زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

استوا

اُستُوا \ ostovā\ ، نام کهن ناحیه‌ای در خراسان، در سرزمین اصلی پارتیان که مرکز آن با قوچان کنونی منطبق است. 
قدیم‌‌ترین شکل نام استوا را ایسیدُروسِ خاراکسی (ه‍ م) در سدۀ 1ق‌م به صورت اَستَوئِنه، ضبط کرده است (نک‍ : بارتولد، 91؛ کالج، 26؛ لوکونین، 695-696؛ مینورسکی، XI/ 758, XII/ 23). در منابع دورۀ اسلامی این نام به صورتهای اُستُوا یا اُستَوا (ابن‌رُسته، 171؛ مقدسی، 300، 318؛ یاقوت، 243؛ ابوالفدا، 443؛ نیز نک‍ : سمعانی، 134)، آسَتو (حدودالعالم، 161) و اُستُو (جوینی، 2/ 132، 279، 3/ 106، 261؛ رشیدالدین، 511؛ حمدالله، 150؛ حافظ ابرو، 48) آمده است. به گفتۀ یاقوت، استوا به معنی «آفتابگیر و روشن» است‌ (همان‌جا). از این‌رو، ترجمۀ آن ببه «زمین بلند و کوهستانی» محل تأمل است (قس: لسترینج، 393).
برطبق برخی گزارشها در نیمۀ دوم سدۀ 3ق‌م، اَرشَک (اشک)، سرکردۀ اشکانیان، بر فِرِکلِس، حاکم یونانی ناحیۀ استوا، شورید و پارت را از دست سلوکیان خارج کرد (گوتشمید، 63-64؛ دیاکونف، 42). به روایت ایسیدروس خاراکسی، ارشک، سردودمان اشکانیان، در آتشکدۀ شهر اَساک (اَرشَکیه) در ولایت استوئنه که بخشی از استان پارت بود، تاج‌گذاری کرد (کالج، همان‌جا؛ مینورسکی، XII/ 23؛ کریستن‌سن، 188؛ نیز نک‍ : تارن، 575؛ دبوواز، 10-11).
استوا مقر حکومت نخستینِ اشکانیان و از نواحی علیایی قلمرو آنان محسوب می‌شد (تارن، همان‌جا؛ گوتشمید، 66، 99-100). استوا در مسیر بزرگراه پارتی قرار داشت که اَبَرشهر (نیشابور) را به نواحی اطراف مربوط می‌کرد (برونر، 768). توسعۀ قدرت حکومت یونانیِ باختر (بلخ)، سبب شد که پارت از جانب شرق مورد هجوم باختریها واقع شود و یک چند استوا از دست اشکانیان بیرون رود (تارن، 576).
جغرافی‌دانان دورۀ اسلامی، استوا را یکی از رُستاقها یا کوره‌های نیشابور دانسته‌اند که قریه‌ها و کشتزارهای بسیار داشت (ابن‌رسته، همان‌جا؛ مقدسی، 300، 318-319؛ حاکم، 216؛ یاقوت، ابوالفدا، همان‌جاها).
مرکز یا قصبۀ ناحیۀ استوا، خوجان (قوچان، خَبوشان) بوده است (مقدسی، 319؛ بیهقی، 804، 809؛ یاقوت، ابوالفدا، حافظ ابرو، همان‌جاها)، و به‌گزارش سمعانی، چون استوا و خوجان به یکدیگر نزدیک یا پیوسته بوده‌اند، آن ناحیه را «استوا و خوجان» می‌نامیدند (ص 134؛ نیز نک‍ : یاقوت، همان‌جا؛ جوینی، 2/ 13؛ دمشقی، 381). در روزگار ایلخانیان مغول، ولایت‌ قوچان در دفترهای رسمی دیوانی «استوا» نوشته می‌شد (حمدالله، همان‌جا).

مآخذ

ابن‌رسته، احمد، الأعلاق النفیسة، به‌کوشش دخویه، لیدن، 1891م؛ ابوالفدا، اسماعیل، تقویم البلدان، به‌کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ بیهقی، تاریخ؛ جوینی، تاریخ جهانگشای؛ حافظ ابرو، عبدالله بن لطف‌الله، جغرافیای تاریخی خراسان در تاریخ حافظ ابرو، به‌کوشش غلامرضا ورهرام، تهران، 1370ش؛ حاکم نیشابوری، محمد، تاریخ نیشابور، ترجمۀ محمد بن حسین خلیفۀ نیشابوری، به‌کوشش محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران، 1375ش؛ حدودالعالم، به‌کوشش ولادیمیر مینورسکی و دیگران، تهران، 1372ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب؛ دمشقی، محمد بن ابی‌طالب، نخبة‌الدهر، ترجمۀ حمید طبیبیان، تهران، 1357ش؛ دیاکونف، میخاییل، اشکانیان، ترجمۀ کریم کشاورز، تهران، 1351ش؛ رشیدالدین فضل‌الله، جامع التواریخ، ج 1؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، به‌کوشش عبدالله عمر البارودی، بیروت، 1408ق/ 1988م، ج 1؛ کریستن‌سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمۀ رشید یاسمی، تهران، 1345ش؛ گوتشمید، آلفرد، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1356ش؛ مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، به‌کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ یاقوت، بلدان، ج 1؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.