زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

سکسکه

سِکْسِکه، انقباضهای پی‌درپی و غیرارادی عضلۀ دیافراگم و عضلات تنفسی بین‌دنده‌ای، که بر اثر آن، هوا به‌سرعت به درون ریه‌ها کشیده، و سبب بسته‌شدن سریع تارهای صوتی و دریچۀ واقع در بالای حنجره می‌شود و با ایجاد صدایی خاص همراه است («آشنایی ... »، بش‍‌ ؛ بردنورد، بش‍‌ ). معمولاً این صدا با سرعت و پیاپی شنیده می‌شود. 
عارضۀ سکسکه واکنشی عصبی است و به‌عنوان بیماری شناخته نمی‌شود، ولی اگر مدتی طولانی ادامه یابد، می‌تواند نشانۀ بیماری دیگری باشد. نوع کوتاه‌مدت آن بیشتر به دنبال اتساع معده ایجاد می‌شود. تعریفهای ارائه‌شده از سکسکه در کتابهای کهن پزشکی که از آن به «فُواق» نام می‌برند، با نوع کوتاه‌مدت این عارضه هم‌خوانی دارد. جرجانی این عارضه را ناشی از حرکتی می‌داند که معده برای دفع فضله‌ای که نمی‌تواند آن را رفع کند، انجام می‌دهد (کتاب 1-2 / 169). شاه‌ارزانی نیز فواق را تحرک اجزاء طبقۀ داخلی معده می‌خواند و آن را مرکب از تشنج انقباضی و تمدد انبساطی می‌داند (1 / 657)؛ او همچنین، برای سکسکه انواعی برمی‌شمارد (نک‍ : 1 / 657-661). در نوع بلندمدت سکسکه که گاه تا یک ماه و بیشتر نیز طول می‌کشد، مجموعه‌ای از علل گوناگون نقش دارد (برای اطلاعات بیشتر، نک‍ : بردنورد، بش‍ ؛ «آشنایی»، بش‍‌ ).

باورهای مردم

 مردم نواحی مختلف ایران سکسکه را به نامهای گوناگونی چون هُکچه (خراسان)، هُکّو (شاهرود)، هاکک (آمل)، زق‌نِ (تویسرکان)، اِشنَکو (لار)، خِتَک (سیستان) و جز آن می‌نامند (شکورزاده، 276؛ شریعت‌زاده، 236؛ مهجوریان، 38؛ مرادی، 1 / 67؛ آذرلی، 26، 158، جم‍‌ ). به نظر می‌رسد که بیشتر این نام‌گذاریها براساس آوایی باشد که از این عارضه به گوش می‌رسد. 
مردم جنوب ایران سبب بروز سکسکه را بر اثر پرخوری و خوردن غذاهای چرب و دیرهضم می‌دانند (اقتداری، 83). کازرونیها معتقدند هنگامی که بچه به سکسکه می‌افتد، رودۀ او در حال گشادشدن است که نشانۀ رشد او به حساب می‌آید (حاتمی، 62). مردم سیرجان سکسکۀ نوزاد را علامت سیرشدن و سلامت او می‌دانند (مؤیدمحسنی، 144). خراسانیها باد جمع‌شدۀ سَرِ دل و دفع‌نشدن آن را عامل ایجاد این عارضه می‌دانند (شکورزاده، همانجا). 

