تیرانا
تیرانا، پایتخت آلبانی و استانی به همین نام در آن کشور. استـان تیرانا بـا 238‘1 کمـ 2 مسـاحت و 150‘ 523 تـن جمعیت (2007م/ 1386ش)، در مرکز کشورآلبانی واقع است. مرکز این استان شهر تیرانا، با 025‘386 تن جمعیت (2007م)، در دشت کروجا در پای کوه دایتی (داجتی) از سلسله کوههای آلپهای دیناریک در کنار رود ایشم جای دارد (کلمبیا؛ انکارتا؛ «فرهنگ...»؛ IA, XII (1)/ 376).
تیرانا مهمترین مرکز تجارتی، صنعتی و فرهنگی آلبانی است. صنایع نساجی، فلزی، غذایی و کشاورزی از عمده بخشهای اقتصادی تیرانا به شمار میآیند ( انکارتا).
نام این شهر که در ترکی تیران تلفظ میشود، در منابع یونانی و لاتین به شکل تراندا بر مبنای تلفظ بومیان تِرانات آمده است («تاریخ تیرانا»، .npn). پروکوپیوس مورخ یونانی سدۀ 6 م آنجا که از تعمیر دژهای این منطقه، توسط ژوستینین یاد کرده، به قلعهای به نام ترکانوس در بالای کوه دایتی اشاره نموده است که آن را بیارتباط با نام تیرانا نمیتوان دانست (نک : VII/ 249-251). شوفیلیا، مورخ کروات، ترکانوس را برگرفته از نام تیرکان و تیرهان در زبان ایلیریایی میداند (IA، همانجا). همچنین نام تیرانا در منابعی که از جنگ عثمانیها با اسکندربیک (ژرژ کاستریوتا) (808-872 ق/ 1405-1468م)، قهرمان ملی آلبانی یاد کردهاند، آمده است (همانجا؛ نیز نک : اوزون چارشیلی، I/ 209).
در دوران جنگ اسکندربیک بر ضد دولت عثمانی، ساکنان کوههایاطرافتیرانا به سمتجلگهسرازیرشدند وبدینترتیب سببگسترش روستای تیرانا گردیدند (IA، همانجا). در این زمان روستای تیرانا در «تیمار» (نوعی نظام زمینداری در عثمانی) سلمانبیک بود. با ضعیف شدن حکومت مرکزی و برچیده شدن نظام تیمار، خاندانهای محلی آلبانیایی، به تدریج اراضی خود را گسترش دادند. در این میان سلیمانپاشای میلیتایی روستای تیرانا را بهزور از تصرفسلمانبیکبیرونآوردوحتىازحکومتعثمانی نیز برات گرفت (همان، XII(1)/ 377). سلیمانپاشا در اواخر سدۀ 16 و اوایل سدۀ 17م با تأسیس مسجد، گرمابه، نانوایی و کاروانسرا و دیگر تأسیسات عمومی این روستا را به صورت شهری کوچک درآورد(همانجا؛ نیزنک : سامی،3/ 1717). امروزه ساختمان مسجد سلیمانپاشا ــ کهخود نیز در آن مدفـون است ــ زیارتگاه مردم است. بنا بر روایتی نادرست نام این شهر نوبنیاد برگرفته از نام تهران در ایران است؛ بر پایۀ همین افسانه سلیمان پاشا به سبب پیروزی با ایرانیان نام این شهر را تیرانا نهاد (IA, XII(1)/ 376).
تیرانا در مدت دو سده تحت حاکمیت موروثی نوادگان سلیمان پاشا ــ که به ذکور بیکها معروف بودند ــ قرار داشت؛ در این دوران شهر به تدریج رشد و رونق یافت (همانجا). اولیاچلبی، سیاح ترک که در 1072ق/ 1662م از تیرانا دیدار کرده، زیبایی این شهر را ستوده، و از بازار، بناهای عمومی و باغهای آنجا یاد کرده است (6/ 106). در آن روزگار تیرانا تابع سنجاق (ایالت) اوخری بوده است (همانجا).
درسدۀ 11ق/ 17م اهالیتیرانا و نواحیاطراف آن به سرعت به اسلامرویآوردند، بهطوریکه درسدۀ18م، همۀاهالیتیراناجزیک خانوادۀ کاتولیک رومی، مسلمان بودند (EI2; IA, XII(1)/ 377). به اسلام گرویدن سریع اهالی تیرانا و اطراف آن، منجر به تشکیل طبقهای مرکب از بیکها، صنعتگران و بازرگانان، و همچنین سبب رشد و رونق مؤسسات دینی شد؛ از جمله، در آن دوره 8 مسجد ساخته شد که شماری از آنها را خاندانهای اصیل، و شماری را بازرگانان پدید آوردند (XII(1)/ 378 IA,). در اوایل سدۀ 20م، بیشتر مسلمانان تیرانا پیرو طریقتهای بکتاشی و یا هوادار رفاعیه بودند. در آن روزگار 19 مسجد بزرگ و کوچک، یک «نمازگاه» و 12 تکیه، متعلق به طریقتهای قادریه، خلوتیه، سعیدیه و نقشبندیهوجود داشت (ولیاللٰهی، 19-21؛ EI2).
در اواخر سدۀ 18 و اوایل سدۀ 19م، با انقراض خاندان ذکوربیک، تیرانا عرصۀ کشمکش میان ابراهیم بوشَتلی، اهل شکودرا (به ترکی: اشقودره) و قاپلان احمدپاشا توپتانی، اهل کروجا شد. این شهر سرانجام به دست توپتانیها افتاد و آنان به حکومت تیرانا دست یافتند (EI2). عبدالرحمان پاشا، فرزند قاپلان احمدپاشا، برای رونق تیرانا کوشید. او مدرسۀ علوم دینی و کتابخانهای در آنجا ساخت و مسجد قدیمی شهر را بازسازی کرد(کیل، 249-250 ؛ نیزنک : EI2). بر اثرکارهای عبدالرحمانپاشا و دوراندیشی او، این خاندان توانستند در کنار دولت مرکزی عثمانی به حیات سیاسی خود ادامه دهند، هر چند که عثمانیها در 1830-1831م دژ شهر را ویران کردند (IA، همانجا؛ EI2).
در نیمۀ دوم سدۀ 13ق/ 19م با الحاق تیرانا به سنجاق شکودرا (سکوتاری)، ولایت شکودرا تشکیل شد و این شهر تا هنگام جنگ بالکان (1912-1913م) و عقبنشینی عثمانیها از آنجا، جزو ولایت شکودرا بود. آشوبهای ناشی از سقوط عثمانی تیرانا را نیز تحت تأثیر قرار داد (XII(1)/ 377 EI2; IA,). در اواخر جنگ جهانی اول تیرانا در اشغال ارتش ایتالیا قرار گرفت (IA، همانجا)؛ اما به موجب قرارداد 1919م تریانون، آلبانی بار دیگر مستقل شد و به عضویت جامعۀ ملل درآمد. در این هنگام تیرانا در اختیار زمینداران و بزرگ مالکانی همچون احمدزوغو قرار گرفت؛ سپس در کنگرۀ لوشنیا در 1920م، تیرانا به عنوان پایتخت آلبانی تعیین شد و دولتی که در فوریۀ همان سال تشکیل شده بود، به تیرانا منتقل گردید (ولیاللٰهی، 81-82؛ صنعوی، 1/ یازده؛ IA، همانجا؛ EI2).
بخشبزرگی از تیرانا در فاصلۀ سالهای 1920-1939م ساخته شد؛ همچنین در آن دوره تأسیسات فرهنگی، مجلس عالی اسلامی و مدرسۀ بزرگ بکتاشیه در تیرانا گشایش یافت ( کلمبیا؛ IA,XII(1)/ 379). تیرانا در جریان جنگ جهانی دوم در 1939م/ 1318ش بهاشغال نیروهای ایتالیایی درآمد، اما در 1943م/ 1322ش جنگ آزادیبخش مردم آلبانی در برابر ایتالیا و سپس نیروهای آلمان، اشغالگران را از آلبانی و همچنین شهر تیرانا بیرون راند و انورخوجه، رهبر گروههای کمونیستی آلبانی با ورود به شهر تیرانا، تشکیل اولین دولت کمونیستی آلبانی را اعلام کرد (نک : ه د، آلبانی؛ کلمبیا؛ ولیاللٰهی، 82-83).
در دوران حکومت کمونیستی، بر جمعیت شهر تیرانا افزوده شد. در آن دوران تمسّک بهآیینهای مذهبی و دینی خلاف قانون اساسی و منافع ملی کشور تلقی میشد. دولت با بستن، تبدیل کردن به دیگر مکانها و یا خراب کردن بسیاری از مسجدها و کلیساها در ترویج افکار غیرمذهبی کوشش میکرد (نک : همو، 18-22، 25). با این حال مسجد جامع شهر تیرانا که تاریخ بنای آن به دوران حاکمیت عثمانیها باز میگردد، به لحاظ حفظ آثار فرهنگی توانست از تخریب و نابودی به دست کمونیستها در امان بماند (همو، 36).
در اوایل دهۀ 1990م در تیرانا تظاهرات بزرگی برضد دولت کمونیستی رخ داد و دولت را وادار کرد تا اصلاحات سیاسی و اقتصادی در نظام سیاسی آلبانی پدید آورد ( کلمبیا). پس از فروپاشی حکومت کمونیستی در تیرانا، نقش دینی بناهای مذهبی به آنها برگردانده شد و مراکز دینی فعالیتهای خود را دوباره آغاز کردند (ولیاللٰهی، 18-22، 25).
مآخذ
اولیا چلبی، سیاحتنامه، به کوشش احمدجودت، استانبول، 1318ق؛ سامی، شمسالدین، قاموسالاعلام، استانبول، 1308ق؛ صنعوی، قاسم، گاه شمار اروپای شرقی، تهران، 1371ش؛ ولیاللٰهی ملکشاه، حبیبالله، آلبانی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تهران، 1375ش؛ نیز: