زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

بایبورد

بایْبورْد، مرکز استانی به همین نام، در شمال شرقی آناتولی، در حوضۀ شرقی دریای سیاه، در کشور ترکیه.

موقعیت جغرافیایی

استان بایبورد میان استانهای طرابوزان در شمال، ارز روم در شرق، گوموشخانه در مغرب و ارزنجان در جنوب واقع شده است. مساحت آن 625‘3 کم‍ 2 و شامل 4 بخش و 177 روستاست (YA, V/ 3250؛ «دائرةالمعارف...»، V/ 228).
شهر بایبورد در کنار رودخانۀ چوروق در جلگه‌ای به طول 30 کم‍ که از آبرفت آن رود و ریزآبهای آن شکل گرفته، بنا گردیده است. ارتفاع آن از سطح دریا 550‘1 و بلندی تپه‌ای که قلعۀ شهر برفراز آن بنا شده، 660‘1 متر است (YA, V/ 3203, 3252). بخش بزرگی از جلگۀ بایبورد برای کشاورزی مناسب، و زمینهای آن حاصل‌خیز است (همانجا). مهم‌ترین کوه آن کوپ است. این استان تا 1306ق/ 1927م جزئی از ایالت ارز روم بود و از آن تاریخ مدتی به استان گوموشخانه ضمیمه شد (همان، V/ 3230, 3250, 3252). آب و هوای بایبورد دارای ویژگیهای اقلیمی آناتولی شرقی و حوضۀ دریای‌سیاه است، چنانکه، تابستانهای آن گرم، و زمستانها سرد است. در 1376ش/ 1997م جمعیت آن 489‘101 نفر بوده است که 500‘46 نفر آنها در مرکز استان سکنیٰ داشته‌اند («مؤسسه...»، 1).

نام و پیشینۀ تاریخی آن

دربارۀ نام‌گذاری این شهر، آگاهی دقیقی در دست نیست. منابع ارمنی سده‌های نخستین میلادی نام آن را بایبِرد (موسیٰ خورنی، 135)، پایپِرت و پابِرت، آورده‌اند (نک‍‍: IA, II/ 365). در منابع تاریخی روم شرقی بایبِردُن (پاولی، IV/ 2775) آمده است. منابع اسلامی نیز نام آنجا را به صورت بابرت نوشته، آن را از توابع ارز روم و نواحی ارمینیه دانسته، و زیباییهای آنجا را ستوده‌اند (یاقوت، 1/ 444-445؛ حمدالله، 96). منابع متأخر نام آنجا را به صورت بایبرت نیز آورده‌اند (ابوبکر طهرانی، 1/ 35). احتمال داده می‌شود که «بیروت» به معنی قلعۀ مرتفع باشد، اما برای «با» مفهومی به نظر نمی‌رسد («دائرةالمعارف»، V/ 226). جهانگردان ونیزی که در سدۀ 9ق/ 15م از آنجا عبور کرده‌اند، نام آن را «برَیبرت» نوشته‌اند (سفرنامه‌ها...، 227). مآخذ عثمانی نیز عموماً آنجا را به‌صورت بایبورد و بایبرد آورده‌اند (طورسون‌بیک، 109؛ عاشق پاشازاده، 179؛ کمال پاشازاده، 7/ 202). در منابع فارسی آن را به صورت بای برد نیز نوشته‌اند (روملو، 60).

