پامیر
پامیر، رشته كوههایی در جنوب شرقی آسیای مركزی. پامیر نامی است ایرانی كه از روزگار باستان برجامانده، و ظاهراً با ایزد میترا (مهر ـ خورشید) مربوط بوده است. پامیر را پای مهر نامیدهاند (BSE3, XIX / 127). ابن رسته نام مذكور را به صورت «فامر» در نزدیكی راشت (به احتمال ژاشْت) از نواحی كنونی تاجیكستان نوشته است (ص 92؛ نیز نک : حدود ... ، 27، 28). ماركوارت با تكیه به نوشتۀ ابن رسته آن را غیر از «فامر» و «قامر» به صورت «بامر» نیز آورده است (ص 63، 64). با توجه به نكات مذكور میتوان نظر ارائه شده را دربارۀ نام پامیر، مقرون به صحت دانست. در بعضی نوشتهها پامیر را «بام جهان» نیز نامیدهاند.
بخش بزرگی از كوههای پامیر در استان خود مختار كوهستانی بدخشان جمهوری تاجیكستان واقع است.
بخش شرقی و جنوبی پامیر تا محدودۀ اراضی چین و افغانستان كشیده شده است. پامیر در شمال به ارتفاعات رشته كوههای زاآلای (آلایی)، در شرق به ارتفاعات كاشغر و تاش كورگان، در جنوب به دامنۀ سلسله كوههای هندوكش، در مغرب به جلگۀ رودپنج و در شمال غرب به مدار °70 عرض شمالی محدود است و صورت 4 ضلعی نامنظمی را به خود گرفته است كه دو ضلع شمالی و جنوبی آن به تقریب 280كمـ و دو ضلع غربی و شرقی آن حدود 425كم تخمین زده میشود («دائرة المعارف...»، III / 203).
رشتهكوههای پامیر را میتوان به دو بخش پامیر شرقی و پامیر غربی منقسم كرد. محدودۀ رودمرغاب، دریاچۀ یاشیل كول (دریاچۀ سبز) و پیوندگاه رود وَخان دریا را میتوان مرز مشروط میان دو بخش شرقی و غربی پامیر به شمار آورد. میانگین ارتفاعات كوههای پامیر 757‘5متر و كوتاهترین قلۀ این رشته كوهها كَشلك به ارتفاع 340‘4متر از سطح دریاست كه تقریباً برابر قلۀ مون بلان ( 807‘4متر)، بلندترین قلۀ كوههای آلپ در اروپاست («جمهوری ... »، 14).
یكی از بلندترین قلههای پامیر، قلۀ كمونیسم به ارتفاع 495‘7 متر است كه توسط آبالاكف كوهنورد شوروی در 1933م مسخر گردید (نورنظرف، 9-10). دیگر از قلههای بلندپامیر، قلۀ كورژنفسكی: 105‘7متر، مورجیلكا: 376‘6متر، قلۀ مسكو: 685‘7 متر، قلۀ لنین: 134‘7متر و قلۀ انقلاب: 974‘6متر است. شمار دیگری از قلههای پامیر نیز بیش از 6هزار متر ارتفاع دارند. در ارتفاعات 000‘6 تا 100‘6 متری منطقۀ وسیعی وجود دارد كه آن را «فلات یخ» مینامند. در این منطقه قطر یخ به 150متر میرسد. كوه معروف به آكادمی علوم در شمال و كرانۀ چپ رود مغ سو واقع است. در غرب این كوه، 4 شاخ كوهستانی بلند با نامهای پتر اول، دَرواز، وانچِك و یزغلام (یزگلام) واقع شدهاند. شاخ كوهستانی پتر اول میان سرخاب، مغ سو و ابیخینگو واقع، و شامل دو رشته كوه است («جمهوری»، همانجا). قلههای كُنگور: 719‘7متر، موزتگات: 546‘7متر و پتر اول: 495‘7متر از دیگر قلههای بلند پامیرند («دائرةالمعارف»، همانجا).
پامیر یكی از زلزله خیزترین مناطق كوهستانی جهان است. در ارتفاع 600‘3متر، میانگین دمای پامیر در ماه ژانویه °8 / 17- سانتیگراد است. میزان بارندگی سالانه در محدودۀ یخچالهای پامیر به 800 میلیمتر، و در جلگههای غرب پامیر به 100 ،2میلیمتر میرسد (همان، III / 204). زمستان پامیر 7 ماه از اول اكتبر تا آخر آوریل ادامه دارد و حداقل سرما در ارتفاع 600‘3 متر به °50- سانتیگراد میرسد. تابستانهای پامیر كوتاه است و دمای آن حداكثر به °20+ در ماه ژوئیه میرسد كه میانگین آن حدود °9 / 13+ است (BSE3, XIX / 128).
پامیر دارای یخچالهای متعددی است كه عمدهترین آنها در محدودۀ شمال غرب و ارتفاعات زاآلای و كاشغر واقع شدهاند. شمار یخچالهای پامیر را 085‘1و مساحت آنها را بیش از 041‘8 كمـ2 نوشتهاند. یخچال فدچنكو در پامیر به طول 77كمـ و عرض 2 تا 5 كمـ و ضخامت 550 متر است. رودهای پامیر عمدتاً به حوضۀ آمودریا (جیحون) و تاریم (طاریم) تعلق دارند («دائرة المعارف»، نیز BSE3، همانجاها؛ ایرانیكا، V / 160). پامیر غربی شامل ارتفاعاتی بسیار مضرس و پوشیده از برف، درههایی بسیار عمیق و رودهایی با حركت تند و سریع است. در پامیر شرقی با آنكه كمترین ارتفاع 600‘3متر است، با این همه، رودهای آن جریانی ملایم و آرام دارند كه در مسیر آنها دریاچههای متعددی پدید آمدهاند (نورنظرف، 10). از عمدهترین آنها میتوان به دریاچههای قراكول، سرز و یاشیل كول اشاره كرد («دائرة المعارف»، III / 204). در شرق ارتفاعات ساری كول حدود 909‘5 متر به صورت مرزی طبیعی با كشور چین درآمده است (نورنظرف، 10).
تا ربع چهارم سدۀ 19م پامیر سرزمینی ناشناخته و افسانهای بود. مردم روسیه و حتى ساكنان اراضی همجوار پامیر در آسیای مركزی دربارۀ آن آگاهی چندانی نداشتند. از آن زمان، در مطبوعات مقالههایی منتشر شد كه در آنها پامیر «بام دنیا» نام گرفت. از این پس، گزارشهایی نیز از سوی جهانگردان انتشار یافت كه شامل مطالبی دربارۀ استخوانهای انواع جانوران، كوره راهها، كوههای بلند پوشیده از برف، دریاچهها و رودهای سركش
این سرزمین از یاد رفته، بود (زاتولوفسكی، 13). در پامیر تصویرهایی بر روی صخرهها كشف شده است كه مربوط به دوران نوسنگی است. این نكته مؤید زندگی انسان در آن كوهستان است (غفورف، I / 18, 19). در عهد مفرغ از پایان هزارۀ 2قم تا سدۀ 7قم نشانههایی از وجود اقوام آریایی در پامیر به دست آمده است كه نشان میدهد از گروههای اسكیت (سكایی) و یا نزدیك به آنها بودهاند (همو، I / 43). در عصر آهن نیز پامیر از جایگاه معینی برخوردار بود، چنان كه در بعضی نواحی آن سرزمین كوهستانی، آهنگران احترام خاصی داشتند و كارگاههای آهنگری مكانهای مقدسی به شمار میرفتند (همو، I / 44).
تا آنجا كه آگاهی در دست است، نخستین بار لشكریان اسكندر مقدونی در بهار 329قم به محدودۀ بلخ (باكتریا ـ باختر) رفتند و در 327قم با گذر از دامنۀ كوههای هندوكش راه هندوستان را در پیش گرفتند (زاتولوفسكی، 14, 15). در جریان پیكارهای مردم آسیای مركزی با سپاهیان مقدونی از تبر به عنوان ابزار جنگی استفاده میشد. در پامیر طی كشفیات باستانشناسان نمونههایی از این سلاح به دست آمده است (غفورف، I / 92).
در 140قم نخستین نقشۀ بطلمیوس از باكتریای باستانی ترسیم شد كه ارتفاعات امودوس تا رشته كوههای هیمالیا را شامل میشد (زاتولوفسكی، 17، 16). با اطمینان میتوان گفت كه راه كاروانی از سرزمین سغد در غرب كوههای پامیر میگذشت (همو، 17). در كتیبۀ شاپور اول در كعبۀ زردشت از كوشانشهر یاد شده است كه ظاهراً تا پیشاور امتداد داشت. از بررسیهای باستانشناسان و سكههای عهد ساسانی چنین برمیآید كه اراضی جنوب تاجیكستان كنونی و نیز كوهستان پامیر، ازبكستان كنونی و جلگه زرافشان، بیگمان در محدودۀ دولت كانیشكا قرار داشتهاند (غفورف، I / 151).
سیوآن تسزان سیاح چینی كه در سدۀ 7م میزیسته، در 639-645م ضمن شرح نواحی تخارستان، كوههای پامیر را تسون لین نامیده، و تخارستان را هم مرز آن دانسته است (همو، I / 226, 227)؛ اما متأسفانه جغرافینویسان مسلمان در سدههای نخست اسلامی پامیر را مورد توجه قرار ندادهاند (زاتولوفسكی، 19). مؤلف حدودالعالم از حدود پامیر با نامهای شكنان (شغنان)، وخان، راشت (ژاشت)، سكاشِم (اشكاشم) و بدخشان یاد كرده، ولی نامی از پامیر نبرده است (نک : ص 27، 28، 40، 121). برتلس با تكیه به حدودالعالم چنین اظهار نظر كرده است كه «در كوههای پامیر ظاهراً مردمانی با نظامهای اجتماعی بدوی میزیستند كه مؤلف حدودالعالم آنان را وحشی مینامد. در ضمن باید افزود كه در آثار قدیم، اغلب مردم غیرمسلمان راوحشی نامیدهاند» (ص 38). این نظر را نمیتوان دقیق دانست، زیرا مؤلف حدودالعالم در شرح مربوط به سكاشم مینویسد: «شهری است و قصبۀ ناحیت او وخان است و اندر وی گبركاناند و مسلمانان و ملك وخان آنجا نشیند» (ص 121).
اواخر سدۀ 6 و اوایل سدۀ 7م گروههایی از تركان غربی به دین بودایی درآمدند؛ غیر از تخارستان و تختگاه آن شهر بلخ، این دین به پامیر نیز نفوذ كرد. به عنوان نمونه در وخان پرستشگاهی با راهبان بودایی وجود داشت، چنان كه برخی معابد بودایی دارای املاك فراوان و ثروت بسیار بودند (غفورف، I / 246).
در سدۀ 5ق / 11م كه ناصر خسرو تا پایان زندگی مورد تعقیب بود، پس از چند سال زندگی پنهانی در خراسان و طبرستان به سوی پامیر گریخت و در روستایی كوهستانی در بدخشان مأوا گزید و آخرین سالهای عمر خویش را در عزلت به سر برد (همو، I / 438). ظاهراً قدیمترین نسخۀ خطی سفرنامۀ ناصر خسرو در پامیر كشف شده است. این نسخه كه ظاهراً مناسبتی با سفرنامۀ حقیقی ندارد، از پامیر برای آ. سمیونف فرستاده شد كه اكنون درانستیتوی خاورشناسی روسیه موجود است (برتلس، 150، 149).
در 673ق / 1274م ماركوپولو از آسیای مركزی و پامیر گذشت. وی مردم این سرزمین را مسلمان نامیده است («مردم...»). در پامیر چند گروه قومی به تعداد اندك سكنا دارند كه شمار آنها چندان دقیق نیست. از آن جمله: شُغنی (شكنانی) روشنی: ح 30-40 هزار نفر، یزگلامی (یزغلامی): ح دو هزار نفر، وخی یا وخانی: ح 15-20 هزار نفر، اِشكاشمی (سكاشمی) و یقنبی (یغنبی) و دیگران: ح 3-4 هزار نفر (همانجا).
دولتهای روس و انگلیس در ابتدا پامیر را غیرقابل استفاده میدانستند، از اینرو، در پیمان 1290ق / 1873م توجهی نسبت به پامیر مبذول نشد، ولی چندی بعد مقامات دولت بریتانیا از بیم استقرار روسها در آن سرزمین، چینیها و افغانها را به اقامت در پامیر ــ كه تابستانگاه گروهی از افغانان بود ــ ترغیب كردند. دولت روسیه كه متوجه این امر بود، گروم پچوسكی را در 1306ق / 1889م مأمور جلوگیری از نفوذ بریتانیا در پامیر كرد؛ متعاقب آن سرهنگ یووف را در 1890م به پامیر فرستاد كه مدت مأموریت او تا 1312ق / 1894م ادامه یافت و به تصرف پامیر منجر شد. در كمیسیونی مركب از نمایندگان بریتانیا، روسیه و چین در 11 مارس 1895 پیمانی منعقد شد كه بنا بر آن، مرز متصرفات روسیه از امتداد رود پنج تا پیوندگاه آن به رود پامیر و گذر از دریاچۀ ساری كول و كوههای وخان تا شمال قزل رباط مشخص گردید و پس از 1896م همچنان بیتغییر ماند (دیدرِل، 48-52).
از دهۀ 1970م بررسی علمی اقوام ساكن پامیر و زبانها و گویشهای پامیری آغاز شد. در روسیه، زالمان در دهۀ 1990م به بررسی پیرامون گروههای قومی پامیر و زبانها و گویشهای رایج در آن سرزمین پرداخت. در سدۀ 20م زاروبین و تنی چند از شاگردان او، از جمله سوكولووا، پاخالینا، ادلمان، گرونبرگ، استبلین ـ كامنسكی در روسیه و نیز مرگنستیرنه دانشمند ایرانشناس نروژی به تحقیق دربارۀ پامیر پرداختند. از 1960م در تاجیكستان مطالعه و بررسی دربارۀ پامیر آغاز شد. در 1967م بخش ویژۀ پامیرشناسی در انستیتوی زبان و ادبیات تاجیكستان تأسیس گردید كه در 1974م به صورت نهادی مستقل درآمد كه اكنون تنی چند از محققان در آنجا به مطالعه و بررسی پیرامون پامیر اشتغال دارند («جمهوری»، 365).
مآخذ
ابن رسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به كوشش دخویه، لیدن 1309ق / 1891م؛ حدود العالم، به كوشش منوچهر ستوده، تهران، 1340ش؛ دیدرل، سلطان، روسها و انگلیسیها در آسیای مركزی، ترجمۀ عباس اقبال آشتیانی، تهران، 1308ش؛ ماركوارت، ی.، وهرود و ارنگ، ترجمۀ داوود منشی زاده، تهران، 1368ش؛ نیز:
Bertel’s, A. E., Nasir - i Khosrov i Ismailizm, Moscow, 1959; BSE3; Gafurov, B. G., Tadzhiki, Moscow, 1972; Iranica; Kratkaya geograficheskaya entsiklopediya, Moscow, 1962; Nurnazarov, M. and Kh. Muhabbatov, Geografiya Tadzhikskoĭ SSR, Dushanbe, 1991; «The People of the Pamirs», Institute of the Estonian Language, www. eki. ee / books / redbook / pamir _ peoples. shtml; Tadzhikskaya sovetskaya sotsialisticheskaya respublika, ed. Asimov et al., Dushanbe, 1984; Zatulovskiĭ, D. M., Sredisnegov i Skal (V gorakh Pamir i Tsentralnog Tian- Shan), Moscow, 1957.