ستایش تمام نمیشود
غیرممکن است کسی اهل و فیلم و سریال (البته از نوع وطنی) باشد و نرگس محمدی را نشناسد. بسیاری از خانوادههای ایرانی نزدیک به 2 ماه هر هفته منتظر میماندند تا با ستایش و فرازونشیبهای زندگیاش همراه شوند. بازیگر نقش ستایش چهرهای کاملاً ناآشنا بود و کسی باورش نمیشد از پس چنین نقش محوری برآید. اما پس از گذشت چند قسمت همهجا صحبت از او و آن فیلم بود. تکیهکلامهای شخصیتهای فیلم تا مدتها بر سر زبانها افتاده بود و دیگر کمتر کسی با نام و چهره نرگس محمدی ناآشنا بود. محمدی حالا پس از گذشت تقریباً ده سال تجارب بسیاری را در این حرفه کسب کرده و روزبهروز بازیهای پختهتری را از خود به نمایش میگذارد. صداقت و روراستیاش چه در زندگی شخصی و چه در مصاحبهها و برنامههای مختلف زبانزد است.
خانواده
نرگس محمدی 9 فروردین 1364 در تهران متولد شد. او یک خواهر و برادر کوچکتر از خود به نامهای سارا و محسن دارد. نرگس ابتدا قصد داشت تا برای ادامه تحصیل وارد هنرستان صداوسیما شود. اما روز آزمون به جلسه نرسید و سرنوشتش طوری دیگر رغم خورد. تجربی خواند و برای تحصیل در رشته پرستاری وارد دانشگاه شد. هیچیک از اعضای خانواده مخالف ورودش به عرصه هنر نبودند. بهخصوص مادرش که خود کارمند صداوسیما بود و آشنایی زیادی با اینگونه فضاها داشت. منتهی شرط این بود که نرگس ابتدا درسش را به پایان برساند و بعد به سراغ آمال و آرزوهای دیگرش برود. البته او هنوز دانشجو بود که اولین قدمها را با شرکت در دورهای بازیگری موسسه کارنامه برداشت. نرگس محمدی همواره از مادر بهعنوان ستودنیترین شخصیت زندگیاش یاد میکند و میگوید: «مادر، عزیزترین و بهترین نعمتی است که خداوند به بندههایش مرحمت میکند. برای من هم عزیزترین موجود روی زمین، مادرم است که با تمام وجود دوستش دارم.»
اولینها
همانطور که گفتیم او همزمان با تحصیل، در کلاسهای بازیگری «کارنامه» هم شرکت میکرد. از آنجا بود که برای بازی در فیلم «مرگ یک پینوکیو» معرفی شد. محمدی پس از بازی در این فیلم حدود یک سال در تئاتر به فعالیت خود ادامه داد که در همین مدت موفق شد جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره «ماه» حوزه هنری را دریافت کند. او بعد از به شهرت رسیدنش هم در نمایشهایی چون «راپورتهای شبانه دکتر مصدق»، «نظمیه زنان» و ... به ایفای نقش پرداخت. 1387 سال شلوغی برای او در سینما بود. در آثاری چون «اخراجیها 2»، «سوپراستار» و «آناهیتا» به ایفای نقش پرداخت. بازی نرگس محمدی در این فیلمها طبیعتاً در سایه ستارگان پرشمارشان قرار میگرفت، اما تجربه خوبی برای یک پدیده نوظهور بود. شهرتی آنچنان برایش رقم نزد ولی زمینه حضورش بهعنوان نقش اول یک سریال پربیننده تلویزیونی را فراهم کرد. سعید سلطانی که برای «ستایش» به دنبال چهرهای نو بود، او را انتخاب کرد و بقیه ماجراها که دیگر نیازی به گفتنش نیست.
۱۰۰ از ۱۰۰
نرگس محمدی حالا نامی آشنا بود. روند فعالیتش در سینما چنان رشد چشمگیری نداشت. اما موفقیتش در تلویزیون با مجموعههایی چون «ستایش 2»، «ششمین نفر»، «معمای شاه»، «زعفرانی» و ... ادامه پیدا کرد. تولید سری سوم مجموعه محبوب «ستایش» نیز در سال 1397 کلید خورد. محمدی عملکرد خود در این سالها را کاملاً موفق میداند و میگوید: «خودم به خودم در بازیگری از ۱۰۰، نمره ۱۰۰ را میدهم. حالا اگر در فیلمی که خیلی خوب باشد بازی نکردهام، تقصیر من نبوده است.»
زن معمولی
نرگس محمدی همچنین دیدگاه تأملبرانگیزی در رابطه با جایگاه کاراکترهای زن در درامهای ایرانی دارد. او میگوید: «در 10 سال اخیر بهخصوص در تلویزیون نقش خیلی عجیبوغریبی برای خانمها اتفاق نمیافتد. وقتی صحبت در مورد نقش زنها میشود، من همیشه میگویم کار خاصی قرار نیست انجام بدهیم. همه ما نقش یک زن معمولی و عادی را در شرایط مختلف بازی میکنیم. جمله «در مورد لایههای نقشتان بگویید» خیلی خندهدار است.»
ازدواج
همهچیز از حضورش در برنامه «دورههمی» در سال 1395 شروع شد. محمدی در آن برنامه خیلی صادقانه اعلام کرد: «تا سن ۲۴ و ۲۵ سالگی خواستگار داشتم، از ۲۵ سالگی به بعد دیگر خواستگار نداشتم و بهخصوص از وقتی وارد حرفه بازیگری شدم که دیگر اصلاً خواستگار ندارم. فکر میکردم معروف شوم یک اتفاقی میافتد و یکی در خانه را میزند، اما بازهم کسی نیامد.» پس از آن بود که موج خواستگاری از این بازیگر در فضای مجازی ایجاد شد و در صفحه اینستاگرامش کلی خواستگار پیدا کرد. این اتفاقات همچنان ادامه داشت تا اینکه خبر ازدواج نرگس محمدی با علی اوجی (بازیگر، مجری و تهیهکننده تلویزیون) منتشر شد. خبری که این بار شایعه نبود و کاملاً صحت داشت. علی اوجی در اقدامی غافلگیرکننده شرایط حضور همزمانش با خانم بازیگر در حرم مطهر اما رضا (ع) را فراهم کرده و همانجا در مقابل ضریح طلا به انضمام یک حلقه ازدواج، از او خواستگاری میکند.
حواشی
نرگس محمدی به همراه عدهای دیگر از هنرمندان، در جام جهانی فوتبال ۲۰۱۴ برزیل با حضور در ورزشگاه آرنا دا بایشادا در شهر کوریتیبا تماشاگر اولین بازی ایران در جام جهانی بود. اما همهچیز آنطور که برنامهریزیشده بود پیش نرفت و ماجرای ستارگان در برزیل به جنجال و حواشی کشیده شد. از عکسهایشان با شلوارک (البته فقط آقایون) گرفته تا انتقادها و دعواهای خودشان در طول سفر. حتی کلیپی از جروبحث تقریباً شدید نرگس محمدی با سام درخشانی در برزیل منتشر شد و به حواشی دامن زد. قبل از این مدتی هم شایعه ازدواج این دو بازیگر محبوب هم به گوش میرسید. خلاصه برزیل خاطرات خوشی را در ذهن این هنرمندان ازجمله نرگس محمدی بر جای نگذاشت.
سازمان عفو بینالملل در اشتباهی فاحش، بهجای عکس سکینه محمدی آشتیانی (متهم به قتل و زنا)، عکس و نام نرگس محمدی را در بیلبورد تبلیغاتی که برای آزادی مجرم در شهر وین اتریش نصبکرده بود، درج نمود. در ذیل این بیلبورد از جامعه جهانی درخواست شده بود که با فشار به دستگاه قضایی ایران مانع اعدام نرگس محمدی شود!!! این عکس بعد از مدتی از طرف سازمان اصلاح شد.
جورواجور
نرگس محمدی بهعنوان مدل نیز فعالیت کرده است. او مدتی برای یک برند لباس عکسهای مدلینگ گرفت و سپس با یک برند طلا و جواهرات همکاری کرد.
مطالعه یکی از مهمترین بخشهای زندگی هنرمند محبوب است. او کتابهایش را حتی سر صحنه فیلمبرداری هم همراه خود دارد و هیچگاه از مطالعه غافل نمیماند.
نرگس محمدی زودباوری و اعتماد بیجا کردن به آدمهای اطرافش را بزرگترین ایراد خود میداند. او میگوید تابهحال بارها از این مسئله ضربه خورده اما توانایی کنترل آن را ندارد.