زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

تاج‌القراء

تاجُ الْقُرّاء، محمود بن حمزة بن نصر کرمانی، مفسر، قاری و نحوی شافعی مذهب که در نیمۀ دوم سدۀ 5 و اوایل سدۀ 6ق می‌زیسته است. چنان که در برخی از منابع و نیز در مقدمۀ یکی از آثارش آمده، از دیگر القاب او برهان‌الدین بوده است (جنید، 406؛ حاجی‌خلیفه، 2 / 1541؛ ریو، 60). حاجی‌خلیفه لقب او را نورالدین نیز آورده است (1 / 131) که در منابع دیگر دیده نمی‌شود.
از آنجا که در روزگار تاج‌القراء مکتب ابن مهران نیشابوری در علم قرائت (نك‍ : ه‍ د، ابن مهران، نیز اندرابی) پیروانی در کرمان داشته، و با توجه به اینکه تاج‌القراء خود کتاب ابن مهران را شرح کرده است، می‌توان از وابستگی او به این مکتب سخن گفت. یاقوت تاج‌القراء را از علمای بزرگ‌ عهد خویش و اعجوبه‌ای در باریک‌بینی و حسن استنباط دانسته (6 / 2686)، و ابن جزری نیز از وی به عنوان امامی بزرگ، محقق، موثق و دارای جایگاهی عالی یاد کرده است (2 / 291).
تاج‌القراء از علمایی است که به ارتداد و قتل ایرانشاه، از ملوک قراختایی کرمان، فتوا دادند (ناصرالدین، 17). این خود از یک سو نشانی بر تاریخ تقریبی دوران زندگانی اوست؛ چرا که ناگزیر پیش از قتل ایرانشاه (495ق / 1102م)، عالمی مشهور و با نفوذ بوده است. از دیگر سو، به نظر می‌‌رسد که شهرت فتوای او به همراه جمعی از علما در ارتداد ایرانشاه، برخی از متأخران را متقاعد کرده باشد که وی فقیه و قاضی نیز بوده است (نك‍ : حاجی‌خلیفه، 2 / 1197؛ وزیری، 363)؛ حال آنکه لاابالیگری و گستاخیهای ایرانشاه، علمای اصناف مختلف را برضد او شورانده بود و اعلان ارتداد او را نیز توسط تاج‌القراء در کنار دیگر عالمان، لزوماً حکمی فقیهانه نمی‌توان قلمداد کرد (نك‍ : محمد بن ابراهیم، 30-31).
دو بیت شعر از او در باب «اسباب منع صرف» نزد تذکره‌نویسان مشهور بوده است (نك‍ : یاقوت، 6 / 2687؛ سیوطی، بغیة...، 387)، اما قرینۀ دیگری حاکی از شاعری او در دست نیست. گویا کحاله به سبب همین دو بیت، به خطا چنان استنباط کرده که تاج‌القراء در باب «موانع صرف» در علم نحو نیز کتاب نوشته است (11 / 161).
ابن‌‌جزری‌گزارش کرده‌است که تاج‌القراء در حدود سال‌500ق / 1107م زنده بوده، و وفات او پس از این تاریخ روی داده است (همانجا). زرکلی نیز مستقل از منابعی که ارجاع داده، فوت او را در 505ق دانسته است (7 / 168). دربارۀ استادان او، حتى ابن جزری نیز اظهار بی‌خبری می‌کند (همانجا). شاید ناشناخته بودن استادان تاج‌القراء، از آن‌روست که در تمام عمر، از کرمان خارج نشده، و به مسافرت و صدور اجازه برای شاگردانی در بلاد مختلف نپرداخته است (نك‍ : یاقوت، 6 / 3686). در هر حال، خود وی در آغاز لباب التفاسیر یکی از استادان خویش، ابوسهل محمد بن عبدالرحمان بن ابی فضل نیشابوری را نام برده است (ریو، همانجا).
یاقوت به شاگردی نصر بن علی بن محمد، معروف به ابن ابی مریم فَسَوی ]= فسایی[ نزد او اشاره دارد (6 / 2749؛ نیز نك‍ : بانکیپور، شم‍ 1334). جنید شیرازی افزون بر فسوی، ابوعبدالله عمر بن ابی نجیب شیرازی را نیز شاگرد وی دانسته است (نك‍ : ص 402، 406). به نظر می‌رسد همین اندازه شناخته شدن تاج‌القراء در میان تذکره‌نویسان غیرایرانی، مرهون نسخه‌های متعدد آثار اوست که در بلاد مختلف پراکنده بوده‌اند.

