آيه محاربه

از دانشنامه‌ی اسلامی

آیه 33 سوره مائده/5 كیفر محارب با خدا و رسول را بیان كرده؛ از همین رو آن را «آیه محاربه» گفته‌اند. بر اساس این آیه، كسانى كه با خدا و پیامبرش مى‌جنگند و در زمین فساد مى‌كنند، متناسب با عملشان یا باید كشته شوند یا به دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یكدیگر بریده شود و یا از آن سرزمین تبعید شوند:

«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ»

جزای کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ می کنند و در زمین به فساد می کوشند، آن است که کشته شوند یا بر دار گردند یا دست ها و پاهایشان یکی از چپ و یکی از راست بریده شود یا از سرزمین خود تبعید شوند. این ها رسواییشان در این جهان است و در آخرت نیز به عذابی بزرگ گرفتار آیند

[5–33] (مشاهده آیه در سوره)


در شأن نزول این آیه آمده است كه گروهى از مشركان نزد پیامبر صلی الله علیه وآله آمده، اسلام را پذیرفتند؛ اما آب و هواى مدینه به آن‌ها نساخت و بیمار شدند؛ بدین جهت پیامبر براى بهبود آن‌ها فرمود: در خارج مدینه در نقطه‌اى خوش آب و هوا از صحرا كه شتران زكات را در آن‌جا به چرا مى‌بردند، بروند و ضمن استفاده از آب و هواى آن‌جا از شیر تازه شتران نیز استفاده كنند.

آنان چنین كردند و بهبود یافتند؛ اما به جاى تشكر از پیامبر صلى الله علیه و آله از اسلام خارج شدند. دست و پاى چوپان‌هاى مسلمان را بریده، چشمانشان را كور كردند؛ سپس آن‌ها را كشتند و شتران زكات را به غارت بردند. پیامبر صلى الله علیه و آله دستور داد آن‌ها را دستگیر كرده، همان كارى را كه با چوپان‌ها انجام دادند (براى مجازات) درباره آن‌ها انجام شود. بر اساس نقل دیگرى، این آیه درباره «قطّاع الطریق» نازل شده است.

نظر علامه طباطبائی در مورد آیه

از نظر علامه طباطبائی این آیه مربوط به کسانی هست که امنیت عمومی جامعه را با ایجاد رعب و وحشت به مخاطره می اندازند و ایجاد اختلال در امنیت عمومی به حسب طبع و عادت، به جز با استفاده از سلاح در تهدید تحقق نمی یابد. و لذا در روایات فساد در زمین به آشکار نمودن شمشیر و امثال آن تفسیر شده است.


ایشان همچنین در ضمن بحث روایی در مورد آیه چند روایت به منظور روشن شدن معنای آیه ذکر می کنند که روایت زیر یکی از آنهاست:

و در كافى به سند خود از عمرو بن عثمان بن عبيد اللَّه مدائنى از امام ابى الحسن رضا (ع) روايت كرده كه شخصى از آن جناب از قول خداى عز و جل پرسيد كه فرموده:

«إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ ...»

كه آن چه عملى است كه هر كس مرتكب شود مستوجب يكى از اين چهار مجازات مى‏گردد؟

امام فرمود:

اينكه با خدا و رسولش محاربه كند و در گستردن فساد در زمين بكوشد و مثلا كسى را به قتل برساند كه به همان جرم كشته مى‏شود. و اگر هم" بكشد"" و هم مالى را بر بايد"، هم كشته و هم بدار آويخته مى‏شود، و اگر مال را بدزدد ولى كسى را نكشد تنها دست و پايش بطور خلاف قطع مى‏گردد، و اگر شمشير بكشد و به محاربه خدا و رسول برخيزد و فساد را هم در زمين بگستراند ولى نه كسى را بكشد و نه مالى را بدزدد، از آن شهر تبعيد مى‏شود

عرضه داشتم:

چگونه تبعيد مى‏شود؟ و حد و اندازه تبعيد چيست؟

فرمود: از آن شهرى كه در آن شهر دست به چنين كارهايى زده به شهرى ديگر تبعيد مى‏شود، و به اهل آن شهر مى‏نويسند كه اين شخص به جرم فساد انگيزى از فلان شهر بدينجا تبعيد شده، با او مجالست و معامله نكنيد و به او زن ندهيد و با او هم سفره نشويد و در نوشيدنيها با او شركت مكنيد، اينكار را به مدت يك سال با او مى‏كنند، اگر در بين سال خودش از آن شهر به شهرى ديگر رفت باز به اهل آن شهر همين سفارش‏ها را مى‏نويسند تا يك سالش تمام شود.

پرسيدم: اگر به طرف سرزمين شرك حركت كرد تا در آنجا سكونت كند چطور؟

فرمود: اگر چنين كرد بايد مسلمانان با اهل آن شهر (در صورت تسلیم نکردن او) قتال كنند.

پانویس

  1. المحلى بالاثار، ابن‌حزم، ج‌ 12، ص‌ 285 و 286؛ جامع‌البیان، مج ‌4، ج ‌6‌، ص‌ 283؛ التبیان، ج‌ 3، ص‌ 505‌.
  2. مجمع البیان، ج‌ 3، ص‌ 291.
  3. همان.
  4. علی خراسانی، دائرة‌المعارف قرآن كریم، جلد1، ص400.
  5. الميزان في تفسير القرآن، ج‏5، ص327
  6. الميزان في تفسير القرآن، ج‏5، ص 331


قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن