تنها
تَنْها، تخلص دو تن از شاعران پارسیگوی شبه قاره:
1. تنهای پنجابی (د 1116ق/ 1704م)
عبداللطیفخان معروف به تنهای پنجابی متخلص به «تنها» شاعر روزگار اورنگزیب عالمگیر (حک 1068-1118ق). وی خواهرزاده و شاگرد میرزا جلال اسیر شهرستانی بود (آرزو، 34؛ عظیمآبادی، 292؛ شفیق، 63).
تنها که پس از تحصیل مقدمات و آموختن فنون ادب نزد علمای اصفهان، مراحل مختلف دانش و مدارج اجتهاد را نزد دایی خویش پیمود، در علم و دانش بهویژه در فنون شعر و ادب به پایگاهی بلند دست یافت (سرخوش، 20). وی در عهد عالگمیر از ایران به هند مهاجرت کرد (آرزو، شفیق، همانجاها؛ گوپاموی، 128) و به دربار این پادشاه راه یافت و مورد توجه قرار گرفت و به مقامهای مهم اداری از جمله دیوانی چند شهر کابل، لاهور و کشمیر رسید (گلچین معانی، 1/ 255؛ شفیق، عظیمآبادی، همانجاها).
از دوستان تنها میتوان از محمدعلی تنها (آرزو، همانجا؛ ابراهیمخانخلیل، 35)، و از شاگردان وی میتوان از نصرتالله خان نثار و محمدنظام معجز یاد کرد (آرزو، همانجا). تنها در کشمیر درگذشت (گلچین معانی، همانجا). وی را به داشتن طبع روان و تخیل شاعرانه (شفیق، همانجا؛ کشنچند، 46) و توانایی در انشاء (نوشتن) (سرخوش، همانجا) ستودهاند.
دیوان وی به گفتـۀ صاحب مجمع النفایـس مشتمل بر 200،1 بیـت است (آرزو، نیز گلچینمعانی، همانجاها) که از این مجموعه 76 بیت در تذکرۀ شعرای کشمیر (اصلح، 592-594) و تنها 4 بیـت در مجمع النفـایس (آرزو، 34-35) ثبـت و ضبط شده است.
2. تنهای قمی
میرزا محمدسعید معروف به تنهای قمی متخلص به تنها، شاعر سدۀ 11ق/ 17م و از پزشکان خاص شاه عباس دوم صفوی. وی فرزند حکیم محمدباقر قمی (نصرآبادی، 167؛ آذر، 3/ 1242؛ عبدالغنیخان، 34) و پسر عموی میرزا جلال اسیر اصفهانی (عبدالغنی، همانجا؛ آقابزرگ، 9(1)/ 179) بود. گذشته از طبابت، در علوم نظری (نک : عظیمآبادی، 289؛ آقابزرگ، 9(2)/ 451) و شاعری نیز دست داشت (علی حسنخان، 95). او نخست «تنها» و سپس «سعید» و «حکیم» تخلص میکرد (رحمعلیخان، 120؛ واله، 1/ 449؛ کشن چند ، 49) و ظاهراً به سبب تخلص «حکیم» برخی از تذکرهنویسان او را با قاضی سعید قمی، ملقب به حکیم کوچک یکی دانستهاند (مجاهدی، 63).
از جلوههای شاعری تنهای قمی، مثنوی بزمی و عرفانی «خورشید و مه پاره» یا «گل رعنا» است که به شاه عباس دوم صفوی (سل 1052-1077ق) تقدیم شده است (نک : ملک، 2/ 238؛ آقابزرگ، 18/ 214؛ منزوی، 4/ 2803). دیوان وی را مشتمل بر 10 هزار بیت دانستهاند (عظیمآبادی، همانجا).
از جمله سوانح زندگی شاعر، میتوان از زندانی شدنش در قلعۀ الموت، در زمان شاه سلیمان (1077-1106ق) به سبب حسد حاسدان نسبت به وی و سخنچینیهای آنان یاد کرد (واله، عظیمآبادی، همانجاها)؛ اما شاه سلیمان او را بخشید و شاعر تا آخر عمر در زادگاه خود، شهر قم به عبادت و اطاعت الٰهی مشغول بود (آذر، همانجا؛ نصرآبادی، 168). تاریخ وفات وی همانند تاریخ ولادتش معلوم نیست، اما به گفتۀ صاحب تذکرۀ آتشکده تا 1083ق/ 1672م در قید حیات بوده، و در قم میزیسته است (آذر، همانجا).
مآخذ
آذر بیگدلی، لطفعلی، آتشکده، به کوشش حسن سادات ناصری، تهران، 1339-1340ش؛ آرزو، علیخان، مجمع النفایس، به کوشش عابد رضا بیدار، پتنه، 1992م؛ آقا بزرگ، الذریعة؛ ابراهیمخان خلیل، علی، صحف، به کوشش عابد رضا بیدار، پتنه، 1978م؛ اصلح، میرزا، تذکرۀ شعرای کشمیر، به کوشش حسامالدین راشدی، کراچی، 1346ش؛ رحم علیخان، ایمان، منتخب اللطایف، به کوشش امیرحسن عابدی، تهران، 1349ش؛ سرخوش، محمدافضل، کلمات الشعراء، به کوشش صادقعلی دلاوری، لاهور، 1942م؛ شفیق، لچهمی نراین، شام غریبان، به کوشش محمداکبرالدین صدیقی، کراچی، 1977م؛ عبدالغنیخان، تذکرة الشعراء، به کوشش محمد مقتداخان شروانی، علیگره، 1916م؛ عظیمآبادی، حسینقلی، نشترعشق، به کوشش اصغر جانفدا، دوشنبه، 1981م؛ علی حسنخان، صبح گلشن، به کوشش عبدالمجیدخان، کلکته، 1295ق؛ کشن چند، اخلاص، همیشه بهار، به کوشش وحید قریشی، کراچی، 1973م؛ گلچین معانی، احمد، کاروان هند، مشهد، 1369ش؛ گوپاموی، محمدقدرتالله، نتایج الافکار، به کوشش اردشیر خاضع، بمبئی، 1336ش؛ ملک، خطی؛ منزوی، خطی؛ مجاهدی، محمدعلی، سخنوران قم، قم، 1370ش؛ نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره، به کوشش وحید دستگردی، تهران، 1361ش؛ واله داغستانی، علیقلی، ریاض الشعراء، به کوشش محسن ناجی نصرآبادی، تهران، 1384ش.