حمزه
حَمْزه، فرزند حبیب بن عُمارة بن اسماعیل زَیّات تیمی (80-156 ق/ 699-773 م)، عالم کوفی و یکی از قاریان هفتگانه. وی در کوفه میزیست و در شهرهای عراق تجارت میکرد (ابنسعد، 6/ 385؛ طبری، 11/ 656؛ سمعانی، 3/ 122؛ طوسی، 177). ذهبی او را ایرانیالاصل میداند (سیر … ، 7/ 90). احتمال میرود او برخی از صحابه را در روزگار سالخوردگی آنان درک کرده و حتى برخی را دیده باشد (ابنجزری، غایة … ، 1/ 261).
عموم مصنفین فضایل اخلاقی متعددی برای حمزه برشمرده، و عالمان بزرگی چون ابوحنیفه، سفیان ثوری و اعمش بر برتری و وثاقت او اذعان کردهاند (اندرابی، 109؛ ذهبی، میزان … ، 1/ 284). ذکر نام افراد متعدد در کتب رجالی به عنوان شیوخ حمزه بیانگر پیوند استوار قرائت وی با قرائت صحابه است، چنانکه نقل شده وی هیچ حرفی از کتابالله را جز از طریق نقل و اثر قرائت نکرده است (ابنجزری، همان، 1/ 261-262؛ ابنخلکان، 1/ 167).
گفته شده وی بیش از همه از عاصم بن ابیالنجود (د 127 ق/ 745 م)، حمران ابن اعین شیبانی (د 130 ق/ 748 م)، ابواسحاق سبیعی (د 132 ق/ 750 م)، جعفر بن محمد الصادق (ع) (د 148 ق/ 765 م)، سلیمان بن مهران اعمش (د 148 ق/ 765 م) و عبدالرحمان ابن ابی لیلی (د 148 ق) بهره جسته است (ابوعمرو، 21؛ ذهبی، معرفة … ، 1/ 112؛ ابنجزری، همانجا) و البته این کسان همگی قرائت خود را از علی بن ابیطالب (ع) (شهادت: 40 ق/ 661 م)، ابی بن کعب و عبدالله بن مسعود اخذ کردهاند (ابنمجاهد، 73؛ اندرابی، 115؛ ابنجزری، همان، 1/ 459).
برخی معتقدند حمزه، قرآن کریم را مستقیماً بر جعفر بن محمدالصادق (ع) قرائت کرده و از ابوعمرو بن علاء (68-154 ق/ 687-771 م)، قاری بصره از قاریان هفتگانه نیز قرائت آموخته است (ابنمجاهد، 85؛ اندرابی، 117؛ بنا، 1/ 35). نمونههایی از موافقت قرائت حمزه با قرائت ائمۀ اهل بیت (ع) در منابع آمده است (نک : خطیب، 1/ 97، 2/ 28، 472، جم ).
مشهورترین شاگردان حمزه عبارتاند از: سفیان ثوری (د 162 ق/ 779 م)، سُلیم بن عیسى (د 188 ق/ 804 م)، ابوالحسن کسائی (د 189 ق/ 805 م) و نیز حسین بن علی جعفی (د 203 ق/ 818 م)، که دو راوی مشهور قرائت او، یعنی خلف بن هشام (د 229 ق/ 844 م) و خلّاد بن خالد (د 220 ق/ 835 م) قرائتشان را به طریقۀ عرض، از سُلیم نقل کردهاند (ابوعمرو، 25؛ اندرابی، 111-112؛ مزی، 7/ 315؛ ابنجزری، همان، 1/ 262).
گفته شده حمزه به شدت از افراط و تکلفهای بیجا در قرائت نهی میکرده است. روش مشهور وی در قرائت، ادای کامل همزه و کسره بوده است (ابنمجاهد، 76؛ ذهبی، همان، 1/ 96). مصنفین اصول قرائت وی را چنین برشمردهاند: اماله، وقف بر همزه در طرفین کلمه، اشباع مدّ، تلفظ مضموم ضمیر جمع «هُم»، تخفیف «لٰکنَّ»، اِشمام «ص» به «ز»، حذف یا کسر «ی» زاید در حال وقف، ادغام و عطف اسم ظاهر بر ضمیر مجرور (ابنمجاهد، 122؛ ابـوعمـرو، 40؛ ابنجزری، النشر ... ، جم ، غایـة، 1/ 263؛ ابوعلـی، 320-322؛ محیسن، 214-227).
آثاری نیز به وی نسبت دادهاند (برای نمونه، نک : ابنندیم، 32؛ بنا، ابنسعد، همانجاها).
مآخذ
ابنجزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، 1352 ق؛ همو، النشر فی القراءات العشر، بیروت، دارالفکر؛ ابنخلکان، وفیات الاعیان، بیروت، 1968 م؛ ابنسعد، محمد، الطبقات الکبرى، بیروت، 1405 ق؛ ابنمجاهد، احمد، السبعة فی القراءات، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، 1400 ق؛ ابنندیم، الفهرست؛ ابوعلی فارسی، حسن، الحجة فی علل القراءات السبع، قاهره، 1403 ق/ 1983 م؛ ابوعمرودانی، عثمان، التیسیر، به کوشش اتوپرتسل، بیروت، 1416 ق؛ اندرابی، احمد، قراءات القراء المعروفین، به کوشش احمد نصیف جنابی، بیروت، 1407 ق؛ بنا، احمد، اتحاف فضلاء البشر، قاهره، 1417 ق؛ خطیب، عبداللطیف، معجمالقراءات، دمشق، 1422 ق؛ ذهبی، محمد، سیر اعلام النبلاء، بیروت، 1410 ق؛ همو، معرفة القراء الکبار، به کوشش محمد جادالحق، قاهره، 1986 م؛ همو، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، قاهره، 1963 م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، به کوشش عبدالرحمان بن یحیى معلمی یمانی، حیدرآباد دکن، 1962 م؛ طبری، تاریخ؛ طوسی، محمد، الرجال، نجف، 1381 ق؛ محیسن، محمدسالم، الارشادات الجلیة، قاهره، 1974 م؛ مزی، یوسف، تهذیبالکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت، 1409 ق.