خاتم
خاتَم، شهرستانی در استان یزد به مرکزیت شهر هرات.
شهرستان خاتم با 931‘ 7 کم 2 مساحت در جنوبیترین نقطۀ استان یزد واقع است. این شهرستان از شمال و شمال غربی به شهرستانهای مهریز و ابرکوه (ابرقو) در این استان، از شرق به شهرستانهای شهر بابک و سیرجان در استان کرمان، از غرب به شهرستان بوانات در استان فارس، و از جنوب غربی و جنوب به شهرستان نیریز در استان فارس محدود است (نک : اطلس ... ، 195؛ جغرافیا ... ، 18).
نام تاریخی این شهرستان «هرات و مروست» است و در گذشته پیش از تبدیل شدن به شهرستان، دهستانی از توابع شهرستان شهر بابک (در استان کرمان) به شمار میرفت؛ اما در 1359 ش، از شهرستان شهر بابک جدا شد و به شهرستان مهریز در استان یزد پیوست. پس از آن، در 1368 ش، دهستان هرات و مروست تشکیل، و شهر هرات به عنوان مرکز آن انتخاب شد و این دهستان در 1381 ش با تصویب هیئت وزیران، به شهرستان ارتقا یافت ( فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور ... ، 94/ 75، 85؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای استان ... ، 2/ 465؛ «معرفی ... »، بش ) و به پاس خدمات آیتالله خاتمی، امام جمعۀ فقید یزد، در جریان سیل سال 1365 ش هرات، این شهرستان خاتم نام گرفت (ناظمیان، 28).
بر پایۀ قانون تقسیمات کشوری در 1387 ش شهرستان خاتم دارای دو بخش به نامهای مرکزی و مروست، 4 دهستان و دو شهر هرات و مروست است ( نشریه ... ، بش ).
شهرستان خاتم از لحاظ عوارض طبیعی از دو بخش کوهستانی و دشتهای کویری تشکیل شده است. کوه کَتآباد (539‘ 3 متر)، بادامی (708‘2 متر) و بالا قلعه (583‘2 متر) ازجمله کوههای این شهرستاناند ( فرهنگ جغرافیایی کوهها ... ، 3/ 184، 185، 205).
رودخانۀ بوانات (مروست) که از کوههای ساریخانی و ختایان و کتایان، در غرب و شمال غربی مروست، سرچشمه میگیرد، پس از گذشتن از دشت مروست، به کویر هرات و مروست میریزد (فرهنگ جغرافیایی آبادیهای استان، 2/ 447). چشمه، قنات و چاه از دیگر منابع آبی شهرستان خاتماند (همان، 2/ 447- 448).
این شهرستان به سبب واقعشدن در پایانههای زاگرس و شروع کویرهای خشک، دارای آبوهوای متأثر از آبوهوای کوهستانی، بیابانی، نیمهبیابانی و معتدل است (همان، 2/ 447).
شهرستان خاتم بهسبب دوری از مرکزیت اداری و اقتصادی و انزوای جغرافیایی، از نظر صنعتی توسعه نیافته، و اقتصاد آن بر پایۀ فعالیتهای کشاورزی و دامپروری است. وجود زمینهای حاصلخیز، مراتع و جنگلهای سرسبز و پوشش گیاهی مناسبْ این شهرستان را از دیگر شهرستانهای استان یزد متمایز کرده است. گندم، جو، ذرت، پسته، زردآلو، انگور و بادام از محصولات کشاورزی آنجا ست. محصولاتی مانند گندم، علوفه، دانههای روغنی، انگور و زردآلو در این منطقه از تولید بالایی برخوردار است. بهسبب وجود مراتع درجه دو، جنگل، مراتع تاغ طبیعی و کلا، آب فراوان و اقلیم مناسب، دامپروری نیز در شهرستان خاتم رونق فراوان دارد (همان، 2/ 452؛ قبادیان، 82-85؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور، همانجا). صنایع دستی نظیر قالیبافی، گیوهبافی، گلیمبافی، جوالبافی و جز آنها از مشاغل این شهرستان است («معرفی»، بش ).
جمعیت شهرستان خاتم بر اساس سرشماری آبان 1385، بالغ بر 695‘31 تن بوده است («درگاه ... »، بش (. شهر هرات، مرکز این شهرستان، نیز در 1385 ش، 795‘10 تن جمعیت داشته است (همانجا).
شهرستان خاتم به سبب همجواری با استانهای فارس و کرمان، دارای ویژگیهای فرهنگی و قومی خاصی است و آمیزهای از فرهنگ مردمان کرمان، فارس و یزد در آن به چشم میخورد. گویش مردم این منطقه نیز ترکیبی از گویش مردم استانهای کرمان و فارس است («معرفی»، بش ).
دیرینگی مناطق «هرات» و «مروست» را به تحقیق نمیتوان معین کرد؛ اما بر اساس نظریۀ برخی از محققان، آریاییان پس از مهاجرت به داخل ایران نام آبادیهای تازۀ خود را به یاد هرات و مرو خراسان نامگذاری کردهاند (باستانی، 243-244، حاشیۀ 2؛ حسینی موسى، 52؛ نیز نک : فسایی، 1/ 116). اگرچه نام هرات و مروست در منابع تاریخی پیش از اسلام به چشم نمیخورد، اما جغرافیانگاران مسلمان در سدههای نخستین اسلامی، شهرهای هرات و مروست را در شمار شهرهای کورۀ اصطخر نام بردهاند (نک : اصطخری، 102، 125؛ مقدسی، 424؛ ابنحوقل، 1/ 263، 266). اصطخری، جغرافیانگار سدۀ 4 ق/ 10 م، هرات را شهری بزرگتر از ابرکوه وصف کرده است که محصول میوۀ آن بسیار بیشتر از مصرف ساکنانش بود و به همین سبب، آن را به مناطق دیگر صادر میکردند (ص 126).
در 357 ق/ 968 م یسع بن محمد (د 358 ق) از خاندان بنی الیاس کرمان، بعد از آنکه بر مسند حکومت کرمان نشست، درصدد برآمد سرزمینهایی از قلمرو عضدالدولۀ دیلمی را تسخیر کند؛ به همین منظور، از سیرجان راهی شهر بابک و مروست شد؛ اما لشکریانش متفرق شدند و به عضدالدوله پیوستند (ناصرالدین، 15؛ ابناثیر، 8/ 586-587).
ابنبلخی در سدۀ 6 ق/ 12 م، هرات را شهرکی آبادان با هوای معتدل و دارای مسجد جامع توصیف کرده، و مروست را به توابع کرمان نزدیکتر دانسته، نیز از درختان بسیار و آبهای روان آن سخن گفته است (ص 125).
یاقوت مؤلف سدۀ 7 ق/ 13 م، هرات را شهری در فارس، نزدیک اصطخر با بستانها و باغهای فراوان وصف کرده است (4/ 959).
هرات و مروست در سدۀ 8 ق/ 14 م، در دورۀ حکومت ایلخانان مغول و همچنین خاندان محلی آل مظفر، مورد توجه بسیار بود؛ در دورۀ حکومت سلطان محمد الجایتو، امیر مظفر (از سرداران الجایتو و خاندان آل مظفر) افزون بر حکومت میبد، از سوی الجایتو مأمور نگهداری راهها از حدود اردستان تا کرمانشاهان و راههای ابرکوه، هرات و مروست شد (معینالدین، 1/ 38؛ کتبی، 5-6؛ عبدالرزاق، 1/ 188).
پس از امیر مظفر، امیر مبارزالدین محمد (د 765 ق/ 1364 م) بنیانگذار سلسلۀ آل مظفر نیز مورد توجه سلطان محمد الجایتو و سلطان ابوسعید (د 736 ق) قرار گرفت و نگهداری راههای مزبور به او واگذار شد (نک : بافقی، 1/ 97؛ ستوده، 1/ 60، 122).
در 744 ق، جمعی از اعراب فولادی فارس مناطق هرات، مروست، رودان و رفسنجان تا سر حد خراسان را غارت کردند و راههای آن نواحی را بستند و بر آنجا تسلط یافتند. امیر مبارزالدین محمد، از شاهان آل مظفر، با لشکری به آنان تاخت و توانست ایشان را شکست دهد (نک : عبدالرزاق، 1/ 227- 228؛ نیز نک : ستوده، 2/ 207).
در دورۀ حکومت شاه منصور، از شاهان آل مظفر (حک 790-795 ق/ 1388-1393 م)، پهلوان مهذب خراسانی بر ابرکوه، هرات و مروست که در میان محدودۀ آل مظفر افتاده بود، دست یافت. شاه منصور نخست، به ابرکوه حمله آورد و آن را تصرف کرد، سپس متوجه هرات و مروست شد. قلعۀ مروست را با جنگ گرفت و عزیز نامی را که از جانب پهلوان مهذب، کوتوال آنجا بود، به قتل رساند. پس از آن، قنبر خراسانی که کوتوال قلعۀ هرات بود، قلعه را تسلیم شاه منصور کرد (حافظ ابرو، 2/ 287-288؛ شرفالدین علی، 486-487).
حمدالله مستوفی مؤلف سدۀ 8 ق/ 14 م، مروست را دهی بزرگ با میوه و غلۀ فراوان و هوای معتدل و آب روان، و هرات را شهری کوچک با آب و هوای معتدل وصف کرده است (ص 122، 123). هرات و مروست در اوایل سدۀ 9 ق/ 15 م ضمیمۀ ولایت شیراز بود، اما در اواسط این سده مظفرالدین شاه بن یوسف (حک 841-872 ق/ 1437-1467 م) از ترکمانان قراقویونلو که سلطۀ خود را بر عراق، فارس و کرمان گسترده بود، هرات و مروست را از ولایت شیراز جدا، و ضمیمۀ کرمان کرد (ابوبکر طهرانی، 401).
هرات و مروست در سدههای بعد هم میان حکام و خاندانهای مختلف دست به دست میگشت و به سبب واقعشدن بر سر راه یزد، فارس و کرمان همواره محل آمدوشد سپاهیان و حکام بود (نک : روملو، 1/ 521؛ موسوی، 362).
مروست یا هرات مروست در دورۀ قاجاریه یکی از بلوکهای فارس به شمار میرفت (فسایی، 2/ 1557، 1572). به نوشتۀ فسایی، بلوک مروست از سردسیرات فارس بوده، و در آنجا گندم، جو، پنبه و خشخاش به عمل میآمده و آب آن از قنات تأمین میشده است. این بلوک به مرکزیت شهر مروست در آن دوره، مشتمل بر 14 قریۀ آباد بوده است (2/ 1557- 1558، 1572).
ازجمله آثار تاریخی این شهرستان میتوان به قلعۀ مروست، بقعۀ شیخ عبدالله، بقعۀ شیخ بهاءالدین و قلعۀ محمدکریم خان اشاره کرد («معرفی»، بش (.
مآخذ
ابناثیر، الکامل؛ ابنبلخی، فارسنامه، به کوشش لسترنج و نیکلسن، تهران، 1385 ش؛ ابنحوقل، محمد، صورةالارض، به کوشش کرامرس، لیدن، 1938 م؛ ابوبکر طهرانی، دیار بکریه، به کوشش نجاتی لوغال و فاروق سومر، تهران، 1356 ش/ 1977 م؛ اصطخری، ابراهیم، المسالک و الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، 1870 م؛ اطلس گیتاشناسی استانهای ایران، به کوشش سعید بختیاری، تهران، 1383 ش؛ باستانی پاریزی، محمدابراهیم، مقدمه و حاشیه بر پیغمبر دزدان، تهران، 1363 ش؛ بافقی، محمدمفید، جامع مفیدی، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1342 ش؛ جغرافیای استان یزد، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1384 ش؛ حافظ ابرو، عبدالله، جغرافیا، به کوشش صادق سجادی، تهران، 1378 ش؛ حسینی موسى، زهرا، شهر بابک (سرزمین فیروزه)، کرمان، 1382 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، 1331 ق/ 1913 م؛ «درگاه ملی آمار»، آمار (مل )؛ روملو، حسن، احسن التواریخ، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1384 ش؛ ستوده، حسینقلی، تاریخ آل مظفر، تهران، 1346- 1347 ش؛ شرفالدین علی یزدی، ظفرنامه، به کوشش عصامالدین اورونبایف، تاشکند، 1972 م؛ عبدالرزاق سمرقندی، مطلع سعدین و مجمع بحرین، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1372 ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای استان یزد، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1381 ش؛ فرهنگ جغرافیایی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، سازمان جغرافیایی کشور، تهران، 1357 ش؛ فرهنگ جغرافیایی کوههای کشور، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، 1379 ش؛ فسایی، حسن، فارسنامۀ ناصری، به کوشش منصور رستگار فسایی، تهران، 1367 ش؛ قبادیان، عطاءالله، فلات مرکزی ایران (سیمای طبیعی استان یزد)، اهواز، 1361 ش؛ کتبی، محمود، تاریخ آل مظفر، به کوشش عبدالحسین نوایی، تهران، 1335 ش؛ «معرفی شهرستان خاتم»، فرمانداری شهرستان خاتم (مل )؛ معینالدین یزدی، مواهب الٰهی، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1326 ش؛ مقدسی، محمد، احسنالتقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ موسوی اصفهانی، محمدصادق، تاریخ گیتیگشا، به کوشش سعید نفیسی، تهران، 1317 ش؛ ناصرالدین منشی کرمانی، سمط العلى، به کوشش عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1362 ش؛ ناظمیان، مهدی، نیایش در آدینه، یزد، 1384 ش؛ نشریۀ عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری، وزارت کشور، تهران، 1387 ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز: