بسفر
بُسْفُر، تنگهای در تركیه كه دریای سیاه را به دریای مرمره و سپس از طریق تنگه داردانل (چناق قلعه) به دریای اژه مربوط میكند. این تنگه یكی از مهمترین راههای بازرگانی و استراتژیكی جهان است و قارههای آسیا و اروپا را از هم جدا میكند. شهر استانبول، بزرگترین شهر تركیه در دو سوی تنگۀ بسفر واقع است.
موقعیت جغرافیایی و نامهای آن
تنگۀ بسفر در جهت شمال شرقی ــ جنوب غربی، از دریای سیاه (پونتوس) تا دریای مرمره كشیده شده است. طول آن از دهانۀ شمالی در دریای سیاه ــ در محل فانوسهای دریایی روم ایلی و آناتولی - تا پیوستن به دریای مرمره در محل سرای بورنو (دماغۀ كاخ) و در امتداد خط القعر 9 / 29 كمـ است. اگر انتهای مدخل آن در مرمره در جنوب فانوس دریایی در محل آخورقاپی (دروازۀ آخور) در نظر گرفته شود، 2 / 32 كمـ و با محاسبه فرورفتگیها و برآمدگیهای مسیر ساحل اروپایی (روم ایلی) 46 كم و در سمت آسیایی (آناتولی) 34 كمـ است.(IA, II / 667) آنچه مسلم است، درازای آن از شمال به جنوب در 30 كم تثبیت شده است I / 1251) , ²EI)پهنای آن در پهنترین محل در مدخل دریای سیاه 550‘3 تا 600‘3 متر و در محل پیوستن به مرمره 240‘2 متر است، اما این فاصله در امتداد ساحل در محلهای مختلف كم و زیاد میشود و در كوتاهترین فاصله میان روم ایلی حصار و آناتولی حصار حدود 698 تا 700 متر است (همانجاها؛ پاول،(V / 742-743 و عمق آن از 36 تا 139 متر (120- 408 فوت) تغییر میكند ( بریتانیكا، .(II / 178 جریانی دریایی از دریای سیاه به سوی مرمره، یعنی در جهت شمال - جنوب با سرعت 5 / 3 كم در ساعت روان است؛ عكس آن نیز از جنوب به شمال در امتداد ساحل جریان دارد. گذشته از این جریانهای دریایی، جریانی دیگر در اعماق تنگۀ بسفر از جنوب به شمال جاری است ( پاولی، همانجا؛.(IA, II / 668-669
برای این تنگه نامهای گوناگون ذكر شده است: بُسپُرین، بُسفُروس (رومی)، بُسفُر (فرانسوی)، و بُسفُرو (ایتالیایی) ( پاولی، .(V / 742 با توجه به اینكه آبراهی كه دریای آزف را به دریای سیاه مربوط میكند، بُسپُرُس كیمریوس (تنگۀ كِرچ) نام دارد، برای تمایز از آن، تنگه بسفر را بسفُرُس تراكیوس مینامند (همان،V / 741-742)؛ در مآخذ تركی به صورتهای خلیج بحر روم، خلیج بحر سیاه، خلیج قسطنطنیه، بُغاز قسطنطنیه، بغاز اسكندر، مرج البحرین، مجمع البحرین، بغاز ایچی، بغاز استانبول (استانبول بغازی)، بغاز دریای سیاه (قره دنیز بغازی) و بغاز اسكودار (اعتمادالسلطنه، 1 / 296؛ كاتبی، 192؛ II / 666 (IAاز آن یاد شده است. این تنگه امروزه در تركیه فقط بغاز و بغاز ایچی نامیده میشود كه همان بسفر است.
واژۀ بسفر از كلمۀ تراكیایی «بُس» به معنی گذرگاه، و یونانی «پُرُس» به معنی گاو تركیب یافته كه در مجموع به معنی «گذرگاه گاو» است. در سبب نامگذاری آن گویند یو الهه یونانی كه به صورت گاوی درآمده بود، از آن عبور كرد و از اینرو، یونانیان آنجا را بسپرس نامیدند (مانبوری، 10-11؛IA،نیز بریتانیكا، همانجاها).
