زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

تاراچند

تاراچَنْد (1267-1352ش / 1888-1973م)، محقق، فیلسوف، تاریخ‌دان، اسلام‌شناس، ایران‌شناس و دولتمرد برجستۀ هندی.
وی در شهر سیالکوت ــ که اکنون جزو کشور پاکستان است ــ متولد شد. پدرش که در آموزش و پرورش خدمت می‌کرد، از سیالکوت به گجرات و از آنجا به لاهور و سپس به دهلی و میرت انتقال یافت. تاراچند تحصیلات مقدماتی خود را در گجرات، و دورۀ متوسطۀ خود را در لاهور و دهلی گذراند؛ سپس در دانشکدۀ میرت و دانشکدۀ مرکزی میورالله‌آباد به ادامۀ تحصیل پرداخت و آن‌گاه برای تکمیل تحصیلات خود به انگلستان سفر کرد (جلالی، «درگذشت...»، 873) و به دریافت دانشنامۀ دکتری در رشتۀ فلسفه و تاریخ از دانشگاه آکسفرد نائل گردید. وی پس از اتمام تحصیلات خود به هند بازگشت و در دانشکدۀ کایسته پاتشالا، در الله‌آباد به تدریس تاریخ و فلسفه پرداخت و مدت 20 سال (1304-1324ش / 1925-1945م) به ریاست و تدریس در آن دانشکده اشتغال داشت. تاراچند از 1945 تا 1947م به تدریس فلسفه و علوم سیاسی در دانشگاه الله‌آباد پرداخت و از 1947 تا 1948م عهده‌دار ریاست این دانشگاه بود (مجتبائی، 1؛ جلالی، همانجا؛ «اخبار...»، 263). وی همچنین ریاست «کنگرۀ تاریخ هند» را نیز برعهده داشت (مجتبائی، همانجا).
تاراچند هنگام مبارزات مردم هندوستان برای آزادی، از یاران نزدیک‌گاندی و جواهر لعل نهرو، رهبران فقید هند، به‌شمار می‌آمد و پس از استقلال هندوستان و تقسیم شبه قاره به دو کشور هند و پاکستان همچنان خدمات علمی و فرهنگی خود را دنبال می‌کرد (جلالی، همان، 873-874) و مدتی رئیس هیئت نمایندگی هند در یونسکو بود (همو، تعلیقات...، 4).
تاراچند در 1327ش / 1948م، به معاونت وزارت فرهنگ هند در زمان وزارت ابوالکلام آزاد منصوب شد و تا 1951م در این مقام ماند (مجتبائی، همانجا؛ جلالی، «درگذشت»، 874)؛ سپس به سبب آشنایی کافی وی با آراء و عقاید اسلامی در نتیجۀ سالها تحقیق و تتبع در فرهنگ اسلامی هند و شناخت محیط فکری و دینی کشورهای اسلامی و به خصوص علاقۀ بسیار وی به فرهنگ و ادب فارسی، دولت هند وی را به عنوان سفیر کبیر هند در ایران برگزید. او از 1951 تا 1956م، قریب به 5 سال در این سمت در کار گسترش و تقویت روابط سیاسی، بازرگانی، فرهنگی بین ایران و هند کوشید (مجتبائی، 2؛ جلالی، همانجا؛ تاراچند، 1) و موجبات انعقاد قراردادهایی فرهنگی و رد و بدل شدن مقاوله‌نامه‌هایی بین دو کشور ایران و هند را فراهم آورد. با تلاشهای تاراچند، مولانا ابوالکلام آزاد و علی‌اصغر حکمت خانۀ فرهنگ ایران در هند و انجمن روابط فرهنگی هند و ایران برپا شد (جلالی‌، همانجا).
وی‌ از 1335ش / 1956م پس از بازگشت به‌هند به‌عنوان ‌مشاور فرهنگی و سناتور در مجلس سنای هند (راج سبها) (مجتبائی، 2) منصوب شد و نیز ریاست عالیۀ مرکز اسناد ملی هند را برعهده گرفت. تاراچند همچنین ریاست انجمن فرهنگی ایران و هند را در دهلی‌نو از زمان بازگشت به هند تا پایان حیات خود برعهده داشت (جلالی، همان، 875).
وی در آذر 1342 / دسامبر 1963 به دعوت دانشگاه تهران به ایران آمد و به پاس خدمات فرهنگی خود به فرهنگ و ادب ایران به دریافت درجۀ دکترای افتخاری در رشتۀ تاریخ نائل شد. تاراچند در سن 85 سالگی در شهر الله‌آباد هند درگذشت («اخبار»، 251، 263؛ جلالی، همان، 871، 876).

آثـار

 تاراچند آثار فراوان و پرارزشی از خود برجای گذاشته است که از آن جمله‌اند:
1. مقالۀ «سیر و تحول عرفان در اسلام»، که در 1929م در نشریۀ «تحقیقات دانشگاه الله‌آباد» منتشر شده، و در آن از شباهتها و روابط عرفان هندی و تصوف اسلامی و نیز از مراحل تکامل عرفان اسلامی سخن رفته است (مجتبائی، همانجا).
2. «تاریخ مختصر مردم هند»، که نخستین کتاب اوست و در 1934م به چاپ رسیده است. وی در این اثر که تاریخ مختصری از سرزمین هند، از کهن‌ترین روزگار تا آغاز سدۀ 20م است، تأثیرات دوران حکومت اسلامی هند را در حیات اجتماعی و جریانهای فکری، هنری و فرهنگی هند بررسی می‌کند (همانجا).
3. «تأثیر اسلام در فرهنگ هند»، که دومین کتاب اوست و در 1936م منتشر شده است. این کتاب یکی از پرارزش‌ترین آثاری است که در این زمینه نگارش یافته است و از لحاظ تنوع موضوع، جامعیت مسائل مورد بحث، و نیز به سبب اشتمال بر شواهد گوناگون و آگاهیهای درست و معتبر، در نوع خود بی‌نظیر است (همو، 3، 13).
4. مقالۀ «داراشکوه و اوپنیشادها» (1943م)، که در آن از شاه‌زاده محمد داراشکوه، فرزند شاهجهان سخن گفته، و کوششهای بی‌دریغ او را در ایجاد وحدت فکری و فرهنگی هند ستایش کرده است؛ نیز در این مقاله، کتاب سرّ اکبر داراشکوه ــ که ترجمۀ پنجاه اوپنیشاد است ــ موردبحث و بررسی قرار گرفته است (همو، 15-16).
5. مقالۀ «رشد تفکر اسلامی در هند»، که در 1952م در مجموعۀ تاریخ فلسفۀ شرق و غرب انتشار یافته است (همو، 14). ترجمۀ فارسی این کتاب توسط خسرو جهانداری در 1367ش در تهران به چاپ رسیده است.
6. «جامعه و دولت در دورۀ مغول»، مجموعۀ سخنرانیهای رادیویی تاراچند است که در 1961م به صورت کتاب منتشر شده است (همانجا).
7. «تاریخ نهضت آزادی در هند» (در 4 جلد)، اثری بزرگ از تاراچند که حاصل سالهای آخر عمر اوست. وی این کتاب را به توصیۀ مولانا ابوالکلام آزاد آغاز کرد و جلد اول آن را در 1961م، و جلد چهارم آن را در 1972م منتشر کرد. این کتاب کامل‌ترین تحقیقی است که با استفاده از اسناد دولتی و مدارک زنده و گویای موجود نگاشته شده است و حقایق بسیاری را که تا آن زمان از نظرها دور مانده بود، نمایان می‌سازد و نه‌تنها از لحاظ جامعیت موضوعات و وسعت دامنۀ بحث و اشتمال بر جزئیات وقایع، بلکه از جهت تفسیر دقیق و واقع‌بینانۀ رویدادها، کشف روابط منطقی میان آنها، و توجه به علل و نتایج هر رویداد، یکی از عالی‌ترین نمونه‌های تحقیق و تتبع علمی به شمار می‌آید (همو، 18- 19).
8. تصحیح و تعلیق پنجاه اوپنیشاد، با همکاری محمدرضا جلالی نائینی و نگارش مقدمه‌ای مفصل بر آن (تهران، 1340ش / 1961م). این کتاب از کتب مقدس هندوان است و داراشکوه در 1067ق / 1657م در دهلی آن را از سنسکریت به فارسی ترجمه کرده، و سرّ اکبر نامیده است (حکمت، 83).
9. تصحیح و تعلیق تذکرۀ سکینة الاولیاء محمد داراشکوه، با همکاری جلالی‌نائینی (تهران، 1344ش).
10. تصحیح و تعلیق کتاب مشهور لگهویوگا واسیشتهه (جوگ‌بشست)، در فلسفه و عرفان هندو، با همکاری محمدرضا جلالی‌نائینی، امیرحسن عابدی و ن.س. شوکلا (در 1968م در دانشگاه اسلامی علیگره، در 1977م در شهر کانپور، و در 1360ش در تهران چاپ شده است).
11. تصحیح و شرح پنجاکیانه یا پنج داستان (یکی از قصه‌های کلیله و دمنه)، با همکاری محمدرضا جلالی‌نائینی و امیرحسن عابدی (دانشگاه اسلامی علیگره هند، 1352ش / 1973م؛ تهران، 1363ش / 1984م).
12. تصحیح و حروف‌چینی کتاب دریای اسمار، اولین مجموعه داستان در جهان که ترجمۀ فارسی کتهاسریتساگره از سنسکریت است، با همکاری امیرحسن عابدی (دهلی، 1375ش).
تاراچند همچنین مقدمه‌هایی مفید و با ارزش بر آثاری مختلف نگاشته است که از جملۀ آنهاست: «مجمع البحرین و رسالۀ حق‌نما» در منتخبات آثار (تهران، 1335ش)؛ گزیدۀ ریگ ودا: قدیم‌ترین سرودهای آریایی هند (تهران، 1367ش)؛ آداب طریقت و خدایابی: تصوف و طریقت هندو در سدۀ 13ق / 19م (تهران، 1348ش)؛ و تذکرۀ منتخب اللطایف تألیف رحم علیخان ایمان (به کوشش جلالی نائینی و امیرحسن عابدی، تهران، 1349ش).

مآخذ

«اخبار دانشکدۀ ادبیات»، مجلۀ دانشکدۀ ادبیات، تهران، 1342ش، س 11، شم‍ 2؛ تاراچند، متن سخنرانی، همراه «تجلیل دانشگاه تهران از ایران‌شناس معروف هند»، آیینۀ هند، تهران، 1347ش، س 5، شم‍ 3؛ جلالی‌نائینی، محمدرضا، تعلیقات بر بهگود گیتا، ترجمۀ محمد داراشکوه، تهران، 1359ش؛ همو، «درگذشت تاراچند عالم و محقق بزرگ و سفیر اسبق هند در ایران»، وحید، 1352ش، س 11، شم‍ 8؛ حکمت، علی‌اصغر، سرزمین هند، تهران، 1337ش؛ مجتبائی، فتح‌الله، «استاد تاراچند، اسلام‌شناس ایران‌دوست»، مقالات و بررسیها، تهران، 1352ش، شم‍ 13-16. 

 لیلا رحیمی‌بهمنی
 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.