فروغی
فُروغی، محمدعلی (1256-1321 ش / 1877-1942 م)، ملقب به ذکاءالملک، سیاستمدار، ادیب و نویسندۀ روزگار مشروطه و پهلوی اول که در بنیادنهادن مردمشناسی دولتی ایـران نقشی مهم داشت.
زندگی سیاسی
فروغی در 22 جمادیالآخر 1294 ق / 13 تیر 1256 ش در تهران به دنیا آمد (بهار، 340؛ مهدوی، 447؛ حکمت، 19). خانوادۀ فروغی از دودمانهای نامدار اصفهان بودند که از روزگار صفویه تـا عصر پهلوی بـه نقش تاریخی ـ فرهنگی آنـان اشاره شده است (همایی، 361-365؛ نیز نک : بامداد، 3 / 450). پدرش محمدحسین ذکاءالملک از شاعران و نویسندگان روزگار قاجار بود که فروغی تخلص میکرد و آثار بسیاری ازجمله روزنامۀ تربیت را منتشر کرد (حکمت، 17- 18؛ عاقلی، 15؛ نفیسی، 50). وی در هدایت فرزندانش به سوی فرهنگ کوشش ویژهای داشت؛ حتى نخستین معلم محمدعلی را پدرش میدانند (خواجهنوری، 141-143) و گفتهاند او تحصیلاتش را از پنجسالگی زیر نظر پدر آغاز کرد. فارسی، عربی و فرانسوی را آموخت و در مدرسۀ دارالفنون به خواندن پزشکی پرداخت، اما چند سال بعد به ادبیات و فلسفه روی آورد و در کنار دروس دارالفنون، در مدرسههای سپهسالار، خان مروی و مدرسۀ صدر نیز تحصیل کرد (عاقلی، بامداد، همانجاها؛ ساداتناصری، 363).
فروغی در عالم سیاست، زندگی بسیار پرفرازونشیبی داشت. او 3 بار در دورۀ رضا شاه نخستوزیر شد و چند بار نیز در وزارتخانههای مختلف عهدهدار مقام وزارت بود. علاوه بر این، ریاست دومین دورۀ مجلس شورای ملی نیز از دیگر مناصب او بود. شاید مهمترین مسئولیت سیاسی وی، مقام نخستوزیری برای سومینبار در اسفند 1320 بود که در این مسئولیت نقش قابل ملاحظهای در انتقال قدرت به محمدرضا پهلوی ایفا کرد. وی در زمان تصدی وزارت دربار، در 5 آذر 1321 به علت بیماری قلبی درگذشت (نک : بهار، 339-340).
ایرانشناسی
فروغی با توجه به موقعیت خانوادگیاش، از آغاز جوانی به ترجمه و تألیف روی آورد و تا پایان عمر همپای سیاستْ امور فرهنگی را هم پیش برد. نخست زیر نظر پدر و در همکاری با او کار ترجمه را آغاز کرد. حاصل کارهای فروغی در این دوره که تا پایان روزگار قاجار منتشر شدهاند، بیشتر متون آموزشی، کتابهای درسی، رمان و یا مقالاتی هستند که در روزنامۀ تربیت و مجلاتی مانند اصول تعلیم و فروغ تربیت انتشار یافتهاند (مینوی، 534-536).
اما فلسفه، تاریخ و متون کهن ایران مهمترین حوزههای پژوهشی فروغی بودند: سیر حکمت در اروپا (3 ج)، حکمت سقراط به قلم افلاطون (2 ج)، آیین سخنوری و نیز ترجمۀ بخشهایی از شفای ابنسینا، بهویژه مبحث سماع طبیعی، مهمترین آثار فلسفی ویاند (مشار، 4 / 335-337؛ افشار، 34؛ مینوی، 543-544، 547- 548).
فروغی تاریخنگاری را با تهیۀ متون آموزشی، بهویژه در زمینۀ تاریخ باستان، آغاز کرد و آثاری چون تاریخ مختصر ایران، تاریخ مختصر دولت قدیم روم و تاریخ ملل قدیمۀ مشرق را نوشت که سالها تدریس میشدند (همو، 535، 542-543؛ افشار، 33). تصحیح علمی و چاپ متون کهن فارسی ازجمله شاهنامۀ فردوسی (ه م)، آثار سعدی و حافظ، رباعیات خیام مهمترین آثار او در روزگار خانهنشینی سیاسی (1314-1320 ش) است (مشار، 4 / 338؛ افشار، 34) که با همکاری مجتبى مینوی، قاسم غنی و حبیب یغمایی فراهم آمدهاند (مینوی، 537- 538، 544-547؛ یغمایی، «ذکاءالملک ... »، 541- 558، «هشت سال ... »، 50-62).
افزون بر موارد یادشده، فروغی در سیاستهای فرهنگی روزگار پهلوی، بهویژه حفظ میراث فرهنگی و زبان فارسی مؤثر بود. وی از بانیان «انجمن آثار ملی ایران» در 1301 ش بود و ریاست آن انجمن را بر عهده داشت (بحرالعلومی، 5؛ مینوی، 538). برگزاری جشن هزارۀ فردوسی در 1313 ش و بنیاد فرهنگستان زبان فارسی در 1314 ش، از دیگر کارهایی است که او حضور چشمگیری در آنها داشت (فروغی، پیام ... ، سراسر اثر؛ رعدی، 359-377؛ بحرالعلومی، 26-27، 33، 40؛ حکمت، 22-25).