در چگونگی پیدایش تنگۀ بسفر نظرات گوناگونی اظهار شده است: كسانی آن را به فعالیت و انفجارهای آتشفشانی كه در 1759قم روی داده است، مربوط میدانند. همچنین برخی از جغرافیانگاران و مورخان سدههای كهن از جمله استرابن و دیودُروس سیسیلی شكلگیری بسفر را بر اثر سرریز شدن آب دریای سیاه ــ كه دریایی بسته بوده است ــ در فرورفتگی بسفر، قلمداد كردهاند (مانبوری،10). گروهی نیز پیدایش آن را به تغییرات زمین در دوران چهارم زمینشناسی مربوط میدانند. در پژوهشهای اخیر دانشمندان به این نتیجه رسیدهاند كه در تغییرات دوران سوم زمینشناسی گودال بسفر ایجاد شده، و بر اثر بالا آمدن سطح آب دریای سیاه و سرازیر شدن آن، این گودال پر شده، و به دریای مرمره متصل گردیده است.(IA, II / 671)
پیشینۀ تاریخی
تاریخ این آبراه و مناطق اطراف آن در شرق و غرب با تاریخ شهر استانبول كه در دو سوی آن بنا شده، در هم آمیخته است. یافتههای باستانشناختی نشان میدهد كه اطراف بغاز بسفر، یا شهر استانبول از دوران كهن مسكون بوده است. مهاجرت یونانیان به این ناحیه از سدۀ 12قم آغاز شد و آنان به تدریج در اطراف تنگه بسفر سكنی گزیدند (ه د، 8 / 151). اطراف تنگه كه یونانیان بهسبب وجود سنگهای بازالت در منتهیالیه شمالی در مدخل دریای سیاه آنجا را سومپلِگادس (صخرههای ستیزنده با یكدیگر) مینامیدند («دائرةالمعارف اسلام...»، VI / 251)، محل زندگی كیمریان بوده، چنانكه آثاری از زندگی آنها در این نواحی به دست آمده است (گروسه، .(22,78 بنابر اساطیر یونانی هراكلِس (هركول) و سپس آرگونوتها به ریاست یاسون در جستوجوی پشم زرین، نخستین كسانی بودند كه از این آبراه گذشتند IA)، همانجا). داریوش اول در 513 قم برای تصرف تراكیه و سركوبی سكاها به سرزمین آنان لشكر كشید (هرودت، 269؛ پیرنیا، 1 / 593). وی كه از شوش حركت كرده بود، از روی پلی كه از به هم پیوستن قایقها بر روی بسفر ساخته شد، گذشت (اُمستد،147؛ هرودت، 269-270). به فرمان داریوش بر كرانه بسفر دو ستون سنگی برپا ساختند؛ بر روی یكی با خط و زبان یونانی و بر دیگری با خط آرامی نام اقوام گوناگونی كه همراه داریوش در این لشكركشی شركت داشتند، نوشته شده بود (همو، 270).
در سرتاسر دوران حاكمیت روم و بیزانس این آبراه از اهمیت
ویژهای برخوردار بود؛ چنانكه دولت بیزانس از دریافت عوارض گمركی از كشتیهایی كه از آنجا عبور میكردند، ثروت سرشاری به دست میآورد (دورانت، 2 / 179). بر اثر همین اهمیت، دولت بیزانس در باریكترین منطقه آن استحكاماتی برپا داشت. جنواییها نیز كه در سدۀ 8 ق / 14م در این منطقه نفوذ داشتند، در سواحل آن دژهایی ساختند؛ با تسلط تركها در سدههای 8 -9ق / 14- 15م، روز به روز به مسائل دفاعی آن توجه شد. بایزید اول آناتولی حصار را در سمت آسیایی در باریكترین منطقه میان دو ساحل ساخت (گیبنز،234؛ «دائرةالمعارف اسلام»،.(VI / 260 در آستانه آخرین محاصره قسطنطنیه از جانب محمد دوم (فاتح)، در تهیه مقدمات آن روم ایلی حصار كه بغاز كسن نامیده میشود، در سمت اروپایی ساخته شد (سعدالدین، 1 / 148؛ برای تفصیلات حصار، نكـ: اوزون چارشیلی، 1 / 518 -520؛ اولیا چلبی، 1 / 453- 455). پس از فتح استانبول و تسلط كامل عثمانیها بر منطقه، دریای سیاه و تنگه بسفر، دریایی داخلی محسوب گردید و به مسائل دفاعی آن اهمیت چندانی داده نشد. با آغاز ضعف دولت عثمانی در سدۀ 11ق / 17م، تهدیدات و مداخلات خارجی آغاز شد؛ چنانكه قزاقها با سودجویی از این امر وارد بغاز بسفر شدند و محلههای اطراف آن را غارت كردند («دائرهالمعارف اسلام»، .(VI / 260-261تكرار این رویدادها و مداخلات روسیه در دریای سیاه موجب شد كه برای دفاع از تنگه اقدامات جدیدی صورت گیرد. بازسازی استحكامات قدیم و برپایی دژهایی جدید كه شمار آنها به 7 قلعه (قلاع سبعه) میرسید (همان، VI / 261 )، از آن جمله است.
در دورۀ سلیم سوم در آغاز سدۀ 13ق / 19م با نظارت مستشاران فرانسوی قلاع تدافعی بازسازی، و بر آن مأموری با عنوان« ناظر بغاز» گمارده شد (همانجا). به سبب زیباییهای طبیعی در سرتاسر دو سوی ساحل بسفر ــ بغاز ایچی ــ در دوران امپراتوری عثمانی محلات جدیدی ساخته شد كه محل زندگی خاندان سلطنتی و دولتمردان امپراتوری عثمانی گردید. این محلات هر یك تاریخ ویژهای داشته است و نام برخی از آنها در بخش اروپایی از جنوب به شمال اینهاست: توپخانه، فندیقلی، كاپاتاش، دولمه باغچه، بشیكتاش، اورتاكوی، گورو چشمه، آرناوُت كوی، بَه بَك، روم ایلی حصار و بالتالیمانی (نك : همان، VI / 251-257) صارییار، ینی كوی، بیوك دره و استینه (اولیا چلبی، 1 / 457-460)؛ در بخش آسیایی نیز محلههایی همچون: پاشا باغچه، قانلیجا، قندیللی، بیگلربیگی و ... قابل ذكرند («دائرةالمعارف اسلام»، VI / 258-260؛ نیز نك :.(IA, II / 673-688 تكایا و خانقاههایی نیز در محلات آن وجود دارد كه تكیه طورمش دَده از آن جمله است (عطایی، 201).
تركها هیچگاه این تنگه را بسفر ننامیدهاند و آنجا را چنانكه گذشت، قره دنیز بغازی، و سرانجام بغاز ایچی نامیدهاند. تنگه بسفر در ادبیات و هنر تركها جایگاه خاصی داشته، و الهام بخش شاعران و هنرمندان بوده است (پاولی، .(V / 755-756كتاب «مهتابهای بغاز» ( بغاز ایچی مهتابلاری ) اثر عبدالحق شناسی حصار یكی از آن آثار ادبی است («دائرةالمعارف اسلام»، .(VI / 262
با توجه به اینكه آبراه بسفر یكی از معابر مهم اقتصادی - نظامی جهان است، بهرهگیری از آن به ویژه در سدههای اخیر با فراز و فرودهایی تؤم بوده، و در زمانهای مختلف تابع برخی از قراردادها شده است. مثلاً از آنجا كه دریاهای سیاه و مرمره و تنگههای بسفر و داردانل در قلمرو دولت عثمانی قرار داشت، كشتیهای دول بیگانه فقط با اجازه سلطان میتوانستند از آن تنگهها عبور كرده، وارد دریا شوند («دائرةالمعارف خاورمیانه...»، IV / 1688؛ اعتمادالسلطنه، 2 / 1648). در سدۀ 12ق / 18م كشتیهای بازرگانی اجازه داشتند تا استانبول بیایند. پس از آن، حمل و نقل كالا به بنادر دریای سیاه بر عهده ناوگان عثمانی بود («دائرةالمعارف خاورمیانه»، همانجا). با شورش محمدعلی پاشا در مصر (نك : شاو، 2 / 72-76)، دولت عثمانی به منظور جلب حمایت دولت روسیه، معاهده خونكیار اسكلهسی را در 19 صفر 1249ق / 8 ژوئیۀ 1833م با آن دولت امضا كرد. دولت عثمانی موافقت كرد كه تنگهها را به روی دشمنان دولت روسیه بسته نگاه دارد (پامر،103-102 ؛ شاو، 2 / 76-77؛ ووسینیچ، 34).
پیمان لندن كه در جمادی الاول 1257 / ژوئیۀ 1841 منعقد شد، به دولت عثمانی اجازه داد كه در مواقع جنگ، تنگهها را مسدود كند (پامر،109؛ ووسینیچ، 96). پس از آن، عهدنامه پاریس مورخ 1273ق / 1856م، بسته بودن آبراههای بسفر و داردانل را در موقع جنگ تایید كرد و فقط دولت عثمانی به روسیه اجازه داد كه كشتیهای كوچك جنگی روسیه برای دفاع از سواحل خود در آنجا رفتوآمد نمایند (شاو، 2 / 246). در 1288ق / 1871م، كنفرانس لندن كه به كوشش بیسمارك صدراعظم آلمان ــ به منظور منزوی كردن فرانسه و حمایت از روسها در دریای سیاه ــ برگذار شده بود، مقرر داشت كه دولت روسیه ناوگانی در دریای سیاه داشته باشد و به باب عالی نیز اجازه داده شد كه تنگهها را در زمان صلح بر روی رزمناوهای دول دوست باز نگاه دارد (همو، 2 / 266).
با پایان یافتن جنگ جهانی اول در 1337ق / 1918م كه به شكست دولت عثمانی انجامید، قرارداد مُندرس منعقد، و بر طبق این قرارداد تنگهها باز شد (همو، 2 / 553). به موجب معاهدۀ سِوْر در 1338ق / 1920م تنگهها تحت نظارت بینالمللی قرار گرفت (همو، 2 / 594؛ «دائرةالمعارف اسلام»، .(VI / 268 پس از پایان جنگهای
استقلال تركیه و امضای عهدنامۀ لوزان در 1302ش / 1923م (شاو، 2 / 611، 613) كه در آن استقلال تركیه تضمین شد، موضوع استفاده از تنگهها نیز مورد بحث قرار گرفت و مقرر شد كه این راهها برای عبور تمام كشتیها در زمان صلح و جنگ باز، و ادارۀ آنها برعهدۀ كمیسیون بینالمللی باشد. اگرچه برخی از مواد این قرارداد حاكمیت تركیه را بر تنگهها محدود میكرد، سرانجام با قرارداد مونترو در سویس (1315ش / 1936م)، كمیسیون بینالمللی بغازها منحل شد و اداره و نظارت بر منطقه تنگهها را به دولت تركیه واگذار كردند. دولت تركیه اجازه یافت در مواقع تهدید و یا جنگ، بغازها را بر كشتیهای جنگی ببندد، اما عبور كشتیهای بازرگانی آزاد باشد («دائرةالمعارف اسلام»، VI / 268؛ دایرةالمعارف ...، 2(2) / 2923). هم اكنون پلی به طول 400‘1 متر كه از 1973م مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، ارتباط ساحل اروپایی و آسیایی استانبول را تأمین میكند (هـ د، 8 / 156). اخیراً پلی دیگر در قسمت شمالی تنگۀ بسفر احداث شده است كه به پل فاتح معروف است.
مآخذ
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآةالبلدان، به كوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367ش؛ اوزون چارشیلی، اسماعیل حقی، تاریخ عثمانی، ترجمه ایرج نوبخت، تهران، 1368ش؛ اولیاچلبی، سیاحتنامه، استانبول، 1314ق / 1896م؛ پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، 1362ش؛ دایرةالمعارف فارسی؛ دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمۀ امیرحسین آریانپور و دیگران، تهران، 1365ش؛ سعدالدین، محمد، تاج التواریخ، استانبول، 1279ق؛ شاو، ا. ج. و ا. ك. شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و تركیه جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ عطایی، عطاءالله، حدائق الحقائق فی تكملة الشقائق، به كوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، 1989م؛ كاتبی، علی، مرآت الممالك، ترجمه محمود تفضلی و علی گنجهلی، تهران، 1355ش؛ مانبوری، ارنست، استانبول، استانبول، 1925م؛ ووسینیچ، وین، تاریخ امپراتوری عثمانی، ترجمۀ سهیل آذری، تهران، 1344ش؛ هرودت، تواریخ، ترجمۀ وحید مازندرانی، تهران، 1368ش؛ نیز:
Britannica, micropaedia, 1978; EI² ; Encyclopedia of the Modern Middle East, New York, 1996; Gibbons, H. A., The Foundation of the Ottoman Empire, London, 1968; Grousset, R., L'Empire des steppes, Paris, 1948; IA; Olmstead, A.T., History of the Persian Empire, Chicago, Phoenix Books; Palmer, A., The Decline and Fall of the Ottoman Empire, London, 1993; Pauly; Turkiye diyanet vakf o Islam ansiklopedisi, Istanbul, 1992.
علیاكبر دیانت