زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه

خلیلی

خَلیلی، خلیل ابراهیم بیگ (810 ؟-890 ق / 1407- 1485 م)، شاعر صوفی‌مشرب دورۀ ادبیات دیوانی عثمانی (سدۀ 7-13 ق / 13- 19 م). 
وی اهل دیاربکر (آمِد) و مقیم اِزنیق بود (قنالی‌زاده، 1 / 345؛ بروسه‌لی، 2 / 159؛ سامی، 3 / 206). اصل او را از شرق یا دیار شرق گفته‌اند (مجدی، 324؛ IA, V(1) / 162). خود شاعر نیز در فرقت‌نامه می‌گوید که پس از فراگرفتن فقه و سایر علوم در دیار عجم [= ایران] و گزینش راه تصوف، به اصرار و تشویق دوستی، برای تکمیل معلومات، راهی دیار روم [= قلمرو عثمانی] شده است («دائرةالمعارف دیانت ... »، XV / 329؛ «دائرةالمعارف ترک»، XVIII / 388؛ EI2, IV / 972). موضوع انتساب شاعر به شرق و دیار عجم، موجب شده است که او را خراسانی («دائرةالمعارف زبان ... »، IV / 48)، یا تبریزی بدانند و از شاعران آذربایجان به‌شمار آورند («دائرةالمعارف آذربایجان»، X / 75؛ شعردوست، 30).
خلیلی که در روزگار سلطان محمد فاتح (سل‍ 848 -850 ق / 1444-1446 م؛ 855 - 886 ق / 1451-1481 م) در شهر ازنیق، از مراکز علمی آن زمان، اقامت گزیده بود (سامی، نیز «دائرةالمعارف زبان»، همانجاها)، به ناگهان، گرفتار عشق جوانی زیباروی شد، و برای رهایی از این گرفتاری، به شهر استانبول رفت و از 870 ق / 1466 م، مدت یک سال در آنجا به سر برد، و وقتی به ازنیق برگشت، در آن شهر خانقاهی برپا ساخت و تا پـایـان عمـر، در سمـت شیخـی آن باقـی مانـد (IA, V(1) / 163؛ «دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).

آثـار

مهم‌ترین اثر خلیلی، مثنوی فرقت‌نامه است که به خطا آن را فراق‌نامه‌ نیز خوانده‌اند («دائرةالمعارف آذربایجان»، همانجا؛ هیئت، 2 / 448؛ نک‍ : گیب، II / 380). این مثنوی به وزن مفاعیلن مفاعیلن فعولن (= بحر هزج مسدس مقصور) و حاوی تقریباً 000‘1 بیت است که شاعر آن را به زبانی ساده و صمیمانه سروده، و در جای جای آن، اشعـاری در قالبها و اوزان متفاوت ــ دو قصیـده، یک مربع، یک مخمس، یک ترجیع‌بند، و 26 غزل ــ گنجانده و آن را در 876 ق / 1471 م به پایان برده است («دائرةالمعارف دیانت»، 330-XV / 329). 
گیب فرقت‌نامه را گزارش تجربۀ شخصی شاعر از شیفتگی پاک او به محبوب هم‌جنس خود می‌داند، و آن را در سده‌های کهن و میانه امری عادی و نشانه‌ای از فرهیختگی می‌شمارد (همانجا)؛ در حالی که فوزیه عبدالله فرقت‌نامه را اثری عرفانی می‌خواند (نک‍ : IA، همانجا) و قره‌خان، با توجه به آثار عرفانی روزگار شاعر، این نوع دل‌باختگی را قابل تعبیر به دو نوع عشق شاهدبازانه و عارفانه می‌داند و می‌گوید که تذکره‌نگاران عثمانی جنبۀ عرفانی آن را غالب شمرده‌اند (نک‍ : EI2، همانجا).
از فرقت‌نامه نسخه‌های خطی متعددی موجود است، ازجمله در کتابخانه‌های دانشگاه استانبول (شم‍ 770‘ 3)، ملت (شم‍ 063‘ 1)، بنیاد زبان تـرکی آنکارا (شم‍ 263)، مرادیۀ مانیسا (شم‍ 2 / 201‘ 3)، و برلین و لندن و پاریس. اورخان کمال تاووقچی، پژوهش در این مثنوی را موضوع رسالۀ کارشناسی ارشد خود قرار داده است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا).
خلیلی براساس آنچه خود در بیتی از یک غزلش گفته، دارای دیوان بوده است. این دیوان هنوز به دست نیامده، اما شماری از غزلها، لغتها و ترجیعاتش در برخی از تذکره‌ها ذکر شده است (EI2، همانجا).
مثنوی دیگری به نام تحفة العشاق به خلیلی نسبت داده شده که به زبان فارسی و با موضوع عرفانی و دارای حدود 750 بیت است (نک‍ : دانشنامه ... ، 6 / 363). چنین انتسابی در هیچ مأخذ دیگر دیده نمی‌شود، و این نشان می‌دهد که خلیلیِ صاحب تحفة العشاق، کسی جز خلیلی مورد بحث ما ست. به‌علاوه، حاجی خلیفه (1 / 370) لفظ «مولوی» را به تخلص خلیلی اخیر افزوده که دربارۀ خلیلی موضوع بحث مقاله صدق نمی‌کند؛ کارا‌تای نیز این مثنوی را از آنِ سعدالدین نامی دانسته است (TS, 23). همچنین گفته شده است که شاعر آن را به دستور ملای روم (604 -672 ق) سروده است (نک‍ : منزوی، 4 / 2719؛ مرکزی، 12 / 2564)، که با ملاحظۀ اختلاف زمانی این دو شاعر، چنین امری ناممکن می‌نماید و انتساب مثنوی اخیر را به خلیل ابراهیم خلیلی منتفی می‌سازد.
خلیلی اگرچه در قیاس با معاصرانش، شاعر برجسته‌ای نبوده، اما در میان همگنان خود جایگاه مهمی داشته است (IA، همانجا). در شعر خلیلی، از سویی تأثیر حافظ و مولوی (شعردوست، 30) و از سوی دیگر، تأثیر شعر عمادالدین نسیمی، شاعر حروفی‌مسلک آذربایجان نمودار است، و خود نیز بر حبیبی و فضولی و شاعران نام‌آور آذربایجانی، تأثیر نهاده است (EI2، همانجا). شاعران عثمانی، چون شیخ احمد خیالی (سدۀ 10 ق / 16 م) و ابراهیم پاشا (سدۀ 12 ق / 18 م)، برای اشعار او نظیره گفته‌اند («دائرةالمعارف ترک»، همانجا).
خلیلی در کاربرد قافیۀ مصنوع (مقید) مهارت داشته و ملمعات عربی ـ ترکی نیز سروده است و علاوه بر اشعار عرفانی، حکمی و عاشقانه، قطعه اشعاری نیز دارد که هر بیت آن دارای مضمون جداگانه‌ای است («دائرةالمعارف دیانت»، همانجا). به نوشتۀ «دائرةالمعارف آذربایجان» (X / 75)، خلیلی از سالهای جوانی به حروفیگری روی آورد و اشعاری در تبلیغ این عقیده سرود و به همین قصد عازم سرزمین عثمانی شد.

مآخذ

بروسه‌لی، محمدطاهر، عثمانلی مؤلفلری، استانبول، 1333 ق / 1915 م؛ حاجی خلیفه، کشف؛ دانشنامۀ ادب فارسی، به کوشش حسن انوشه، تهران، 1383 ش؛ سامی، شمس‌الدین، قاموس الاعلام، استانبول، 1308 ق؛ شعردوست، علی‌اصغر، آموزش زبان فارسی در جمهوری آذربایجان، تهران، 1374 ش؛ قنالی‌زاده، حسن، تذکرة الشعرا، آنکارا، 1989 م؛ مجدی محمد افندی، حدائق الشقائق (ذیل الشقائق النعمانیة)، به کوشش عبدالقادر اوزجان، استانبول، 1989 م؛ مرکزی، خطی؛ منزوی، خطی؛ هیئت، جواد، آذربایجان ادبیات تاریخینه بیر باخیش، تهران، 1369 ش؛ نیز:

Azerbayjan Soviet Ensiklopediyası, Baku, 1987; EI2; Gibb, E. J. W., A History of Ottoman Poetry, London, 1965; IA; TS, farsça, nos. 1-940; Türk ansiklopedisi, Ankara, 1970; Türk dili ve edebiyatı ansiklopedisi, Istanbul, 1981; Türkiye diyanet vakfı İslâm ansiklopedisi, Istanbul, 1997.

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.