مردمشناسی
فروغی اگرچه مردمشناس نبود، ولی بهعنوان یکی از برنامهریزان و تدوینگران سیاستهای فرهنگی روزگار رضا شاه (1305-1320 ش) در شکلدهی بر پژوهشهای مردمشناسی و فرهنگ مردم ایران نقش مهمی داشت. او گردآوری فولکلور را در اساسنامۀ فرهنگستان گنجاند («اساسنامه ... »، 167؛ نیز نک : «نامه ... »، «ب» ـ «ج») و در بنیادنهادن بنگاه مردمشناسی و بیان مفهوم انسانشناسی در ایران کوشید. وی به کمک متون فرنگی، مقالهای با عنوان «مردمشناسی چیست؟»، تدوین کرد که نخست در دیماه 1316 به صورت سخنرانی در بنگاه مردمشناسی و موزۀ آن ایراد شد، سپس، در ویژهنامۀ مردمشناسی مجلۀ آموزش و پرورش در آذر 1317 انتشار یافت (فروغی، مقالات ... ، 1 / 297).
فروغی در تیرماه 1317 نامهای برای نشر هفتصد ترانه از ترانههای روستایی ایران ــ گردآوری کوهی کرمانی ــ نوشت (نک : «نامه»، همانجا). او در این نوشتهها دریافت خود را از علم «آنتروپولوژی» بیان میکند. بهاعتبار کاربرد واژۀ «مردم» بهجای «انسان» در متون کهن ادب فارسی، اصطلاح «مردمشناسی» را در برابر «آنتروپولوژی» قرار میدهد و آن را شعبهای از «بیولوژی» یا «معرفةالحیات» یا به قول خود فروغی «جانشناسی» میداند. وی مردمشناسی را به دو بخش اعم و اخص تقسیم میکند: بخش اعم همان است که امروزه با عنوان «علوم انسانی» از آن یاد میشود و بخش اخص را باز به دو قسمت «امور مادی» و «امور معنوی» تقسیم مینماید. «اِتنوگرافی» و «اتنولوژی» را «نژادشناسی» معنی میکند و در شمار «امور مادی» مردمشناسی میآورد و «امور معنوی» آن را دانشهایی چون انسانشناسی، جامعهشناسی، دینشناسی، اسطورهشناسی و فولکلور میداند.
فروغی در برابر «فولکلور»، اصطلاح «تودهشناسی» را قرار میدهد و سرانجام، مردمشناسی را علم به تحولات و تکامل انسان تعریف میکند (نک : مقالات، 1 / 297-311؛ نیز قس: فاضلی، 51-52). او در ادامۀ گفتار خود به سودمندیهای مردمشناسی و پیوند آن با دیگر علوم اشاره میکند (همان، 1 / 312-316). یافتههای فروغی اساسی برای مردمشناسی دولتی میتوانست باشد، ولی تحولات بعدی نشان داد که از آنچه وی ترسیم کرده بود، تنها اصطلاح «مردمشناسی» به کار بسته شد و رواج پیدا کرد، اما کاربردها و پیوندهایی که برای مردمشناسی اشاره کرده بود، کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفتند (دالوند).
مآخذ
«اساسنامۀ فرهنگستان ایران»، تعلیم و تربیت، تهران، 1314 ش، س 5، شم 3؛ افشار، ایرج، نادرهکاران (سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی)، به کوشش محمود نیکویه، تهران، 1383 ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران در قرون 12 و 13 و 14 هجری، تهران، 1357 ش؛ بحرالعلومی، حسین، کارنامۀ انجمن آثار ملی از آغاز تا 2535 شاهنشاهی، تهران، 1355 ش؛ بهار، محمدتقی، «به یاد فروغی»، یغما، تهران، 1328 ش، س 2، شم 8؛ حکمت، علیاصغر، سی خاطره از عصر فرخندۀ پهلوی، تهران، 1355 ش؛ خواجهنوری، ا.، مردان خودساخته، تهران، 1335 ش؛ دالوند، حمیدرضا، تحقیقات میدانی؛ رعدی آذرخشی، غلامعلی، گفتارهای ادبی و اجتماعی، تهران، 1370 ش؛ ساداتناصری، حسن، سرآمدان فرهنگ و تاریخ ایران در دورۀ اسلامی، تهران، 1353 ش؛ عاقلی، باقر، ذکاءالملک فروغی و شهریور 1320، تهران، علمی؛ فروغی، محمدعلی، پیام من به فرهنگستان، تهران، 1354 ش؛ همو، مقالات، تهران، 1354 ش؛ مشار، خانبابا، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران، 1342 ش؛ مهدوی، مصلحالدین، تذکرة القبور، اصفهان، 1348 ش؛ مینوی، مجتبى، نقد حال، تهران، 1367 ش؛ «نامۀ جناب آقای فروغی»، هفتصد ترانه از ترانههای روستایی ایران، به کوشش حسین کوهی کرمانی، تهران، 1317 ش؛ نفیسی، سعید، «فروغی یک مرد بزرگ»، کاوه، مونیخ، 1350 ش، شم 34؛ همایی، جلالالدین، «خاندان فروغی»، یغما، تهران، 1332 ش، س 6، شم 9؛ یغمایی، حبیب، «ذکاءالملک فروغی»، همان، 1350 ش، س 24، شم 9؛ همو، «هشت سال با فروغی»، آموزش و پرورش، تهران، 1322 ش، س 13، شم 1-3؛ نیز: :
Fazeli, N., Political of Culture in Iran, London, 2006.
حمیدرضا دالوند