انقروی
اَنْقَرَوی، رسوخالدین اسماعیل بن احمد (د 1041ق/ 1631م)، متخلص به رسوخی و مشهور به رسوخی دده، از مشایخ صوفیه و شارح مثنوی مولوی. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست، اما میدانیم كه نخست بر طریقت بایرامیه از سلسلۀ خلوتیه بود، سپس به طریقت مولویه پیوست و خلیفۀ بوستان چلبی، شیخ مولویان شد. وی مدتی بعد به استانبول رفت و هدایت و ارشاد سالكانِ «مولوی خانۀ غَلَطه» را برعهده گرفت (گولپینارلی، 203؛ ثاقب دده، 37- 39؛ نوعیزاده، 765؛ محبی، 1/ 418). انقروی ذكرِ «الله» به روش مولویه را اساس سلوك، و این طریقت را طریقت عشق و جذبه و هادی به حقیقت و عرفان میدانست. او برای سلوك 12 مقام برمیشمرد و بر آن بود كه سالك در 7 مقام نخست از همه چیز در میگذرد، در مقام هشتم به فنا میرسد و در مقام دوازدهم به سرّ وحدت دست مییابد (گولپینارلی، 193-195؛ افلاكی، 1/ 250). انقروی در استانبول درگذشت و در همان «مولوی خانه» به خاك سپرده شد (ثاقب دده، 44). وی شعر نیز میسرود و دیوان شعری به تركی به او نسبت دادهاند (بغدادی، 1/ 218؛ بروسهلی، 1/ 25).
آثـار
آثار متعددی از انقروی در زمینۀ تصوف در دست است كه مهمترین آنها عبارتند از:
1. شرح مثنوی، موسوم به مجموعة اللطائف و مطمورة المعارف به زبان تركی. در سبب تألیف این شرح گفتهاند كه زمانی عارضهای بر چشم انقروی افتاد و چون از آن برست، به اشارۀ بوستان چلبی و به شكرانۀ عافیتش به شرح مثنوی پرداخت و سالیانی بر سر آن كار نهاد (ثاقب دده، 38- 39؛ مقدمه ... ، 11). این شرح خود مبتنی بر دو اثر كوچكتر او دربارۀ مثنوی یكی موسوم به جامع الآیات، و دیگری فاتح الابیات است (انقروی، 46). انقروی در این شرح بر نسخهای از مثنوی مورخ 814 ق/ 1411 م تكیه داشته كه به رغم قدمتش، به دیدۀ محققان امروز چندان معتبر نبوده است؛ خاصه كه این نسخه متضمن بخش جعلی موسوم به دفتر هفتم مثنوی بوده، و وی بدون توجه به سستی و ضعف این ابیات آن را از مولانا دانسته، و به شرح آن پرداخته است (فروزانفر، رساله ... ، 159-161؛ كفافی، 1/ 49-50؛ سلماسیزاده، شرح ... ، 24، حاشیه؛ قس: حاجی خلیفه، 2/ 1588-1589؛ نیز نک : نیكلسن، ج VII؛ مقدمه، 12). به هر حال، انقروی این شرح را در 1035 ق/ 1626 م به پایان برد و به نظر میرسد كه همان را به مریدان و شاگردان تعلیم میداده است. اما شرحی كه وی بر دفتر جعلی هفتم نگـاشت، مخـالفت شدید مشـایخ مولویه را ــ كه به درستی آن دفتر را از آنِ مولانا نمیدانستند ــ برانگیخت و آنان او را از تدریس آن منع كردند (گولپینارلی، 143). با آنکه این شرح مورد مراجعۀ شارحان بعدی مثنوی و محققانی چون نیكلسن (همانجا، نیز ج II؛ مقدمه، 16) و فروزانفر قرار گرفته است ( شرح ... ، 1/ 12)، ولی گفتهاند كه انقروی از ظرایف و دقایق زبان فارسی، و ذهن و بیان عرفانی مولوی و نظام فكری او اطلاع كافی نداشته است (همو، رساله، 161؛ گولپینارلی، همانجا؛ نیز نک : مرتضوی، 151). این اثر بارها در مصر و تركیه (مثلاً بولاق، 1250 ق؛ استانبول، 1289ق) به چاپ رسیده است. تلخیص و ترجمۀ عربی این كتاب به قلم یوسف ددۀ طرابلسی در 1289ق، با نام المنهج القوی فی شرح المثنوی در قاهره منتشر شده است. مجلداتی از شرح انقروی هم به قلم اكبر بهروز و عصمت ستارزاده به فارسی ترجمه، و در 1348 ش در تهران چاپ شده است.
2. منهاج الفقراء، در طریقت و شریعت و مراتب سلوك به زبان عربی. این اثر در 1256 ق در استانبول چاپ شده، و از آثار مورد توجه سلسلۀ مولویه است (IA, III/ 212).
3. حجة السماع، رسالۀ مختصری در دفاع از جواز سماع درویشان مولویه (حاجی خلیفه، 1/ 630). این رساله در 1256 ق در استانبول چاپ شده است.
4. جامع الآیات، در شرح آیات و احادیث مثنوی. این اثر بخشی از شرح انقروی بر مثنوی را تشكیل میدهد (برای نسخهها، نک : فهرس ... ، 1/ 315-316؛ TS، تركی، I/ 55).
5. فاتح الابیات، در شرح مثنوی. این اثر نیز بخشی از شرح بزرگ مثنوی را تشكیل داده است (سلماسیزاده، «نیكلسن ... »، 199-200؛ مایل هروی، 19). برخی به همین سبب، شرح بزرگ انقروی بر مثنوی را موسوم به فاتح الابیات دانستهاند (بغدادی، 1/ 218؛ شیمل، 689؛ سلماسیزاده، همانجا).
دستنویس شماری از دیگر آثار او در كتابخانههای جهان پراكنده است ( فهرس، 1/ 59، 315-316؛ TS, III/ 209؛ ورهووه، 312؛ GAL, S, II/ 662؛ حاجی خلیفه، 1/ 856؛ هاشمپور، فهرست ... بروسه، 117، 351، فهرست ... مغنیسا، 191؛ لوبنشتاین، I/ 123؛ مركزی، 16/ 287؛ «دائرةالمعارف ... »، VII/ 359-360).
مآخذ
افلاكی، احمد، مناقب العارفین، به كوشش تحسین یازیجی، تهران، 1362ش؛ انقروی، اسماعیل، مثنوی شریف شرحی، استانبول، 1289 ق؛ بروسهلی، محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، 1333ق/ 1915م؛ بغدادی، هدیه؛ ثاقب دده، سفینۀ نفیسۀ مولویان، قاهره، 1283 ق؛ حاجی خلیفه، كشف؛ سلماسیزاده، جواد، شرح چهار تمثیل از مثنوی مولوی، تبریز، 1355ش؛ همو، «نیكلسن، انقروی، بدیع الزمان فروزانفر»، مجلۀ دانشكدۀ ادبیات و علوم انسانی، تهران، 1354ش، س 22، شم 89؛ شیمل، آنماری، شكوه شمس، ترجمۀ حسن لاهوتی، تهران، 1367 ش؛ فروزانفر، بدیعالزمان، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلالالدین محمد، تهران، 1361ش؛ همو، شرح مثنوی شریف، تهران، 1346 ش؛ فهرس المخطوطات التركیة العثمانیة، دارالكتب القومیه، قاهره، 1987 م؛ كفافی، محمد عبدالسلام، مثنوی جلالالدین الرومی، صیدا، 1966 م؛ مایل هروی، نجیب، «شرح مثنوی»، آریانا، 1350 ش، س 29، شم 294؛ محبی دمشقی، محمدامین، خلاصة الاثر،
بیروت، دارصادر؛ مرتضوی، منوچهر، «تحلیل یكی از تمثیلات مثنوی»، نشریۀ دانشكدۀ ادبیات تبریز، تبریز، 1337 ش، س 10، شم 2؛ مركزی، خطی؛ مقدمۀ ناشر بر مثنوی شریف شرحی (نک : هم ، انقروی)؛ نوعیزاده، محمد، حدائق الحقائق فی تكملة الشقائق، استانبول، 1989 م؛ هاشم پورسبحانی، توفیق، فهرست نسخههای خطی فارسی كتابخانۀ بروسه، رشت، 1368 ش؛ همو، فهرست نسخههای خطی فارسی كتابخانۀ مغنیسا، تهران، 1366 ش؛ نیز: