جولان
جولان، یا بلندیهای جولان، سرزمینی مرتفع در جنوبغربی کشور سوریه. ریشۀ نام جولان به روشنی معلوم نیست. نخستین بار در الواح کلی تل العمارنة از آن به شکل «جیلونی» یاد شده است و یونانیها آنرا «گولان تیتیس» نامیدهاند. برخی برآناند که شهر جولان که در ایالت باشان قرار داشته و در اوایل تاریخ دین یهود پناهگاه فراریان از قانون بوده، نام خود را به بلندیهایی که در غرب آن قرار داشته، داده است. گفته میشود که این نام از واژۀ عبری «گولا»، به معنی مهاجرت، مشتق شده، و نام عربی جولان برگرفته از نام آرامی گـولان است (نک : حلو، 203؛ علی،3 / 62؛ اسمیث، 213؛ الستن،30؛ جودائیکا، XIII / 1591 VII / 644, ).
بلندیهای جولان سرزمینی مثلثیشکل به مساحت 750‘1 کم 2 است که از نظر عوارض طبیعی به دو ناحیۀ متمایز تقسیم میشود: جولان سُفلا با میانگین ارتفاع 185-600 متر در جنوب، و جولان عُلیا با میانگین ارتفاع 600 -900 متر در شمال با قله کوههایی که بلندی برخی از آنها به 100‘1 متر و بیشتر میرسد. قلۀ این کوهها آتشفشانی است و از مهمترین آنها تل الحارّة، با 094‘1 متر، تل شیحان با 135‘1 متر، تل ابوالندى با 200‘1 متر و تل قینه با 809‘1 متر بلندی را میتوان نام برد. زمینهای جولان از تودههای آتشفشانی نامنظم، گدازههای خاکستر شده و سنگهای آتشفشانی پوشیده شده است. درگذشته سطح زمین این منطقه را تخته سنگهای آتشفشانی آنچنان پوشانده بود که در آنجا امکان کشاورزی نبود، اما چراگاههای سرسبز و چشمههای آب بسیاری وجود داشت. این بلندیها از بیشههای بلوط پوشیده بود که امروزه از میان رفته، و از آنها فقط قسمتهای کوچک جدا افتادهای باقی مانده است. بلندیهای جولان از لحاظ منابع آبی بسیار غنی است و سرچشمۀ رودهای مهمی چون رود اردن، بانیاس و الرقّاد به شمار میآید ( المعجم ... ، 1 / 504-505؛ مصلح، 1-2؛ «راهنما ... »، 33؛ الستن، 304؛ جودائیکا، XIII / 1531). رودخانههای این منطقه غالباً به رود یرموک میپیوندد. این رود، جولان را از دشتهای شمال اردن جدا میکند (طوقان، 324؛ «راهنما»، همانجا).
پیشینۀ تاریخی
ابزار و ادوات سنگی به دست آمده از بلندیهای جولان، دیرینگی زیست انسان در آنجا را به عصر سنگ میرساند؛ اما تاریخ این منطقه عملاً با ورود قبایل کنعانی به غرب سوریه در هزارۀ 3 قم آغاز میگردد. برپایۀ الواح تل العمارنه (متعلق به اواسط هزارۀ 2 قم) جولان از نواحی شمالی قلمرو فراعنۀ مصر به شمار میرفت ( الموسوعة، 7 / 809؛ اناتی، 263-264؛ ملامت، 18).
به نوشتۀ عهد عتیق (سفر تثنیه، 41:5-44؛ سفر یوشع، 27:21-28) حضرت موسى(ع) 3 شهر را تعیین کرد تا فراریان از قانون به آنجا پناه برند و جولان یکی از این شهرها بود.
در اواخر هزارۀ 2 و اوایل هزارۀ 1 قم، جولان در قلمرو آرامیان قرار داشت تا آنکه در 732 قم، قلمرو آنان به تصرف آشوریان درآمد. دیری نپایید که بابلیها در 721 قم متصرفات آنان در سوریه، از جمله جولان، را ضمیمۀ پادشاهی خود کردند. در سدۀ 5 قم هخامنشیان ــ که پهنۀ فرمانرواییشان تا سرزمین شام گسترش یافته بود ــ بر جولان استیلا یافتند. در 333 قم قلمرو هخامنشیان به تصرف اسکندر مقدونی درآمد. پس از مرگ اسکندر و فروپاشی امپراتوری او، سلوکیان در 300 قم بر بخشهایی از متصرفات وی، از جمله جولان، فرمانروایی یافتند. در روزگار سلوکیان، جولان مورد منازعه میان آنان و بطلمیوسیان مصر بود. در 64 قم جولان بر قلمرو امپراتوری روم افزوده شد ( الموسوعة، 7 / 810).
به روزگار فرمانروایی رومیان بر این منطقه هرود ایپتاس در 14 م شهر جولیاس را در بلندیهای جولان بنا، و شهر بانیون را نوسازی کرد (دباغ، 1(1) / 633، تدمور، 123؛ یوسفوس، II / 168, III / 56). در 53 م کلودیوس، امپراتور روم، فلیکس را فرمانروای جولان و دو ایالت دیگر سوریه کرد و در تغییرات اداری دوران دیوکلتین فلسطین به 3 ناحیه تقسیم شد که جولان، جلیل و دکاپولیس ناحیۀ دوم آن را تشکیل میدادند (یوسفوس، II / 247؛ سفرایی، 351).
با تجزیۀ امپراتوری روم در 395 ق به دو بخش شرقی و غربی، جولان در قلمرو دولت روم شرقی یا بیزانس قرار گرفت. دولت روم شرقی به منظور جلوگیری از پیشروی ساسانیان در سوریه قبایلی از اعراب را در این سرزمین اسکان داد و بدینترتیب، شمار ساکنان عرب در سوریه افزایش یافت. در این روزگار جولان بخشی از قلمرو ملوک غسانی تابع روم شرقی به شمار میرفت که بر بیشتر نقاط سوریه از جمله جولان فرمانروایی داشت (نک : عثامنه، 10-11؛ علی، 3 / 440-441؛ الموسوعة، همانجا).
ورود اسلام به جولان با ارسال نامۀ پیامبراسلام (ص) در سال 6 ق / 627 م، توسط شجاع بن وهب اسدی به حارث بن ابی شمر غسانی نمایندۀ هراکلیوس، پادشاه روم شرقی در دمشق و توابع که مقرش در جولان بود، آغاز شد و او که آخرین سلطان آل غسان بود، اسلام آورد و هدیهای خدمت پیامبر(ص) فرستاد (مسعودی، 260-261؛ علی، 3 / 426، 429).
به روزگار خلافت عمر، جولان توسط شُرَحْبیل بن حسنه به تصرف مسلمانان درآمد (بلاذری، 115-116) و با برپایی پادگانی به نام دیوان الجند در شهر جابیه، به پایگاهی نظامی برای فتح دیگر نواحی شام بدل شد. مسلمانان برای فتح بیتالمقدس از این پادگان حرکت کردند (عثامنه، 71، 79). در همین دوران هراکلیوس، سپاهی گران برای بازپسگیری شام گسیل داشت و شدیدترین جنگها در ناحیۀ یرموک میان مسلمانان و نیروهای بیزانسی جریان یافت (بلاذری، 135-140).
در دورۀ اسلامی و به روزگار خلافت امویان و عباسیان، جولان کورهای در جند شام به شمار میرفت و به مرور زمان قبایل مختلفی از اعراب در آنجا اقامت گزیدند که به کار کشاورزی و دامداری اشتغال داشتند ( الموسوعة، همانجا). در دورۀ جنگهای صلیبی، جولان بارها دستخوش تاراج صلیبیان شد و آسیب فراوان دید و برخی از شهرهای آن از جمله بانیاس و قلعۀ صُبیبه (نمرود) به اشغال آنان درآمد (همانجا؛ رانسیمان، II / 159).
در سدۀ 7 ق به هنگام تهاجمات مغولان به شام، جولان از حملات آنان مصون نماند و بار دیگر آسیب دید، اما در 658 ق / 1260 م، ملک مظفر قُطُز، از ممالیک بحریه در عین جالوت آنها را شکست داد و از شام بیرون راند (ابن شداد، 1 / 90؛ ابن تغری بردی، 7 / 79، 90-91). جولان پس از آن تا چیرگی عثمانیها بر شام در سدۀ 10 ق / 16 م از آرامشی نسبی برخوردار بود. در دورۀ استیلای عثمانیها بر جولان، این سرزمین از توابع دمشق و مهمترین راه ارتباطی دمشق با فلسطین و مصر به شمار میرفت ( الموسوعة، همانجا).
پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی و تشکیل کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین و تقسیم آنها میان فرانسه و بریتانیا به عنوان کشورهای تحتالحمایه، بلندیهای جولان در مرزهای سوریۀ تحتالحمایۀ فرانسه قرار گرفت (مصلح، 2-3، 136). در پی نخستین درگیری نظامی میان اعراب و اسرائیل در 1327ش / 1948م و اعلام آتشبسی میان طرفهای درگیر در 1949م 4 منطقۀ خلع سلاح شدۀ بانیاس، حوله ـکَعْوَش، عامریه ـ حاصل و کرانههای دریاچۀ طبریه در جولان، مرزهای سوریه و اسرائیل تعیین شد ( الموسوعة، 7 / 811؛ نجاتی، 8).
بلندیهای جولان در 1346ش / 1967م پس از جنگی سنگین توسط نیروهای اسرائیلی اشغال شد و دولتمردان اسرائیلی آنجا را بخشی از اسرائیل بزرگ خواندند (حوت، 227؛ بریلیانت، 54 41-42,). اصولاً از زمان تشکیل دولت اسرائیل رهبران مذهبی ـ سیاسی این کشور بر الحاق بلندیهای جولان به اسرائیل تأکید داشتند (اقوانی، 94؛ هریس، 63). خودداری اسرائیل از بازپس دادن بلندیهای جولان فقط جنبۀ نظامی ندارد. از لحاظ اقتصادی بخش بزرگی از آب مصرفی ساکنان اسرائیل از بلندیهای جولان تأمین میشود (ساشار، 1003).
در نخستین روزهای اکتبر 1973، همزمان با حملۀ ارتش مصر به صحرای سینا، سوریها نیز به مواضع نیروهای اسرائیل در بلندیهای جولان حمله کردند و به سرعت مواضع اسرائیلیها را پشت سر گذاردند و بلندیهای جولان را پس گرفتند؛ اما اندکی بعد ارتش اسرائیل بخشهای عمدهای از بلندیهای جولان را به تصرف درآورد و خط آتشبس جدیدی ایجاد شد که برپایۀ آن قنیطره و آبادیهای مهمی چون حمیدیه، قحطانیه و رفید در خاک سوریه باقی ماند (نجاتی، 87-90؛ الموسوعة، همانجا) و در 1353ش / 1974م موافقتنامۀ جداسازی نیروها در بلندیهای جولان میان سوریه و اسرائیل منعقد گردید (کواندت، 20-21).
مآخذ
ابن تغری بردی، النجوم، قاهره، 1357ق / 1938م؛ ابن شداد، محمد، الاعلاق الخطیرة، به کوشش یحیى زکریا عباره، دمشق، 1991ق؛ بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، 1865م؛ حلو، عبدالله، تحقیقات تاریخیة لغویة فی الاسماء الجغرافیة السوریة، بیروت، 1999م؛ حوت، بیان نویهض، فلسطین، بیروت، 1991م؛ دباغ، مصطفى مراد، بلادنا فلسطین، عمان، 1393ق / 1973م؛ طوقان، فواز، «الواقوصة»، بلاد الشام فی صدر الاسلام، عمان، 1987م؛ عثامنه، خلیل، فلسطین فی خمسة قرون، بیروت، 2000م؛ علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، 1978م؛ عهد عتیق؛ مسعودی، علی، التنبیه و الاشراف، به کوشش دخویه، لیدن، 1893م؛ مصلح، محمد، الجولان الطریق الى احتلال، بیروت، 2000م؛ المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، به کوشش مصطفى طلاس، دمشق، 1411ق / 1990م؛ الموسوعة العربیة، دمشق، 2003م؛ نجاتی، غلامرضا، جنگ چهارم اعراب و اسرائیل، تهران، 1352ش؛ نیز:
Agwani, M. S., «Goals, Means and Patterns of Israeli Settlements in the Occupied Arab Territories», The Israeli Settlements in the Occupied Arab Territories, Washington, 1985; Anati, E., Palestine Before the Hebrews, London, 1963; Brilliant, M., Portrait of Israel, New York, 1970; Elston, R., The Traveller’s Handbook for Palestine and Syria, London, 1929; Harris, W. W., «Israeli Settlements in the Occupied Arab Territories 1967-1984», The Israeli Settlements in the Occupied Arab Territories, Washington, 1985; Josephus, The Jewish War, tr. J., Thackeray, London etc., 1976; Judaica ; Malamat, A., «Canaan-Before and During the Israelite Conquest», A History of the Jewish People, ed. H. H., Ben-Sasson, Massachusetts, 1976; The Middle East Intelligence Handbooks, 1943-1946 (Syria), London, 1987; Quandt, W. B., Camp David, Washington, 1986; Runciman, S., A History of the Crusades, London, 1965; Sachar, H.M., A History of Israel, New York, 1998; Safrai, S., «From Roman Anarchy until the Abolition of the Patriarchate», A History of the Jewish People, ed. H. H. Ben-Sasson, Massachusetts, 1976; Smith, W., Bible Dictionary, Old Tappan, 1977; Tadmor, H., «The Period of the Tow Kingdoms», A History of the Jewish People, ed. H. H. Ben-Sasson, Massachusetts, 1976.