قیطریه
قیطریه \ qeytariy(yy)e \ ، در گذشته روستایی از توابع شمیران و امروزه محلهای در منطقۀ 1 شهرداری تهران.
قیطریه یکی از کهنترین اقامتگاههای انسان در دامنههای جنوبی البرز در شمال دشت ری بوده است. در حفاریهای باستانشناختی که در اواخر دهۀ 1340 ش در اراضی قیطریه صورت گرفت، در این منطقه آثاری از گورستانی قدیمی کشف شد که پیشینۀ آن به هزارههای پیش از میلاد بازمیگردد. این گورستان در دامنۀ شمال غربی تپههای قیطریه و در جنوب باغهای نیاوران، و در محوطهای با مساحت بیش از 000‘5 مـ2 واقع بود و در آن 350 گور متعلق به ساکنان اولیۀ قیطریه وجود داشت. در این گورها که برخی از آنها دوطبقه بودند، حدود 500‘2 ظرف سفالین سالم و منقوش به رنگهای قرمز، خاکستری و زرد، ازجمله وسایل آشپزخانه، ابزارها و ادوات جنگی، زیورآلاتی که عموماً از جنس برنز و برخی نیز از جنس طلا و نقره بودند، و نیز مقادیر قابل توجهی غذای خشکشده و استخوان به دست آمده که همگی نشاندهندۀ اعتقاد ساکنان این منطقه به زندگی پس از مرگ است (کامبخشفرد، 31-36؛ برای آگاهی بیشتر، نک : ه د، قیطریه، تپۀ باستانی).
اما با این همه، در منابع تاریخی پیش از دورۀ قاجار، نامی از قیطریه دیده نمیشود. پس از آنکه آقا محمد خان قاجار تهران را به پایتختی برگزید، روستاهای کوهپایهای و خوشآبوهوای شمیران ازجمله قیطریه مورد توجه شاهان و درباریان قاجار قرار گرفت. اراضی قیطریه در سالهای پایانی سلطنت ناصرالدین شاه به حاج غلامرضا خان شهابالملک که بعدها به آصفالدوله ملقب شد، تعلق داشت. در 1313 ق که آصفالدوله برای حکومت خراسان به آنجا رفت، این اراضی را به میرزا علیاصغر اتابک معروف به امینالسلطان، صدراعظم ناصرالدین شاه واگذار کرد (معیرالممالک، رجال ... ، 198- 199؛ اعتمادالسلطنه، 1157- 1158). امینالسلطان روزانه برای رفتن از باغ ییلاقی خود در حدیقه در نزدیکی سوهانک به کاخ صاحبقرانیه که اقامتگاه تابستانی ناصرالدین شاه بود، ناگزیر از طی مسافتی طولانی بود؛ ازاینرو، وی باغ قیطریه را برای اقامت خود برگزید و در آن عمارتهایی بنا نهاد. امینالسلطان باغهای اطراف باغ خود در قیطریه را خریداری کرد و بر وسعت آن افزود و برای آبیاری آن قناتی حفر کرد (بلاغی، 120؛ بامداد، 4 / 94، حاشیۀ 4؛ معیرالممالک، همان، 155). بنابراین، روستای قیطریه را میتوان آبادکردۀ امینالسلطان دانست (ستوده، 2 / 683). به گفتۀ افتخاراعظم، دختر امینالسلطان، قسمت جنوبی این باغ مطابق باغهای دیگر آن دوره، بیرونی باغ بود، بخشی که امینالسلطان و بعدها ورثۀ او در آن سکونت داشتند، اندرونی باغ به شمار میآمد، و قسمت شرقی آن که دارای قلعه و ساختمانهای بیشتری بود، محل سکونت خدمتکاران و بهاصطلاح رعیتنشین بود (نوری، 5).
در دورۀ مظفری و پس از آنکه کار امینالسلطان بالا گرفت، او باغ قیطریه را که مکانی نسبتاً دورافتاده و آرام بود، بهعنوان خلوت خاص خود انتخاب کرد؛ وی بسیاری از روزهای سال را در آنجا سپری میکرد تا جایی که محرمان دستگاه صدارت شبها در این باغ بساط عیش و نوش میگستراندند و آن را «باغ غیبی» میخواندند (معیرالممالک، همان، 199). امینالسلطان تا اواخر عمر خود در باغ قیطریه زندگی میکرد. در جریان توطئۀ قتل او، محمدعلی شاه به چندین نفر فرمان داد که در مسیر عبور امینالسلطان از مجلس تا باغ قیطریه، منتظر آمدن او باشند که اگر در مجلس تیری به وی اصابت نکرد، سرانجام در راه قیطریه به قتل برسد (خانملک، 313، 315). باغ قیطریه پس از امینالسلطان به دختر او افتخاراعظم، همسر صارمالدوله مسعود میرزا (پسر ظلالسلطان، فرزند ناصرالدین شاه) رسید (نوری، 4؛ معیرالممالک، وقایع ... ، 46).
قیطریه از اواخر حکومت ناصرالدین شاه تا دورۀ پهلوی دوم، همواره مورد توجه بسیاری از شخصیتها و رجال حکومتی ازجمله وثوقالدوله و چند تن از کابینۀ او، احمد شاه قاجار و مشارالملک وزیر امور خارجۀ او، حاج علینقی خان سردار بختیاری و موسیو نوز بلژیکی، رئیس ادارۀ گمرکات در زمان حکومت محمدعلی شاه، قرار گرفت؛ آنها در تابستانها در این باغ اقامت میگزیدند و یا در آن رفتوآمد داشتند (هدایت، 179؛ معیرالممالک، رجال، نیز بلاغی، همانجاها؛ نوری، 5).
در تابستان 1333 ش، سپهبد فضلالله زاهدی بهسبب دوستی با صارمالدوله، در باغ قیطریه اقامت گزید. در این زمان، جلسههای هیئت دولت نیز در این باغ تشکیل میشد. ازجملۀ رویدادهای مهمی که در تابستان این سال در عمارت قیطریه اتفاق افتاد، جلسۀ فوقالعادۀ هیئت وزیران با حضور فضلالله زاهدی بود که به موجب آن، به علی امینی برای امضای قرارداد کنسرسیوم نفت اختیار تام داده شد (نک : همو، 5-6). عمارتی که محل زندگی و همچنین دفتر کار سپهبد زاهدی بود، در شمال باغ قیطریه قرار داشت. این عمارت ساختمان یکطبقه و مرتفعی بود که در مقابل آن، ایوان سراسری و بزرگی وجود داشت، و گاهی جلسات هیئت دولت در تابستانها در همین ایوان تشکیل میشد (همانجا).
قیطریه در زمانی که سپهبد زاهدی در آن مستقر بود، از 3 باغ متصل به یکدیگر با مساحت 000‘155 مـ2 تشکیل شده بود و یکی از بزرگترین باغها در میان دیگر باغهای منطقۀ شمیران به شمار میرفت. این باغ بسیار سرسبز بود و آبش از قناتی که در آن وجود داشت، تأمین میشد. تمام جویها، گلکاریها، جدولبندیها و خیابانهای این باغ به گونهای طراحی شده بود که همچون جنگلی طبیعی به نظر میرسید. در ورودی باغ خیابان عریضی وجود داشت که پس از 50 متر، به دو شاخه تقسیم میشد: خیابان شرقی به نام «خیابان رسمی» محل آمدوشد مراجعان و میهمانان سپهبد زاهدی بود؛ و خیابان غربی موسوم به «خیابان سیروس» به رفتوآمد کارکنان و محافظان اختصاص داشت. همچنین در دهۀ 1330 ش در قسمت شرقی باغ، ساختمان متروکهای وجود داشت که در زمان میرزا علیاصغر خان اتابک ساخته شده بود؛ ظاهر این ساختمان شبیه قلعه، و گارد نگهبانی در آن مستقر بود. افزون بر این، در این دهه بر روی یکی از تپههای غربی باغ قیطریه، دیوارهای خرابی نمایان بوده است که امینالسلطان در آن به بازی بیلیارد میپرداخت (همو، 5؛ معیرالممالک، همان، 202).
روستای قیطریه در سالهای میانی دهۀ 1320 ش، حدود 50 نفر جمعیت داشت، اما جمعیت این روستا بر طبق نخستین سرشماری رسمی کشور در 1335 ش، به 492 نفر افزایش یافت ( فرهنگ ... ، 1 / 172؛ گزارش ... ، 5). این روستا در دهۀ 1340 ش، در پی گسترش کالبدی شهر تهران به این شهر ضمیمه، و به یکی از محلههای آن تبدیل شد.
محلۀ قیطریه امروزه (1392 ش) از شمال به محلۀ دزاشیب، از جنوب به محلههای دروس و قلهک، از غرب به خیابان دکتر علی شریعتی، و از شرق به محلههای چیذر و اختیاریه محدود میشود (طباطبایی، 150). این محله 116‘ 527‘1 مـ2 مساحت، و 352‘21 نفر جمعیت دارد. از مهمترین اماکن فرهنگی و تفریحی موجود در این محله میتوان به بوستان قیطریه که در بخشی از باغ قدیمی قیطریه احداث شده است، و نیز فرهنگسرای ملل (امیرکبیر) اشاره کرد.
مآخذ
اعتمادالسلطنه، محمدحسن، روزنامۀ خاطرات، به کوشش ایرج افشار، تهران، 1345 ش؛ بامداد، مهدی، شرح حال رجال ایران، تهران، 1357 ش؛ بلاغی، عبدالحجت، تاریخ تهران، قسمت شمالی و مضافات، شمران قدیم، قم، 1350 ش؛ خانملک ساسانی، احمد، سیاستگران دورۀ قاجار، تهران، 1338 ش؛ ستوده، منوچهر، جغرافیای تاریخی شمیران، تهران، 1374 ش؛ طباطبایی، محمدهادی و دیگران، تهران 100، ویژهنامۀ صدسالگی شهرداری تهران، تهران، 1387 ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان مرکزی، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، 1328 ش؛ کامبخشفرد، سیفالله، تهران سههزارودویستساله، تهران، 1370 ش؛ گزارش مشروح حوزۀ سرشماری تهران، وزارت کشور، تهران، 1337 ش؛ معیرالممالک، دوستعلی، رجال عصر ناصری، تهران، 1361 ش؛ همو، وقایع الزمان (خاطرات شکاریه)، به کوشش خدیجه نظاممافی، تهران، 1370 ش؛ نوری، نورالدین، «قیطریه، محل کار و اقامت تابستانی نخستوزیر»، اطلاعات ماهانه، تهران، 1333 ش، شم 76؛ هدایت، مهدیقلی، گزارش ایران، به کوشش محمدعلی صوتی، تهران، 1363 ش.
میترا آقامحمدحسنی
نماز عید فطر قیطریه
برگزاری این نماز در 1357 ش، از رویدادهای تأثیرگذار و مهم در جریان انقلاب اسلامی ایران به شمار میرود؛ البته، پیشینۀ برگزاری نماز عید فطر در این محل به 1356 ش بازمیگردد.
در رمضان 1356 ش، آیتالله دکتر محمد مفتح، پیشنماز مسجد قبا از برخی نواندیشان دینی مانند مهدی بازرگان، یدالله سحابی، حبیبالله پیمان، کاظم سامی، غلامعباس توسلی و محمدجواد حجتی کرمانی دعوت کرد تا پس از نماز مغرب و عشا، در این مسجد سخنرانی کنند. این برنامه با استقبال خوبی از سوی اهالی تهران و شمیران روبهرو شد و شمار شرکتکنندگان به اندازهای بود که افزون بر مسجد، عدهای نیز در خیابان مینشستند؛ بنابراین آقای مفتح و همراهانش در مسجد قبا تصمیم گرفتند که با توجه به استقبال مردم و مماشات نیروهای امنیتی، نماز عید فطر را در سطحی گستردهتر از فضای مسجد برگزار کنند؛ ازاینرو، تپههای قیطریه در خیابان کورش کبیر (دکتر شریعتی کنونی)، در قسمتی که از شمال به خیابان قیطریه (صبای کنونی) محدود بود، برای چنین کاری در نظر گرفته شد (طاهراحمدی).
ظاهراً نخست، هادی مؤتمنی و شماری از فعالان ملی ـ مذهبی ساکن منطقۀ چیذر، تپههای قیطریه را پیشنهاد کردند که با استقبال آیتالله مرتضى مطهری، آیتالله سید محمدحسین بهشتی و حجتالاسلام و المسلمین محمد مفتح روبهرو شد (زیباکلام، بش ). این تپهها میان زمینهای خالی موجود در شمیران از این نظر که در زمرۀ زمینهای موات شهری و بدون مالک حقیقی بود و از نظر قرار گرفتن در برِ خیابان اصلی و دسترسی آسان مردم، مناسبتر تشخیص داده شد. ارتفاع تپهها زیاد نبود و در بالای آنها، زمین نسبتاً بزرگ، اما سنگلاخیای وجود داشت که میتوانست پذیرای نمازگزاران باشد (طاهراحمدی).
شمار نمازگزاران عید فطر 1356 ش تا 50 هزار تن برآورد شده است (سیفی، بش ) و زیبا کلام (بش ) بهصورت نادقیق، از حضور 10 تا 20 هزار تن سخن گفته است؛ اما طاهراحمدی که خود در این مراسم حضور داشته، جمعیت حاضر را حدود هزار تن برآورد میکند که بیشتر از شرکتکنندگان در برنامههای ماه رمضان مسجد قبا بودند. او بر این باور است که شیب تپهها و سنگلاخبودن زمین امکان حضور جمعیت انبوه را فراهم نمیکرد. نماز عید را آیتالله سید ابوالفضل زنجانی، از چهرههای شاخص روحانی در نهضت ملیشدن نفت و نهضت مقاومت ملی در سالهای پس از کودتای 28 مرداد 1332، اقامه، و خطبههای نماز را حجتالاسلام مفتح ایراد کرد (طاهراحمدی). او در سخنان خود، دربارۀ ضرورت مبارزۀ متشکل و همهجانبه به رهبری امام خمینی سخن گفت و این نخستینبار بود که از امام خمینی به صورت علنی، و با تجلیل فراوان در اجتماعی قانونی، نام برده میشد (سیفی، بش ).
با این حال، پیش از برگزاری نماز، اعلامیهای میان حاضران پخش شد که حاوی فتوای امام خمینی مبنی بر اولىبودن برگزاری نماز عید فطر به صورت فُرادا بود. حاضران گمان بردند که این اعلامیه را ساواک تهیه کرده است؛ اما طاهراحمدی حدس میزند که این اقدام از سوی جریان مخالف مذهبی نواندیشان دینی انجام گرفته بود؛ زیرا از سخنرانی کسانی چون مهدی بازرگان در مسجد قبا ناخشنود بودند. با وجود این، مراسم در نظم و آرامش برگزار شد (طاهراحمدی).
در رمضان 1357 ش (مرداد و شهریور) برنامۀ سخنرانیهای مسجد قبا با حضور همان چهرهها تکرار، و باز تصمیم گرفته شد که نماز عید فطر در تپههای قیطریه به شکلی وسیعتر، و با هماهنگی بیشتر اقامه شود؛ در نتیجه، آیتالله مصطفى ملکی، پیشنماز مسجد همت تجریش که هر سال نماز عید را در این مسجد میخواند، لغو برگزاری نماز عید را در مسجد همت، و پیوستن به مراسم نماز در تپههای قیطریه را اعلام کرد (همو).
نماز عید فطر در 13 شهریور 1357 به امامت حجتالاسلام مفتح برگزار شد و پس از ایراد خطبه توسط او، حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد باهنر، از دیگر چهرههای روحانی مخالف رژیم پهلوی، دربارۀ «تشکیل حکومت اسلامی و ضررها و مفاسد حکومتهای موجود» سخنرانی کرد (غفاری، 279). هرچند برنامۀ دیگری اعلام نشده، و مفتح نیز در پایان نماز، ختم مراسم را اعلام کرده بود و حتى از حاضران خواسته شده بود که در صورت سر دادن شعار، پاسخی ندهند (غفاری، همانجا؛ زیباکلام، بش )؛ اما بلافاصله، راهپیمایی اعتراضآمیزی به صورت خودجوش یا با هدایت پنهانی برگزارکنندگان نماز عید، شکل گرفت و جمعیت به همراهی سران نهضت آزادی و «روحانیت مبارز»، از تپههای قیطریه به سوی مرکز شهر تهران حرکت کردند (همانجا).
در این زمان، رهبریِ جمعیت که هر لحظه بر شمارشان افزوده میشد، با شیخ هادی غفاری بود که در حوالی زرگنده برای حاضران سخنرانی کرد و به تجلیل از بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق پرداخت. نخست، در دو نقطه از مسیر، یعنی در ایستگاه تلفنخانه (کمی پایینتر از تپههای قیطریه) و نیز در مقابل حسینیۀ ارشاد، راهپیمایان با هجوم نیروهای انتظامی و پرتاب گاز اشکآور از سوی آنان روبهرو شدند؛ به گونهای که عمامه از سر حجتالاسلام و المسلمین محمد مفتح افتاد و او با پای برهنه از مقابل حسینیۀ ارشاد به خانۀ یکی از آشنایان در آن نزدیکیها پناه برد (مولوی). در ادامۀ مسیر، که دستکم تا پیچ شمیران ادامه داشت، برخورد دیگری صورت نگرفت؛ بهویژه آنکه گروهی از راهپیمایان، نظامیان حاضر در مسیر را گلباران کردند ( کیهان، 1). در این روز، شعارهایی ازجمله «نهضت ما حسینی است، رهبر ما خمینی است»، «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» (حسینیان، بش ) و «مردان حق زنداناند یا کشته در میداناند» سر داده شد؛ اما هیچ شعاری علیه شخص شاه مطرح نشد (طاهراحمدی).
گزارشهای موجود، جمعیت حاضر در نماز عید فطر سال 1357 ش در تپههای قیطریه و راهپیمایی متعاقب آن را از چند هزار تا چند صد هزار تن گزارش کردهاند. روزنامۀ کیهان در گزارش خود این مراسم را «عظیمترین نماز عید فطر تاریخ ایران» لقب داد (ص 2). رادیو لندن نیز گزارش کرد: «در شمال تهران، در یک زمین بایر و خالی در نزدیکی جادۀ قدیم شمیران حدود 10 تا 15 هزار نفر جمع شدهاند تا نماز عید فطر را به جای آورند و به خطبهای که به روشنی، رنگ سیاست و مذهب را داشت، توأمان گوش دهند» (حسینیان، بش ).
حسین مولوی عربشاهی که خود در مراسم حضور داشت، تخمین میزند که شمار نمازگزاران از 5 هزار تن کمتر نبود (مولوی). عکسهای گرفتهشده از صفوف نمازگزاران نیز حداکثر همان شمار 10 تا 15 هزار نفر را تأیید میکنند (نک : نجاتی، 2 / 88) و چنانکه گفته شد، موقعیت تپههای قیطریه نمیتوانست امکان حضوری بیش از این را فراهم کند؛ در واقع، بیشتر منابعی که از حضور صدها هزار نفری یا میلیونی مردم یاد کردهاند، به راهپیمایی پس از برگزاری نماز اشاره دارند. این شمار توسط خبرگزاری رویترز 20 هزار، و توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس 100 هزار تن برآورد شده است (حسینیان، بش ).
در 13 شهریور 1357، افزون بر تپههای قیطریه، دستکم دو نماز عید فطر دیگر توسط مخالفان رژیم برگزار شد: یکی در بیابانهای غرب تهران به امامت حاج شیخ علیاصغر مروارید، و دیگری در خیابان ژاله (مجاهدین اسلام کنونی) به امامت علامه یحیى نوری. در هر دو مورد، حاضران پس از اقامۀ نماز دست به راهپیمایی زدند (همانجا) و به نظر میرسد که در مرکز شهر، به جمعیت سرازیرشده از تپههای قیطریه پیوستند.
به هر روی، جدا از شمار شرکتکنندگان در نماز عید فطر 1357 ش و راهپیمایی پس از آن، این رویداد نمایش قدرتی از سوی مخالفان شاه و زمینهساز رویدادهای سرنوشتساز بعدی شد؛ چنانکه در روز بعد نیز، تظاهراتی در تهران صورت گرفت که در جریان آن، قرار تجمع هفدهم شهریور در میدان ژاله گذاشته شد (سالیوان، 114).
پس از انقلاب، دیگر نماز عید فطر در تپههای قیطریه برگزار نشد و نماز عید فطر 1358 ش به امامت آیتالله طالقانی در دانشگاه تهران برگزار شد (جمهوری ... ، 1). تپههای قیطریه نیز چند سالی با همان وضعیت باقی ماند تا اینکه توسط شهرداری تهران به بوستانی بدل شد. این بوستان در سالهای اخیر در جریان عملیات حفاری متروی تهران از میان رفت و در بخش جنوبی آن، ایستگاه متروی قیطریه ساخته شد.
مآخذ
حسینیان، روحالله، «تظاهراتی میلیونی در سراسر ایران بعد از نماز عید فطر سال 1357 ش»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی (مل )؛ جمهوری اسلامی، تهران، 3 شهریور 1358 ش، شم 71؛ کیهان، تهران، 14 شهریور 1357 ش، شم 556‘10؛ زیبا کلام، صادق، «محمدرضا پهلوی، تپههای قیطریه و نماز عید فطر سال 1357 ش»، نگاه پنجشنبه، 27 مهر 1391 ش، شم 29؛ سالیوان، ویلیام هیلی، مأموریت در ایران، ترجمۀ محمود مشرقی، تهـران، 1361 ش؛ سیفـی، محمدمهـدی، «مفتـح، منادی وحدت حوزه و دانشگاه»، مرکز اسناد انقلاب اسلامی (مل )؛ طاهراحمدی، محمود (از اهالی محلۀ زرگنده و فعال دانشجویی مخالف رژیم پهلوی)، گفتوگو با مؤلف؛ غفاری، هادی، خاطرات، تهران، 1374 ش؛ مولوی عربشاهی، حسین (از ساکنان محلۀ زرگنده در 1357 ش و فعال دانشجویی مخالف رژیم پهلوی)، گفتوگو با مؤلف؛ نجاتی، غلامرضا، تاریخ سیاسی بیستوپنج سالۀ ایران، تهران، 1379 ش؛ نیز: