زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه

جاری

جاری، از اصطلاحات خویشاوندی در فرهنگ مردم ایران که در تعریف آن آمده است: زنِ برادر شوهر، زن برادر نسبت به زن برادر دیگر، دو زن که هر یک زن یکی از دو برادرند ( لغت‌نامه ... )، و به عبارت دیگر، زنان دو برادر را نسبت به هم جاری گویند (معین). 
از ویژگیهای جاریها در فرهنگ مردم ایران ‌ــ ‌که ظاهراً‌ سابقه‌ای طولانی دارد ــ رقابت، حسادت و دشمنی با همدیگر است. مثلاً در «عقاید النساء» آمده است «عروس باید با مادرشوهر و خواهرشوهر و زن برادرشوهر که جاری یا یاد گویند، دشمنی کند» (آقاجمال، 22-23).
شاردن نیز در سفرنامه‌اش این مثل را از قول ایرانیان نقل کرده است: هوو هوو را خوشگل می‌کند، جاری جاری را کدبانو (II / 40-41). شاملو در توضیح این مثل نوشته است: «رقابت جاریها با یکدیگر ایجاب می‌کند که هر یک در تدبیر منزل ورزیده‌تر و کدبانوتر جلوه کند» (ص 74). مونس‌الدوله نیز در خاطرات خود ضمن اشاره به این گونه دشمنیها، برخی توطئه‌های زنان، ازجمله جاریها نسبت به یکدیگر را شرح می‌دهد (ص 22-23). در دورۀ قاجار و در خانواده‌های متمول برای اینکه اصل «دوری و دوستی» میان دو جاری برقرار شود، در ساختمان مشترک محل زندگی آنها تمهیداتی صورت می‌گرفت تا از برخوردهای احتمالی میان جاریها پیشگیری شود (مستوفی، 2 / 435). 
در گذشته سر سفرۀ عقد اعمال نمادینی به جا می‌آوردند که گواه بر دشمنی جاریها با یکدیگر بود؛ مثلاً یکی از زنان خانوادۀ عروس از شلۀ سرخ یک زبان درست می‌کرد و آن را زیر جایی که عروس می‌نشیند، به زمین میخکوب می‌کرد و می‌گفت: «زبان مادرشوهر، خواهرشوهر، جاری و پدرشوهر را بستم» (هدایت، 29)، یا یکی از همین زنان، قیچی‌ای زیر چادرش پنهان می‌کرد و بی‌آنکه کسی متوجه شود، آن را مرتب باز و بسته می‌کرد و می‌گفت: « ... زبان جـاری کوچکش را چیدم، زبـان جاری بـزرگش را چیدم ... »، و آن‌قدر می‌چید و می‌چید تا عقد ورچیده شود (کتیرایی، 150). این نگاه منفی طوری رواج داشت که حتى اگر دو جاری با یکدیگر خواهر هم بودند، باز این امر نمی‌توانست فرقی در کل ماجرا ایجاد کند؛ به طوری‌که در خراسان باوری وجود دارد مبنی بر اینکه هر‌گاه دو خواهر با هم جاری شوند، یکی از آن دو خواهر سیاه‌بخت خواهد شد (شکورزاده، 205). همچنین در شیراز اعتقاد بر این است که جاری‌شدنِ دو خواهر، آمدنیامد دارد، و اگر چنین اتفاقی بیفتد، باید بره‌ای قربانی کرد (همایونی، 16). 
شدت دشمنی جاریها به اندازه‌ای بوده که آن را از دشمنی میان هووها نیز بیشتر می‌دانسته‌اند، به گونه‌ای که در مثلها نیز بازتاب یافته است؛ مثلاً مردم طالقان می‌گویند: لباس دو هوو را در یک تشت می‌شورند، اما لباس دو جاری در دریا شسته نمی‌شود (ذوالفقاری، 2 / 1554)، مردم آمل نیز می‌گویند: هوو، رو‌به‌رو، جاری، پشت به پشت (همو، 2 / 1951)، و در برخی شهرها نیز می‌گویند: دو تا هوو از یک دروازه می‌روند، ولی دو تا جاری نمی‌روند (همو، 1 / 1038). مردم سیرجان نیز همین مفهوم را با این مثل بیان می‌کنند: چادر دوتا هوو تو یک سارُق جا می‌گیرد، چادر دو تا جاری جا نمی‌گیرد (همو، 1 / 737). دشمنی جاریها به صورتهای دیگر نیز در برخی امثال بازتاب یافته است (برای نمونه، نک‍ : همو، 2 / 1445، 1482، 1869؛ علمداری، 250؛ حاتمی، 140). 
در نقاط مختلف ایران، برای جاری اسامی متنوعی به کار می‌رود که در جدول به برخی از این موارد اشاره می‌شود: 

مآخذ

آذرلی، غلامرضا، فرهنگ گویشهای ایران، تهران، 1387 ش؛ آقاجمال خوانساری، محمد، «عقاید النساء»، عقاید النساء و مرآت البلهاء، به کوشش محمود کتیرایی، تهران، طهوری؛ جعفری دوآبسری، محمدعلی، فرهنگ عامۀ رودبار، رشت، 1388 ش؛ جهانگیری، علی‌اصغر، کندلوس، تهران، 1367 ش؛ حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، گذشته در کازرون، تهران، 1385 ش؛ حسامی، سارا، تحقیقات میدانی؛ خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، شیراز، 1385 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ شاملو، احمد، کتاب کوچه، تهران، 1390 ش، حرف «ج»؛ شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانۀ دماوند، تهران، 1379 ش؛ کتیرایی، محمود، از خشت تا خشت، تهران، 1348 ش؛ لغت‌نامۀ دهخدا؛ محتاط، محمدرضا، سیمای اراک، تهران، 1368 ش؛ محمدی‌ خُمَک، جواد، واژه‌نامۀ سکزی، تهران، 1379 ش؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1343 ش؛ مونس‌الدوله، خاطرات، به کوشش سیروس سعدوندیان، تهران، 1380 ش؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ همایونی، صادق، گوشه‌هایی از آداب و رسوم مـردم شیـراز، شیـراز، 1353 ش؛ نیـز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.