درمانهای مردمی و قدیم

 تقریباً بیشتر مردم به نوعی «شوک‌درمانی» برای رفع سکسکه باور دارند. برای این منظور، بسیاری سعی می‌کنند تا شخص مبتلا را با روشی بترسانند (نک‍ : همانجا؛ رضایی، 645)؛ برای ترساندن شخص، به او تهمت می‌زنند که بیشتر تهمت دزدی است (ماسه، 2 / 137؛ اسدیان، 255؛ احمدی، 1 / 201؛ قلی‌پور، 268). برخی نیز به فردی که سکسکه می‌کند، بی‌خبر و ناگهانی سیلی می‌زنند (شهری، طهران ... ، 4 / 252)؛ درواقع، ایجاد ترس در کسی که دچار سکسکه شده است، باعث شوک و وقفه در پیام‌رسانی اعصابی می‌شود که تحریک آنها موجب انقباض دیافراگم شده بود و درنتیجه انقباض عضله برطرف می‌شود («باورها ... »، بش‍‌ ). 
اهالی جنوب کم‌خوری، فروبردن هوا و حبس آن در ریه برای مدتی کوتاه و نیز جرعه‌جرعه نوشیدن آب را در کنار تدابیری چون مشغول‌کردن ذهن بیمار، از روشهای درمان این عارضه می‌دانند (اقتداری، 83-84). بسیاری از این درمانها مبنایی روانی دارند و تقریباً در بیشتر نواحی با اندک تفاوتی اجرا می‌شوند. 
افزون‌بر درمانهای روانی گفته‌شده، بسیاری از مردم برای رفع سکسکه تجویزهایی خوراکی دارند که البته بسیاری از آنها از طب قدیم ریشه می‌گیرد؛ ازجمله، خراسانیها برای درمان سکسکه یک ناخن کاهگل و یک سر سوزن لاجورد در یک قاشق آب می‌ریزند و پس از مخلوط‌کردن، چند قطره از آن را به بیمار می‌خورانند (شکورزاده، 276). در کرمان، 7 جرعه آب به فاصلۀ کم به بیمار می‌خورانند یا اینکه جوشاندۀ بابونه و رازیانه به او می‌دهند (صرفی، 138). 
زیره، پونه، شبت (شوید) و ترشوک (ترشک) در بیشتر مناطق از گیاهانی دارویی‌اند که مردم به اثر آنها در برطرف‌کردن سکسکه باور دارند (شهری، تاریخ ... ، 3 / 702، 725، طهران، 5 / 254؛ سلطانی، 1 / 183؛ امیری، 505). 
از تجویزهایی که برای درمان این عارضه در کتابهای طبی کهن به چشم می‌خورند، می‌توان به غرغرۀ ترکیب دارچین و زنجبیل (کمالی‌نژاد، 99)، خوردن نعناع با آب انار ترش (خوشبین، طبیعت ... ، 215) و دم‌کردۀ مخلوط شبت با عسل اشاره کرد (همو، گیاهان ... ، 2 / 183، نیز برای اطلاعات بیشتر، نک‍ : 1 / 235، 2 / 201، 3 / 282، 291؛ قس: شاه‌ارزانی، 1 / 661). 
چنان‌که گفته شد، بیشتر شیوه‌هایی که مردم برای درمان سکسکه به کار می‌برند، در کتابهای مربوط به طب قدیم نیز آمده است (برای نمونه، نک‍ : حاجی‌ زین، 22؛ ابومنصور، 174؛ ابن‌سینا، 2 / 278؛ بیرجندی، 128). 
سکسکه به‌عنوان عارضه‌ای رایج و همه‌گیر که بسیاری از مردم دست‌کم یک بار به آن مبتلا شده‌اند، در مثلها نیز آمده است؛ برای نمونه، مثل «دزدکی چه خوردی که سکسکه می‌کنی» در میان گیلانیها رایج است (ذوالفقاری، 1 / 998). در تعبیر خوابها آمده است که اگر شخصی در خواب ببیند سکسکه می‌کند، دلیل این است که سخنی ناسزا خواهد گفت و نیز تعبیر بیماری سخت است (نک‍ : خواب‌گزاری، 305). 
مردم کرمان باور دارند وقتی کسی سکسکه می‌کند، نشانۀ آن است که کسی پشت سر او حرف می‌زند. در این زمان، اسم اشخاص را یکی‌یکی می‌گویند و سر اسم هر کسی که سکسکه قطع شد، آن شخص پشت سرش حرف می‌زده است (صرفی، 128). 
مردم منطقۀ فامور (نزدیک دریاچۀ پریشان) بر این باورند که اگر سگی جلو خانه سکسکه کند، باید به او گفته شود: «سیخ سیخ»، تا از سکسکه بیفتد، در غیر این صورت برای آن خانواده پیشامد بدی رخ خواهد داد (ثواقب، 366). 

مآخذ

 آذرلی، غلامرضا، فرهنگ واژگان گویشهای ایران، تهران، 1387 ش؛ «آشنایی با علل پیدایش سکسکه و بررسی راههای درمانی آن»، پزشکان بدون مرز (مل‍‌‌‌ )؛ ابن‌سینا، قانون، ترجمۀ عبدالرحمان شرفکندی، تهران، 1370 ش؛ ابومنصور موفق هروی، الابنیة عن حقایق الادویة، به کوشش احمد بهمنیار و حسین محبوبی اردکانی، تهران، 1371 ش؛ احمدی ریشهری، عبدالحسین، سنگستان، شیراز، 1382 ش؛ اسدیان خرم‌آبادی، محمد و دیگران، باورها و دانسته‌ها در لرستان و ایلام، تهران، 1358 ش؛ اقتداری، احمد، درد، درمان و دارو در باورهای مردم جنوب ایران، تهران، 1388 ش؛ امیری، رزاق، تاریخ و فرهنگ مردم فراشبند، شیراز، 1382 ش؛ «باورهای مردم و حقایق پزشکی»، ندای دانش (مل‍‌ )؛ بردنورد، ا. ج.، «کنترل آروغ، سکسکه و آئروفاژیا»، ترجمۀ محمد بیگلری، سلامت ایران (مل‍‌ )؛ بیرجندی، عبدالعلی، معرفت فلاحت، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1387 ش؛ ثواقب، جهانبخش، دریاچۀ پریشان و فرهنگ منطقۀ فامور، شیراز، 1386 ش؛ جرجانی، اسماعیل، ذخیرۀ خوارزمشاهی، به کوشش محمدرضا محرری، تهران، 1380 ش؛ حاتمی، حسن، باورها و رفتارها، گذشته در کازرون، بی‌جا، 1385 ش؛ حاجی زین عطار، علی، اختیارات بدیعی (قسمت مفردات)، به کوشش محمدتقی میر، تهران، 1371 ش؛ خواب‌گزاری، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1346 ش؛ خوشبین، سهراب، طبیعت و درمان، تهران، 1389 ش؛ همو، گیاهان معجزه‌گر، تهران، 1388 ش؛ ذوالفقاری، حسن، فرهنگ بزرگ ضرب‌المثلهای فارسی، تهران، 1388 ش؛ رضایی، جمال، بیرجندنامه، به کوشش محمود رفیعی، تهران، 1381 ش؛ سلطانی، ابوالقاسم، دایرةالمعارف طب سنتی، تهران، 1383 ش؛ شاه‌ارزانی، محمداکبر، طب اکبری، به کوشش مؤسسۀ احیای طب طبیعی، قم، 1387 ش؛ شریعت‌زاده، علی‌اصغر، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، 1371 ش؛ شکورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، 1363 ش؛ شهری، جعفر، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم، تهران، 1378 ش؛ همو، طهران قدیم، تهران، 1383 ش؛ صرفی، محمدرضا، باورهای مردم کرمان، کرمان، 1391 ش؛ قلی‌پور، حجت‌الله، یاقوت سبز، شیراز، 1384 ش؛ کمالی‌نژاد، محمد، برگ کهن، تهران، 1390 ش؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشن‌ضمیر، تبریز، 1357 ش؛ مرادی، صحبت‌الله، فرهنگ عامۀ خطۀ تویسرکان، کرمانشاه، 1375 ش؛ مؤیدمحسنی، مهری، فرهنگ عامیانۀ سیرجان، کرمان، 1386 ش؛ مهجوریان نماری، علی‌اکبر، باورها و بازیهای مردم آمل، ساری، 1374 ش؛ نیز: 

Nedayedanesh, www.insnedayedanesh.ir / fa / 1391-11-19-08-58-27 / 1391-11-28-14-10-03 (acc. Jun. 29, 2013); Pezeshk, www.pezeshk.us / ?p= 20483 (acc. Jun. 29, 2013); Salamatiran, www.salamatiran.com / NSite / Tools / PrintVersion / ?Id=58368&Type=4 (acc. Apr. 13, 2011). 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.