تاریخ

ناحیه‌ای که بایبورد در آن بنا شده، زیستگاه اقوام خَلَد بوده است («دائرةالمعارف»، همانجا)؛ بدین‌سبب، ساحل‌نشینان دریای سیاه ساکنان این منطقه را خَلَد می‌خوانند (IA، همانجا). این سرزمین پس از آن به ترتیب در قلمرو دولت روم بزرگ، روم شرقی و بیزانس قرار گرفت و جزئی از ایالت خلد یایکی از 7بطک نشین آن محسوب می‌شد. یوستی‌نیانوس امپراتور روم شرقی قلعۀ آنجا را بازسازی کرد و بر استحکامات آن افزود («دائرةالمعارف»، همانجا). در سده‌های 4 و 5م، بایبورد و ناحیِۀ اسپیر و اطراف آن در حاکمیت خاندان ارمنی باگراتونی بود (موسیٰ خورنی، همانجا؛ پاسدرماجیان، 129). به احتمال بسیار به هنگام فتوحات مسلمانان نیز، این شهر همچنان در حاکمیت آن خاندان بوده است («دائرةالمعارف»، همانجا).
شهر بایبورد در جریان مهاجرت اقوام ترک به آناتولی از نخستین منزلگاههای آن محسوب می‌شد. طغرل سلجوقی به هنگام حمله به آناتولی و ارمینیه در 446ق/ 1054م گروهی از سواران خود را به اطراف رودخانۀ چوروق و کوههای پَرخَر روانه ساخت، اما مهاجرت اصلی قبایل ترک پس از نبرد ملازگرد در 464ق/ 1072م انجام پذیرفت. بایبورد مدتی نیز تحت فرمان سُلدُقیان بود که در ارز روم حکومت داشتند. امیران خاندان دانشمند نیز مدتی بر این ناحیه فرمان راندند (IA، همانجا).
پس از فروپاشی حکومت سلدقیان، این ناحیه در قلمر سلاجقه درآمد، چنانکه طغرل از امیران سلجوقیِ ارز روم در عمران و آبادی آن کوشید («دائرةالمعارف»، همانجا). بایبورد به سبب قرار داشتن بر سر راه بازرگانی ایران ـ طرابوزان، اهمیت اقتصادی (سفرنامه‌ها، 93)، و درآمد بسیاری داشته، چنانکه حقوق دیوانیش بالغ بر 21 هزار دینار بوده است (حمدالله، همانجا).
بایبورد در دورۀ ایلخانان یکی از مراکز فرهنگی به شمار می‌رفت، مدارسی چون محمودیه و یاقوتیه در آنجا ساخته شد و دارالجلال لقب گرفت («دائرةالمعارف»، همانجا). دانشمندانی مانند اخی احمدی و اکمل‌الدین محمد بایبرتی در این مدارس پرورش یافتند. مدتی نیز بایبورد از مراکز اخیگری بود (نک‍: ه‍ د، اخی). پس از ایلخانان، جلایریان و سپس امیر مطهرتن، بایبورد را همراه با شهرهای ارزنجان، اسپیر و ترجان، تحت ادارۀ خود درآوردند (IA, II/ 366؛ ابوبکر طهرانی، روملو، همانجاها). آنگاه امیران خاندانهای قره قویونلو و آق‌قویونلو آنجا را زیر فرمان خود گرفتند و عثمان بیک آق‌قویونلو ادارۀ آنجا را به برادرزاده‌اش قتلوبیک واگذارد (ابوبکر طهرانی، 90؛ روملو، 135). جنگ ابوسعید تیموری و اوزون حسن آق‌قویونلو با سلطان محمد دوم (فاتح) پادشاه عثمانی در این منطقه روی داد (بدلیسی، 575؛ عاشق پاشازاده، کمال پاشازاده، همانجاها؛ هامر پورگشتال، 1/ 608؛ سفرنامه‌ها، 294-295) و پس از آن بایبورد به تصرف صفویان درآمد. با شکست ایران در جنگ چالدران بابیورد و ارزنجان نیز در قلمرو عثمانی قرار گرفت (شاو، 1/ 152). اگرچه، در دورۀ شاه طهماسب اول قزلباشها قلعۀ آنجا را ویران ساختند (روملو، 429-430؛ نویدی، 99، هینتس، 20؛ سومر، 83-84)، اما به‌تدریج از نفوذ صفویان در این ناحیه کاسته شد. در دورۀ حاکمیت دولت عثمانی، بر اثر جنگهای مختلف، به ویژه جنگهای روس ـ عثمانی در سدۀ 13ق/ 19م و نیز جنگ جهانی اول، این ناحیه توسط روسها اشغال شد، اما پس از آن روز به روز توسعه یافت، به‌طوری‌که امروزه یکی از شهرهای آباد ترکیه است («دائرةالمعارف»، V/ 227-228).
اولیا چلبی سیاح بزرگ ترک در سدۀ 11ق/ 17م از اهمیت قلعه، مساجد، گرمابه‌ها، خانقاهها و محلات آن که شامل مسلمان‌نشین و مسیحی‌نشین بوده است، به تفصیل بحث می‌کند (2/ 344-345). خرابه‌های قلعۀ بایبورد که سرسی به وصف آن پرداخته (ص 48)، و نیز مسجدکبیر، مسجد و زاویۀ اخی احمد از آثار مهم تاریخی این شهر به شمار می‌روند («دائرةالمعارف»، همانجا). از آنجا که به احتمال بسیار، صحنه‌هایی از حوادث داستان دَده قورقوت در اینجا اتفاق افتاده، از نظر ادبیات ترک از اهمیت خاصی برخوردار است (IA, II/ 367).

مآخذ

ابوبکر طهرانی، دیار بکریه، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، آنکارا، 1962م؛ اولیا چلبی، سیاحت نامه، به کوشش احمد جودت، استانبول، 1314ق/ 1896م؛ بدلیسی، شرف‌خان، شرف‌نامه، به کوشش محمد عباسی، تهران، 1343ش؛ پاسدرماجیان، هراند، تاریخ ارمنستان، ترجمۀ محمد قاضی، تهران، 1366ش؛ حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش گ. لسترنج، لیدن، 1331ق/ 1913م؛ روملو، حسن، احسن‌التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1349ش؛ سرسی، لوران، ایران در 1839-1840م، ترجمۀ احسان اشراقی، تهران، 1362ش؛ سفرنامه‌های ونیزیان در ایران، ترجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1349ش؛ سومر، فاروق، نقش ترکان آناطولی در تشکیل دولت صفوی، ترجمۀ احسان اشراقی و محمد تقی امامی، تهران، 1371ش؛ شاو، ا. ج. و ا. ک. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضان زاده، مشهد، 1370ش؛ عاشق پاشازاده، درویش احمد، تواریخ آل‌عثمان، به کوشش همت علی بیگ، استانبول، 1332ق؛ کمال پاشازاده، احمد، تواریخ آل عثمان، به کوشش شرف‌الدین توران، آنکارا، 1954م؛ موسیٰ خورنی، تاریخ ارمنستان، ترجمۀ گئورگی نعلبندیان، ایروان، 1984م؛ نویدی، زین العابدین، تکملة الاخبار، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1369ش؛ هامر پورگشتال، یوزف، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ زکی علی‌آبادی، به کوشش جمشید کیانفر، تهران، 1369ش، هینتس، والتر، شاه اسماعیل دوم صفوی، ترجمۀ کیکاووس جهانداری، تهران، 1371ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.