خارگ
خارْگ، مستندی ساختهشده در 1344 ش، به کارگردانی مصطفى فرزانه، یکی از نخستین تکنگاریهای بصری با دیدگاهی اقتصادی و فرهنگی دربارۀ جزیرۀ خارگ. کارگردان سعی کرده است تمدن و اقتصاد کهن مردم جزیره را در پیوند با روند پیشرفت و صنعتیشدن آن به تصویر بکشد.
فیلم خارگ شامل دو بخش به هم پیوسته است: در بخش اول، به زندگی کهن و سنتی ساکنان بومی پرداخته شده، و در بخش دوم، چگونگی صنعتیشدن خارگ تصویر شده است. بخش اول فیلم با تصاویر کوتاهی از جزیرۀ «خارگو»، در شمال جزیرۀ خارگ، شروع میشود. این جزیره از «اجزاء خارگ» است و بیشترِ مردمِ جزیرۀ خارگ «مال و دواب خود را برای علفچرانی در آن» رها میکردند (فرامرزی، 53).
خارگو جزیرهای است مسطح و فاقد کوه و تپه و ماهور و آبادی، که فقط دو درخت و یک خانه در آن موجود بود و یک خانوار دونفره با بزغالهشان در آن زندگی میکرد که به تعبیر راویِ گفتار فیلم، با شعلههای آتش حاصل از سوختن گاز که در جزیرۀ خارگ زبانه کشیده بود، با «تردید» به سوی آینده گام میبرداشت. کارگردان با همین نمای کوتاه و گفتار مرتبط با آن، قالب و ترکیبی انسانشناختی نیز برای فیلمش ترسیم کرده است (همو، 53-54).
براساس گفتار فیلم، 14هزار سال پیش، خارگ سر از دریای پارس بهدر کرد؛ جزیرهای مرجانی، شامل گُلهای سنگی و سنگهای رنگین و جاندار که قرنها پیش، ایرانیان زردشتی بر یکی از صخرههای آن، آتشکده و معبد ساختند و آن صخره و اطرافش را مقدس شمردند. تصاویری از بقایای کهن گورهای سنگی، دیوارهای معابد، آتشکدههای زردشتی، مساجد و بقعۀ منسوب به میر محمد حنفیه، به کارگردان کمککردهاست که اطلاعاتش را دربارۀ تاریخ کهن جزیره، در اختیار مخاطبان فیلمش بگذارد.
گفتار و تصاویر بخش اول فیلم حاکی از آن است که تا پیش از صنعتیشدن خارگ، زندگی در جزیره بهکندی پیشمیرفت، و کار اهالی بیشتر دادوستد و صید ماهی بود و در ایام طولانی فراغت زیر سایۀ درخت بید مینشستند و به داستانهای یکدیگر گوش میدادند؛ یکی از این داستانها، هجوم کافران به جزیره برای ویرانکردن بقعۀ میر محمد حنفیه و تبدیلشدن کشتی آنها به سنگ است.
بخش دوم فیلم دربارۀ صنعتیشدن جزیرۀ خارگ است که از 1337 ش، 7 سال پیش از ساختن فیلم خارگ آغاز شد. در جزوۀ تحول و پیشرفت جزیرۀ خارگ، که شرکتهای عامل نفت ایران آن را منتشر کرده است، سرعت این پیشرفت چنین شرح داده شده است: بـا ورود اولین گروه ساختمانی به خارگ، جزیره جولانگاه کامیونها و تراکتورها شد. دوران آرامش سنگپشتهای دریایی سپری گشت و بهناچار کرانۀ جزیره را ترک گفتند. به دنبال نخستین گروه، هزاران مهندس و کارگر به جزیره گام نهادند و کار مساحی و کندن و کاویدن و ساختن را آغاز کردند ... . نتیجه آنکه جزیرۀ خارگ یکشبه از دوران زورقهای چوبین که با روغن جگر کوسه آببندی شده بودند، وارد قرن نفتکشهای کوهپیکر شد که نفت خام درون بدنۀ فولادی آنها جای داشت (نک : فرامرزی، 8- 9).
سازندۀ فیلم بر پایۀ چنین دیدگاهی، فیلم مستند خارگ را ساخته است و در صحنههایی از آن به شکلی نمادین و تناقضآمیز، بخشهای کهن جزیره را نشان میدهد که هواپیماهای بزرگ بر فراز آن پرواز میکنند یا در فرودگاه همجوار آن به زمین مینشینند. پس از آن، فیلم در نماهای متوالی و مکرر، دستگاهها و کارخانههای بزرگ و لولههای فولادی و اسکلههای بارگیری و کشتیهای نفتکش را نشان میدهد که به حملونقل نفت میپردازند.
فیلم خارگ 5 سال پس از انتشار چاپ نخست تکنگاری جلال آل احمد (ه م) با نام جزیرۀ خارگ، دُرّ یتیم خلیج فارس (ه م) ساخته شد.
بهسبب تأثیر آلاحمد بر جامعۀ روشنفکری ایران در سالهای دهۀ 1340 ش، کارگردان فیلم نمیخواست به تکنگاری وی دربارۀ جزیرۀ خارگ بیاعتنا باشد و نیمنگاهی نیز به آن دارد.
در فیلم خارگ دو مفهوم کهنه و نو در برابر هم قرار میگیرند، و زندگی سنتی و سادۀ ساکنان کهن خارگ در مقابل صنعت و فناوری مدرن نشان داده میشود (تهامینژاد، 74-75) که گفتار فیلم آن را برخورد تمدن صنعتی با زندگی پژمردۀ ماهیگیران مینامد.
در فیلم خارگ، نماد زندگی کهن و سنتی، بقعۀ میر محمد حنفیه است و مظهر زندگی مدرن، تأسیسات عظیم نفتی و اسکلههای بارگیری نفت آن، که با تصویر و گفتار بر آن تأکید میشود: «جزیره جوان شد، و شعلههای فروزان آن بقعۀ کهن را گلگون ساخت»؛ یا: «خارگ نمونۀ زندۀ تحولی است که در ایران امروز به وجود آمده، و همین پیشرفت صنعتی و آمیزش آن با تمدن کهن و استوار است که ابهام را از زندگی آیندۀ جزیرهنشینان میزداید».
در فیلم خارگ، بیشتر تأکید کارگردان بر «پیشرفت صنعتی» جزیره است، و تأکید چندانی بر زندگی و نحوۀ کار و امرار معاش ساکنان بومی جزیره، جمعیت، مذهب، اخلاق، زبان، لباس، و عادتهای مردم نشده است.
فیلم خارگ را در قطع 35میلیمتری، رنگی، و با مدتزمان 18 دقیقه، مهدی منعمی فیلمبرداری کرده، و تدوین آن به عهدۀ ماهطلعت میرفندرسکی بوده است (عنوانبندی فیلم؛ نیز نک : مهرابی، 161).
مآخذ
تصاویر، عنوانبندی و گفتار فیلم؛ تهامینژاد، محمد، سینمای مستند ایران، عرصۀ تفاوتها، تهران، 1381 ش؛ فرامرزی، احمد، جزیرۀ خارگ، تهران، 1347 ش؛ مهرابی، مسعود، فرهنگ فیلمهای مستند سینمای ایران، تهران، 1375 ش.