مجید دلبندم
مجید صالحی سالهاست که دلبند بسیاری از طنز دوستان ایرانی است. اوِ یکی از کمدینهای بود که در کنار عطاران، یوسف تیموری، سعید آقاخانی و ... با طنزهای آیتمی دهه هفتاد به شهرت و محبوبیت رسید. مجید صالحی تا دلتان بخواهد کمدی نوستالژیک در کارنامهاش دارد. از «سیب خنده»، «مجید دلبندم»، «زیر آسمان شهر»، «کوچه اقاقیا» گرفته تا مجموعههای طنز دهه 80 و تعدادی زیادی فیلم سینمایی که همه با استقبال خوبی هم مواجه شدهاند. از سال 1394 بود که ما چهرهای نو از مجید صالحی دیدیم و او تواناییاش را در کارهای جدی نیز به رخ کشید. البته صالحی در گذشته هم تجربه ایفای نقشهای کاملاً جدی بخصوص در تئاتر را داشته است. اما هیچگاه مانند کمدیهایش دیده نشده است. مجید صالحی علاوه بر بازیگری، تجربه نویسندگی، کارگردانی و کار در پشتصحنه را هم دارد.
کودکی و نوجوانی پرفرازونشیب
مجید صالحی 26 شهریور 1354 در محله امامزاده حسن تهران متولد شد. او به همراه جمع کثیر خواهر و برادرهایش در خانهای قدیمی و حیاط دار در جنوب شهر زندگی میکرد و چه آتشها که نسوزاند. میگوید چند بار تا دم اخراج از مدرسه هم رفتهاست. مجید صالحی 4 برادر و سه خواهر دارد و خودش یکی مانده به تهتغار است. عشق خلبانی هم بوده. البته مجید درعینحال باهوش و درسخوان هم بود. غم از دست دادن پدری که وابستگی زیادی به او داشت، ضربه روحی بزرگی به او وارد کرد و افت شدید درسی هم از تعاقبات آن بود. به میزانی که میگوید: «فکر میکردم خنگترین آدمروی زمینم. توی رودربایستی رشته ریاضی فیزیک هم رفته بودم و با چنگودندان و لوسبازی و نمک ریختن بالاخره دیپلم گرفتم.» او لیسانس کارگردانی بازیگریاش را از دانشکده هنر و معماری گرفت و پس از سالها تصمیم گرفت فوقش را هم بگیرد. او در سال 1394 سر کلاسهای کارگردانی آن دانشکده در مقطع کارشناسی ارشد نشست.
فوت مادر
مجید صالحی در سال 1391 مادرش را هم از دست داد. بزرگانی از ورزش و هنر ازجمله امیر غفارمنش، مجید یاسر، پویا امینی، جواد رضویان، علیرضا داوودنژاد، پیمان معادی، نیما نکیسا، امیر قلعنویی و ... در مراسم تشییع مادر بزرگوار او حضور پیدا کردند. مجید صالحی که آن روزها بهعنوان یک کمدین محبوب کاملاً شناختهشده بود، خاطره عجیبی از آن مراسم دارد. او میگوید: «روزی که تشییعجنازه مادرم در بهشتزهرا بود، خیلی از آدمها میآمدند سراغم و میگفتند، آقا چرا نمیخندی؟ خودت را گرفتی یا اصلاً شما اینجا پیکار مینی؟ انگار ما زندگی ماورایی داریم و نه خودمان و نه اطرافیانمان حق مردن ندارند!» مجید صالحی بهطورکلی در زندگی اجتماعیاش کمی خجالتی است و تفاوت زیادی با کاراکترهایی که بازی میکند دارد.
علاقه به بازیگری
اولین جرقههای علاقه به هنرپیشگی بعد از تماشای نمایش «معرکه در معرکه» سیاوش تهمورث در او ایجاد شد. درحالیکه خودش اعتراف میکند تا 18 سالگی حتی یکبار هم به دیدن تئاتر نرفته است. بعد از آنهم به اصرار دوستانش در کلاسهای بازیگری استاد سمندریان شرکت کرد. کلاسهایی که از سال 72 شروع شد و به مدت یک سال به طول انجامید. یوسف تیموری، نگار فروزنده، پارسا پیروزفر و ... همکلاسیهای مجید صالحی در آن دوره بودهاند. بهواسطه همان کلاسها او فعالیت هنریاش را با بازی در نمایشهایی همچون «دکتر جوشکار» و «آنتیگونه» آغاز کرد. خیلی هم زود پایش به تلویزیون باز شد و سالهای 76-77 با مجموعههای «سیب خنده» و «مجید دلبند» به شهرت رسید. مجید صالحی پس از شهرت در سینما و تلویزیون هم، تئاتر را کنار نگذاشته و هر چند سال یکبار در صحنه نمایش حضور پیدا میکند. او معتقد است، بازیگر باید هرچند وقت یکبار یک نمایش بازی کند، تا تجربه کسب کند و بعد آنها را در تلویزیون و سینما خرج کند.
تلویزیون
مجید صالحی تبدیل به یکی از محبوبترین طنزپردازان دهه هشتاد شد. اگر یادتان باشد، عزت خوشرکاب قسمت زیادی از بار کمدی مجموعه را به دوش میکشید و لحظات شیرینی را در سفرهایش با آ تقی برای مخاطبین رقم زد. او در تلویزیون بارها با علی شاهحاتمی، رضا عطاران و سعید آقاخانی همکاری کرد و آثاری همچون «بوی خوش زندگی»، «عید امسال»، «ترش و شیرین»، «او مثبت»، «بیدارباش»، «باغ سرهنگ» و ... پدید آمد.
مجید در سینما
کنارهگیری حمید جبلی از فیلم «یکی بود یکی نبود» باعث شد، مجید صالحی جایگزین وی شود. بهاینترتیب اولین تجربه سینمایی صالحی در سال 79 در فیلم ایرج طهماسب شکل بهدست آمد. بعد از آن در 83 بود که پیشنهادهایی از اصغر هاشمی، قدرتالله صلحمیرزایی و محمدحسین لطیفی دریافت کرد و حضور موفقی در آثار هر سه آنان داشت. مجید صالحی را در سینما میتوان بهعنوان یکی از بازیگران موفق در گیشه دانست. او در آثار همچون «مجردها»، «شاخه گلی برای عروس»، «دلداده»، «سوغات فرنگ»، «ازدواج در وقت اضافه»، «بعدازظهر سگی» «استراحت مطلق»، «دخترعمو و پسرعمو»، «شاه کش» و ... حضور پیدا کرده است.
آقای کمدین جدی میشود
مجید صالحی با حضور متفاوتش در مجموعههایی مثل «مدینه»، «آرام میگیریم»، «آسپیرین» و فیلم سینمایی «استراحت مطلق»، نشان داد توانایی بالایی هم در ایفای نقشهای جدی و خاکستری دارد. او برای بازی در «استراحت مطلق» عبدالرضا کاهانی در سال 1394 کاندید دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنوارههای خانه سینما و منتقدان شد و تندیس حافظ بهترین بازیگر را هم ازآن خود کرد. هرچند اینها اولین تجارب مجید صالحی در حیطه غیرطنز نبود. صالحی سالها پیش در آثاری مثل «پلیس جوان»، «خوابگاه دختران»، نمایش «آنتیگونه» و ... حضوری کاملاً جدی داشت. اما سخت است کسی که با آثار کمدی به شهرت رسیده، در آثار دیگر نیز به همان اندازه موردقبول واقع شود. سرانجام در سالهای 93- 94 بود که صالحی توانست بالاخره این سخت را به انجام برساند.
راضیایم به رضای خدا
بهتر است نظر خود مجید صالحی را هم در مورد کارنامه پربار هنریاش بدانیم. «وقتی به کارنامه هنریام نگا میکنم، شاید از مسیری که طی کردهام تا حدی راضی باشم. اما آن رضایتی که باید در بازیگری و کارگردانیام وجود ندارد. چون هنرمند ایدهآلی را نسبت به حرفهاش دارد. اما من هنوز نسبت به آن در ذهنم فاصله دارم.»
کارگردانی
کارگردانی داشت یادمان میرفت. همانطور که میدانید او در زمینه نویسندگی و کارگردانی و ... هم فعالیتهایی دارد. مجید صالحی در تیم نویسندگی برخی آثاری که بازی کرده بود. برای مثل آیتمهای مجید دلبندم را خودش نوشته است. او همچنین سابقه کارگردانی مجموعههای «آشتیکنان»، «سه در چهار»، «موج و صخره» را هم دارد. دو تلهفیلم به نامهای «میش» و «نیش» راهم کارگردانی کرده است. بهطورکلی بیکار نمیماند و هر وقت هم کار بازیگری یا کارگردانی نداشته باشد، دستیار، مشاور یا ... میشود. او همچنین تهیهکنندگی چند فیلم کوتاه را هم بر عهده داشته است. مجید صالحی هرچند که در انتخاب نقشهایش سختگیر و گزیده کار است، اما به گفته خودش در کارگردانی سختگیرتر از بازیگری است.
ازدواج
مجید صالحی با رامینه اکبری خادم ازدواج کرده و اکنون صاحب یک دختر و پسر دوقلو به نامهای حنا و آروین است. همسر وی در زمینه گرافیک و زبان انگلیسی سررشته دارد و گاهی هم ترجمه میکند. بشنویم اظهارت او را در مورد زندگی مشترکش که تأثیر زیادی در بهبود روند زندگیاش داشته: «یکی از بزرگترین نعمتهایی که تا امروز خدا به من داده و امیدوارم لیاقتش را هم داشته باشم، همسرم است. ایشان همیشه و در همه مراحل زندگی همپایم بوده و خانواده بسیار محترم، ارزشمند و سلامتی دارد... واقعاً بعد از وارد شدن به این مرحله تازه از زندگیام احساس آرامش عجیبی دارم... ازدواج و وجود بچهها زندگی من را از حالت یکنفره به چهارنفره تغییر داد و خب قطعاً چنین وضعیتی نیاز به مدیریت اقتصادی هم دارد. خوشبختانه همسرم هم در این موضوع بسیار کمک کرده است.»
راز جوانی
درست است که از مرز 40 سالگی گذشتهام. اما اصلاً احساس پیری نمیکنم. زندی را ساده گرفتهام و خیلی دنیا را برای خودم پیچیده نمیکنم. اصولاً ما بچههای طنز به سن و سال فکر نمیکنیم. مثلاً برای من رضا عطاران هیچوقت پیر نمیشود.
تصادف خطرناک
چندین سال پیش او یک تصادف سهمناک را از سر گذراند. خبر تصادف او یوسف تیموری چندی روزی جامعه هنری و طرفداران نگرانی کرده بود. دو کمدین دوستداشتنی به طرز فجیعی با ماشین به ته دره پرت شده بودند. اما خوشبختانه خطر از بیخ گوششان رد شد. البته مجید صالحی با دنده و دستشکسته و یک عالمه زخم و بخیه به خانه بازگشت.
اعترافات ذهن خطرناک مجید
شاید نقشهایی که تابهحال بازی داشتم، این استنباط را در دیگران به وجود میآورد که آدم صادق و سادهای هستم. درصورتیکه در عالم واقع چنین چیزی وجود ندارد. من آنقدرها که از نقشهایم برمیآید روح بیغلوغش و سادهای ندارم. ممکن است که گهگاهی بدقلق شوم و ایرادهای اخلاقیام هم کم نیست.
شوخی با پزشکان
البته مجید صالحی شکستهنفسی میکند و خیلی هم شوخوشنگ است. یکی دو بار هم شوخیهای اینستاگرامیاش با امیر نوری و یا جامعه پزشکان جنجالی شد. او با انتشار عکسی از حرکات عجیب پرسنل بیمارستان در اتاق عمل نوشت: «حالا رفته بالا، رفته دیگه. فقط خدا کنه لامپه دوباره بازی در نیاره. من 11 عمل جراحی داشتم تو زندگیام. درواقع 11 بار بیهوشم کرند و تازه الآن متوجه شدم این عزیزان تو اون لحظه چقدر زحمت کشیدند و من در جریان نبودم... البته شوخی کردما. شوخی کردم یه ذره گرفتاری هامون از یادمون بره... وگرنه من بنده حقیر مخلص تمام جراحهای عزیز و پزشکان و دوستان اتاق عمل هم هستم... آقای مدیری هم تو «در حاشیه» غلو مردند. وگرنه مگه داریم ازینا؟!»