چفیه
چَفْیه، دستمال چهارگوشهای برای پوشش سر، در ابعاد و طرحهای مختلف که بیشتر در نواحی بیابانی و گرم کاربرد دارد.
در کتب لغت، نام اصلی چفیه، الکوفیه (مؤنث الکوفی) است (شرتونی، 2 / 1113)، که در عربی عامیانۀ عراق و عربی رایج در خوزستان آن را چفیه (عواد، 5 / 391؛ دایرةالمعارف ... ، ذیل کوفیه) و در فارسی عامیانه آن را چپیه (همانجا) میگویند. برخی نیز این نامگذاری را بهسبب بافتن آن در شهر کوفه میدانند، زیرا از دورۀ خلافت عباسیان تاکنون، کوفیههای کوفه به سبب بافت مرغوبشان مشهور بوده است (اعتمادالسلطنه، 3 / 1622؛ جونز، 414؛ اوبن، 361؛ چیتساز، 103؛ حسن، 2 / 247).
چفیه، دستار، دستمال، روسری یا چارقدی است قلابدوزی شده که دوگوشۀ آن را از قطر به شکل مثلث تا میکنند و بر سر میاندازند (دایرةالمعارف، همانجا)؛ دو گوشۀ چفیه بر روی یکدیگر در پشت سر و گوشههای دیگر روی شانهها آویخته میشود و با بندی به نام عقال، آن را بر سر محکم میکنند. این پوشش مخصوص مردان عرب است (خزائلی، 82 - 84؛ اوبن، همانجا، حاشیۀ 15؛ چیتساز، 192؛ هاشمنیا، 147).
چفیه، چپیه، چپیۀ اگال، چفیۀ عگال، چپی اگال، چفیۀ عقال، چپیۀ ارگال، کفیۀ اکل، کفیۀ اگال، و کوفیۀ عقال تلفظهای گوناگونِ این نوع پوشش سر است.
چفیه پارچهای مربعشکل در ابعاد 150×150 سانتیمتر، یا مستطیلشکل در ابعاد 120×150 سانتیمتر، با طرحهای راهراه، چهارخانه یا شطرنجی و ساده در رنگهای مختلف از قبیل قرمز تیره و قهوهای، سبز روشن و زرد، زرد و قرمز، آبی و سفید، سرخ و سفید، سفید و سیاه، سفید و آبی و سیاه است که هرکدام مخصوص و معرف یک منطقه، کشور یا اقلیم است؛ براساس همین رنگها ست که چفیه اسامی متفاوتی به خود میگیرد. رنگ چفیه بیانگر باورها و آداب و رسومِ اقوام، و نشانگر قسمتی از هنر و صنایع دستی آنها ست. در زمان حاضر، اعراب منطقۀ حجاز از چفیههای قالبزدهشدۀ قرمز و سیاه، سفید و قرمز یا سفید و سیاه، و اعراب سوریه و فلسطین و ایران از چفیههای سفید و سیاه استفاده میکنند (خزائلی، 82، 84؛ امیدی، 207؛ اوبن، 361).
چفیۀ اعراب ایران شبیه به چفیۀ اعراب عراق است. ساکنان شهرهای خرمشهر، آبادان و شادگان چفیههایی با زمینۀ سفید و خالهای مشکی (بُکعه) میپوشند. در اهواز و حوزۀ کارون، افزون بر این رنگ، گاهی چفیۀ سفید، و در ناحیۀ بنیطرف، بیشتر سفید میپوشند. درگذشته، بیشتر مردم عرب خوزستان از پوشیدن چفیۀ قرمز اکراه داشتند.
جنس چفیه از نخ پنبه، کتان، ابریشم، گلابتون، کرباس، ابریشم زربافت و یا مخلوطی از نخ و ابریشم است ( لغتنامه ... ، ذیل کوفیه؛ دایرةالمعارف، جونز، همانجاها؛ دوزی، 367-369؛ اوبن، همانجا، حاشیۀ 15).
چفیه قسمتی از لباس سنتی اعراب است که کاربرد اصلی آن محافظت از سر، صورت و چشم در برابر گرما، نور خورشید، باران، بادهای سوزان، و طوفان شن است (آلکثیر، بش ). مردم عرب خوزستان، ساحلنشینان خلیجفارس، ملوانان و صیادان از این نوع پوشش بسیار استفاده میکنند. از دیگر کاربردهای چفیه، استفاده از آن برای شناخته نشدن در هنگام سفر یا کار است (دوزی، 369؛ نظامالسلطنه، 1 / 190). افزون بر کاربردهای یادشده، امروزه چفیه به نماد حرکتهای جنبشی و بیش از آن، به نماد مقاومت کشورهای اسلامی، به خصوص فلسطین تبدیل شده است. در ایران در دورۀ جنگ تحمیلی نیز از چفیه به عنوان نماد مقاومت استفاده میکردند (آلکثیر، بش ).
از دیگر اجزاء کاملکنندۀ چفیه، عقال، عگال، اگال، ارگال یا اَکل است. چفیه یا کوفیه را بهوسیلۀ ریسمان یا رشتهای از جنس پشم شتر، ابریشم یا موی بز، با تکه پارچهای نخی در دو ردیف به دور سر میپیچند. این رشته بهطورمعمول به رنگ سیاه ساده یا آویزدار، و در نزد عمانیها چهارگوش است. کاربری اصلی عقال محکم نگه داشتن چفیه بر سر است. اعراب عربستان بهسبب بادهای شدید شبهجزیره، همواره چفیه و عقال را با هم استفاده میکنند، اما عدم وزش باد شدید در عراق و ایران (خوزستان، خلیجفارس، و اروندرود) سبب شده است که اعرابِ این دو منطقه بهطور معمول چفیه را بدون عقال بر سر بگذارند (خزائلی، همانجا؛ جونز، 414؛ پاکنژاد، 49).
چفیه را به گونههای مختلف بر سر میبندند؛ برخی از اعراب چفیۀ تاشده را بهطور مورب بر روی شبکلاه میبندند، بهنحویکه یک گوشه به پشت سر، و دو گوشۀ دیگر بر روی پیشانی بیفتد. در برخی از شهرها، بر روی چفیه عمامه میبندند و گوشههای چفیه را در قسمت پیشانی بر روی عمامه میگذارند (دوزی، 367). اعراب بدوی نیز چفیه را بهصورت عمامه بهدور سر میپیچند که یک گوشۀ آن به عقب، و دو گوشۀ آن به جلو شانهها میافتد، و یا گوشههای تیز آن روی سینه قرار میگیرد. گاهی نیز یک گوشه را از روی چانه میگذرانند و بر روی شانه میاندازند (همو، 369).
شیوۀ بستن چفیه در شهرها و مناطق مختلف، متفاوت است. اعراب خرمشهر، آبادان، شادگان، اهواز و ساکنان کرانۀ کارون شیوۀ خاصی برای بستن چفیه دارند. مردم دشت آزادگان معمولاً چفیه را به شکل ساده بر سر میگذارند. کردهای ایران در منطقۀ اورامان که هوایی گرم دارد، از چفیه استفاده میکنند. اگر چفیه سیاه و سفید باشد، آن را جامَهدانی، و اگر به رنگ سرخ و سفید باشد، آن را سورمور میگویند (سلیمی، 134).
چفیهبافی یکی از انواع صنایع دستی رایج در ایران است. در این صنعت استاد چفیهباف با استفاده از دستگاه نساجی سنتی و نخ پنبهای، چفیههایی را در ابعاد 1×1 متر میبافد (سیدصدر، 122).
در برخی از نقاط ایران، از چفیه در مراسم مذهبی، بهویژه مراسم ایام محرم، استفاده میشود. در کمیجان، در غروب روز تاسوعا، بعد از اجرای تعزیۀ حضرت عباس (ع)، مراسمی به نام علمکشی برگزار میشود. در این مراسم، پارچههای سبزرنگی را به دور علمی که 12 متر طول دارد، میپیچند. بر بالای علم طوقی با علامت الله بسته شده است. افزون بر اینها، به علم چفیههای رنگارنگ میبندند. علمکش علم را دایرهوار حرکت میدهد و به اتفاق اهالی، یاحسین و یاعباسگویان از مسجد جامع حرکت کرده، به در منازل میروند و از مردم نذری میگیرند. مردم بر این باورند که با رد شدن از زیر علم تا یک سال بیمۀ امام حسین (ع) میشوند (عارف، 170-171).
در آیین سهروزان گروسیها، روز بعد از عاشورا، از مسجد هر محله عدهای سینهزن به نام عرب ــ که عبای مشکی و چفیه پوشیدهاند ــ به خیابانها میآیند. عربها درحالیکه قطعه حصیری بر شانه انداختهاند، بیلی به نشانۀ دفن جنازهها در دست گرفته و نوک آن را به نشانۀ جستوجوی جنازهها به زمین میکوبند و مقداری کاه که همراه دارند، بر سر میریزند (هاشمنیا، 147- 148). در گیلان نیز از چفیه برای تزیین مجالس سوگواری شهدای کربلا استفاده میکنند (تهیدست، 48). تعزیهخوانان نیز در کنار سایر اجزاء پوشش عربی، چفیه بر سر میگذارند (مستوفی، 1 / 416).
گاه والدین قبل یا بعد از تولد فرزندانشان، برای زنده ماندن و یا سلامتی آنها، نذرهای متفاوتی میکنند که نذر به ائمۀ اطهار بهخصوص امام حسین و حضرت عباس (ع)، از نمونههای این نذرها ست. آنها به تن کودکان لباس عربی میپوشانند و چفیهای همراه با سربند «یا ابوالفضل (ع)» و «یا حسین (ع)» بسته، و چهلبسم اللّٰه حمایل کودکان میسازند و به دست کودک کشکول یا مشک آبی یا کاسهای میدهند تا به عزاداران آب دهد (شهری، 237- 238).
چفیه در میان مردم عرب خوزستان حرمت فراوان دارد. وقتی کسی بهاصطلاح کارد به استخوانش برسد، چفیۀ خود را از سر برمیدارد؛ در این صورت، معمولاً با درخواست وی موافقت میشود. افزون بر این، در مراسم مقتلخوانی (ه م) که در روز عاشورا برگزار میشود، به هنگام شرح شهادت امام حسین (ع)، افراد مختلف، بهویژه شیوخ و بزرگان طوایف، به احترام امام حسین (ع) چفیه از سر برمیدارند.
مآخذ
آلکثیر، قاسم منصور، «چفیه، از تعریف تا استفاده»، مصاحبه با ایسنا (مل )؛ اعتمادالسطنه، محمدحسن، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1367 ش؛ امیدی، ناهید، دیده و دل و دست، مشهد، 1382 ش؛ اوبن، اوژن، ایران امروز، 1906-1907، ایران و بینالنهرین، ترجمۀ علیاصغر سعیدی، تهران، 1362 ش؛ پاکنژاد، رضا، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، یزد، 1365 ش؛ تهیدست، فاطمه، صنایع دستی گیلان، رشت، 1387 ش؛ جونز، هارفورد، خاطرات، ترجمۀ مانی صالحی علامه، تهران، 1386 ش؛ چیتساز، محمدرضا، تاریخ پوشاک ایرانیان، تهران، 1379 ش؛ حسن، حسن ابراهیم، تاریخ الاسلام السیاسی، قاهره، 1948 م؛ خزائلی، عذرا، واژهنامۀ پوشش سر در ایران، تهران، 1380 ش؛ دایرةالمعارف فارسی؛ دوزی (ض: دزی)، ر. پ. آ.، فرهنگ البسۀ مسلمانان، ترجمۀ حسینعلی هروی، تهران، 1345 ش؛ سلیمی، هاشم، زمستان در فرهنگ مردم کرد، تهران، 1390 ش؛ سیدصدر، ابوالقاسم، دایرةالمعارف هنرهای صنایع دستی، تهران، 1386 ش؛ شرتونی، سعید، اقراب الموارد، قم، 1403 ق؛ شهری، جعفر، شکر تلخ، تهران، 1347 ش؛ عارف، محمد، کمیجان، سرزمین شگفتانگیز تاتها و مادها، تهران، 1391 ش؛ عواد، کورکیس، الذخائر الشرقیة، به کوشش جلیل عطیه، بیروت، 1999 م؛ لغتنامۀ دهخدا؛ مستوفی، عبدالله، شرح زندگانی من، تهران، 1324 ش؛ نظامالسلطنه مافی، حسینقلی، خاطرات و اسناد، به کوشش معصومه نظاممافی و دیگران، تهران، 1362 ش؛ هاشمنیا، محمود و ملوک ملکمحمدی، فرهنگ مردم گروس (بیجار و حومه)، بیجار، 1380 ش؛ نیز: