تسلی
تَسَلّی، تخلص چند شاعر پارسی زبان ایران و هند در سدههای 11-13ق/ 17-19م:
1. تسلی استرابادی
میرمحمد معصوم (سدۀ 11ق)، فرزند میرمحمد امین معروف به میرلوحی یا میرجی (نک : منزوی، 7/ 952؛ نوشاهی، 615). از او دو اثر باقی مانده است: رسالهای در علم رمل؛ و دیوان اشعارش به نام قضا و قدر. تسلی در هند درگذشت (علی حسنخان، 85؛ شفیق، 61؛ احمدعلی هاشمی سندیلوی، 452؛ نوشاهی، همانجا).
2. تسلی اصفهانی
فرزند اوحدالدین حسینی بلیانی. وی در دورۀ جهانگیر (1013-1037ق)، به هند رفت، مدتی در آنجا زندگی کرد، ولی بار دیگر به ایران بازگشت و در کاشان اقامت گزید (گلچین معانی، 1/ 218).
3. تسلی شیرازی
ابوالحسن فرزند میرزا جعفر، از سادات دستغیب شیراز. وی مدتی در خدمت ابوالوالی به تحصیل پرداخت، پس از آن به اصفهان و سپس به عتبات رفت و بار دیگر به شیراز بازگشت. از او ابیاتی در تذکرهها نقل شده است (صبا، 151؛ عبرت، 566؛ داور، 118).
4. تسلی شیرازی
رجبعلی (سدۀ 13ق)، که به شغل جدولکشی، صحافی و تذهیب روزگار میگذراند و در صحن شاه چراغ حجرۀ صحافی و تذهیب کاری داشت (مفتون، 174؛ بسمل شیرازی، 622؛ دیوان بیگی، 1/ 334؛ نیز نک : فسایی، 2/ 1161؛ داور، 118-119؛ محمود میرزا قاجار، 2/ 557). وی صاحب دیوانی بوده که از میان رفته است. با این حال، چند بیتی از او در تذکرهها آمده است (همانجاها).
5. تسلی شیرازی
محمدابراهیم، که در شیراز به شغل تازیانهبافی (قَمچی) روزگار میگذراند. وی در دورۀ جلالالدین اکبر (د 1014ق) راهی هندوستان شد و در آنجا با کسانی مانند مسیحالزمان، الاهی شیرازی، قاسم کاهی و ابوالفضل، از شاگردان صائب، مصاحبت یافت (نصرآبادی، 1/ 366؛ شفیق، 60؛ عظیمآبادی، 278؛ غنی، 32). تسلی در 1034ق/ 1625م، همراه مسیحالزمان راهی مکه شد و در مراجعت به هند درگذشت (نصـرآبادی، 1/ 367). ابیات پراکندهای از او باقی مانده است (نک : همانجا).
6. تسلی قاجار
ابوالسلوک، شاعرِ عارف مسلکِ سدۀ 13ق، که «قضا» و «قاجار» نیز تخلص میکرد. او مدتی منشی و مستوفی فرمانداران قاجاری در مازندران، تهران و تبریز بود. سرودههایش بیشتر در مدح، مرثیۀ مذهبی و غزل است (مرکزی، 13/ 3344- 3345).
7. تسلی لرستانی
جهانگیر، از شاعران دورۀ شاه عباس صفوی و فرزند شاه وردیخان حاکم لرستان بود که به دست همین شاه کشته شد. تسلی پس از قتل پدرش راهی شهرهای مختلف شد، تا سرانجام در کازرون به خدمت شیخ ابوالقاسم کازرونی رسید و دو سال نزد وی به کسب دانش پرداخت. پس از آن راهی شیراز شد و از آنجا به هند رفت و در 1025ق/ 1616م، در 19 سالگی به دربار عبدالرحیمخان خانان راه یافت و او را مدح گفت. تخلص او، نخست «حفظی» بود، ولی بعدها عبدالباقی نهاوندی صاحب کتاب مآثر الآثار، تخلص «تسلی» را برای او برگزید. از سرودههای او نمونهای در دست نیست (نهاوندی، 3/ 1525-1526؛ گلچین معانی، 1/ 219-220).
8. تسلی لکهنوی
لاله تیکارام رای. پدرش گوپال رای، بخشیگری (وقایع نگار) سپاه نواب وزیرالممالک را به عهده داشت. خانوادۀ او اهل اُتاوه بود، اما خود وی حدود سال 1184ق/ 1770م در لکهنو زاده شد (آزرده، 30؛ شیفته، 101). تسلی در جوانی سرودههای شاعران بزرگ را جمعآوری میکرد، اما بعدها خود به سرودن شعر به زبانهای فارسی و اردو پرداخت (مصحفی، 64). او سرودههای فارسی و اردوی خود را به نظر محمد فاخر مکین و مصحفی همدانی میرساند (همانجا). از سرودههای فارسی او هیچ بیتی در تذکرهها باقی نمانده است (همانجا؛ ناصر، 395-397).
مآخذ
آزرده، محمد صدرالدین، تذکرۀ آزرده، به کوشش مختارالدین احمد، کراچی، 1974م؛ احمدعلی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، به کوشش محمدباقر، لاهور، 1968م، بسمل شیرازی، علیاکبر، تذکرۀ دلگشا، به کوشش منصور رستگار فسایی، شیراز، 1371ش؛ داور، محمد مفید، مرآت الفصاحه، به کوشش محمود طاووسی، شیراز، 1371ش؛ دیوانبیگی، احمد، حدیقة الشعراء، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1364ش؛ شفیق، لچهمی نراین، شام غریبان، به کوشش محمد اکبرالدین صدیق، کراچی، 1977م؛ شیفته، محمد مصطفى خان، گلشن بیخار، لاهور، 1973م؛ صبا، محمدمظفرحسین، تذکرۀ روز روشن، به کوشش محمدحسین رکنزادۀ آدمیت، تهران، 1343ش؛ عبرت، محمدعلی، مدینة الادب، تهران، 1376ش؛ عظیمآبادی، حسینقلیخان، نشتر عشق، دوشنبه، 1981م؛ علی حسنخان، صبح گلشن، به کوشش عبدالمجیدخان، بهوپال، 1295ق؛ غنی فرخآبادی، محمدعبدالغنی، تذکرة الشعراء، علیگره، 1916م؛ فسایی، حسن، فارسنامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367ش؛ گلچین معانی، احمد، کاروان هند، مشهد، 1369ش؛ محمودمیرزا قاجار، سفینة المحمود، به کوشش عبدالرسول خیامپور، تبریز، 1346ش؛ مرکزی، خطی؛ مصحفی، غلام همدانی، تذکرۀ هندی، لکهنو، 1985م؛ مفتون دنبلی، عبدالرزاق، گلستان دارا، به کوشش عبدالرسول خیامپور، تبریز، 1343ش؛ منزوی، خطی مشترک؛ ناصر، سعادت علیخان، تذکرۀ خوش معرکۀ زیبا، لاهور، 1970م؛ نوشاهی، عارف، فهرست نسخههای خطی فارسی، لاهور، 1362ش؛ نهاوندی، عبدالباقی، مآثر رحیمی، کلکته، 1924م.