جحفه
جُحْفه، شهری کهن در عربستان، در نزدیکی کرانههای دریای سرخ و از میقاتگاههای حاجیان. ویرانههای این شهر متروک در 189 کیلومتری شهر مکه (فضلی، 87) و 15 کیلومتری شهر رابغ واقع است (جاسر، 415). این شهر در ابتدا مَهیَعه نام داشت. این نام در لغت به معنای جایگاه وسیع و پهناور است (ابن منظور، ذیل هیع)، و با موقعیت جغرافیایی سرزمینی که شهر در آن واقع بود، همخوانی داشت؛ سرزمین پهناوری که از یک سو به غدیرخم و وادی خرار و از دیگر سو به دریای سرخ منتهی میگردید (فضلی، 83).
پیشینۀ مهیعه به روزگار پیش از اسلام میرسد. به گزارش برخی از منابع دورۀ اسلامی، در آن روزگار به سبب افزایش جمعیت مکه، اعراب بنی عبیل ناگزیر به ترک مکه و مهاجرت از آنجا شدند و در مهیعه سکنا گزیدند؛ اما بر اثر وقوع سیلابی شدید، دچار خسارات جانی و مالی بسیار شدند. از اینرو به سبب ستمی که در نتیجۀ این پدیدۀ طبیعی بر بنی عبیل رفت، مهیعه از آن پس جحفه نام گرفت (کلبی، 6؛ ابن حبیب، 385؛ طبری، 1/ 208). به گزارش ابن قتیبه این رویداد در 80ق/ 699 م به وقوع پیوسته، و از آن سال این شهر جحفه خوانده شده است (ص 201).
جحفه در پیش از اسلام بر سر راه بازرگانی مکه به مدینه ــ که از جملۀ آبادترین راههای جزیرةالعرب به شمار میرفت ــ واقع بود (مونس، 99، 101) و در رویدادهای تاریخ صدر اسلام از آن یاد شده است. پیامبر(ص) به هنگام مهاجرت از مکه به مدینه به جحفه رسید و از آنجا برخلاف معمول راه غرب را در پیش گرفت و از رابغ الرمل گذشت و بدین ترتیب از منطقۀ نفوذ قریش خارج شد و خود را به مدینه رساند (همانجا). پیش از غزوۀ بدر نیز دو سریه در نزدیکی جحفه به فرماندهی عبیدة بن حارثه و سعد بن ابی وقاص رخ داد (ابن سعد، 2/ 7؛ واقدی، 1/ 10-11؛ مسعودی، 234-235). ماجرا از این قرار بود که گروهی از دشمنان پیامبر(ص) از جمله قبیلۀ بنی زهره به هنگام لشکرکشی کفار قریش به سوی بدر، در جحفه به دلایلی دچار ترس و وحشت گردیدند. از اینرو از جنگ سر باز زدند و از جحفه بازگشتند (ابن سعد، 2/ 13-14؛ واقدی، 1/ 42-45). پیامبر(ص) جحفه را میقات حاجیان مصر و شام و اهالی مغرب قرار داد؛ تا از آنجا برای مناسک حج مُحْرِم گردند (شافعی، 2/ 150؛ طوسی، 210).
جحفه در نخستین سدههای اسلامی همچنان در مسیر راههای بازرگانی و ارتباطی جزیرةالعرب قرار داشت (ابن خردادبه، 130-131) و از مهمترین سکونتگاههای دائمی میان شهرهای مکه و مدینه به شمار میآمد. آب مورد نیاز اهالی آن از چاه تأمین میگردید و طوایف بنی عامر (اصطخری، 20؛ ابن رسته، 178) و بنی سلیم مهمترین ساکنان آن بودند (یعقوبی، 314).
جحفه از آن روی که در نزدیکی کرانۀ دریای سرخ جای داشت، بارکدهای برای نواحی پیرامونی به شمار میرفت (قدامه، 187؛ ادریسی، 1/ 137) و دارای بازاری برای داد و ستد کالاهایی بود که به آنجا میآمد (ابوالفرج، 3/ 48). توسعۀ این شهر طی سدۀ 4ق با برپایی دیواری بر گرد آن برای امنیت بیشتر، ادامه یافت (مقدسی، 77-78).
