنی‌ همراه‌ شدن‌، نك‍ : میرزا بكُوا، 85؛ واژۀ اِركِن به‌ عنوان‌ لقب‌ فرمانروایان در تركی باستان‌ و تركی میانه‌، نك‍: مالُف‌، 41؛ كاشغری، 1/ 99؛ واژۀ arix به‌ معنی‌ جوی‌ آب‌ در تركی‌ خراسانی‌، نك‍ : دورفر، 84)، یا ریشۀ ایرانی‌ خاوری‌ با فرمول‌ «ar+VC» به‌ معنی‌ آمیختن‌ (مثلاً ārih در سكایی‌ ختن‌، نك‍ : بیلی‌، «فرهنگ‌...»، 23؛ areth- در سغدی‌، نك‍ : قریب‌، 9؛ نیز اَروره‌ در پشتو به‌ معنی‌ آمیخته‌، نك‍ : ایازی‌، 14) جست‌وجو كرد (برای‌ اقوالی‌ از معاصران‌ دربارۀ سبب‌ نام‌گذاری‌ ارغون‌، نك‍ : سالغارا اولی‌، 220-229). این‌ نكته‌ شایان‌ گفتن‌ است‌ كه‌ ارغون‌ به‌ عنوان‌ لقب‌ و نام‌ شخصی‌ در سده‌های‌ 5 و 6 ق‌ در میان‌ سلجوقیان‌ رواج‌ داشته‌، و از موارد آن ارغون‌ پسر الب‌ ارسلان‌ (نك‍ : راوندی‌، 143) و نظام‌الدین‌ ارغونشاه‌ فرمانروای‌ آماسیه‌ است‌ (نك‍ : ابن‌ بی‌بی‌، 22؛ ابن‌اثیر، 10/ 440). این‌ نام‌ در عصر مغولی‌ نیز رواج‌ داشته‌، و به‌ ویژه‌ بر كسانی گفته‌ می‌شده‌ است‌ كه‌ یكی‌ از والدین‌ آنان‌ به‌ قبیله‌های‌ اونگ یا اویرات‌ منتسب‌ بوده‌اند (نك‍ : رشیدالدین‌، 1/ 103، 132، 133، 178، 632، 719). 
نام‌ قومی‌ ارغون‌ نه‌ تنها در منابع‌ پیش‌ از عصر مغول‌، بلكه‌ در جامع‌ التواریخ‌ رشیدالدین‌ و «تاریخ‌ سری‌ مغولان‌» به‌ عنوان‌ منابع‌ اساسی‌ در شناخت‌ اقوام‌ مغولی‌ و تركی‌ عصر مغول‌ نیز دیده‌ نمی‌شود و همین‌ امر زمینۀ پراكندگی دیدگاهها دربارۀ خاستگاه‌ این‌ قوم‌ بوده‌ است‌. گفتنی‌ است‌ كه‌ در جامع‌ التواریخ‌ در سخن‌ از تبار برخی‌ خاتونان‌ خاندان‌ چنگیز از نام‌ قومیِ «اوغونان‌» [نسخه‌ بدلها: اوغویان‌، اوعویان‌] یادی‌ رفته‌ است‌ (نك‍ : رشیدالدین‌، 1/ 713، 719) و برخی‌ آن‌ را به‌ طور نظری‌ «ارغون‌» خوانده‌اند (نك‍ : تینیشپایف‌، 7؛ نیز نك‍ : روشن‌، 2185)؛ اما این‌ قرائت‌ نه‌ می‌تواند قابل‌ تكیه‌ باشد و نه‌ اینكه‌ در مواضع‌ یاد شده‌ اطلاع‌ ویژه‌ای‌ دربارۀ ارغونان‌ به‌ دست‌ می‌دهد. 
پیشینۀ قوم‌ ارغون‌ را برخی‌ چون‌ آریستف‌ (نك‍ : ص 91 به‌ بعد) به سدۀ 5م‌ رسانیده‌اند و برآنند كه‌ قبیلۀ آلون یادشده‌ در سالنامه‌های چینی‌، صورتی‌ شكسته‌ از نام‌ آرگون‌ بوده‌ است‌ (نیز تكرار آن: تینیشپایف‌، همانجا؛ «تاریخ‌كهن‌...»،189 ؛ «دائرةالمعارف...»، III/ 295-296).
نام‌ قومی‌ دیگر كه‌ برخی آن را با پیشینۀ ارغون‌ مرتبط دانسته‌اند، پا ـ یِ كو [< با ـ یِ ـ گو] است‌ كه‌ در منابع‌ چینی‌ از آن‌ گفت‌وگو شده‌ است‌. برخی‌ از قوم‌ شناسان‌ از سدۀ 19م‌ با طرح‌ این‌ فرضیه‌ كه‌ با یِ گو از دو بخش‌ «بای‌» به‌ معنی‌ بزرگ‌ و «اگو < ارگو < آرگون‌» تشكیل‌ شده‌ است‌، با ـ یِ ـ گو را به‌ معنی‌ «ارغون‌ بزرگ‌» انگاشته‌اند (نك‍ : شاه‌ كریم‌، 39؛ تینیشپایف‌، همانجا). در كتیبه‌های‌ اُرخونی‌ در شمارش‌ اقوام‌ ساكن‌ در نواحی‌ مغولستان‌ از قومی‌ به‌ نام‌ بایرقو سخن‌ آمده‌ كه‌ در حدود سال‌ 117ق‌/ 735م‌ در عهد فرمانروایی‌ بیلگه‌ خاقان، رئیس‌ آنان‌ «اولوغ‌ اركن‌» [اركن‌ بزرگ‌] لقب‌ داشته‌ است‌ (نك‍ : مالف‌، همانجا) و برخی‌ برآنند كه‌ پا ی‌ ـ كو چیزی‌ جز ترجمۀ اولوغ‌ اركن‌ با معنی‌ فرضی‌ «ارغون بزرگ» نیست‌ (نك‍ : شاه‌ كریم‌، تینیشپایف‌، همانجاها)؛ اما باید توجه‌ داشت‌ كه‌ اركن‌ از القاب‌ رایج‌ و شناخته‌ شده‌ برای‌ برخی‌ فرمانروایان‌ در میان‌ اقوام‌ كهن‌ ترك‌ بوده‌ است‌ (مثلاً در تركیبهایی چون‌ «كول‌ اركن‌» نزد قارلق‌، نك‍ : كاشغری‌، همانجا؛ ایرمیس‌ اركن نزد قبایل‌ بَسمَل‌ ـ بایرقو، نك‍ : «تاریخ‌ كهن‌»، 189-190). همچنین‌ برخی‌ از خاورشناسان‌ چون‌ بیلی‌ (نك‍ : «تركان‌...»، 87) و گومیلف‌ (ص‌ 62)، پا ـ یِ ـ كو در آثار چینی‌ را مستقیماً شكل‌ چینی‌ شدۀ نام‌ «بایرقو» دانسته‌اند. 
نظریۀ دیگر دربارۀ خاستگاه‌ ارغون‌ بر این‌ مبناست‌ كه‌ ارغون‌ نامی‌ جدید برای‌ قوم‌ كهن‌ «بسمل‌» بوده‌ باشد. آریستف‌ (ص‌ 91-92) برپایۀ تفسیر ارغون‌ به‌ «دورگه‌» و با تكیه‌ بر این‌ نكته‌ كه‌ واژۀ «بسمل‌» نیز در لغت‌ رسانندۀ همان‌ معناست‌، ارغون‌ را نامی دگر برای‌ بسمل‌ دانسته‌، و این‌ نظریه‌ از سوی‌ كسانی‌ چون‌ گومیلف‌ (ص‌ 213, 266, 375) و بارتولد («نقدی‌»، 276) نیز پذیرفته‌ شده‌ است‌ (نیز نك‍ : تینیشپایف‌، 8). جای‌ پرسش‌ اینجاست‌ كه‌ واژۀ بسمل‌ چرا پس‌ از قرنها كاربرد به‌ عنوان‌ نام‌ خاص‌ و مهجورشدن‌ مفهوم‌ لغوی‌ آن‌، باید در برهه‌ای‌ از زمان‌ با بازگشت‌ به‌ پیشینه‌ای‌ دور و فراموش‌ شده‌ به‌ واژه‌ای‌ معادل‌ از نظر مفهوم‌ لغوی‌ ترجمه‌ گردد. وجود رابطه‌ میان‌ سرزمین‌ ارغو كه‌ كاشغری‌ از آن‌ یاد می‌كند (نك‍ : ه‍ د، ارغو) با قوم‌ ارغون‌ از سوی‌ برخی‌ صاحب‌نظران‌ چون‌ كلیاشتورنی مطرح‌ شده‌ است‌ (نك‍ : «تاریخ‌ كهن‌»، 190؛ سالغارااولی‌، 222-221)؛ زكی‌ ولیدی‌ طوغان‌ اساساً ارغون را به معنی‌ «ارغویی‌» دانسته‌ (ص‌ 29)، و به‌ عنوان‌ نظریه‌ای‌ «-en/ -an» را به‌ عنوان‌ پسوند نشانه‌ در زبانهای‌ كهن‌ تركی‌ شناخته‌ است‌ (ص‌ 413). رانجام‌ باید به‌ نظریۀ پیوند ارغون‌ و قارلق اشاره‌ كرد كه‌ آریستف‌ ضمن‌ مطرح‌كردن آن‌، یادآور شده‌ كه‌ در ساختار قومی ارغون‌ [از نظر او همان‌ بسمل‌] 3 تیره‌ از قارلق‌ نیز شركت داشته‌ است‌ (نیز نك‍ : تینیشپایف‌، همانجا). تینیشپایف‌ یادآور شده‌ است‌ كه‌ در سدۀ 4ق‌/ 10م‌ قارلقها در اثر فشار تغزغزها به‌ دو شاخه‌ تقسیم‌ شدند و گمان‌ دارد كه‌ شاخۀ خاوری‌ قارلقها در ساختار ارغون‌ وارد شده‌اند (همانجا). در مقام‌ تحلیل‌ باید گفت‌ كه‌ تشابه‌ لفظی‌ نه‌ چندان‌ نزدیك‌ پا ـ یِ ـ كو با نام‌ فرضی‌ ثبت‌نشدۀ «بای‌ آرگون‌»، برگردان‌ لغوی‌ واژۀ بسمل‌ به‌ آرگون‌/ آرغین و ربط‌دادن كوچندگان‌ و جنگاوران‌ ارغونی‌ به‌ یكجانشینان‌ سرزمین ارغو یكایك‌ آن‌ اندازه‌ قابل‌ تكیه‌ نیستند كه‌ بتوان‌ آنها را پایه‌ قرارداد و بر آن‌ اساس تاریخ‌ كهن‌ ارغونها را به‌ ثبت‌ آورد. 

ارغون و «اونگهای تندوك‌»

صفحه 1 از3
آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.