آثـار

از میان آثار او به این چند نمونه می‌توان اشاره کرد:
1. البرهان فی توجیه متشابه القرآن. در این کتاب تاج‌القراء کوشیده است با نقل اقوال قدما همراه آراء خویش ذیل هر یک از آیات قرآن کریم، حکمت تکرار برخی مضمونها و الفاظ، و اسباب تفاوت نقل را در مضمونهای متشابه بررسی کند (نك‍ : سراسر کتاب)، بدون‌آنکه درصدد تفسیر آنها برآید (نك‍ : ص 19-20). کمتر کسی در این زمینه تألیف کرده، و همچنان که خود نیز گفته (ص 20)، از این حیث، کار او کم‌نظیر است (نك‍ : عطا، 14). وجود نسخه‌های خطی متعدد در عربستان، هندوستان و مصر، نشان از آن دارد که این کتاب در پهنۀ وسیعی از جهان اسلام شناخته بوده (نك‍ : خدیویه، 1 / 133، 7 / 397؛ بانکیپور، همانجا؛ اشپیس، 105؛ GAL, S, II / 525)،هرچند در روزگاران‌بعد از یادها رفته است (برای تعلیلی در این باره، نك‍ : عطا، همانجا).
2. لباب التفاسیر و عجائب التأویل. نسخه‌هایی از این کتاب در کتابخانه‌های مرعشی قم، ولی‌الدین استانبول، چستربیتی دوبلین و موزۀ بریتانیا موجود است (مرعشی، 4 / 114؛ دفتر...،‌15؛ ریو، همانجا؛ آربری، شم‍ 4147). این کتاب تفسیری بسیار مختصر است که تنها جنبۀ توضیحی و غیراستدلالی دارد و مدت تألیف آن، 7 سال بوده است (مرعشی، همانجا).
3. الغرائب و العجائب. برای این کتاب در نسخه‌های متعدد، نامهای دیگر نیز گفته‌اند (نك‍ : حاجی‌خلیفه، 2 / 1126، 1197، 1541؛ طاش‌کوپری‌زاده، 1 / 421). تاج‌القراء این کتاب را در دو جلد، برای پرهیز دادن از اقوال شاذ تفسیری که تکیه بر آنها جایز نیست، نگاشته است؛ از آنجا که پیش‌تر، در دو تفسیر مجمل و مفصل خویش متعرض اقوال مشهور شده، در این کتاب از آنها یاد نکرده است (حاجی‌‌خلیفه، همانجا؛ برای آشنایی با بخشهایی از آن، نك‍ : سیوطی، الاتقان، 1 / 186؛ طاش‌کوپری‌زاده، 1 / 421-422؛ نیز برای آشنایی با نسخه‌‌های آن، نك‍ : مرکزی، 4 / 43؛ شورا، 2 / 32).
4. الهدایة، شرحی است بر الغایة فی القرائة، نوشتۀ ابن مهران نیشابوری (ابن جزری، همانجا). نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تهران موجود است (دانش‌پژوه، 80).
3 اثر نیز در علم نحو به او منسوب گردیده است (نك‍ : سیوطی، بغیة، نیز ابن جزری، همانجاها).

مآخذ

ابن جزری، محمد، غایة‌النهایة، به کوشش برگشترسر، بیروت، 1933م؛ تاج‌القراء، محمود، البرهان، به کوشش عبدالقادر احمد عطا، بیروت، 1406ق / 1986م؛ جنید شیرازی، ابوالقاسم، شدالازار، به کوشش محمد قزوینی و عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1328ش؛ حاجی‌خلیفه، کشف؛ خدیویه، فهرست؛ دانش‌پژوه، محمدتقی، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانۀ دانشکدۀ ادبیات، تهران، 1341ش؛ دفتر کتبخانۀ ولی‌الدین سلطان بایزید، استانبول، 1304ق؛ زرکلی، اعلام؛ سیوطی، الاتقان، قاهره، 1951م؛ همو، بغیة الوعاة، قاهره، 1326ق؛ شورا، خطی؛ طاش‌کوپری‌زاده، احمد، مفتاح السعادة، حیدرآباد دکن، 1328- 1329ق؛ عطا، عبدالقادر احمد، مقدمه بر البرهان (نك‍ : هم‍ ، تاج‌القراء)؛ کحاله، عمررضا، معجم‌المؤلفین، بیروت، 1957م؛ محمد‌بن ابراهیم، تاریخ کرمان، به کوشش محمد ـ ابراهیم باستانی‌پاریزی، تهران، 1343ش؛ مرعشی، خطی؛ مرکزی، میکروفیلمها؛ ناصرالدین منشی‌کرمانی، سمط العلى، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1362ش؛ وزیری، احمدعلی، تاریخ کرمان، به کوشش محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران، 1340ش؛ یاقوت، معجم‌الادباء، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1993م؛ نیز:

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.