انزلی
اَنْزَلی، شهرستان و شهری بندری در استان گیلان و تالابی به همین نام در این شهرستان.
نامگذاری
معنا و مفهوم انزلی به درستی روشن نیست. در بعضی از منابع كهنتر این نام را به صورت «انزر» آوردهاند (لاهجی، 47؛ نیز نک : سرتیپپور، 57). نام انزلی را بعضی از نویسندگان با اظهار نظرهای شخصی، افسانهها و پندارهایی در آمیختهاند كه پذیرش اغلب آنهـا دشـوار است (نک : طویلی، 1/ 243- 278؛ امام شوشتری، 37- 38؛ سرتیپپور، 56-57). در متون متعلق به سدههای پیشین لنگرگاه انزلی را فُرضۀ انزلی نیز نامیدهاند (نک : فومنی، 59) كه به معنای جای در آمدن به كشتی از لب دریاست. هنوز بزرگترین دهستان بخش مركزی شهرستان بندر انزلی با نام بالنسبه قدیمی «چهار فریضه» مشهور است ( سازمان تقسیمات ... ، 39). بسیار محتمل است كه عنوان چهار فریضه یادآور فرضههای پیشین باشد. ظهیرالدین مرعشی كه در 879ق/ 1474 م به همراهی كاركیا و پسرش سلطان حسین مأمور دفع طایفۀ چاكرلو شده بود، از این ناحیه با عنوان «آب انزلی» یاد كرده است (ص 353-354). از سخن مرعشی برخی چنین نتیجه گرفتهاند كه در 879 ق در نقطۀ تلاقی دریا و مرداب، آبادیی با نام و نشانی انزلی وجود نداشته، و نام مزبور عنوانی برای مرداب بوده است (سرتیپپور، 55). در ملحقات روضة الصفای ناصری نیز از لنگرگاه انزلی سخن رفته است (هدایت، 10/ 789). در شهریور 1314ش/ 1935م به موجب تصویب نامۀ هیأت وزیران وقت، نام انزلی به پهلوی بدل شد ( لغتنامه ... ؛ جغرافیا ... ، 2/ 1029). در 1357 ش/ 1979م پس از استقرار حكومت جمهوری اسلامی، نام بندر پهلوی منسوخ شد و انزلی نام پیشین را بازیافت (سرتیپپور، همانجا).
شهرستان انزلی
این شهرستان از شمال به دریای خزر، از جنوب به بخش مركزی شهرستان رشت و بخشهای مركزی و تولم از شهرستان صومعهسرا ( كتاب گیلان، 1/ 42)، از شرق به بخش خمام شهرستان رشت و از غرب به بخش رضوان ده (رضوان شهر) از شهرستان تالش محدود است ( فرهنگ ... ،2/ 41؛ راهنمای ... ، 118؛ سرتیپپور، همانجا). این شهرستان 9/ 308 كمـ2 مساحت دارد ( آمارنامه،1374 ش، 51). شهرستان انزلی دارای یك بخش به نام بخش مركزی است كه مشتمل بر یك شهر (بندر انزلی)، دو دهستان و 34 آبادی است. طبق مصوبۀ هیأت وزیران مورخ 12/ 10/ 1366 ش این دهستانها با نامهای چهار فریضه كه مركز آن كپورچال است و لیچاركی حسن رود با مركزی به همین نام مشخص شدهاند. دهستان چهار فریضه دارای 24 آبادی، و لیچاركی حسنرود شامل 10 آبادی است ( سازمان تقسیمات، 39؛ آمارنامه، 1373 ش، 39؛ كتاب گیلان، 1/ 43-44).
آب و هوای شهرستان انزلی معتدل و ملایم است و بارانی شبیه مناطق مدیترانهای دارد و روزهای بارانی به حدود یك سوم سال میرسد. شمار روزهای بارانی را در سالهای 1321 و 1374 ش 142 روز نوشتهاند (مفخم، دریای ... ، 249، 251؛ آمارنامه، 1374 ش، 42). باران فراوان سبب شده است كه فاصلۀ حدود گرمای زمستان و تابستان در این منطقۀ دریای خزر كمتر از دیگر مناطق آن باشد؛ از این رو، گرمای متوسط سالانۀ آن °16 است (مفخم، همان، 250). پوشش گیاهی این شهرستان شامل جنگل و چمنزار است. تالاب نیز از گیاهان ویژۀ مرداب پوشیده است.
جمعیت شهرستان انزلی در 1370 ش، 068‘122 نفر بوده كه نسبت به سال 1355 ش، 088‘45 نفر افزایش داشته است ( آمارنامه،1374 ش، 89). 141‘62 نفر از اهالی شهرستان مرد و 927‘59 نفر زن هستند. شمار اهالی روستاهای شهرستان 371‘27 نفر و تراكم جمعیت 443 نفر در هر كمـ2 است (همان، 99، 101). افراد باسواد شهرستان در 1370 ش، 879‘89 نفر، و شمار دانش آموزان در سال تحصیلی 1374-1375ش به ترتیب: ابتدایی 751‘14 نفر، راهنمایی 955‘10 نفر، متوسطۀ عمومی 249‘7، آموزش فنی 134‘1 و آموزش حرفهای 717 نفر بوده است (همان، 105، 133-137). در شهرستان انزلی دانشكدۀ پرستاری و 67 كلاس سوادآموزی وجود دارد (همان، 147، 155). در 1374ش در این شهرستان 83 پزشك، 17 دندانپزشك و 29 داروخانه فعالیت داشتند (همان، 172، 173، 181). حرفۀ اصلی اهالی، كشت برنج و صید ماهی است. 200‘4 هكتار از اراضی شهرستان زیر كشت آبی، و 703‘1 هكتار زیر كشت دیم است. 114 هكتار از اراضی این شهرستان را باغهای مركبات تشكیل دادهاند (همان، 223، 227). شمار انواع دامهای كشتار شدۀ شهرستان را در 1374ش میتوان به بیش از 62 هزار رأس تخمین زد (همان، 254). در این شهرستان 19 كارخانۀ برنجكوبی فعالیت دارد (همان، 240). طول راههای اصلی و فرعی شهرستان انزلی 800‘75 كمـ است (همان، 311). 28 روستا و آبادی انزلی تا 1374ش دارای برق بودند (همان، 306). شهرستان انزلی دارای 59 مسجد و دیگر اماكن مذهبی است (همان، 215).
بندر انزلی (شهر)
این شهر از 3 طرف به دریا و تالاب و از یك طرف به خشكی متصل بوده كه طی سالهای 1315-1317ش با احداث دو پل از طریق جزیرۀ میان پشته و دو شبه جزیرۀ انزلی و غازیان، از دو طریق به خشكی متصل شده است (سعیدیان، 170؛ حامی، 1481). طول و عرض جغرافیایی بندر انزلی را با اندكی اختلاف °37 و ´28 عرض شمالی و °49 و ´28 طول شرقی نوشتهاند (مفخم، فرهنگ ... ، 40؛ طویلی، 1/ 283؛ ستوده، 1(1)/ 231؛ حامی، 1480). طی سالهای 1330 تا 1374ش در بندر انزلی متوسط بارندگی 3/ 874‘1 میلیمتر، میانگین حداكثر دما °2/ 19 و حداقل آن °9/ 12 بوده است (نک : «دادهها ... »). شبه جزیرۀ انزلی حاشیۀ باریكی به وسعت تقریبی 200 كمـ2 به طول 35 و عرض 12 كمـ است (بدیعی، 1/ 138). میان دو شبه جزیرۀ انزلی و غازیان تنگهای به عرض 426 متر وجود دارد (كیهان، 1/ 116) كه تالاب را از دریا جدا میسازد. از دو سوی این تنگه دو موج شكن به داخل دریا احداث شده است كه تالاب را از طوفانهای دریایی و حركت شن تا اندازهای مصون میدارد. طول موج شكن شرقی 599 و غربی 818 متر و فاصلۀ آنها در شمال 204 متر است (همو، 2/ 276). با كاهش و فرو نشستن سطح آب دریای خزر در سدۀ 12 یا 13 م دو شبه جزیرۀ انزلی و غازیان به ضمیمۀ چند جزیرۀ كوچك سر بر آوردند و با فاصلۀ اندكی كه میان آنها وجود داشت، در منطقۀ جنوبی خود تالاب انزلی را تشكیل دادند (مفخم، دریای، 234-235؛ كتاب گیلان، 1/ 340). از جزایر عمدۀ مرداب انزلی میان پشته و قلم گوده (بزرگ و كوچك) شهرت دارند (طویلی، 1/ 120). پس از انقلاب اسلامی قلم گوده «جزیرۀ بهشتی» نام گرفت و اكنون یكی از كویهای انزلی است (همو، 1/ 355).
به نوشتۀ گملین در 1185 ق/ 1771 م شهر انزلی به دو بخش قدیم و جدید تقسیم شده بود و از قدمت این بندر بیش از 50 سال نمیگذشت (نک : رابینو، 150، 151؛ ستوده، 1(1)/ 231). شبه جزیرههای انزلی و غازیان چون دو بازو، دهانۀ تالاب را كه به صورت خلیج است، دربر گرفتهاند. اراضی انزلی شنی است. به نوشتۀ رابینو در 1913 م، تا پایان قرن گذشته انزلی قسمتی از تالش دولاب بود، ولی بعدها این ناحیه با دهكدههای نزدیك ساحل، منطقۀ مجزای كوچكی به نام انزلی را تشكیل دادند (ص 152؛ ستوده، 1(1)/ 233). در 1276ق/ 1859م در انزلی دو محله به نامهای قلعه بازار و كهنه بازار وجود داشت (همو، 1(1)/ 232؛ رابینو، همانجا). بعدها شهر گسترش یافت. به نوشتۀ رابینو در 1260 ق/ 1844 م در زمان سلطنت محمدشاه قاجار دو قلعۀ 5 گوشه در ساحل مرداب انزلی، و قلعۀ دیگری در غازیان برپا شده بود، ولی بعدها این دژها ویران شدند. مردم انزلی مهاجرانی از دیگر نواحی به شمار میآیند. زبان آنان گیلكی، فارسی، تركی، و مذهب آنان شیعه است. طوایف قدیمی انزلی دو دسته بودند كه به حیدری و نعمتی شهرت داشتند (همو، 152، 156). بندر انزلی یكی از مهمترین بنادر دریای خزر است و اهمیت آن از زمانی است كه راههای آهن روسیه به راههای آبی دریای خزر متصل گردید و جادۀ رشت به تهران احداث شد. بخش عمدۀ ارتباط شمال ایران با اروپا از طریق این بندر صورت میگرفت (كیهان، 2/ 276). كشتیهای بزرگ اغلب در طرف غازیان پهلو میگیرند. ادارۀ گمرك بندر نیز در همین سمت واقع است (همو، 2/ 277).
تاریخ
انزلی پیش از آنکه به صورت بندری مجهز درآید، ناحیهای دارای لنگرگاه برای زورقها بود. همین عامل سبب شد كه این ناحیه شاهد حوادثی باشد. در دوران جانشینان تیمور، گیلان استقلال داشت. از 772 ق/ 1370 م حدود دو قرن سلسلۀ كیاییان بر این سرزمین فرمان میراند. پیش از عهد صفویان، در دوران فرمانروایی سلطان محمد كاركیا (851-883ق/ 1447-1478م) ( كتاب گیلان، 2/ 72)، امیر محمد رشتی در 864 ق/ 1460 م از فرضۀ خمام به كشتی نشست و با گذر از آب انزلی به سوی رشت حمله برد (مرعشی، 295، 297). در 879ق/ 1474م ظهیرالدین مرعشی كه به عنوان فرمانده سپاه به گیلان آمده بود، برای گرد آوردن نیرو به ساحل دریای خزر رفت و به نوشتۀ خود «به كنار آب انزلی فرود آمد» (ص 353-354). در عهد شاه اسماعیل صفوی اختلاف میان دو ناحیۀ شرقی و غربی گیلان (بیه پیش و بیه پس) شدت گرفت كه به پیروزی امیر حسامالدین فرمانروای بیه پس انجامید ( كتاب گیلان، 2/ 74).
در عهد شاه طهماسب صفوی، امیر دوباج لشته نشایی پس از تصرف لاهیجان و لشته نشا، ولایت بیه پیش را تابع خود گردانید و راههای گذر به سوی پایتخت آن روزگار صفویان، شهر قزوین را مسدود كرد. در 977 ق/ 1569 م به فرمان شاه طهماسب، امیر ساسان برای مقابله با سپاه امیر دوباج از راه فرضۀ انزلی و سپس فرضۀ حسن كیاده عزم پیكار كرد. در جریان پیكار امیر ساسان شكست یافت و امیر دوباج تا كنار فرضۀ انزلی گریختگان را تعقیب كرد (فومنی، 58، 59). در 1000ق/ 1592م فرهاد خان قرامانلو با لشكری از آذربایجان روانۀ لشته نشا شد و خان احمدخان والی لاهیجان را منهزم نمود (همو، 132-135)، ولی بعدها به فرمان شاه عباس كشته شد ( كتاب گیلان، 2/ 90). پس از آنکه طهماسب دوم در صفر 1135/ نوامبر 1722 به سلطنت رسید، به فرمان پتر اول (كبیر)، امپراتور روسیه سپاهیان روس به فرماندهی سرهنگ شیپوف به نواحی ساحلی گیلان از جمله انزلی حمله بردند و از آنجا با جهازات جنگی خود از طریق مرداب انزلی رهسپار پیر بازار شدند و شهر رشت را تصرف كردند (بارتولد، 220؛ ملگونف، 171؛ نوایی، 79؛ پتروشفسكی، 2/ 623؛ كتاب گیلان، 2/ 97- 98). چندین سال نواحی مزبور و از جمله انزلی در تصرف نیروهای روسیه بود. پس از پتر اول (د1137 ق/ 1725 م) ملكۀ روسیه، آنّاایوانونا در 1143 ق/ 1730 م نامهای به طهماسب دوم نوشت و آمادگی خود را برای تخلیۀ گیلان اعلام كرد. در 1145 ق/ 1732 م قراردادی میان ایران و روسیه در رشت به امضا رسید. دولت روسیه متعهد شد ظرف 5 ماه نواحی متصرفی در ایران را تخلیه نماید، ولی این كار صورت نگرفت. سرانجام در 1148 ق/ 1735 م پس از 3 سال در زمان نادرشاه و به همت وی این نواحی از نیروهای بیگانه تخلیه شد ( كتاب گیلان، 2/ 100؛ پتروشفسكی، 203).
در 1219 ق/ 1804 م بار دیگر نیروهای روسیه، به انزلی كه قصبۀ كوچكی در كنار دریای خزر بود، حمله كردند و آنجا را به آتش كشیدند، ولی مقامات محلی، روسها را واداشتند كه با شتاب عقب بنشینند (سرسی، 7). در اوایل سال 1220 ق/ 1805 م بار دیگر سپاهیان روس، انزلی را تصرف كردند و با كشتیها رهسپار پیربازار شدند تا خود را به رشت برسانند، اما تفنگداران گیلان مهاجمان را واداشتند تا با دادن تلفات به كشتیها نشسته، به سوی باكو بگریزند (اعتمادالسلطنه، 3/ 1476؛ اعتضادالسلطنه، 110؛ رابینو، 549-550؛ نفیسی، 1/ 247). پس از جنگ ایران و روس، در دوران سلطنت محمدشاه قاجار دولت روسیه از ایران خواست كه با ورود ناوگان جنگی روسیه به مرداب انزلی موافقت كند و به اتباع روسیه اجازۀ تأسیس شیلات و صید ماهی بدهد، ولی نتوانست موافقت محمدشاه قاجار و صدراعظم او حاجی میرزا آقاسی را جلب كند ( كتاب گیلان، 2/ 107)، اما سرانجام با زور و تهدید امتیازی كسب كرد. تدبیر میرزا تقی خان امیركبیر مانع ورود ناوگان جنگی روس به مرداب انزلی شد. پس از امیر كبیر كشمكش میان دو دولت تا مدتی پس از ناصرالدین شاه نیز ادامه داشت (همان، 108، 109).
در 1269 ق/ 1853 م برجی جدید در انزلی احداث شد و 9 عرادۀ توپ در آنجا كار گذاردند (اعتمادالسلطنه، 3/ 1742). در 1278 ق/ 1861 م نیز در انزلی فانوس دریایی ساخته شد (همو، 3/ 1842). در دوران نهضت مشروطه (1327 ق/ 1909 م) روسها برای سركوب مجاهدان یك هنگ قزاق سوار، یك گردان پیاده و توپخانه و تجهیزات در انزلی پیاده كردند، ولی در این كار توفیقی نیافتند (فخرایی، گیلان ... ، 169). در رمضان همان سال، محمدعلی میرزا ناگزیر همراه قزاقان روسی از طریق بندر انزلی، خاك ایران را ترك گفت (همان، 177).
در دوران جنگ جهانی اول نیروهای روسیه منطقۀ وسیعی از انزلی تا همدان را در اختیار داشتند و ژنرال كنسول روس در گیلان، از قدرت و نفوذ فراوان برخوردار بود (فخرایی، سردار ... ، 51). در تیر 1297/ ژوئن 1918 نیروهای انگلیس رشت و انزلی را اشغال كردند و از آنجا روانۀ باكو شدند. در 14 سپتامبر همان سال گروهی از نیروهای ترك به انزلی در آمدند (پتروشفسكی، 306-307). در 28 اردیبهشت 1299 ش/ 18 مۀ 1920 م فرمانده ناوگان روسیۀ شوروی در دریای خزر با درهم شكستن نیروهای ضد انقلابی روسیه، انزلی را تصرف كرد كه موجب اعتراض دولت وقت ایران شد (كتاب گیلان، 2/ 109-110؛ فخرایی، همان، 233، 235) و سرانجام به تخلیۀ نیروهای شوروی منجر گردید. هنگام جنگ جهانی دوم (1320 ش/ 1941 م) در هفتم شهریور نیروهای ارتش شوروی انزلی را همراه با چند شهر دیگر از جمله رشت و لاهیجان بمباران كردند ( كتاب گیلان، 2/ 113؛ مدنی، 1/ 126). اشغال بخش شمالی ایران ازجمله انزلی تا 1325ش/ 1946م ادامه یافت.
آثار تاریخی
كاخ خوشتاریا در میان پشته كه بعدها كاخ و پادگان نیروی دریایی انزلی در آنجا برپا گردید، از آثار تاریخی بندر انزلی به شمار میآید (طویلی، 1/ 342-343). یكی از زیارتگاههای بندر انزلی مقبرۀ امامزاده صالح در غازیان است (همو، 1/ 544). از آثار تاریخی دیگر انزلی، قلعۀ هدایت خان، برجهای دو سوی بغاز، مناره یا برج فانوس دریایی (همو، 1/ 621- 628) و كاخ شمس العماره (همو، 1/ 653) را میتوان نام برد. در هریك از دو شبه جزیرۀ انزلی و غازیان 7 مسجد وجود دارد كه بعضی از آنها بالنسبه قدیمی هستند، چون مسجد خان یا مسجد جامع كه در اواخر دوران سلطنت محمدشاه قاجار توسط هاشم خان انزانی بنا شد (همو، 1/ 507)، مسجد سرخی یا مسجد ولیعصر (همو، 1/ 513)، و نیز مسجد قائمیه كه بنای آن توسط پدر عمید همایون، و گلدسته یا منارۀ آن توسط عمید همایون بنا گردید (همو، 1/ 517).
تالاب انزلی
این تالاب كه به مرداب شهرت دارد، در ساحل جنوب غربی دریای خزر (جنوب بندر انزلی) و غرب دلتای سفید رود واقع است. تالاب انزلی از غرب به كپورچال و آب كنار، از جنوب به صومعهسرا و بخشهای شهرستان رشت محدود است و در °37 و ´28 عرض شمالی و °49 و ´25 طول شرقی قرار گرفته است. محدودۀ تالاب كه در طول زمان كاستی پذیرفته است، اكنون به 100 كمـ2 تخمین زده میشود و محدودۀ آبریز آن 740‘3 كمـ2 وسعت دارد ( كتاب گیلان، 1/ 340). حوضۀ تالاب انزلی از شبكۀ هیدرولوژیكی متراكمی برخوردار است كه از دهها جریان آب تشكیل میشود و امكان مییابد به ویژه در فصول بارانی سطحی بالاتر از دریا داشته باشد. این اختلاف سطح جز در مواقع طوفانی مانع نفوذ آب شور دریا در تالاب میشود (مفخم، دریای، 255). در گذشته آبِ بسیاری از رودخانههای گیلان به تالاب میریخت (رابینو، 168-170)، ولی اكنون شمار رودها و زهكشهای منتهی به تالاب كاستی پذیرفته است (كتاب گیلان، 1/ 340). مهمترین رودخانههای كوچك و بزرگی كه از جنوب، شرق و غرب وارد تالاب میشوند، اینهاست: ماسوله رودخان، قلعه رودخان، پسیخان، پیر بازار و شیجان رود ( آمارنامه، 1373 ش، 5).
در شكلگیری تالاب انزلی دیدگاهها و فرضیههای مختلف و متعددی وجود دارد. عمدهترین دلیل پیدایش آن را با كاهش سطح آب دریای خزر در سدۀ 7 ق/ 13 م همزمان با شكلگیری شبه جزیرۀ انزلی مرتبط دانستهاند ( كتاب گیلان، 1/ 340). تالاب انزلی از نظر زیستمحیطی، سیاحتی و اقتصادی بینظیر است (آمارنامه، 1373 ش، همانجا). آب وسیع، كمعمق و شیرین تالاب برای پرورش ماهیها بسیار مناسب است (مفخم، همان، 258- 259). تالاب انزلی از نظر آبیاری در كشاورزی، پرورش ماهی، زیست و مهاجرت پرندگان دارای ارزش فراوانی است ( كتاب گیلان، 1/ 340-342). محصول سالانۀ ماهی تالاب انزلی و رودخانههایی كه بدان میریزند، از دو میلیون تن متجاوز است (مفخم، همان، 260). تالاب انزلی از محیطهای مردابی كوارترنر است و چنانکه گفته شد، در گذشته دارای وسعت بیشتری بوده، ولی اكنون بر اثر كثرت رسوبات رودخانهها و بقایای گیاهی و جانوری در حال پر شدن است. رسوبات مرداب اصولاً از نوع رسی و سیلت و ماسه بوده، همراه با بقایای موجوداتی كه در حال تخمیر هستند، لجن سیاه رنگ و متعفن كف مرداب را به وجود آورده است (درویشزاده، 754).
مآخذ
آمارنامۀ استان گیلان (1373 ش)، سازمان برنامه و بودجۀ استان گیلان، تهران، 1375ش؛ همان (1374ش)، تهران، 1375ش؛ اعتضادالسلطنه، علیقلی میرزا، اكسیر التواریخ، به كوشش جمشید كیانفر، تهران، 1370 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، تاریخ منتظم ناصری، به كوشش محمداسماعیل رضوانی، تهران، 1367 ش؛ امام شوشتری، محمدعلی، فرهنگ واژههای فارسی در زبان عربی، تهران، 1347 ش؛ بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1362 ش؛ پتروشفسكی، ا. پ.، «مداخلۀ روسیه»، تاریخ ایران از دوران باستان تا پایان سدۀ هیجدهم، ترجمۀ كریم كشاورز، تهران، 1346 ش؛ جغرافیای كامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366 ش؛ حامی، احمد، «راههای ایران»، ایرانشهر، تهران، 1343 ش/ 1964 م، ج 2؛ درویشزاده، علی، زمینشناسی ایران، تهران، 1370 ش؛ رابینو، ه. ل.، ولایات دار المرز ایران (گیلان)، ترجمۀ جعفر خمامیزاده، تهران، 1350ش؛ راهنمای شهرستانهای ایران، به كوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1345 ش؛ سازمان تقسیمات كشوری جمهوری اسلامی ایران، وزارت كشور، تهران، 1376 ش؛ ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، 1351 ش؛ سرتیپپور، جهانگیر، نامها ونامدارهای گیلان، رشت، 1370 ش؛ سرسی، لوران، ایران در 1839-1840 م، ترجمۀ احسان اشراقی، تهران، 1363 ش؛ سعیدیان، عبدالحسین، دائرةالمعارف سرزمین و مردم ایران، تهران، 1360 ش؛ طویلی، عزیز، تاریخ جامع بندر انزلی، تهران، 1370 ش؛ فخرایی، ابراهیم، سردار جنگل، تهران، 1344 ش؛ همو، گیلان در جنبش مشروطیت، تهران، 1353ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان یكم، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328 ش؛ فومنی گیلانی، عبدالفتاح، تاریخ گیلان در وقایع سالهای 923- 1038هجری قمری، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1349ش؛ كتاب گیلان، به كوشش ابراهیم اصلاح عربانی، تهران، 1374ش؛ كیهان، مسعود، جغرافیای مفصل ایران، تهران، 1310-1311 ش؛ لاهجی، علی، تاریخ خانی، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1352 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مدنی، جلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، تهران، 1361 ش؛ مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ گیلان و دیلمستان، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1364 ش؛ مفخم پایان، لطفالله، دریای خزر، ترجمۀ جعفر خمامیزاده، رشت، 1375 ش؛ همو، فرهنگ آبادیهای ایران، تهران، 1339 ش؛ ملگونف، گ.، سفرنامه به سواحل جنوبی دریای خزر، ترجمۀ مسعود گلزاری، تهران، 1364 ش؛ نوایی، عبدالحسین، نادرشاه و بازماندگانش، تهران، 1368 ش؛ نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دورۀ معاصر، تهران، 1335 ش؛ هدایت، رضاقلی، ملحقات روضة الصفای ناصری، تهران، 1339 ش؛ نیز: