ازهاری
اَزْهارِی [azhārī]، غلامرضا (1288-1380ش/ 1909-2001م)، ارتشبد و نخستوزیر. منابع سال تولد او را مختلف ذکر کردهاند، اما براساس گذرنامۀ سیاسی او که در مجموعۀ اسناد وزارت خارجه موجود است، 1288ش ذکر شده است. در شیراز به دنیا آمد و پس از تحصیل در دانشکدۀ افسری، با درجۀ ستوان دومی و در رستۀ پیادهنظام به خدمت مشغول شد. در 1326ش با درجۀ سرهنگ دومی به ریاست ستاد دژبان مرکز منصوب گردید. در 1328ش برای تکمیل تحصیلات نظامی به آمریکا رفت. در 1330ش دورۀ فرماندهی ستاد را در دانشگاه جنگ گذراند و به درجۀ سرتیپی ارتقا یافت. در 1332ش مجدداً برای تکمیل تحصیلات به آمریکا فرستاده شد. در 1336ش درجۀ سرلشکری گرفت و فرماندهی لشکر 11 پیادۀ کرمان به وی سپرده شد. در 1342ش به درجۀ سپهبدی ارتقا یافت و ریاست ستاد نیروی زمینی به او واگذار گردید. در مرداد 1343 به فرماندهی ارتش یکم در کرمانشاه منصوب شد. در 1345ش نمایندۀ نظامی ایران در پیمان سنتو (ه م) بود (معزی، بش ؛ عاقلی، روزشمار...، 2/ 177). برای مدتی بازنشسته بود و در آمریکا زندگی میکرد، اما در 1348ش به فرمان شاه به خدمت بازگشت و تا 1350ش در سمت جانشین رئیس ستاد بزرگ ارتشتاران خدمت کرد و در همین سال به درجۀ ارتشبدی ارتقا یافت و تا آبان 1357 ریاست ستاد بزرگ ارتشتاران را برعهده داشت (معزی، بش ؛ از ظهور...، 1/ 176؛ کاتم، 447).
ازهاری پس از وقایع 13 آبان 1357 (ه م) و شکست کابینۀ آشتی ملی جعفر شریف امامی، به نخستوزیری منصوب شد (نجمی، 1775؛ سولیوان، 483؛ اردلان، 417). حکومت او با موافقت و حمایت آمریکا بود و ظاهراً هدف از انتخاب وی به این سمت این بود که نظامیان بر اوضاع مسلط شوند تا زمینه برای تشکیل دولت جدیدی در فضای آرامتری فراهم گردد. ازهاری اعلام کرد، کشور را از این پس نخستوزیر اداره میکند و شاه فقط در چارچوب قانون اساسی به وظایفش عمل خواهد کرد (عاقلی، روزشمار، 2/ 377). او در ضمن کوشید افکار عمومی را به سوی خود جلب، و رضایت مخالفان را نیز تأمین کند. بازداشت امیرعباس هویدا و تنی چند از سران رژیم به دستور او و به منظور آرام کردن احساسات عمومی بود (سولیوان، همانجا؛ نجاتی، 2/ 136). عفو عمومی زندانیان سیاسی در دورۀ حکومت او اعلام شد. بهرغم این اقدامات، اعتصابهای عمومی شکسته نشد و تظاهرات و راهپیماییها گسترش یافت و تظاهرات گسترده و سراسری مردم در روزهای تاسوعا و عاشورا (نک : ه د، انقلاب اسلامی ایران) در دورۀ حکومت او برپا گردید (همو، 2/ 137؛ عاقلی، شرح حال...، 1/ 93؛ یزدی، 64). کابینۀ ازهاری به سبب بیتجربگی در عرصۀ سیاست، قدرت مقابله با بحران روزافزون را نداشت (مسعود انصاری، 83-84) و در پی حملۀ قلبی او در 25 آذر 1357، کمتر از دو ماه دوام نیاورد و در 9 دی 1357 جای خود را به کابینۀ شاپور بختیار (ه م) داد (معزی، بش ؛ عاقلی، همانجا؛ دوانی، 155).
ازهاری در 18 دی 1357 برای ادامۀ معالجات از کشور خارج شد و مدتی در بیمارستان نیروی دریایی آمریکا بستری بود و تا آبان 1380 که بر اثر سرطان درگذشت، در گمنامی و ظاهراً به دور از صحنۀ سیاست سر کرد. او ازجملۀ نظامیان بسیار مورد اعتماد شاه بود. مدارج مختلف در سمتهای متعدد نظامی را طی کرد و چندین نشان افتخار گرفت.مردم طی راهپیماییها با عبارتهای منظوم هجوآمیز، او، گفتهها و مدعاهایش را به تمسخر گرفتند و هیبت نظامی و ظاهری حکومت او را به این ترتیب فرو ریختند (معزی، بش ).
مآخذ
اردلان، امانالله، خاطرات حاج عزالملک اردلان، زندگی در دوران شش پادشاه، به کوشش باقر عاقلی، تهران، 1372ش؛ از ظهور تا سقوط، مجموعه اسناد لانۀ جاسوسی آمریکا، تهران، 1366ش؛ دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، 1377ش؛ سولیوان، ویلیام و آنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر، ترجمۀ محمود طلوعی، تهران، 1372ش؛ عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، 1370ش؛ همو، شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، تهران، 1380ش؛ کاتم، ریچارد، ناسیونالیسم در ایران، ترجمۀ احمد تدین، تهـران، 1371ش؛ مسعـود انصـاری، احمدعلـی، من و خـاندان پهلوی، بـه کـوشش حسین ابوترابیان، تهران، 1371ش؛ معزّی، فاطمه، «ارتشبد غلامرضا ازهاری»، مؤسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران (نک : مل ، معزی)؛ نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیست و پنج سالۀ ایران، تهران، 1371ش؛ نجمی، ناصر، دولتهای ایران از سیدضیاء تا بازرگان، تهران، 1370ش؛ یزدی، ابراهیم، آخرین تلاشها در آخرین روزها، تهران، 1363ش؛ نیز: