چرتکه
چُرْتْکه، ابزاری برای حسابکردن که بیشتر در جمعوتفریق اعداد به کار میرفته است.
لغتنامهها تعاریفی از آن دادهاند، مثلاً دهخدا نوشتهاست: آلتی از سیم و چوب که مغازهداران و صندوقدارهای بنگاهها و ادارات، وجوهی را که میگیرند یا میدهند، با آن محاسبه و جمع و تفریق میکنند (نک : لغتنامه ... ). معین نیز در فرهنگ خود نوشته است: چهارچوبهای که چند رشته مهرههای چوبینِ بهسیمکشیده دارد و با آن اعداد را محاسبه و جمع و تفریق میکنند. در فرهنگ اصطلاحات علمی نیز معمولترین و متداولترین نوع چرتکه به شکل مربعمستطیل با میلههایی به موازات ضلع کوچکتر دانستهشده که هرکدام از میلهها در سوراخی تعبیه شده، و 10 حلقۀ متحرک از آن گذشته است. همۀ چرتکههای متداول در ایران به این شکلاند. حلقههای اولین میلۀ سمت چپ، هریک ارزش یک واحد، حلقههای میلۀ دوم، هریک ارزش 10 واحد، میلۀ سوم 100 واحد و الى آخر دارند (ص 214).
در دایرةالمعارف فارسی چرتکه معادل واژۀ روسی چُتْکه آمده، و ذیل مدخل «چتکه» نوشته شده است: اسباب سادهای برای محاسبه، مرکب از مهرههایی که به سیمهایی کشیده شده، و در قابی جایگزیناند و هر دسته از مهرهها نمایندۀ مرتبهای از اعداد است. اشکالی از آن در قدیم، در نواحی مختلف به کار میرفته است و هنوز هم در بعضی ممالک (چین، ژاپن، ایران و جز اینها) کاربرد دارد. چرتکهای که بین ایرانیان، ارامنه، عربها و ترکها رایج است، شباهتی به چتکههای چینی و چتکههای متداول در اروپای غربی ندارد. این چرتکه احتمالاً بهوسیلۀ محاسبان ایرانی یا عرب اختراع شده، و بعدها از ممالک اسلامی به روسیه رفته است.
بعضی میگویند: چرتکه در آسیا اختراع شد و در سدههای میانه به اروپا و کشورهای غربی راه یافت (پوریانسب، 28). تا پیش از 1593 م توصیفی از آن در دست نیست (رنان، 208)؛ ولی برخی از باستانشناسان نظر دیگری دارند. بهنظر آنان، برای کشف رمز خطوط اولیهای چون خط میخی و نیز انواع واحدهای سنجش، به ابزارها و عناصر اولیه و کاملاً ساده و ابتدایی نیاز است که میتوانند به مثابۀ نخستین عناصر جدول اولیهای به نام جدول بنیادین قرارگیرند. اجزاء اصلی این جدول همواره خطها و نقطهها همراه با قوانین متفاوت برای کاربردهای گوناگون بودند (مقدم، 275). مقدم با چنین مقدمهای، خطکش، و شکل پیشرفتۀ آن، چرتکه را ازجملۀ جدول بنیادین دانسته و نوشتهاست ساختمان چرتکه مستقیماً جدول بنیادین را به ذهن متبادر میکند. او تمام این نظریهها را مبتنی بر پیداشدن نوعی ابزار محاسباتی به شکل خط کشی به طول 10 سانتیمتر، با فاصلههای نیم میلیمتری به صورت بریدگی و از جنس چوب آبنوس آورده که در حفاریهای شهر سوخته در ناحیۀ سیستان در جنوب شرقی ایران یافت شده است. باستانشناسان این ابزار را نوعی تختۀ شمارشی یا نوعی چرتکه میدانند و بر این اساس حدس میزنند که خاستگاه چرتکه ناحیۀ سیستان در ایران است (نک : همانجا).
نظریات دیگری دربارۀ خاستگاه چرتکه وجود دارد. گاهی، خاستگاه آن را در خارج از حوزۀ فرهنگی ایران دانستهاند که به اشکال مختلف در خدمت مردم آن سرزمینها بوده است (نک : همو، 275، حاشیۀ 47). بسیاری معتقدند که چرتکه مختص مشرقزمین است و نوشتهاند که در مشرقزمین کار با چرتکه بهصورت هنری بوده که در پرورش استعدادها سهم بسزایی داشته است؛ زیرا چرتکهاندازی با فعالیت چندین حس، همزمان بوده است: حرکت دادن مهرهها، شنیدن صدایشان و لمس آنها با دست، که در هیچ ماشینحسابی یافت نمیشود (گاردنر، 344). حمدالله مستوفی سابقۀ چرتکه در ایران را به زمان پیش از ابنسینا رسانده و نوشتهاست که بهنظر ابنسینا، چرتکه احتمالاً همان تختهفرنگی است که وی در 420 ق با در میان گذاشتن صورت عقد حساب، محاسبان را از بهکاربردن چرتکه خلاص کرد (ص 42).
گیلانیها چرتکه را چتکه مینامند و آن را ماشینحساب دیروزیان میدانند. این وسیلۀ محاسبۀ سهل و ساده، هنوز هم طرفدارانی در میان بازاریانِ کهنسال و حتى جوانان دارد که با ذوق و شوق از آن استفاده میکنند (غلامی، 82). در تهران قدیم نیز ابزار پیشدستی کاسبها، تاجران و سوداگران در حجرهها، تیمچهها و کاروانسراهای آباواجدادیشان چرتکه بود. آنها چهارزانو در پشت میزِ کوچک پایهکوتاهِ خود مینشستند و نیقلیان را به دهان تکیه میدادند و سرگرم انداختن چرتکه میشدند (جمالزاده، 175).
محاسبهکردن با چرتکه را چرتکهاندازی میگویند. شکل چرتکه در همه جای ایران تقریباً همگون است و آن عبارت است از مستطیلی چوبی (که بعدها نوع پلاستیکی آن نیز رایج شد) به عرض تقریبی 10 و طول تقریبی 20 سانتیمتر که دوسر میلههای فلزی نازک آن به فاصلههای مساوی و معین، به موازات ضلع عرضی آن، در دو دیوارۀ درونی دو ضلع طولی فرو رفته است. شمار این میلهها در بعضی از چتکههای گیلان 8، 10 یا 12 عدد است. میلۀ اول و چهارم، از دست چپ به طرف راست، هرکدام 4 مهره دارند که رنگ دو مهرۀ وسطی آنها با دیگر مهرهها متفاوت است. بقیۀ میلهها هرکدام 10 مهره دارند که دو مهرۀ میانی آنها، یعنی مهرههای پنجم و ششم، رنگی متفاوت و متضاد با بقیۀ مهرهها دارند. این مهرهها به شکل دایرههای قطور و بیشتر از جنس چوباند که در مرکزشان، سوراخی تعبیه شده است. میلههای فلزی از میان این سوراخها گذشته، و سر آنها به دو ضلع طولی مستطیل فرو رفتهاند. مهرهها با داشتن این سوراخها، به کمک یکی از انگشتان دست، و معمولاً انگشت میانی، بهراحتی در امتداد میلهها میلغزند. همین لغزشها و بالا و پایین رفتن مهرهها ست که امکان محاسبات را فراهم میکند (غلامی، 82 -83).
کسانی که در چرتکهانداختن مهارت دارند، سرعت حرکتشان در چرتکهاندازی و محاسبۀ بدون غلط شگفتانگیز است و حتى صدایی که آنها از به هم کوبیدن مهرهها، در موقع بالا و پایینکردن درمیآورند، گوشنواز است. همین صدای برخورد مهرهها با هم است که غالباً کسانی را تشویق به یادگرفتن چرتکهاندازی و محاسبه با چرتکه میکند.
کسانی که با چرتکه محاسبه میکردند و با این فن آشنا بودند، معمولاً برای محاسبۀ مقادیر کمتر از ریال از مهرههای ردیف چهارمهرهای خانۀ اول، و برای محاسبۀ وزن از مهرههای ردیف چهارمهرهای خانۀ چهارم استفاده میکردند. برای محاسبه با چرتکه، آن را مقابل خود میگذاشتند و به کمک دست، همۀ مهرهها را به طرف بالا میراندند و پایین خالی میماند. در مقیاسهای پولیِ قدیم ایران، 4 عدد پنجشاهی مساوی با یک ریال بود. برای محاسبۀ ارقام بالاتر از آن، ابتدا 4 مهره از خانۀ اول را بالا میزدند که یعنی این شاهیها در نظر گرفته شده است و در ازای آن یک مهره از خانۀ دهمهرهای دوم را پایین میآوردند؛ هر مهرۀ این خانه نمایندۀ یک ریال بود. وقتی میزان محاسبه از 10 ریال تجاوز میکرد، تمام 10 مهرۀ این خانه را بالا میزدند و یک مهره از خانۀ دهمهرهای سوم را پایین میآورند. بعدها با حذف ارقام کمتر از ریال، خانۀ اول عملاً از دور محاسبات حذف شد و خانۀ دوم مبدأ قرارگرفت. کسانی که با ارقام درشتتر سروکار داشتند، با خانههای اول تا سوم کار نمیکردند، بلکه با مهرههای خانههای چهارم تا دهم کار میکردند. فروشندگان دورهگرد چرتکههای جیبی داشتند که تا 10 تومان قابل محاسبه بود (جانباللٰهی، 540-541).
نظر به اینکه محاسبه با چرتکه و چرتکهانداختن دقتنظر فراوانی را میطلبد و کمتر اشتباهی در آن رخ میدهد، هنوز هم برای کسانی که در حساب و کتاب بسیار دقیقاند، مَثلِ «اهل حساب و چرتکهانداختن» را میآورند (نک : انوری، 3 / 2313).
چرتکه افزون بر وسیلۀ محاسبه، برای پرکردن اوقات فراغت نیز استفاده میشود. بازیکردن و سرگرمشدن با چرتکه را چرتکهبازی (چتکهبازی) میگویند. چرتکهبازی بازیای سنتی، مردانه و دونفره است و بازاریان اوقات فراغت خود را در حجرهها با این بازی پر میکنند؛ یا اینکه جوانان در بازارهای روستاها و قهوهخانهها با چرتکه بازی میکنند. دو نفر بازیکن روبهروی هم مینشینند و چرتکه را در وسط میگذارند. ابتدا مهرههای چرتکه را از همان جایی که مهرهها رنگی متفاوت دارند، به دو قسمت مساوی تقسیم میکنند؛ میدان بازی، فضای خالی میلهها ست. هدف بازی، تصاحب همۀ مهرههای طرف مقابل است و در طول بازی هریک از طرفین سعی میکند که مهرههای حریف را از آن خود کند و برندۀ بازی شود. روش بازی بدین ترتیب است: ابتدا یکی از طرفین بازی در نوبت بازیاش، بر اساس طرحی که از قبل در ذهن خود ریخته است، تعدادی دلخواه از مهرههای خود را از یکی از ردیفهای چرتکه جدا میکند و به میان محور سیمی آن میلغزاند. طراحی وی در محاسبات چنین است که طرف مقابل بهطور قطع آن تعداد مهره را در هریک از خانههای خود نداشته باشد و در ضمن طرف مقابل نتواند با اضافهکردن چند مهره از مهرههای خود، تعداد آنها را برابر تعداد مهرههای یکی از خانههای خود کند و مهرهها را ببلعد. سپس نوبت به حریف او میرسد که او نیز به دلخواه مهرههای خود را در یکی از ردیفهای چرتکه جلو بیاورد. هرگاه در طول بازی یکی از طرفین در نوبت بازیاش از روی اجبار و یا بیدقتی، تعداد مهرههایی برابر با تعداد مهرههای حریف در هریک از ردیفهای چرتکه جلو بیاورد، طرف مقابل در نوبت بازی خود میتواند مهرههای او را تصاحب کند و به میدان خود ببرد (غلامی، 82 -84؛ عزیززاده، 178- 179).
امروزه برای محاسبۀ قیمت کالاها، بیشتر بازاریان کهنسال از چرتکه، و بازاریان جوان از ماشینحساب استفاده میکنند.
مآخذ
انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، 1382 ش؛ پوریانسب، امیر، «تاریخ حسابداری»، حسابدار، تهران، 1388- 1389 ش، شم 217؛ جانباللٰهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمشناسی میبد، تهران، 1390 ش، دفتر چهارم؛ جمالزاده، محمدعلی، قصۀ ما به سر رسید، تهران، 1357 ش؛ حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، بمبئی، 1311 ش؛ دایرةالمعارف فارسی؛ رنان، کالین، تاریخ علم کمبریج، ترجمۀ حسن افشار، تهران، 1366 ش؛ عزیززاده، مهران، مردمنگاری بازارهای آذربایجان غربی، تهران، 1375 ش؛ غلامی، اباذر، بازیهالی محلی گیلان، رشت، 1390 ش؛ فرهنگ اصطلاحات علمی، تهران، 1349 ش؛ گاردنر، مارتین، «چرتکه، ماشینحساب دیروز»، ترجمۀ هرمز شهریاری، چیستا، تهران، 1375 ش، شم 134- 135؛ لغتنامۀ دهخدا؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، 1386 ش؛ مقدم، آژیده، «هندسۀ باستان: نگارش، هنر، ریاضیات»، باستانشناسی حوزۀ هلیلرود؛ جنوب شرق ایران: جیرفت، به کوشش یوسف مجیدزاده و محمدرضا میری، تهران، 1392 ش.