آیه 13 سوره فصلت

از دانشنامه‌ی اسلامی

فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ

[41–13] (مشاهده آیه در سوره)


<<12 آیه 13 سوره فصلت 14>>
سوره :سوره فصلت (41)
جزء :24
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

پس اگر کافران (پس از این ادلّه و آیات الهی از خدا) اعراض کردند به آنها بگو: من شما را از صاعقه‌ای مانند صاعقه هلاک عاد و ثمود ترسانیدم.

اگر روی گرداندند، بگو: من شما را از صاعقه ای [مرگبار] چون صاعقه عاد و ثمود بیم می دهم.

پس اگر روى برتافتند بگو: «شما را از آذرخشى چون آذرخش عاد و ثمود بر حذر داشتم.»

پس اگر اعراض كردند، بگو: شما را از صاعقه‌اى همانند صاعقه‌اى كه بر عاد و ثمود فرود آمد مى‌ترسانم.

اگر آنها روی‌گردان شوند، بگو: من شما را از صاعقه‌ای همانند صاعقه عاد و ثمود می‌ترسانم!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

But if they turn away, say, ‘I warn you of a thunderbolt, like the thunderbolt of ‘Ad and Thamud.’

But if they turn aside, then say: I have warned you of a scourge like the scourge of Ad and Samood.

But if they turn away, then say: I warn you of a thunderbolt like the thunderbolt (which fell of old upon the tribes) of A'ad and Thamud;

But if they turn away, say thou: "I have warned you of a stunning Punishment (as of thunder and lightning) like that which (overtook) the 'Ad and the Thamud!"

معانی کلمات آیه

  • صاعقه: آتشى كه از ابر مى‏ريزد و هر هلاك كننده. طبرسى فرمايد: آن هر هلاك كننده است و در عرف نام آتشى است كه از آسمان نازل گشته و مى‌‏سوزاند.
  • عاد: قوم حضرت هود عليه السّلام، ثمود نام قوم صالح عليه السّلام است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ «13»

پس اگر روى گرداندند بگو: «من شما را از صاعقه‌اى همچون صاعقه‌ى قوم عاد و ثمود مى‌ترسانم.

إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14»

آن گاه كه فرستادگان (ما) از پيش رو و از پشت سر به سراغشان آمدند (و گفتند:) «جز خداوند را نپرستيد» (امّا آنان در پاسخ) گفتند: «اگر پروردگار ما مى‌خواست (پيامبرى بفرستد) قطعاً فرشتگانى را مى‌فرستاد، پس ما به آن چه شما به آن فرستاده شده‌ايد كافريم.»

نکته ها

يكى از بهانه‌هاى كفّار و مشركان در برابر پيامبران اين بوده كه مى‌گفتند: اگر خداوند مى‌خواست ما را هدايت كند، يكى از فرشتگان را به عنوان پيامبر براى ما مى‌فرستاد، نه آنكه انسانى همانند خودمان را پيامبر ما قرار دهد.

در حالى كه پيامبر بايد از جنس خود ما باشد تا بتواند الگوى زندگى ما باشد و نيازهاى ما را درك كند.

پیام ها

1- رهبران الهى بايد انحراف مردم را پيش‌بينى كنند و در فكر درمان آن باشند. «فَإِنْ أَعْرَضُوا»

2- براى اصلاح متكبّر، انذار ضرورى است. «أَنْذَرْتُكُمْ»

3- انبيا هر بشارت و انذارى كه داشتند از طرف خداوند بود. «فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ»

4- همه‌ى كيفرها در آخرت نيست. مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ ...

5- تاريخ داراى سنّت‌هاى ثابتى است. صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ ...

جلد 8 - صفحه 323

6- قهر الهى بعد از اتمام حجّت است. «إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ»

7- پيامبران و مبلغان دينى بايد در جامعه حضور فعال داشته و از هر سو تلاش نمايند. «إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ»

8- آمدن پيامبران پى در پى، نشانه‌ى عنايت خداوند به ارشاد مردم است. مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ‌ ...

9- سرلوحه‌ى وظايف انبيا، دعوت به توحيد است. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»

10- هر مستكبرى براى انحراف خود، بهانه و توجيهى مى‌تراشد. لَوْ شاءَ رَبُّنا ...

11- مخالفت با انبيا سرسختانه بوده است. (در جمله‌ «فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» انواع تأكيدات به كار رفته است).

12- مخالفت كفّار، با مكتب الهى است نه با شخص پيامبر. «بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ «13»

بعد از تعداد آيات عظيمه كه دال است بر ربوبيت مطلقه، وعيد اهل شرك را فرمايد:

فَإِنْ أَعْرَضُوا: پس اگر روى برگردانند از ايمان با وجود ظهور آيات بينه و برهان، فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً: پس بگو اى پيغمبر ترسانيدم شما را از صاعقه، يعنى عقوبت بيهوش كننده و هلاك سازنده‌اى كه در سرعت وقوع و شدت، گوئيا صاعقه آتش است. مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ: مانند عقوبت قوم عاد كه به باد صرصر و قوم ثمود كه به صيحه جبرئيل هلاك شدند.

جلد 11 - صفحه 356


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ثُمَّ اسْتَوى‌ إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ «11» فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى‌ فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «12» فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ «13» إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14» فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «15»

ترجمه‌

پس متوجه شد مستقيما بسوى آسمان و آن دودى بود پس گفت مر آنرا و زمين را كه بيائيد خواه يا ناخواه گفتند آمديم فرمان برداران‌

پس مقرّر فرمود آنها را هفت آسمان در دو روز و وحى نمود در هر آسمانى كار آنرا و آراسته نموديم آسمان نزديكتر را بچراغ‌ها و براى نگهدارى اين است مقدر نمودن خداوند ارجمند دانا

پس اگر روى گردانيدند پس بگو ميترسانم شما را از صاعقه آسمانى مانند صاعقه قوم عاد و ثمود

هنگاميكه آمدند آنها را پيغمبرانى از پيش روى آنها و از پشت سرشان كه نپرستيد مگر خدا را گفتند اگر خواسته بود پروردگار ما هر آينه فرستاده بود ملائكه را پس همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم‌

پس اما عاد پس سركشى كردند در زمين بناحق و گفتند كيست افزونتر از ما در توانائى آيا نديدند آنكه خدائى كه آفريد آنها را او است زيادتر از آنها در توانائى و بودند كه آيتهاى ما را انكار ميكردند.

تفسير

خداوند متعال بعد از اتمام خلق زمين و كوهها و تقدير روزيهاى آن توجه مستقيم و كامل فرمود بجانب آسمان كه آنوقت دود يا بخار شبيه بدودى بود كه از كوهها يا درياهاى زمين برخاسته و فضاى محيط بآن را تاريك نموده بود پس بلسان قدرت و جنبه سلطنت بآسمان و زمين فرمود بيائيد در تحت نفوذ اراده و مشيّت من خواه يا ناخواه چون تمكّن نداريد از خودتان كه از تدبير من بيرون باشيد و آن دو بلسان حال يا مقال مناسب با احوال خودشان عرضه داشتند آمديم با انقياد و اطاعت ذاتى و طبعى خودمان و موجوداتمان و باين مناسبت از آن دو بجمع ذوى العقول تعبير شده و اين در واقع مثلى است براى قدرت و سلطنت الهيه بر آسمان و زمين و موجودات آن دو و اجابت و اطاعت ذاتى و طبعى آنها از او مانند كن فيكون كه مكرّر ذكر شده مراد امر تكوينى و اطاعت ذاتى است و قمى ره از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از كسيكه با خدا سخن گفت غير از جن و انس فرمود آسمان و زمين است در قول خداوند ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ‌ پس مرتّب شد بر امر تكوينى خداوند وجود هفت‌

جلد 4 صفحه 550

آسمان و پيدايش آنها در امتدادى كه مساوى بود با دو شبانه روز و قمى ره فرموده يعنى در دو وقت ابتداء بخلق و انقضاء آن و حكمت تجاوز مدّت از يك لحظه با قدرت خداوند بخلق نمودن بدون مدت همانستكه در آيات سابقه ذكر و اخيرا حواله بسوره اعراف شد و تعليم فرمود خداوند حركات هر آسمانى را با نظم معيّن بآنها و آنچه را كه مقتضى و مصلحت بود كه از قبل وجود و افعال آنها اختيارا يا طبعا بارز گردد يا اهل آنها متصدّى صدور آن گردند خلاصه آنكه انتظام تمام امور لازمه آسمانها و اهلش بالهام الهى انجام يافت و خدا زينت داد آسمان نزديكتر بزمين را كه مشهود اهل جهان است بزينت ستارگانى كه در هر جا قرار دارند مانند چراغهاى درخشانى در آن آسمان جلوه‌گرند و براى حفظ آسمانها از مداخله شياطين وجود آنها لازم است و از فوائد مرتّبه بر وجود آنها است ايمنى اهل سماوات از آفات چون قريب باين معنى در اكمال از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه ستارگان امانند براى اهل آسمانها چنانچه اهل بيت من امانند از براى اهل زمين آنچه ذكر شد مقدّر و صنع محكم خداوند ارجمند قدير عليم است و بتها هيچ كاره و فاقد حيات و شعورند پس نبايد از عبادت خدا بعبادت آنها پرداخت و بعد از بيان اينهمه دلائل توحيد باز اگر قريش و ساير اهل شرك مكه اعراض نمودند از ذكر خدا و اقرار بتوحيد و نبوت و امامت و معاد بگو بترسيد از آنكه صاعقه و آتش سوزانى از آسمان نازل شود و مانند قوم عاد و ثمود كه منازل و پران آنها را در مسافرتهاى خودتان بشام و يمن مشاهده مينمائيد شما را بسوزاند چنانچه سوزاند آنها را وقتى كه آمدند پيغمبران خدا قبل از وجود آنها و بعد از آن يا براى اصلاح امور دنيا و آخرت آنها يا از اطراف و جوانب آنان نزدشان و دعوت نمودند آنها را بتوحيد و نفى شرك و آنها گفتند اگر خدا مى‌خواست ما را دعوت بتوحيد نمايد و ما دست از بت‌پرستى برداريم ملائكه را برسالت نزد ما ميفرستاد نه بشرى را كه مانند ما باشد در خوردن و آشاميدن و ساير امور پس ما بآنچه شما مدّعى هستيد كه از جانب خدا آورده‌ايد از توحيد و غيره كافر و منكريم و معترف بفضيلتى براى شما بر خودمان نيستيم و بعد از اين اجمال از قصه عاد و ثمود خداوند اشاره بتفصيل احوال آن دو قوم فرمود كه اما

جلد 4 صفحه 551

قوم عاد تكبر و سركشى كردند از امر پيغمبرشان و بر اهل زمين تفرعن و تبختر نمودند با آنكه استحقاق نداشتند و گفتند كيست كه از ما قوى‌تر و رشيدتر باشد چون گفته‌اند بسيار تنومند و قوى پنجه بودند كه سنگهاى بزرگ را با دست از كوه ميكندند خدا ميفرمايد آيا ندانستند و بچشم دل نديدند كه خالق آنها كه اين قوّت را بآنها داده اقوى از آنها است و بقدرت خود ميتواند آنها را در آنى نيست و نابود نمايد لذا منكر آيات و دلائل توحيد ما شدند و از اوامر ما سرپيچى كردند و بقيه احوال آنها و قوم ثمود در آيات آتيه بيان خواهد شد انشاء اللّه تعالى.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَإِن‌ أَعرَضُوا فَقُل‌ أَنذَرتُكُم‌ صاعِقَةً مِثل‌َ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ «13»

‌پس‌ ‌اگر‌ ‌اينکه‌ مشركين‌ اعراض‌ كردند ‌پس‌ بفرما ‌من‌ ‌شما‌ ‌را‌ انذار ميكنم‌ بصاعقه‌ مثل‌ صاعقه عاد قوم‌ هود و ثمود قوم‌ صالح‌.

فَإِن‌ أَعرَضُوا ‌با‌ ‌اينکه‌ بيانات‌ روشن‌ و برهان‌ قاطع‌ و ادله واضحه‌ ‌مع‌ ‌ذلک‌ قبول‌ نكرديد و نپذيرفتيد و دست‌ ‌از‌ شرك‌ برنداشتيد و موحد نشديد كشف‌ ميشود ‌که‌ ‌از‌ قابليت‌ هدايت‌ افتاده‌ايد و مستحق‌ عذاب‌ شده‌ايد.

فَقُل‌ أَنذَرتُكُم‌ انذار تهديد بعذاب‌ ‌است‌.

صاعِقَةً مِثل‌َ صاعِقَةِ عادٍ ‌که‌ باد ‌بر‌ ‌آنها‌ مسلط شد و ادامه‌ پيدا كرد ‌تا‌ بكلي‌ تمام‌ هلاك‌ شدند و تمام‌ عمارات‌ ‌آنها‌ خراب‌ شد و اثري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ باقي‌ نماند

جلد 15 - صفحه 419

‌که‌ ميفرمايد: وَ أَمّا عادٌ فَأُهلِكُوا بِرِيح‌ٍ صَرصَرٍ عاتِيَةٍ سَخَّرَها عَلَيهِم‌ سَبع‌َ لَيال‌ٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيّام‌ٍ حُسُوماً فَتَرَي‌ القَوم‌َ فِيها صَرعي‌ كَأَنَّهُم‌ أَعجازُ نَخل‌ٍ خاوِيَةٍ فَهَل‌ تَري‌ لَهُم‌ مِن‌ باقِيَةٍ الحاقّة آيه 5 ‌الي‌ 8.

وَ ثَمُودَ ‌که‌ بصيحه آسماني‌ يك‌ مرتبه‌ آني‌ الحصول‌ تمام‌ هلاك‌ شدند ‌که‌ ميفرمايد: فَأَمّا ثَمُودُ فَأُهلِكُوا بِالطّاغِيَةِ الحاقه‌ آيه 4 و شرح‌ حال‌ ‌اينکه‌ دو ‌در‌ آيات‌ ‌بعد‌ ميآيد.

(توضيح‌ كلام‌) اينكه‌ صاعقه‌ عبارت‌ ‌است‌ ‌از‌ آتشي‌ ‌که‌ نازل‌ شود و تمام‌ ‌را‌ بسوزاند و عاد و ثمود بباد و صيحه‌ هلاك‌ شدند ‌پس‌ مراد ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ عذاب‌ ‌است‌ و تعبير بمثل‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌که‌ بباد و صيحه‌ هلاك‌ شوند بلكه‌ عذابي‌ مثل‌ ‌آنها‌ ‌يعني‌ عذابي‌ ‌بر‌ ‌شما‌ نازل‌ و متوجه‌ ميشود ‌که‌ تمام‌ ‌شما‌ ‌را‌ هلاك‌ كند چنانچه‌ ‌بر‌ عاد و ثمود نازل‌ شد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 13)- از صاعقه‌ای همچون صاعقه عاد و ثمود بترسید! به دنبال گفتار مؤثری که در زمینه توحید و شناسایی خداوند در آیات قبل آمد، در اینجا مخالفان لجوج را که این همه نشانه‌های روشن و آیات بینات را نادیده می‌گیرند شدیدا انذار کرده و به آنان هشدار داده، می‌گوید: «اگر با این همه دلائل روی گردان شوند به آنها بگو: من شما را به صاعقه‌ای همچون صاعقه قوم عاد و ثمود تهدید می‌کنم» (فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُکُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ).

از آن بترسید که همان صاعقه‌های مرگبار و آتش‌زا و درهم کوبنده به سراغ شما بیاید و به زندگی ننگین شما خاتمه دهد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص417

منابع