ابوعبید بکری در اواخر سدۀ 5 ق/ 11م، از وجود دو مسجد به نامهای مسجدالنبی و مسجدالائمه در دو سوی جحفه خبر میدهد (1/ 367-368). پس از این سده جحفه اگرچه سکونتگاه پرجمعیتی بود (ادریسی، 1/ 142)، از آبادی گذشتۀ آن به شدت کاسته شد. نخستینبار یاقوت در سدۀ 7ق/ 13م، به ویرانی جحفه اشاره دارد. بر پایۀ گزارش او جحفه در آن روزگار به روستایی بزرگ تنزل یافته بود (2/ 35). در سدۀ 8 ق/ 14م، جحفه به مکانی غیرمسکونی بدل گشت (ابوالفدا، 80). در اواخر سدۀ 9ق/ 15م، جحفه کارکرد مذهبی خود را به عنوان میقاتگاه نیز از دست داد و حاجیان از رابغ محرم میگردیدند (قلصادی، 144)، اما در سدۀ 13ق/ 19م، جحفه موقعیت مذهبی خود را باز یافت (میرزا داوود، 88؛ نک : حسامالسلطنه، 135). امروزه تنها ویرانههای شهر قدیمی جحفه باقی مانده است (جاسر، 415، حاشیه 2).
از مهمترین آثار تاریخی جحفه میتوان به ویرانههای قصر علیا اشاره کرد که از عناصر معماری دورۀ خلافت عباسی به شمار میآید. در کنار این قصر مخروبۀ آثار بازار شهر قدیمی جحفه نیز دیده میشود. در سالهای اخیر امکانات مذهبی و بهداشتی برای زائران مکه که در این مکان محرم میشوند، ساخته شده است (فضلی، 91-93).
مآخذ
ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش ایلزه لیشتن اشتتر، بیروت، 1361ق/ 1942م؛ ابن خردادبه، عبیدالله، المسالک والممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1306ق/ 1889م؛ ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، لیدن، 1309ق/ 1891م؛ ابن سعد، محمد، طبقات الکبرى، بیروت، دارصادر؛ ابن قتیبه، عبدالله، المعارف، بیروت، 1407ق/ 1987م؛ ابن منظور، لسان؛ ابو عبید بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفى سقا، بیروت، 1403ق/ 1983م؛ ابوالفدا، تقویم البلدان، به کوشش رنو و دوسلان، پاریس، 1840م؛ ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، به کوشش سمیر جابر، بیروت، دارالفکر؛ ادریسی، محمد، نزهةالمشتاق، بیروت، 1409ق/ 1989م؛ اصطخری، ابراهیم، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1927م؛ جاسر، حمد، المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة، ریاض، 1401ق/ 1981م؛ حسامالسلطنه، سلطان مراد، سفرنامۀ مکه، به کوشش رسول جعفریان، قم، 1374ش؛ شافعی، محمد، الام، بیروت، 1400ق/ 1983م؛ طبری، تاریخ؛ طوسی، محمد، النهایة، بیروت، دارالکتاب العربی؛ فضلی، عبدالهادی، «الجحفة»، میقات الحج، 1417ق، س 3، شم 6؛ قدامة بن جعفر، «الخراج»، همراه المسالک و الممالک (نک : هم ، ابن خردادبه)؛ قلصادی، علی، رحلة، به کوشش محمد ابوالاجفان، تونس، 1978م؛ کلبی، هشام، الاصنام، به کوشش احمد زکی، مطبعة الامیریه، 1322ق/ 1914م؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، بیروت، 1965م؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906م؛ مونس، حسین، اطلس تاریخ الاسلام، قاهره، 1407ق/ 1987م؛ میرزا داوود، سفرنامه، به کوشش علی قاضی عسکر، تهران، 1379ش؛ واقدی، محمد، المغازی، به کوشش مارسدن جونز، بیروت، 1984م؛ یاقوت، بلدان؛ یعقوبی، احمد، «البلدان»، همراه الاعلاق النفیسة (نک : هم ، ابن رسته).